طلسمات

خانه » همه » مذهبی » داد و ستد فریبکارانه

داد و ستد فریبکارانه

داد و ستد فریبکارانه

فریبکاری، رفتاری غیر اخلاقی اما رایج در محیط جهانی کسب و کار است. اعتماد ستیزی، مشتری گریزی، پیش بینی ناپذیری، ورشکستگی، بنگاه‌های اقتصادی از آثار زیانبار فریبکاری در محیط کسب و کار است. زیرکی پنداری

D Setac - داد و ستد فریبکارانه
D Setac - داد و ستد فریبکارانه
نویسندگان: حیدر امیرپور (1)
عذرا شالباف
 

چکیده

فریبکاری، رفتاری غیر اخلاقی اما رایج در محیط جهانی کسب و کار است. اعتماد ستیزی، مشتری گریزی، پیش بینی ناپذیری، ورشکستگی، بنگاه‌های اقتصادی از آثار زیانبار فریبکاری در محیط کسب و کار است. زیرکی پنداری فریبکاری، فقدان دغدغه‌های اخلاقی عناصر بنگاه بویژه برخی از مالکان و مدیران، عدم رعایت خط مشی‌های اخلاقی در قبال حقوق محیط داخلی (کارکنان) و ذی نفعان یعنی جامعه، مشتریان، رقبا و تأمین کنندگان از سوی سازمان، فقدان نظام جامع نظارتی از عوامل مهم گسترش فریبکاری و رویکرد به آن به عنوان ابزاری برای احقاق، است. این نوشتار با مطالعه تحلیلی به عناصر و مصادیق فریبکاری در محیط داخلی و خارجی سازمان و علل و عوامل گسترش معاملات فریبکارانه در محیط کسب و کار در عصر جهانی شدن می‌پردازد و برای پیشگیری از این معضل جهانی پیشنهادهایی ارائه می‌دهند.

مقدمه

1) طرح مسأله:

اخلاق تجارت اعم از تجارت بازرگانان و اشخاص حقیقی یا تجارت سازمان‌ها، یکی از حوزه‌های اخلاق حرفه‌ای است و بزرگترین ره‌آورد آن، کسب اعتماد، مشتری مداری بقا حیات بنگاه‌های اقتصادی در عرصه جهانی شدن است. تدوین سند اخلاقی با ترویج ارزش‌های انسانی جهانشمول، پیش بینی و پیشگیری اعمال غیر اخلاقی و مسئولیت پذیری در قبال آنها، سازمان را در نیل به آرمان‌های خود کمک می‌کند و بدین جهت سازمان‌های کسب و کار باید برای جلوگیری از عوامل مخرب سازمان به کمک متخصصان اخلاق حرفه‌ای به تحلیل مسایل اخلاقی بپردازند. یکی از مهم‌ترین مسایل عینی در سازمان‌ها معاملات فریبکارانه در محیط کسب و کار است که مباحث فراوان در روابط تجاری بین افراد و بنگاه‌ها بوجود آورده است.
شرع مقدس اسلام با تأکید بر اصل صداقت در روابط تجاری، معاملات فریبکارانه را یکی از اسباب ضمان تلقی می‌کند. (المغرور یرجع الی من غرّه) در حقوق موضوعه نیز با الهام از فقه برای معاملات فریبکارانه مسئولیت کیفری و مدنی وضع شده است.
از آنجا که اخلاق در واقع مسئولیت پذیری در قبال حقوق دیگران است، این نوشتار با مطالعه تحلیلی به بررسی عناصر و مصادیق گوناگون فریبکاری در محیط داخلی و خارجی سازمان و عوامل گسترش اقدامات و معاملات فریبکارانه در محیط کسب و کار می‌پردازد. رهیافتهای فقهی- حقوقی و اخلاقی برای تحقق شعار «شما حق دارید ما تکلیف» (2) و پیش گیری از رواج این معضل در محیط کسب و کار برای رسیدن به سود و دارایی بلا جهت ارائه می‌دهد.

2) پیشینه‌ی تحقیق:

در رابطه با معاملات فریبکارانه تحت عنوان قاعده غرور بحث‌های فراوان شده است و فقیهان غرور را به عنوان یکی از اسباب مسئولیت در جایی که فریبنده در قبال فریب خورده ضمانت دارد، در باب‌های مختلف عقود بحث کرده‌اند. (3) بحث بیشتر در این باره را در کتاب‌های قواعد فقه می‌توان یافت. (4) در این رابطه پایان نامه‌هایی نیز نوشته شده است. (5) با این وجود، هنوز به تحقیق نظام مند درباره معاملات فریبکارانه محتاجیم زیرا تحقیقات پیشین اولاً منحصر به فرد حقیقی بوده نه حقوقی، ثانیاً هیچ اشاره‌ای به مسئولیت‌های اخلاقی فریبکارانه نشده و ثالثاً از عناصر و عوامل فریبکاری و پی آمدهای سوء آن در بنگاه سخنی به میان نیامده است. (6)

3) مسئولیت: (7)

مسئولیت در لغت به معنی پاسخگو بودن در قبال امری است. (8) حقوق‌دانان مسئولیت را به دو دسته تقسیم می‌کنند: مسئولیت اخلاقی و مسئولیت حقوقی. یک، مسئولیت اخلاقی. (9) این واژه تلویحاً در اشعار هومری و برای اولین بار بطور صریح در عبارت ارسطو بکار رفته است. ارسطو پاسخگویی به یک عامل براساس تحسین و مذمت در ارتباط با عملکرد را مسئولیت اخلاقی می‌داند. زیرا خوب و بد در مسائل اخلاقی مفهوم محور است و در علم اخلاق منظور از خوب و بد آن است که انجام دهنده آن مستحق ستایش یا سرزنش باشد. (10) در اخلاق کاربردی پای بندی به حقوق طبیعی افراد رفتار اخلاقی است. مثلاً رفتار کسی که نادانی را از معامله فریبکارانه هوشیاری می‌دهد به عنوان یک عمل خوب از طرف جامعه قابل تحسین است. در مقابل رفتار کسی که در چنین معامله‌ای هیچ عکس العملی از خود نشان ندهد از طرف جامعه قابل سرزنش است. گفته‌اند: مسئولیت اخلاقی آن دسته از مسئولیت‌هایی است که قانون گذار متعرض آن نشده باشد. (11) اختلاف نظر اندیشمندان در مفهوم مسئولیت اخلاقی به علت اختلاف آنها در نگرش‌های دینی – فلسفی است. برای مثال استاوسن (12) مسئولیت اخلاقی را به مسئولیت اجتماعی (13) تعریف می‌کند (14) در حالی که مسئولیت اجتماعی محوری ترین بعد مسئولیت اخلاقی سازمان است (15) و نباید مسئولیت اخلاقی را به یک بُعد آن تحویل داد. کارکنان در بنگاه‌های اقتصادی با توجه به مهارت، توانایی و استعداد در بخش‌های مختلف ساماندهی شده و هر کدام نقش بسزایی در تحقق آرمان‌ها و رسالت‌های بنگاه دارند و منابع تولید سود و کارکرد اقتصادی برای سازمان هستند. اعمال فریبکارانه در این عنصر یا در بین کارکنان است مثل دروغ گویی، چاپلوسی، تزویر و … یا بین کارکنان و محیط خارجی است مثل ارائه اطلاعات نادرست، پنهان کاری و … به قصد فریب دیگران برای تخریب بنگاه. دو، مسئولیت حقوقی. (16) مسئولیت حقوقی یا قانونی مسئولیتی است که مأخذ قانونی دارد. این قسم از مسئولیت دارای ضمانت اجرایی قانونی است (17) و به دو شاخه مسئولیت کیفری (18) و مسئولیت مدنی (19) تقسیم می‌شود. مسئولیت کیفری عبارت است از مسئولیت ارتکاب جرمی از جرائم مصرح در قانون (20). مبنا و اساس آن زیان رساندن به جامعه و اختلال در نظم عمومی است. (21) و مسئولیت مدنی عبارت است از تعهد قانونی شخص بر رفع ضرری که به دیگری وارد کرده است، خواه این ضرر ناشی از تقصیر خود وی باشد یا ناشی از فعالیت او شده باشد (22) که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری است. (23) به گونه‌ای که مبنا و اساس در آن زیان رساندن به فرد است. (24) فریبکاری عملی است که موجد هر دو مسئولیت کیفری و مدنی است. (25)
سه، تفاوت مسئولیت اخلاقی با حقوقی. مسئولیت‌های اخلاقی بر خلاف مسئولیت حقوقی غالباً غیر مدون و نانوشته‌اند. مسئولیت‌های اخلاقی فراگیرند و بر همه شئون حیات فردی، شغلی و اجتماعی فرد و سازمان سایه افکنده است و آدمی جز در موارد بسیار نادر از مسئولیت‌های اخلاقی فارغ نیست اما مسئولیت‌های حقوقی محدود به قوانین مصرح است و فراغت و رهایی از آن وجود دارد. مسئولیت‌های اخلاقی معطوف به حقوق طبیعی است در حالی که مسئولیت حقوقی ناظر به حقوق موضوعه است. (26)

