درباره نحوه پیدایش حضرت مسیح آمده است که مریم ( ع ) بین خود و دیگران حجابى قرار داد . وى بخش شرقى همان مسجدى را که خدمتگذارى آن را بر عهده داشت ، انتخاب کرد تا از سایر عبادت کنندگان جدا بوده ، گرفتار کثرت نشود : « وَاذْکُر فى الْکِتابِ مَرْیم اِذ اَنْتَبذَت مِنْ اَهْلِها مَکاناً شَرْقیاً * فَاتَّخَذَت مِنْ دُونِهِم حِجاباً » 1 این فاصله گرفتن از جمع و رابطه دایم با خدا داشتن ، زمینه صفاى ضمیر است . اگر چه کسى که به ولایت مطلقه رسیده و به آن حضور تام نایل آمده ، جلوت و خلوت براى او یکسان است . چنانکه از حضرت امام کاظم ( ع ) سؤال کردند : چگونه در مکان ازدحام انبوه مردم نماز خواندید ؟ آن حضرت در جواب فرمود : من کسى را عبادت مى کردم که او از دیگران که در کنار منند نزدیکتر است . البته براى همگان و در همه حالات چنین توجه و حضورى میسور نیست ، از این رو قرآن کریم درباره نماز شب مى فرماید : « اِنَّ ناشِئَه الّلَیلِ هِىَ اَشَدُّ وَطْأ وَاَقُومَ قیلا اِنَّ لَک فِى النَّهارِ سُبْحاً طَویلاً » 2 در روز ، انسان گرفتار مشاغل و سرگرم رفت و آمدهاى فراوان است . اشتغالات گوناگون قلبى و بدنى مانع تجمع حواس است اما در شب این موانع و صوارف یا وجود ندارد یا کم است . پیدایش عیسى و مادر شدن مریم از رهگذر غیب ، جمعاً یک آیت است : « وَجَعَلْنا اِبنَ مَریَم وَاُمَه ایه » 3 گرچه در جهان کثرت این دو از هم جدایند ، ولى در حقیقت یک آیت است که به صورت عیسى و مریم ظهور کرده است . خداى سبحان مسیح را موهبت الهى و رحمت خاصّ حق شمرده ، مى فرماید : در آن حال که آن حضرت به دور از مزاحمت دیگران به عبادت حق مشغول بوده ، ما روح خود را فرستادیم و او براى مریم به صورت بشرى مستوى الخلقه متمثل شده ، بشارت پیدایش عیسى را به او داد . این بشارت همان و مادر شدنش همان : « فَاَرْسَلْنا اِلَیها رُوحَنا فَتَمثَّل لَها بَشَراً سَویاً » 4 اولین نکته درباره آیه مزبور این است که قرآن کریم از جبرئیل ( ع ) با تعبیر ( روح ) ، یعنى موجود مجرد عقلى یاد کرده است . بنابر این مستفاد از جمله ( ما روح خود را به سوى او فرستادیم ) آن است که روح خدا در دید تمثلى مریم به صورت بشر تجلى کرده است . تمثل ، انقلاب حقیقت نیست ، آن گونه که فرشته انسان شود و دوباره آن انسان فرشته گردد ، بلکه تمثل آن است که روح ، در مثال و در حیطه ادراکى مریم ، به صورت انسانى مشاهده شد . باطنش جبرئیل بود و ظاهر و صورتش انسان . نکته دیگر آن که در سوره آل عمران آمده است : فرشتگان به مریم بشارت دادند ، و آنچه در سوره مریم آمده ، این است که خود روح امین متمثل شد . سومین نکته آن که نسبت دادن کار یک فرد به جمع : « فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا » ، از آن روست که جبرئیل از ملائکه است . وقتى جبرئیل این بشارت را به مریم مى دهد ، مى توان این سخن را به همه ملائکه نسبت داد ، و یا بدان جهت است که چون فرشتگان ، تحت ولایت جبرئیل هستند ، پس با اطاعت از او بشارت دادهاند . آن فرشتگان ، مأموران جزئند . پس آن جا که سخن از بشارت ملائکه است مرحله نازله جبرئیل است و آن جا که تمثل است وجود مثالى خود جبرئیل است ، منتها در مثال متصل نه مثال منفصل . حضرت مریم ( ع ) که صفوه الله و مطهره و برگزیده خدا بود و بخش شرقى مسجد را براى اعتکاف و عبادت خود برگزیده بود ، آنگاه که ناگهان انسانى را در برابر خود دید ، احساس خطر کرده همانند همه موحدان در چنین مواقعى ، به خدا پناه برد : « قالَتْ اِنّى اَعُوذَ بِالرَحمن مِنْک اِنْ کُنت تقیاً » 5 سرّ هراس وى آن بود که این مشاهده بى سابقه و طلیعه امر بود . طلیعه امر براى اولیاى الهى شفاف نیست ، ولى در ادامه سلوک ، آنگاه که به وادى ایمن رسیدند ، دیگر سخن از استعاذه نیست ، چون مى دانند که مشهودشان پیک وحى و رسول الله است . آن فرشته متمثل به حضرت مریم گفت : من پیک خداى تو هستم آمده ام تا به تو فرزندى طاهر عطا کنم : « قالَ اِنَّما اَنَا رَسُوُل رَبِّکَ لَأَهَب لَکِ غُلاماً زَکیّا » . مریم فرمود : چگونه من داراى فرزند خواهم شد در حالى که بشرى با من تماس نداشته و من نیز فرد بزهکار نبوده و نیستم : « قالَتْ أَنّى یَکُون لى غُلام وَلَمْ یَمْسَنى بَشَر وَلَمْ اَکُ بَغْیّاً » . جبرئیل فرمود : آرى چنین است تو با بشرى برخورد نداشتى ، نه حلال ، نه حرام : « قالَ کَذلِک » . اما سخن خدا این است : « قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلىَّ هَیِّن » 6 تحلیل سخن جبرئیل ( ع ) این است که تو به لحاظ قابلیتِ قابل سخن مى گویى ، ولى من پیک فاعلیتِ فاعلم . تو مى گویى : زن اگر بخواهد مادر شود ، تماس حلال یا حرام لازم دارد . دامن عفت تو مطهرتر از آن است که برخورد حرام داشته باشى ، و حلال هم که واقع نشد . اما من از قدرت خدا سخن مى گویم . او بدون تماس بشرى ، زن را مادر مى کند . خداى سبحان که اشیاء را از کتم عدم و بى سابقه وجود مى آفریند به شىء موجود هم فیض پیش بینى نشده مى بخشد .
