خود را بسنج!
ارزيابي و سنجش ميزان پيشرفت در هر كاري، يكي ازعوامل دستيابي به اهداف است. هرانساني در رفتارها، تصميمگيريها و اقداماتِ اساسي كه انجام ميدهد، نيازمند مديريت و هدايت است؛ مديريتي كه برعهده خود اوست و بدون آن، پيگيري اهداف و رسيدن به آرمانها، غيرممكن خواهد بود.
خود را بسنج!
فحاسب نفسك لنفسك، فانَّ غيرها من الأنفس لها حسيبٌ غيرك.(1)
خود را- براي خويش- ارزيابي و محاسبه كن. همانا براي ديگران، ارزيابي غيرازتو وجود دارد.
ارزيابي و سنجش ميزان پيشرفت در هر كاري، يكي ازعوامل دستيابي به اهداف است. هرانساني در رفتارها، تصميمگيريها و اقداماتِ اساسي كه انجام ميدهد، نيازمند مديريت و هدايت است؛ مديريتي كه برعهده خود اوست و بدون آن، پيگيري اهداف و رسيدن به آرمانها، غيرممكن خواهد بود.
يكي از اساسيترين اركان مديريت انسان بر خود، محاسبه و ارزيابي است. اين محاسبه و ارزيابي هرچه واقعبينانهتر، نقادانهتر و دقيقتر باشد و در فاصلههاي نزديك انجام شود، نقش مؤثرتري در اصلاح مسيرانسان، پرهيز از تكرار اشتباهها و تلاش براي جبران آن خواهد داشت.
هدف ازاين محاسبه و ارزيابي اين نيست كه نتيجه آن به ديگران اعلام شود يا مورد تشويق و تنبيه ديگران قرار گيرد، بلكه هدف اين است كه انسان، نزد خود و براي خود به محاسبه بپردازد و خود را ارزيابي كند:
– چه امكانات و فرصتهايي داشته است؟
– اين فرصتها را در چه زمينههايي صرف كرده است؟
– نتيجه فعاليتها و تلاشهايش، تا چه حد درجهت پيشبرد اهداف و آرمانهايش بوده است؟
– در پيشروي به سوي كمال مطلوب، چقدر توفيق داشته است؟
– چقدر از امكاناتش به هدر رفته است؟
– تا چه حد ميتوانسته از هدررفتن امكانات پيشگيري كند؟ چه امكانات يا فرصتهاي ديگري را ميتوانسته براي تسريع در رسيدن به كمال بدست آورد؟ از چه كمكهايي ميتوانسته استفاده كند و تا چه حد استفاده كرده است؟
– عوامل و موانع موفقيتش درحركتها و تلاشهاي گذشته چه بوده است؟
– و سرانجام با استفاده از نتايج اين ارزيابي، مشخص كند كه براي ادامه راه چه كارهايي بايد انجام دهد؟ چه اصلاحي در روش، ابزار و مسير بايد ايجاد كند؟ كدام يك ازاشتباهات احتمالي جبرانشدني است و چگونه بايد آن را جبران كند؟
كمتر كسي است كه در 60-70سالگي به محاسبه خود نپردازد، اما اين ارزيابي و محاسبه، ديرهنگام و تقريباً بياثراست؛ زيرا فرصت و توان چنداني براي استفاده از نتايج آن و اصلاح مسيرگذاشته وجود ندارد. مهم اين است كه ما بتوانيم از سنين جواني و نوجواني، با تمرين، تذكر و تكرار، به ارزيابي و محاسبه خويش، به عنوان يك كار مهم، توجه داشته باشيم و از همان اوايل زندگي، مسيرحركت خود را تنظيم و با نگاه مستمربه اهداف متعالي و كمال جاودانِ خود، ازامكانات و فرصتهايمان استفاده بهينه كنيم.
اما تو اي جوان! لحظهاي و ساعتي تفكر و غور در مسير زندگيات، و نقد و بررسي و حسابرسي آن ميتواند از زيانهاي احتمالي پيشگيري كند و تو را دراصلاح روش و راهت ياري رساند.