فریب و فریبکاری

از دیدگاه بعضی فقیهان واژه‌های خدعه، تدلیس و غرور مترادف و به معنی فریب می‌باشند. (27) تدلیس در لغت به معنی فریب دادن و در تاریکی قرار دادن بکار رفته است. (28) ماده 483 قانون مدنی نیز هر عملیاتی را که موجب فریب طرف معامله شود، تدلیس می‌داند. و غرور در لغت به معنی فریب دادن و مال باطل خورانیدن است. (29) و در اصطلاح عبارت است از فعلی که از شخصی صادر شود که دیگری به واسطه فریب دادن او متحمل ضرر و زیان شود. (30) یا اینکه دیگری را به چیزی فریب دهد و از این رهگذر ضرر به او برسد مثلاً کسی طعامی را که متعلق به دیگری است بنام مال خود به میهمان تقدیم کند یا مال غیر را بنام مال خود به مشتری بفروشد و مشتری در بهاء و منفعت، متضرر گردد. (31)
عمل فریبکارانه در محیط کسب و کار از حیث مسئولیت با عنایت به ساختار بنگاه به دو صورت است: کیفری و مدنی. در حالت اول فریب عنصر مادی جرم به حساب می‌آید به طوری که هر گونه تحصیل مال دیگری با توسل به هر نوع وسایل متقلبانه را کلاهبرداری گویند. و منظور از متقلبانه بودن، هر نوع عملیات خلاف واقع است که مرتکب برای فریب دادن دیگری به آن متوسل می‌شود. (32) اما در حالت دوم، فریبکاری و تدلیس، مدنی است و تکیه بر جبران خسارت دارد. (33) مثلاً جعل و ثبت شرکت، فریبکاری کیفری است و فریبنده کلاهبردار محسوب می‌شود اما عدم تحویل به موقع کالا به قصد فریب مشتریان، فریبکاری مدنی است و فریبنده در قبال فریب خورده نسبت به خساراتی که وارده کرده ضمان دارد.
توجه به تمایز غرور از غرر لازم است. غرر در لغت معانی مختلف دارد که عبارتند از خطر، اغفال (34) و احتمال. (35) و در اصطلاح عبارت است از زیان ناشی از جهل و ناآگاهی در معاملات که موجب فساد آن است و فقیهان در بطلان قراردادها به غرر استناد می‌کنند. (36) در حالی که غرور ربطی به صحت و بطلان عقد ندارد و تابع قواعد ضمان قهری است. در غرر ضرر و زیان ناشی از جهل و ناآگاهی است و عنصر فریب خوردگی در آن دخیل نیست ولی در غرور خسارات ناشی از عملیات فریبکارانه فریبنده است و عنصر فریب خوردگی در تحقق غرور موضوعیت دارد. (37)

عناصر و مصادیق فریبکاری در محیط کسب و کار

یک بنگاه تجاری عمدتاً از هیأت مدیره، کارکنان، سهام داران، توزیع کنندگان و تأمین کنندگان تشکیل یافته و با محیط خارجی یعنی جامعه، مشتریان، رقبا، تشکل‌های غیر رسمی، نهادهای جهانی مانند WTO، (38) محیط زیست و غیره در تعامل است.

1) فریبکاری هیأت مدیره:

هیأت مدیره بالاترین نهاد اجرائی در هر بنگاه است و انتخاب اعضای ان باید بر اساس شایسته سالاری باشد زیرا برای ایجاد محیط سالم کار و مناسبات معقول انسانی، باید مجهز به ایمان، اخلاق حسنه و دانش وسیع از چگونگی رفتار انسان باشد. (39) مصادیق بارز فریبکاری (40) در این عنصر عبارتند از:
یک، جعل و ثبت شرکت. این کار اقدامی غیر قانونی است و تدلیس کیفری محسوب می‌شود. و طبق ماده 586 قانون تجارت، نمی‌توان مؤسسات یا تشکیلاتی، که دارای مقاصد مخالف با انتظامات عمومی یا شرعی باشند ثبت کرد و علاوه بر آن قانون گریزی و عدم پای بندی به قوانین در واقع تخطی سازمان از مسئولیت اجتماعی (قانون پذیری) در قبال منافع ملی می‌باشد. (41)
دو، کتمان حقایق از محیط داخلی و خارجی سازمان. این عمل به سبب جلب حمایت محیط بویژه مشتریان و ارائه تصویر وارونه از واقعیت‌های موجود در بنگاه صادر می‌شود و موجد مسئولیت کیفری و مدنی است. عدم اطلاع رسانی صحیح، شفاف و کاملی، تخلف از وظایف اخلاقی سازمان در قبال محیط داخلی و خارجی است. (42) تبانی هیأت مدیره با یکدیگر یا مسئولان نظارتی و … به قصد فریب محیط از دیگر مصادیق فریبکاری در این عنصر بنگاه است.

