قرائتی که نظر دانشمندان شیعه را تأیید می کند چند چیز است: 1 ـ در هیچیک از منابع تاریخی اسم پدر ابراهیم، «آزر» شمرده نشده است، بلکه همه «تارخ» نوشته اند، در کتب عهدین نیز همین نام آمده است، جالب اینکه افرادی که اصرار دارند پدر ابراهیم آزر بوده در اینجا به توجیهاتی دست زده اند که بهیچوجه قابل قبول نیست از جمله اینکه اسم پدر ابراهیم تارخ، و لقبش آزر بوده! در حالی که این لقب نیز در منابع تاریخی ذکر نشده است. و یا اینکه آزر بتی بوده که پدر ابراهیم او را پرستش می کرده است در حالی که این احتمال با ظاهر آیه قران که می گوید پدرش آزر بود بهیچوجه سازگار نیست، مگر اینکه با کلمه ای در تقدیر بگیریم که آن هم بر خلاف ظاهر است. 2
ـ قرآن مجید می گوید مسلمانان حق ندارند برای مشرکان استغفار کنند اگر چه بستگان و نزدیکان آنها بوده باشند، سپس برای اینکه کسی استغفار ابراهیم را درباره آزر دستاویز قرار ندهد چنین میگوید «استغفار ابراهیم برای پدرش (آزر) فقط به خاطر وعدهای بود که به او داده بود. به امید اینکه با این وعده دلگرم شود و از بت پرستی برگردد، اما هنگامی که او را در راه بت پرستی مصمم و لجوج دید دست از استغفار درباره او برداشت». توبه/114.
از این آیه به خوبی استفاده می شود که ابراهیم بعد از مأیوس شدن از آزر دیگر هیچگاه برای او طلب آمرزش نکرد و شایسته هم نبود چنین کند، و تمام قرائن نشان می دهد این جریان در دوران جوانی ابراهیم و زمانی بود که در شهر بابل می زیست و با بت پرستان مبارزه داشت. ولی آیات دیگر قرآن نشان می دهد که ابراهیم در اواخر عمر خود و پس از پایان بنای کعبه برای پدرش از خداوند طلب آمرزش کرد (البته در این آیات چنانکه خواهد آمد از پدر تعبیر به «اب» نشده، بلکه تعبیر به والد که صریحاً مفهوم پدر را می رساند، شده است). آنجا که می فرماید «حمد و سپاس برای خدائی که در پیری به من اسماعیل و اسحاق را بخشیده، پروردگار من دعا را اجابت می کند. پروردگارا من و پدر و مادرم و مؤمنین را در روز رستاخیز بیامرز». ابراهیم/39و41
از انضمام این آیه به آیه سوره توبه که مسلمانان را از استغفار برای مشرکان بر حذر می دارد و ابراهیم را از انجام چنین کاری جز برای یک مدت محدود آن هم برای یک هدف مقدس، بر کنار می شمرد، به خوبی استفاده می شود که منظور از «اب» در آیه مورد بحث پدر نیست، بلکه عمو یا پدر مادر و یا مانند آن است و به تعبیر دیگر «والد» در بیان معنی پدر صراحت دارد، در حالی که «اب» صراحت ندارد. در آیات قرآن کلمه «اب» نیز در مورد عمو به کار رفته است، مانند آیه 133 سوره بقره «فرزندان یعقوب به او گفتند ما خداوند تو و خداوند پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یگانه را می پرستیم» و این را می دانیم که اسماعیل عموی یعقوب بود نه پدر او.
از روایات مختلف اسلامی نیز می توان این موضوع را استفاده کرد، زیرا در حدیث معروفی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است «همواره خداوند مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل می ساخت، و هرگز مرا به آلودگیهای دوران جاهلیت آلوده نساخت». شک نیست که روشنترین آلودگی دوران جاهلیت شرک و بت پرستی است، و کسانی که آن را منحصر به آلودگی زنا دانسته اند، هیچ دلیلی برگفته خود ندارند، بخصوص اینکه قرآن می گوید «مشرکان آلوده و ناپاکند». توبه/28 قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی به نقل از سایت تبیان
ـ قرآن مجید می گوید مسلمانان حق ندارند برای مشرکان استغفار کنند اگر چه بستگان و نزدیکان آنها بوده باشند، سپس برای اینکه کسی استغفار ابراهیم را درباره آزر دستاویز قرار ندهد چنین میگوید «استغفار ابراهیم برای پدرش (آزر) فقط به خاطر وعدهای بود که به او داده بود. به امید اینکه با این وعده دلگرم شود و از بت پرستی برگردد، اما هنگامی که او را در راه بت پرستی مصمم و لجوج دید دست از استغفار درباره او برداشت». توبه/114.
از این آیه به خوبی استفاده می شود که ابراهیم بعد از مأیوس شدن از آزر دیگر هیچگاه برای او طلب آمرزش نکرد و شایسته هم نبود چنین کند، و تمام قرائن نشان می دهد این جریان در دوران جوانی ابراهیم و زمانی بود که در شهر بابل می زیست و با بت پرستان مبارزه داشت. ولی آیات دیگر قرآن نشان می دهد که ابراهیم در اواخر عمر خود و پس از پایان بنای کعبه برای پدرش از خداوند طلب آمرزش کرد (البته در این آیات چنانکه خواهد آمد از پدر تعبیر به «اب» نشده، بلکه تعبیر به والد که صریحاً مفهوم پدر را می رساند، شده است). آنجا که می فرماید «حمد و سپاس برای خدائی که در پیری به من اسماعیل و اسحاق را بخشیده، پروردگار من دعا را اجابت می کند. پروردگارا من و پدر و مادرم و مؤمنین را در روز رستاخیز بیامرز». ابراهیم/39و41
از انضمام این آیه به آیه سوره توبه که مسلمانان را از استغفار برای مشرکان بر حذر می دارد و ابراهیم را از انجام چنین کاری جز برای یک مدت محدود آن هم برای یک هدف مقدس، بر کنار می شمرد، به خوبی استفاده می شود که منظور از «اب» در آیه مورد بحث پدر نیست، بلکه عمو یا پدر مادر و یا مانند آن است و به تعبیر دیگر «والد» در بیان معنی پدر صراحت دارد، در حالی که «اب» صراحت ندارد. در آیات قرآن کلمه «اب» نیز در مورد عمو به کار رفته است، مانند آیه 133 سوره بقره «فرزندان یعقوب به او گفتند ما خداوند تو و خداوند پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یگانه را می پرستیم» و این را می دانیم که اسماعیل عموی یعقوب بود نه پدر او.
از روایات مختلف اسلامی نیز می توان این موضوع را استفاده کرد، زیرا در حدیث معروفی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است «همواره خداوند مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل می ساخت، و هرگز مرا به آلودگیهای دوران جاهلیت آلوده نساخت». شک نیست که روشنترین آلودگی دوران جاهلیت شرک و بت پرستی است، و کسانی که آن را منحصر به آلودگی زنا دانسته اند، هیچ دلیلی برگفته خود ندارند، بخصوص اینکه قرآن می گوید «مشرکان آلوده و ناپاکند». توبه/28 قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی به نقل از سایت تبیان