بنابراین همان جوابى که به زکریا داده شد به مریم هم داده مى شود . آنگاه که زکریا عرض کرد : خدایا ! من کهنسالم و همسرم در جوانى عقیم بود ، هم اکنون که او هم فرتوت و سالمند است چگونه براى من فرزند به دنیا مى آید : « قالَ رَبِّ اِنّى یَکُونُ لِى غُلام وَکانَت اِمْرأَتى عاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الکِبرَ عَیتّاً » . جبرئیل امین در آن جا نیز فرمود : قابلیت قابل تنها در امور عادى مطرح است ، اما در امور خارق عادت کار با ( کن فیکون ) انجام مى پذیرد و فقط به فاعلیت فاعل استناد دارد و آن کار بر خداوند آسان است : « قالَ رَبُّک هُوَ عَلىَّ هَیِّن » .
در قصه زکریا ( ع ) علاوه بر بیان اصل مطلب ، براى آن استدلال نیز شده است : « وَقَدْ خَلَقتُک مِنْ قَبْل وَلَمْ تَکُ شَیئاً 7 تو را آنگاه که چیزى نبودى موجود کردم » ( کان تامّه ) و هم اکنون تنها وصفى بر اوصاف تو مى افزایم ( کان ناقصه ) .
نکته : سوره مریم سوره هبه و بخشش است . در این سوره خداى سبحان بخششهاى خود را یادآور شده ، مى فرماید ما به زکریا یحیى را ، به مریم عیسى را و به ابراهیم اسحق را و به موساى کلیم هارون را هبه کردیم .
آیه الله جوادى آملى ، تفسیر موضوعى قرآن ج 7 ( سیره پیامبران ( ع ) در قرآن )
به نقل از سایت تبیان
( 1 ) مریم / 16 17 ( 2 ) مریم / 6 7 ( 3 ) مؤمنون / . 50 ( 4 ) مریم / . 17 ( 5 ) مریم / . 18 ( 6 ) مریم / 19 ج . 21 ( 7 ) مریم / 8 9
بنابراین همان جوابى که به زکریا داده شد به مریم هم داده مى شود . آنگاه که زکریا عرض کرد : خدایا ! من کهنسالم و همسرم در جوانى عقیم بود ، هم اکنون که او هم فرتوت و سالمند است چگونه براى من فرزند به دنیا مى آید : « قالَ رَبِّ اِنّى یَکُونُ لِى غُلام وَکانَت اِمْرأَتى عاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الکِبرَ عَیتّاً » . جبرئیل امین در آن جا نیز فرمود : قابلیت قابل تنها در امور عادى مطرح است ، اما در امور خارق عادت کار با ( کن فیکون ) انجام مى پذیرد و فقط به فاعلیت فاعل استناد دارد و آن کار بر خداوند آسان است : « قالَ رَبُّک هُوَ عَلىَّ هَیِّن » .
در قصه زکریا ( ع ) علاوه بر بیان اصل مطلب ، براى آن استدلال نیز شده است : « وَقَدْ خَلَقتُک مِنْ قَبْل وَلَمْ تَکُ شَیئاً 7 تو را آنگاه که چیزى نبودى موجود کردم » ( کان تامّه ) و هم اکنون تنها وصفى بر اوصاف تو مى افزایم ( کان ناقصه ) .
نکته : سوره مریم سوره هبه و بخشش است . در این سوره خداى سبحان بخششهاى خود را یادآور شده ، مى فرماید ما به زکریا یحیى را ، به مریم عیسى را و به ابراهیم اسحق را و به موساى کلیم هارون را هبه کردیم .
آیه الله جوادى آملى ، تفسیر موضوعى قرآن ج 7 ( سیره پیامبران ( ع ) در قرآن )
به نقل از سایت تبیان
( 1 ) مریم / 16 17 ( 2 ) مریم / 6 7 ( 3 ) مؤمنون / . 50 ( 4 ) مریم / . 17 ( 5 ) مریم / . 18 ( 6 ) مریم / 19 ج . 21 ( 7 ) مریم / 8 9