2) فریبکاری کارکنان و مصادیق آن:

کارکنان در بنگاه‌های اقتصادی با توجه به مهارت، توانایی و استعداد در بخش‌های مختلف ساماندهی شده و هر کدام نقش بسزایی در تحقق آرمان‌ها و رسالت‌های بنگاه دارند و منابع تولید سود و کارکرد اقتصادی برای سازمان هستند. اعمال فریبکارانه در این عنصر یا در بین کارکنان است مثل دروغ گویی، چاپلوسی، تزویر و … یا بین کارکنان و محیط خارجی است مثل ارائه اطلاعات نادرست، پنهان کاری و … به قصد فریب دیگران برای تخریب بنگاه. اعمال فریبکارانه در قبالِ محیط خارجی بویژه مشتریان از قبیل کتمان حقایق، بی احترامی به مشتری ابزارانگارانه تلقی کردن آن، ارائه اطلاعات نادرست یا ناقص، به اشتباه انداختن مشتریان و برانگیختن تردید آنان نسبت به سازمان، بی اهمیتی به مشتریان و یا تبعیض بین آنها و … به قصد فریب آنان برای از میان بردن اعتبار سازمان، موجب سلب اعتماد از بنگاه می‌شود. و آن را با ورشکستگی مواجه می‌کند زیرا اقبال مشتریان مایه حیات بنگاه و ادبار آن سبب ورشکستگی بنگاه است. (43)

3) فریبکاری مشاوران:

مشاوران ممکن است از بین خود کارکنان یا خارج از سازمان برای پیشرفت و رمز ماندگاری سازمان انتخاب شوند. و با عنایت به تخصص و تجارب مشاوران در زمینه‌های مختلف از قبیل اخلاق حرفه‌ای، رفتار سازمانی، فرهنگ اجتماعی، مسائل حقوقی و غیره در یک بنگاه به مشارکت گرفته شوند. از مصادیق بارز فریبکاری در این عنصر، ارائه اطلاعات نادرست یا ناقص، کتمان حقایق در مواجهه با محیط داخی و خارجی سازمان بویژه مشتریان و گمراه کردن عناصر بنگاه در حل تعارضات سازمان به قصد فریب محیط داخلی و خارجی سازمان، می‌باشد.

4) فریبکاری حسابداران:

حسابداران عناصری‌اند که محاسبات مالی، تنظیم اسناد مالی و … در اختیار آنها است. از مصادیق فریبکاری در این عنصر، ارائه اطلاعات ناقص یا غلط در مواجهه با محیط داخلی و خارجی سازمان، ارائه سند مالی نادرست یا جعلی، دستکاری در اسناد مالی به قصد فریب و غیره می‌باشد. با توجه به موقعیت خاص حسابداران شرکت از جایگاه ویژه و حساسی برخوردارند زیرا با کارکرد اقتصادی بنگاه- که کارکرد اصلی سازمان است- (44) در ارتباط هستند.
$ 5) فریبکاری شبکه توزیع:
این عنصر با ذی نفعان سازمان بویژه با مشتریان ارتباط مستقیم دارد و در تبلیغ رسالت، آرمان‌ها و عملکرد سازمان نقش بسزایی دارد. از مصادیق بارز فریبکاری در این عنصر، جعل در علائم تجاری، عدم تحویل به موقع کالا، جایگزینی در کیفیت کالا، ارائه اطلاعات خلاف واقع در انتخاب کالا و … به قصد فریب مشتریان می‌باشد. مثلاً شبکه توزیع به جای کالای اصلی شرکت، کالای دست دوم یا شرکت دیگری را- که از جایگاه مزیتی برخوردار نیست- با جعل در علائم تجاری به مشتریان عرضه کند یا با شرکت‌های رقیب در تخریب بنگاه تبانی کند تا مشتریان را در مورد بنگاه و کالاهای تولیدیش یا عناصر آن فریب دهد.

6) فریبکاری تأمین کنندگان:

تأمین کنندگان در معنای اعم کلمه، کسان یا سازمان‌هایی هستند که به وسیله آنها کالا، خدمات، مایحتاج نرم افزاری و معنوی و یا منابع مالی خود را تأمین می‌کنیم که شامل پیمان کاران، حمایت کنندگان، صاحبان گواهی، صاحبان دانش، شبکه توزیع، صنایع پایین دست، مؤسسه‌های مالی و اعتباری می‌باشد. (45)
هر یک از ابعاد تأمین کنندگان می‌تواند از عناصر فریبکاری تلقی شود. تأخیر در تحویل کالا، استثمار ذی نفعان بنگاه، ارائه اطلاعات نادرست یا ناقص، تدلیس در کالا، ارائه خدمات ناقص و محصولات معیوب به مشتریان یا بنگاه به قصد فریب محیط داخلی و خارجی سازمان از مصادیق فریبکاری در ابعاد گوناگون تأمین کنندگان است. احترام به حقوق تأمین کنندگان از قبیل عدم تأخیر در پرداخت مطالبات، جبران خسارتهای ناشی از عملکرد سازمان، مواجهه صادقانه و توأم با احترام اصیل، حفظ حریم شخصی و حقوق مالکیت فکری (46) نگرش مثبت و خیرخواهانه، رازداری و امانت داری و … از وظایف الزام آور اخلاقی سازمان در قبال تأمین کنندگان است زیرا در مشتری مداری به طور جدی با آنها در ارتباط است. (47)

7) ابعاد و عناصر فریبکاری رقبا:

رقیب کسی است که برای بقایش همان منبع را در اختیار دارد که ما به آن نیاز داریم. (48) تولیدکنندگان محصول مشابه ما یا تولیدکننده محصول جایگزین محصول ما یا کسانی که بتوانند به آسانی به صنعت و قلمرو ما وارد شوند تأمین کنندگان و خریداران از ابعاد رقابت محسوب می‌شوند. (49)
بنگاه‌های اقتصادی در محیط کسب و کار برای دستیابی به مزیت رقابتی و جلب مشتری باید از هر گونه فریبکاری یا عواملی که سبب می‌شود رقبا رفتارهای غیر اخلاقی برای فریب ذی نفعان بنگاه انجام دهند، پرهیز کنند. و از اعمال فریبکارانه رقبای خویش- که رقابت را مخالف رفاقت می‌دانند- به هوش باشند. از مصادیق بارز فریبکاری از سوی رقبا، تبانی آنها با عناصر بنگاه (مدیران، کارکنان و …) تخریب از طریق تهمت و شایع سازی به قصد فریب ذی نفعان بنگاه، جعل علائم تجاری، دخالت‌های غیر مستقیم و بی جا برای فریب عناصر بنگاه و … هستند. تیرگی روابط بین بنگاهها، ترویج فریبکاری به جای ارزش صداقت، تبدیل رقابت به دشمنی، زیرکی پنداری عملیات فریبکارانه، بیکاری، گرانی، تخریب بنگاه و … از پیامدهای زیانبار فریبکاری در بین بنگاه و رقبا است. در این جا دو مصداق از مصادیق فریبکاری که در همه عناصر داخلی و خارجی بنگاه در محیط کسب و کار مشترک است بیان می‌کنیم: الف- تبلیغات دروغین. ب- اعتماد پنداری.