سزاوارترين كسي كه بايد از توجه تو، استفاده و خود را اصلاح كند، خودت هستي! چرا زماني را كه بايد صرفِ ارزيابي خويش كني، صرف چيزهاي ديگر ميكني؟(2)
خود را- براي خويش- ارزيابي و محاسبه كن. همانا براي ديگران، ارزيابي غيرازتو وجود دارد.
ارزيابي و سنجش ميزان پيشرفت در هر كاري، يكي ازعوامل دستيابي به اهداف است. هرانساني در رفتارها، تصميمگيريها و اقداماتِ اساسي كه انجام ميدهد، نيازمند مديريت و هدايت است؛ مديريتي كه برعهده خود اوست و بدون آن، پيگيري اهداف و رسيدن به آرمانها، غيرممكن خواهد بود.
يكي از اساسيترين اركان مديريت انسان بر خود، محاسبه و ارزيابي است. اين محاسبه و ارزيابي هرچه واقعبينانهتر، نقادانهتر و دقيقتر باشد و در فاصلههاي نزديك انجام شود، نقش مؤثرتري در اصلاح مسيرانسان، پرهيز از تكرار اشتباهها و تلاش براي جبران آن خواهد داشت.
هدف ازاين محاسبه و ارزيابي اين نيست كه نتيجه آن به ديگران اعلام شود يا مورد تشويق و تنبيه ديگران قرار گيرد، بلكه هدف اين است كه انسان، نزد خود و براي خود به محاسبه بپردازد و خود را ارزيابي كند:
– چه امكانات و فرصتهايي داشته است؟
– اين فرصتها را در چه زمينههايي صرف كرده است؟
– نتيجه فعاليتها و تلاشهايش، تا چه حد درجهت پيشبرد اهداف و آرمانهايش بوده است؟
– در پيشروي به سوي كمال مطلوب، چقدر توفيق داشته است؟
– چقدر از امكاناتش به هدر رفته است؟
– تا چه حد ميتوانسته از هدررفتن امكانات پيشگيري كند؟ چه امكانات يا فرصتهاي ديگري را ميتوانسته براي تسريع در رسيدن به كمال بدست آورد؟ از چه كمكهايي ميتوانسته استفاده كند و تا چه حد استفاده كرده است؟
– عوامل و موانع موفقيتش درحركتها و تلاشهاي گذشته چه بوده است؟
– و سرانجام با استفاده از نتايج اين ارزيابي، مشخص كند كه براي ادامه راه چه كارهايي بايد انجام دهد؟ چه اصلاحي در روش، ابزار و مسير بايد ايجاد كند؟ كدام يك ازاشتباهات احتمالي جبرانشدني است و چگونه بايد آن را جبران كند؟
كمتر كسي است كه در 60-70سالگي به محاسبه خود نپردازد، اما اين ارزيابي و محاسبه، ديرهنگام و تقريباً بياثراست؛ زيرا فرصت و توان چنداني براي استفاده از نتايج آن و اصلاح مسيرگذاشته وجود ندارد. مهم اين است كه ما بتوانيم از سنين جواني و نوجواني، با تمرين، تذكر و تكرار، به ارزيابي و محاسبه خويش، به عنوان يك كار مهم، توجه داشته باشيم و از همان اوايل زندگي، مسيرحركت خود را تنظيم و با نگاه مستمربه اهداف متعالي و كمال جاودانِ خود، ازامكانات و فرصتهايمان استفاده بهينه كنيم.
اما تو اي جوان! لحظهاي و ساعتي تفكر و غور در مسير زندگيات، و نقد و بررسي و حسابرسي آن ميتواند از زيانهاي احتمالي پيشگيري كند و تو را دراصلاح روش و راهت ياري رساند.
سزاوارترين كسي كه بايد از توجه تو، استفاده و خود را اصلاح كند، خودت هستي! چرا زماني را كه بايد صرفِ ارزيابي خويش كني، صرف چيزهاي ديگر ميكني؟(2)
پينوشتها:
1. نهجالبلاغه، خطبه222.
2. علي ذوعلم، چهلگام، صص102-105.
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
/ج