الف) تبلیغات دروغین:

تبلیغات نقش مؤثری در ترویج و قبولاندن یک امر دارد و با توسل به آن می‌توان اعتماد محیط داخلی و خارجی را نسبت به سازمان جلب نمود. (50) بنابراین تبلیغات باید بر اساس عملکرد، آرمان، اهداف و خصلت‌های موجود در بنگاه باشد و آنها را به طور صریح و به دور از تزویر چاپلوسی بیان می‌کند زیرا رعایت اصل صداقت و اخلاق کسب و کار از جهان بینی شرکت‌های آرمانی است و تری ام، امریکن اکسپرس، فورد و … از جمله شرکت‌هایی هستند که برای دستیابی به موفقیت در بلندمدت به آن تکیه کرده‌اند (51) و اظهارات و گفته‌ها رابطه مستقیم با موفقیت سازمان دارد و تا گفته‌ها با تلاش مستمر عناصر بنگاه عملی نشود، (52) و در جهت فریب مشتریان بکار گرفته شود، سبب سلب اعتماد و ورشکستگی بنگاه می‌شود. (53) وانگهی از وظایف اخلاقی سازمان در قبال حقوق شهروندان، تبلیغ و ترویج اخلاق شهروندی- که از طریق محصولات به جامعه را پیدا می‌کند- است نه هنجارها و ضد ارزش‌ها. (54)

ب) اعتماد پنداری:

اعتماد اصیل قدرت اقتصادی را بیشتر و بهتر می‌کند (55) خلاف اعتماد پنداری که اصیل، پایدار نیست و موقت، سطحی، ناقص، عاریتی و مبتنی بر تصویر وارونه و … است که به شکست و حذف بنگاه از محیط کسب و کار می‌انجامد. (56)

عوامل فریبکاری در محیط کسب و کار

1) زیرکی پنداری فریبکاری:

بسیاری از افراد و سازمان‌ها فریبکاری در محیط کسب و کار را اعم از محیط داخلی و خارجی سازمان زیرکی می‌پندارند غافل از اینکه فریبکاری خود آفت زیرکی است. (57) و سازمان‌ها باید مراقب باشند که اعتبار بنگاه را با دست خویش نابود نسازند. خداوند می‌فرماید: «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ» (سوره بقره/195). زیرکی پنداری فریبکاری در محیط کسب و کار تهدید جهانی است و مانع توسعه اقتصادی است.

2) تلقی ابزارانگارانه از عناصر سازمان:

میل به استثمار، بوروکراسی در سطح وسیع، مدیریت تیلوریسیم- که بر پیشینه سازی سود تأکید می‌کند- و غیره دلایلی هستند که کرامت و منزلت ذاتی انسان (و لقد کرّمنا الانسان) ابزاری برای سودآوری باشد حال آنکه که تکریم و ادا احترام به انسان حق او و وظیفه سازمان است. (58) تلقی ابزارانگارانه از عناصر داخلی سازمان سبب بروز رفتارهای غیر اخلاقی در سازمان برای احقاق حق خویش و دفاع از جایگاه کرامت انسانی و در نتیجه آن سلب اعتماد را به دنبال خواهد داشت.

3) فقدان دغدغه‌های اخلاقی بویژه در مدیران:

مدیران استراتژیک مسئول اوضاع اخلاقی، فرهنگی و معنوی سازمان هستند. (59) و باید تعهدات خویش را در قبال مشتری در مواردی از قبیل ارائه خدمت، احترام و اهمیت به مشتری و… به نحو احسن انجام دهد. همچنین مدیر در قبال سازمان برای جلب حمایت‌ها به سوی آن و جلوگیری از اظهارنظر مخرب در مورد سازمان و در قبال افراد برای ایجاد احساس موفقیت و کامیابی در کارکنان، ایجاد جوی مطلوب از اعتماد برای بروز ایده‌های نوآورانه و بالاخره در قبال تکالیف برای حفظ اهداف سازمان و اجرای امورات، تعهد دارد. (60) و عدم توجه به تعهدات و مسئولیت‌های اخلاقی، خود یکی از دلایل فقدان و یا نقصان دغدغه‌های اخلاقی مدیران در محیط کسب و کار است. (61) از طرفی مدیریت منابع انسانی در مدیریت کارکنان بر روش اخلاقی توصیه می‌کند. (62) از آنجا که انتصاب صحیح در مدیریت در گرو انتخاب درست است مدیران باید در تصدی پست مدیریت به آداب و اخلاق شایسته مدیران ملتزم باشد و در زندگی فردی و شغلی اخلاق ورز باشد زیرا کسی که نسبت به رفتارهای ارتباطی درون شخصی و برون شخصی، مسئولیت اخلاقی نداشته باشد نمی‌تواند حافظ ارزش‌های انسانی و اخلاقی در محیط سازمان باشد و مدیر فاقد اخلاق نیکو، منابع انسانی را که ارزشمندترین منابع سازمان هستند، فاسد می‌کند و انتظار دغدغه‌های اخلاقی از چنین مدیری محال است. لذا داشتن دغدغه‌های اخلاقی و برخورداری از تخلّق فرد به سبب برخورداری مدیر از قدرت تأثیرگذاری و ترویج فرهنگ اخلاقی، بر همه‌ی مسئولیتهای مدیران مقدم است. (63) کریس آجریس در رابطه با حمایت از ارزشهای انسانی و تأثیرگذاری همه جانبه آن در محیط کسب و کار می‌گوید: «اگر سازمانی طرفدار ارزش‌های انسانی یا دموکراتیک باشد، در این صورت مناسبات درست و قابل اطمینان در میان مردم به وجود خواهد آمد که نتیجه‌اش افزایش شایستگی در میان افراد، همکاری بین گروه‌ها، انعطاف پذیری و در نتیجه فزونی کارآیی سازمان خواهد بود». (64)

4) گرایش به سودآوری بی حد و حصر از راه‌های غیر قانونی:

بقا، رشد و سودآوری، هدف هر شرکتی است و سودآوری در بلند مدت توانایی مؤسسه را در پاسخگویی به خواسته‌ها و حقوق اصلی محیط داخلی و ذی نفعان را بالا می‌برد. (65) کارکرد اصلی سازمان در گرو کارکرد اقتصادی آن است. (66) لیکن تلاش صرف برای سودآوری بیشینه سازی سود اولین هدف بنگاه‌های آرمانی نیست بلکه وسیله‌ای برای ماندگاری آن است (67) زیرا تلاش صرف برای سودآوری به مثابه بازی کردن تنیس است با چشمانی خیره به صفحه امتیازات نه به توپ. (68) اما سودآوری باید در راستای پای بندی به قوانین باشد نه غیر آن. زیرا کارآیی به معنی انجام دادن کارها و اثربخشی به معنی کارهای درست انجام دادن دو بُعد لازم در عملکرد شرکت است، چرا که کار غلط را هر قدر درست‌تر انجام دهد، نتیجه غلط‌تر خواهد بود. (69) و هیچ راه درستی برای انجام کارهای نادرست وجود ندارد. (70) از طرفی تخلف از قوانین و نقاب داری به معنی تخطی از وظایف اخلاقی سازمان در قبال منافع ملی (قانون پذیری) است. (71) وانگهی کسب درآمد از راه‌های قانونی مصداق «الناس مسلطون علی اموالهم …» است. که منشأ برکت و نعمت الهی تلقی می‌شود. طمع ورزی و دنیانگری دو علت عمده و اصلی گرایش به سودآوری از راه‌های غیر قانونی‌اند:
طمع ورزی رذیلتی است که با ارزش ذاتی انسان منافات دارد و شخصیت انسان را در پرتگاه هوی و هوس قرار می‌دهد (72) و زیان و تباه را در پی خواهد داشت. در آموزه‌های دینی از دنیانگری که موجب غفلت به روز حساب شود، به شدت نهی شده است. امیرمؤمنان (علیه السلام) در بیان زیبایی به ذکر اوصاف و ویژگی‌های دنیا پرداخته و از عواملی که سبب گرایش به آن می‌شود، هشدار می‌دهد و علت توجه به روز حساب را چنین بیان می‌فرماید: «… الا و انّ الیوم المضمار، و غداً السباق، و السّبقه الجّنه، و الغایه النّار…». (73) آگاه باشید که امروز روز تمرین و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت و کیفر عقب ماندگان آتش است.

5) فقدان نظام جامع نظارتی:

دولت یکی از ذی نفعان شرکت است و سازمان باید با آن در ارتباط باشد، ارتباطی که کنترل و نظام جامع نظارتی را در پی دارد. (74) بنابراین مسئولان دولتی و نظارتی باید از هر گونه اقداماتی که سبب قانون گریزی و مالیات گریزی است، جلوگیری کنند زیرا کوتاهی و قصور در این امر از سوی مسئولان بستر را برای گستراندن تور افراد و سازمان‌های فریبکار فراهم می‌کند. در ضمن مالیات گریزی سبب مسئولیت اخلاقی سازمان در قبال منافع ملی می‌شود.(75)

6) فقر فرهنگی و اقتصادی جامعه:

وضعیت نامطلوب فرهنگی و اقتصادی جوامع، فقدان درک و درایت مردم و آرمان گرایی افراد در شرایط سخت زندگی، افراد و سازمان‌ها را به انجام معاملات و اقدامات فریبکارانه سوق می‌دهد. یک نمونه از این را می‌توان در رشد طرح‌های هرمی در جوامع بی سر و سامان و ناآگاه مشاهده نمود. (76) اطلاع رسانی صحیح، شفاف و کامل و آگاهی دادن به شهروندان از مسئولیت‌های اجتماعی بنگاه‌ها در قبال حقوق شهروندان است و سهل انگاری در این امر از سوی سازمان‌ها، غیر اخلاقی است. (77) سازمان باید بیانیه مأموریت خود را- که علت وجودی سازمان را بیان می‌کند، ویژگی‌هایی که طراحان آرزو دارند که سازمان و رفتار آن در حد مطلوب واجد آنها باشد، مشخص کند و …- به طور شفاف و کامل به اطلاع شهروندان برساند. (78) شرکت جانسن ‌اند جانسن وظایف خود را در قبال جامعه چنین بیان می‌کند: «… خود را در برابر جوامعی که زندگی می‌کنیم، مسئول می‌دانیم. ما باید حامی نیکوکاری و نوع دوستی شهروندان خوب جامعه باشیم و سهم خود را از مالیات عادلانه بپردازیم. باید به شکرانه در اختیار داشتن اموال و ابزار، از آنها به خوبی مواظبت کنیم. باید در ارتقاء و بهبود جامعه مدنی، بهداشت، آموزش و دولت خوب، سهیم و شریک باشیم و جامعه را از فعالیت‌های خود آگاه کنیم». (79)

7) تخلف سازمان از وظایف خویش در قبال حقوق محیط داخلی و خارجی سازمان:

سازمان در قبال حقوق کارکنان، تأمین کنندگان، رقبا، جامعه، مشتریان، منافع ملی و … وظایف دارد. (80) بی توجهی به هر یک از وظایف، عنصر مقابل را به انجام رفتار ضد اخلاقی برای دستیابی به حقوق بر می‌انگیزاند. از طرفی تخلف از تعهدات در قبال حقوق دیگران از سوی سازمان موجب مسئولیت اخلاقی است. (81)

راه و کار پیشگیری فریبکاری در کسب و کار

از اصول راهبردی مدیریت صحیح منابع انسانی برای پیشگیری از وقوع اقدامات فریبکارانه در محیط داخلی و خارجی سازمان از سوی کارکنان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1) نظام جامع نیرویابی و گزینش دقیق نیروی انسانی:

کارکنان شرط اصلی موفقیت و پیشرفت شرکت‌ها هستند (82) و جذب کارکنان توانا، مستعد و متعهد از مزیت رقابتی سازمان (83) و از شیوه‌های بهینه شدن عملکرد سازمان در نیل به اهداف و آرمان‌هایش است. (84) هزینه‌های گزاف آموزشی، کم کاری، گسترش و ترویج ضد ارزش‌ها در سازمان، پایین بودن کیفیت کار و بالاخره سطح کارآیی سازمان ناشی از گزینش نادرست و انتخاب بی رویه است. (85) او سبب تخریب سازمان و در نتیجه بنگاه را در اولین گام با مشکل مواجه می‌کند زیرا بین گزینش و جذب کارکنان و کارایی سازمان ارتباط عینی وجود دارد.

2) تلاش سازمان در حفظ و نگهداری نیروی انسانی ماهر و توانا:

حفظ و نگهداری نیروی ماهر، توانا و متعهد به اصول اخلاقی پیش نیاز کارآیی و تکیه گاه بنیادی سازمان در دستیابی به مزیت رقابتی است (86) و مستلزم بازسازی تلقی سازمان از کارکنان در گام نخست و پای بندی به حقوق کارکنان در گام دوم می‌باشد. تلقی ابزارانگارانه از کارکنان، آنان را مزد بگیران و خدمتکاران ملزم به طاعت و فرمانبرداری دیدن، سبب طلب سلطه پذیری از آنان است و چنین تلقی اساساً غیر اخلاقی و با کرامت انسانی کارکنان منافات دارد. (87) ارتقاء سطح دانش و توجه به آموزش کارکنان، تأمین امنیت شغلی و ایجاد فرصت ارتقاء شغلی، تأمین رفاه، تأمین امنیت بهداشتی و سلامت روانی، مواجهه عادلانه و اجتناب از هر گونه تبعیض، تقویت انگیزش کارکنان، مشارکت طلبی و اجتناب از خودکامگی، احترام و اعتماد اصیل، مواجهه صادقانه و صحیح با کارکنان و … از وظایف اخلاقی سازمان در قبال کارکنان است. (88) فریبکاری اعم از فردی، شغلی و سازمانی، رفتار ضد اخلاقی اما رایج در محیط جهانی کسب و کار است و در عصر جهانی شدن، یک تهدید جهانی است و حل آن، برنامه جهانی را می‌طلبد. تبیین ابعاد و مصادیق فریبکاری و علل رویکرد به آن در محیط کسب و کار مستلزم بهره گیری از دانش اخلاق حرفه‌ای است. معاملات فریبکارانه معضل آسیب زا و آثار زیانبار فراوان دارد. توجه به حقوق اصلی کارکنان و برآوردن خواست‌های اساسی آنان از طرف سازمان، بهینه سازی عملکرد سازمان و دستیابی به موفقیت بلند مدت، توانمندسازی منابع انسانی، (89) سودآوری در بلند مدت، (90) دستیابی به حداکثر کارآیی و اثربخشی سازمان و بالاخره جلب مشتری و افراد بسوی خود و جلوگیری از فرار و پناه آنها به سوی رقبا را سبب می‌شود. فرهنگ سازمان باید فرهنگ وظیفه مدار (از کارکنان فقط وظایفی خواسته شود که سازمان رسمی تعیین کرده است)، توفیق مدار (اجازه خلاقیت و نوآوری به زیردستان)، قدرت مدار (پشتیبانی مدیر از کارکنان وفادار) و حمایت مدار (اهمیت به نیازها و ارزشهای کارکنان و رضایت آنها) باشد. (91) در عوض عدم توجه به خواسته‌های اساسی و حقوق کارکنان از سوی سازمان، کاهش کیفیت عوامل بهداشتی، حقوق، شرایط و محیط کاری و … نارضایتی کارکنان را به دنبال داشته و بر سلامت فکر آنها اثر نامطلوب می‌گذارد و ضایعات نیروی انسانی و در نتیجه مخاطره سازمان را در پی خواهد داشت. (92) باید توجه کرد که پول و سود قابل دستیابی هستند اما کارکنان خوب نه و کارکنان خوب عامل تمایز شرکت‌ها و مهم‌ترین دارایی آنها هستند. (93)

3) توجه به حساسیت داوطلبان در سازمان‌های متشکل از چندملیتی:

نظام جامع نیرویابی و کارمندیابی در سازمان‌های متشکل از چند ملیت با نگرش به روند جهانی شدن و تفاوت‌های فرهنگی و تعصبات ملی و قوی، توجه به میزان حساسیت داوطلبان به تعصبات فرهنگی و قومی را اقتضا دارد. (94)

4) شیوه‌های مناسب و کاربردی در عرصه مدیریتی:

شیوه رهبری نامناسب و تأکید بر آن، اهداف سازمان را دچار لطمه و نارضایتی کارکنان، احساس رنجش و ناامنی آنها را در پی خواهد داشت. (95)

5) ترویج اخلاق حرفه‌ای در کسب و کار:

نهادینه کردن دغدغه‌های اخلاقی در فرهنگ سازمانی بنگاه نقش مهمی در پیشگیری فریبکاری دارد. آموزش مدیران و کارکنان، تغییر نگرش از سودآوری کوتاه مدت به منافع بلند مدت، وقوف بر آثار زیانبار فریبکاری برنامه‌های عمده در این راستا هستند. (96)

نتیجه و پیشنهاد

فریبکاری اعم از فردی، شغلی و سازمانی، رفتار ضد اخلاقی اما رایج در محیط جهانی کسب و کار است و در عصر جهانی شدن، یک تهدید جهانی است و حل آن، برنامه جهانی را می‌طلبد. تبیین ابعاد و مصادیق فریبکاری و علل رویکرد به آن در محیط کسب و کار مستلزم بهره گیری از دانش اخلاق حرفه‌ای است. معاملات فریبکارانه معضل آسیب زا و آثار زیانبار فراوان دارد. اعتماد ستیزی، مشتری گریزی، پیش بینی ناپذیری، ورشکستگی، مسئولیت‌های اخلاقی و حقوقی از آثار آن است. دین مقدس اسلام برای معاملات فریبکارانه مسئولیت کیفری و مدنی مقرر کرده و درآمد حاصل از آن را مصداق اکل مال بالباطل تلقی می‌کند. فقیهان مسئولیت مدنی فریبکار را تحت عنوان غرور بررسی کرده‌اند. قوانین موضوعه نیز با الهام از فقه فریبکاری را ممنوع و مرتکبین آن را علاوه بر مسئولیت‌های کیفری به جبران خسارت ملزم می‌کند.
برای پیشگیری و رفع داد و ستدهای فریبکارانه پیشنهاد می‌شود:
– بنگاههای اقتصادی نیازمند دانش اخلاق حرفه‌ای‌اند.
– کدهای اخلاقی جامع و ضابطه مند پیش شرط ورود به بازارهای جهانی است و بنگاهها باید رویکرد اخلاقی داشته باشند. در خصوص فریبکاری کدهای اخلاقی ACS می‌تواند راهنما باشد.
– کدهای اخلاقی باید با اصول و فرهنگ مکتب اسلام سازگاری داشته باشد.
– در ایجاد کدهای اخلاقی به رهیافتهای فقهی، حقوقی با رویکرد مصداقهای تجارت امروزی تمسک شود.
– مدیران استراتژیک با قاطعیت و جدیت با عناصر فریبکاری در محیط داخلی مبارزه کنند و افراد فریبکار را به سازمان‌های ذی ربط معرفی کنند.
– رابطه بنگاه‌های اقتصادی با محیط به ویژه مشتریان و رقبا مبتنی بر اصل برد- برد باشد و در همه حال دفع ضرر را بر جلب مصالح مقدم دارد.
– ایجاد سازمان مستقل دولتی جهت نظارت بر کدهای اخلاقی سازمانهای کسب و کار.
– معرفی بنگاههای اقتصادی فریبکار.
– سازمان به عنوان شخصیت حقوقی در قبال فریبکاری کارکنان مسئولیت نیابتی داشته باشد.
– نظام جامع نظارتی مستمر سازمان تجاری بین المللی بر فعالیت‌های بنگاه‌های اقتصادی در عصر جهانی شدن.
– عزم عمومی بنگاههای اقتصادی بر مقابله با تحصیل ثروت از راه‌های نامشروع به ویژه فریبکاری.
– استفاده از نخبگان، سیاستگذاران و صاحب نظران در خصوص نظام اقتصادی.
– اعتماد به عنوان تکیه گاه روابط تجاری بر اصل صداقت و رفاقت مبتنی باشد.

نمایش پی نوشت ها:
1. دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوقی اسلامی دانشگاه تهران.
2. تفصیل سخن در خصوص این الگوی رفتاری را نک: فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، (تهران، مجنون، 1385)، ص109-112.
3. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی ‌شرح شرایع الاسلام، (بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، هفتم، 1918م)، ج22، ص301.
– انصاری، شیخ مرتضی، المکاسب المحرمه، (قم، دارالکتاب، 1281 هـ ق)، ج9، ص190-192 و 199، دیگر فقیهان نیز اعم از متقدمین و متأخرین در باب‌های مختلف از قاعده غرور بحث کرده‌اند.
4. شهید ثانی، فوائد القواعد، (قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، 1377)، ج1، ص533.
– دربندی شیروانی، ملا آقا بن عابد بن رمضان، خزائن الاحکام، 1284 هـ ق، چ سنگی.
– موسوی بجنوردى، محمد حسن، القواعد الفقیهه، تحقیق مهدی مهریزی و محمد حسن درایتی، (قم، نشر الهادی، 1421 هـ ق). ج1، ص299 به بعد.
– حسینی مراغه‌ای، میرعبدالفتاح، العناوین، (قم، مؤسسه النشر الاسلامی، دوم، 1425 هـ ق)، ج2، ص440 به بعد.
5. طالبی، حسین، قاعده تحریر و موارد استناد به آن در مذاهب خمسه، رساله دکتری به راهنمایی دکتر ابوالقاسم گرجی، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، تاریخ
– صفری، محسن، قاعده غرور و تبع آن در حقوق ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر حسین صفایی، دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
– امیرپور، حیدر، مسئولیت مدنی غارّ در فقه و حقوق موضوعه، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر علی مظهر قراملکی، دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
6. نهاوندیان، محمد، کتاب شناسی اخلاق کسب و کار تهران، مرکز ملی مطالعات جهانی شدن، اول، 1385.
– نهاوندیان، محمد، کتاب شناسی سازمان جهانی تجارت، تهران، مرکز ملی مطالعات جهانی شدن، اول، 1385.
7. responsibility.
8. آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی- فارسی، (تهران، نشر نی، دوم، 1381)، ماده «سال»، ص273.
9. morall responsibility.
10. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص222 به بعد.
11. سنهوری، عبدالرزاق احمد، الوسیط فی شرح القانون المدنی الجدید، (بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا)، ج1، ص743.
– لور راسا، میشل، مسئولیت مدنی، ترجمه محمد اشتری، (مؤسسه مطالعات حقوق اسلامی و تطبیقی)، نشریه3، ص1.
12. Stawson.
13. social responsibility.
14. Morall responsibility; stanford Encyclopedia of philosophy; edu http://plato.
15. فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای اخلاقی در کسب و کار، (قم، نشر مجنون، چاپ دوم، 1385)، ص220.
16.jurisprudential responsibility.
17. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، (تهران، گنج دانش، چهاردهم، 1381)، ص642.
18. penal responsibility.
19. civil responsibility.
20. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ص644.
21. حسینی نژاد، حسین قلی، مسئولیت مدنی، (مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1377)، ص25.
22. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ص642.
23. کاتوزیان، ناصر، الزام‌های خارج از قرارداد، (تهران، دانشگاه تهران، هیجدهم، 1384)، ج1، ص1.
24. همان، ص51؛ سنهوری، عبدالرزاق احمد، ج1، ص744.
25. سنهوری، عبدالرزاق احمد، ص764؛ حسینی نژاد، حسین قلی، ص25.
26. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص37.
27. امام خمینی، البیع، (قم، مطبعه مهر، بی‌تا)، ص335-366.
28. انیس ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط، (دفتر نشر فرهنگ اسلامی، هفتم، 1376)، ذیل ماده، د، ل، س.
29. ابن منظور، جمال الدین محمد، لسان العرب، (قم، نشر ادب الحوزه، 1405هـ ق)، ج10، ماده «غر».
30. بجنوردی، محمد حسن، القواعد الفقیهه، (قم، نشر الهادی، 1419هـ ق)، ج1، ص219.
31. حسینی مراغه‌ای، میر عبدالفتاح، ج2، ص440.
32. ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای اختصاصی، (امیرکبیر، هفتم، 1381)، ج1، ص46.
33. قائم مقامی، عبدالمجید، حقوق تعهدات، (تهران، دانشگاه تهران، 1353)، ج2، ص227.
– کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، (تهران، یلدا، 1379)، ص429.
34. ابن منظور، جمال الدین محمد ج10، ذیل ماده «غر».
35. حسینی مراغه‌ای، میرعبدالفتاح، ج2، ص310.
36. همان، ص440.
37. امیرپور، حیدر، ص96.
38. World trade orgnazation.
39. میرسپاسی، ناصر، مدیریت استراتژیک منابع انسانی و روابط کار (تهران، میر، بیست و دوم،1382)، ص454.
40. مصادیق فریبکاری در محیط کسب و کار از دو حالت خارج نیستند: یا اعمال صادر شده از سوی هر عنصر بنگاه فی نفسه و به خودی خود فریبکارانه است مثل جعل و ثبت شرکت، کتمان حقایق، ارائه اطلاعات غلط و نادرست، تدلیس و … یا واسطه و سبب اقدامات فریبکارانه است مثل عدم تحویل به موقع کالا، جایگزینی کالایی، با کیفیت پایین، جعل علائم تجاری و … به قصد فریب دیگران و ذی نفعان برای تخریب بنگاه. همچنین مصادیق فریبکاری یا در بین همه عناصر بنگاه مشترک می‌باشد مثل تبلیغات دروغین، پنهان کاری و … یا به عنصر خاصی اختصاص دارد مثل جعل شرکت که اقدام فریبکارانه از سوی هیأت مدیره است یا عدم تحویل به موقع کالا به قصد فریب مشتریان که اختصاص به توزیع کنندگان و تأمین کنندگان دارد. هدف ما در اینجا آن است که مصادیق فریبکاری مختص هر عنصر را در کنار آن بیاوریم و در آخر مصادیق مشترک بین همه عناصر را برای پرهیز تکرار بیان کنیم.
41. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی کسب و کار، ص216.
42. همان، ص210.
43. همان، ص141.
44. راسل، ال. ایکاف، بازآفرینی سازمان، ترجمه تقی ناصر شریعتی و همکاران، (تهران، سازمان مدیریتی صنعتی، 1382)، ص56.
45. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص29.
46. Intellectual property rights.
47. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، از ص229 به بعد.
48. همان، ص192.
49. همانجا.
50. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص11.
51. کالینز، جیمز و پوراس، جری، ساختن برای ماندن، ترجمه فضل اله امینی، (تهران، فرا، دوم، 1383)، ص102.
52. همان، ص106.
53. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص58-59.
– فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای کسب و کار، ص58.
54. همان، ص212.
55. فرد آر، دیوید، مدیریت استراتژیک، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، (تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380)، ص60.
56. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص11.
57. نهج البلاغه.
58. احترام اصیل و نامشروط از حقوق منابع انسانی و ذی نفعان سازمان است و تخطی از این امر سبب مسئولیت اخلاقی سازمان در قبال آنها است. تفصیل بیشتر درباره این خط مشی اخلاقی سازمان: سازمان‌های اخلاقی کسب وکار، ص148-163و 178-230.
59. فرد آر، دیوید، ص59.
60. حقیقی، محمد علی و همکاران، مدیریت رفتار سازمانی، (تهران، ترمه، چاپ دوم، 1382)، ص219 به بعد.
61. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص183.
62. آرمسترانگ، مایکل، مدیریت منابع انسانی، ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی، (تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1381)، ص21.
63. فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، ص 183 به بعد.
64. حقیقی، محمد علی، ص48.
65. پیرس و رابینوس، برنامه ریزی استراتژیک، ترجمه سهراب خلیلی شورینی، (تهران، یادواره، چاپ سوم، 1383)، ص76-77.
66. راسل. ال. ایکاف، ص56.
67. جیمز کالینز و جری پوراس، ص21.
68. بلانچارد، کنت، قدرت مدیریت اخلاقی، ترجمه بهزاد رمضانی، (تهران، گندمان، اول، 1384)، ص124.
69. راسل. ال. ایکاف، ص18.
70. بلانچارد، کنت، ص30.
71. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص216.
72. نهج البلاغه، حکمت182.
73. همان، خطبه28.
74. راسل. ال. ایکاف، ص57.
75. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص216.
76. حاجی احمدی، محمد حسین، جایگاه فقهی- حقوقی شرکت‌های هرمی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران.
77. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص210.
78. راسل. ال. ایکاف، ص108-109.
79. جیمز کالینز و جری پوراس، ص90.
80. تفصیل در خصوص خط مشی‌های اخلاقی سازمان در قبال عناصر بنگاه و ذی نفعان: فرامرز قراملکی، احد، سازمان اخلاقی در کسب و کار، ص 143 به بعد.
81. درباره مسئولیت‌های اخلاقی در بخش عوامل فریبکاری بحث کردیم.
82. انصاری، منوچهر، اصول مدیریت کیفیت فراگیر، (تهران، نو، 1383)، ص36.
83. آرمسترانگ، مایکل، ص21.
84. همان، ص21.
85. میرسپاسی، ناصر، ص183.
86. پیرس و رابینسون، ص76-77.
87. فرامرز قراملکی، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص163.
88. همان، ص 169 به بعد.
– میرسپاسی، ناصر، ص 449 به بعد.
– انصاری، منوچهر، اصول مدیریت کیفیت فراگیر، ص151.
89. فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلاقی در کسب و کار، ص171.
90. پیرس و رابینسون، ص77.
91. میرسپاسی، ناصر، ص352.
92. همان، ص449.
– حقیقی، محمد علی و همکاران، ص 219 به بعد.
93. آرمسترانگ، مایکل، ص71؛ راسل. ال. ایکاف، ص138.
94. میرسپاسی، ناصر، ص207.
95. حقیقی، محمد علی، ص27.
96. بحث از آثار زیانبار داد و ستد فریبکارانه محتاج مقاله‌ی مستقل دیگری است. نویسندگان این مقاله، در خصوص آثار فریبکاری در کسب و کار نیز تحقیقی ارائه کرده‌اند که در دفتر دوم منتشر خواهد شد. (ویراستار)

نمایش منبع ها:
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
آرمسترانگ، مایکل، مدیریت منابع انسانی، ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1381.
آریان کلور، بهرام، ترجمه متون حقوقی، تهران، مترجم، 1380.
آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی- فارسی، تهران، نی، ج دوم، 1381.
ابن منظور، جمال الدین محمد، لسان العرب، قم، نشر ادب الموزه، 1405هـ ق.
امام خمینی، روح اله، البیع، قم، مطبعه مهر، بی‌تا.
امام خمینی، تحریرالوسیله، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالعلم، چ دوم، بی‌تا.
انصاری، شیخ مرتضی، المکاسب المحرمه، قم، دارالکتاب، 1281هـ ق.
انصاری، منوچهر، اصول مدیریت کیفیت فراگیر، تهران، نو، 1383.
انیس، ابراهیم و همکاران، المعجم الوسیط، دفتر نشر فرهنگ اسلام، ج هفتم، 1371.
امیر پور، حیدر، مسئولیت مدنی غارّ در فقه و حقوق موضوعه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، راهنما دکتر علی مظهر قراملکی، 1385.
بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، محمد علی علمی، 1329.
بجنوری، محمد حسن، القواعد الفقیهه، قم، نشر الهادی، 1419هـ ق.
بلانچارت، کنت، قدرت مدیریت اخلاقی، ترجمه بهزاد رمضانی، تهران، گندمان، چاپ اول، 1384.
پیرس و رابینسون، برنامه ریزی استراتژیک، ترجمه سهراب خلیلی شورینی، تهران، یادواره، چ سوم، 1383.
جبلی عاملی (شهید ثانی)، زین الدین، الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه، قم، دار التفسیر، چ سوم، 1382.
جبلی عاملی (شهید ثانی)، زین الدین، فوائد القوائد، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، 1377.
حاجی احمدی، محمد حسین، جایگاه فقهی- حقوقی طرح‌های هرمی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، راهنما علی علی آبادی، 1385.
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چ چهارم، 1381.
حسینی نژاد، حسین قلی، مسئولیت مدنی، مجمع علمی فرهنگی مجد، نشریه3، 1372.
حسینی مراغه‌ای، میر عبدالفتاح، العناوین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چ دوم، 1425هـ ق.
حقیقی، محمد علی و همکاران، مدیریت رفتار سازمانی، تهران، ترمه، چ دوم، 1382.
حلى (محقق)، ابوالقاسم نجم الدین جعفر، شرایع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام، نجف اشرف، الآداب، 1969م.
حلی (فخرالدین)، ابی طالب محمد بن حسن، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، تهران، بنیاد کوشانپور، اسماعیلیان، دوم، 1363.
دربندی شیروانی، ملا آقا بن عابد بن رمضان، خزائن الاحکام، چ سنگی، 1284هـ ق.
راسل. ال. ایکاف، بازآفرینی سازمان، ترجمه تقی ناصر شریعتی و همکاران، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، 1382.
سنهوری، عبدالرزاق احمد، الوسیط فی شرح القانون المدنی الجدید، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
شهید ثانی، فوائد القواعد، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، 1377.
طالبی، حسین، قاعده غرور و موارد استناد به آن در مذاهب خمسه، رساله دکتری به راهنمایی دکتر ابوالقاسم گرجی، دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
طباطبایی حکیم، محسن، منهاج الصالحین قسم معاملات، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400 هـ ق.
فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفه‌ای، تهران، مجنون، 1385.
فرامرز قراملکی، احد، سازمان‌های اخلافی در کسب و کار، قم، همکاری مرکز ملی مطالعات جهانی شدن، 1385.
فردآور، دیوید، مدیریت استراتژیک، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380.
قائم مقامی، عبدالمجید، حقوق تعهدات، تهران، دانشگاه تهران، 1353.
کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، تهران، دانشگاه تهران، دوم، 1378.
کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی، اعمال حقوقی، قرارداد- ایقاع، تهران، یلدا، 1375.
کاتوزیان، ناصر، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، تهران، میزان، نهم، 1383.
کالینر، جیمز و پوراس، جری، ساختن برای ماندن، ترجمه فضل الله امینی، تهران، فرا، چ دوم، 1383.
کرکی (محقق ثانی) علی بن حسین، جامع المقاصد شرح القواعد، بیروت، مؤسسه آل البیت (علیه السلام) لاحیاء التراث، 1991م.
لور راسا، میشل، مسئولیت مدنی، ترجمه محمد اشتری، مؤسسه مطالعات حقوق اسلامی و تطبیقی، نشریه3.
مکی عاملی (شهید اول) شمس الدین محمد، اللمعه الدمشقیه، ترجمه محمد غزنویان و علی شیروانی، قم، دارالفکر، چ پانزدهم، 1380.
موسوی بجنوردی، محمد حسن، القواعده الفقیهه، تحقیق مهدی مهریزی و محمد حسن درایتی، قم، الهادی، 1419 هـ ق.
موسوى خویی، ابوالقاسم، مصباح الفقاهه فی المعاملات، بیروت، الهادی، 1992م.
موسوی خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، بیروت، دارالزهراء، چ بیستم، بی‌تا.
میرسپاسی، ناصر، مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر روابط کار، تهران، میر، چ بیست و دوم، 1382.
نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، هفتم، 1918م.
نهاوندیان، محمد، کتاب شناسی اخلاق کسب و کار، تهران، مرکز مطالعات جهانی شدن، 1385.
ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای اختصاصی، تهران، امیرکبیر، چ هفتم، 1381.
Morall responsibility, Stanford.edu, http://plato.

منبع مقاله :
فرامرز قراملکی و همکاران، احد؛ (1388)، اخلاق حرفه‌ای در تمدن ایران و اسلام، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد