در ابتدا یادآورى چند نکته ضرورى است:الف. داشتن شناخت از شریک زندگى و همسر آینده ضرورت دارد؛ ولى چگونگى آن از اهمیت بیشترى برخوردار است به گونه اى که وقتى نحوه ارتباط صحیح نباشد به اصل مسئله آسیب مى رساند. چه بسا براى حفظ امور مهم تر و حیاتى تر، باید حتى از ارتباط چشم پوشید.
حضرت على علیه السلام مى فرماید: «لَیْسَ العاقِلُ مَنْ یَعْرِفُ الخَیْرَ مِنَ الشَّر، ولکنّ العاقِلَ مَنْ یعْرِفَ خَیْرَ الشَرَّینْ»[1] ؛ «خردمند کسى نیست که بتواند بین خیر و شرّ، خیر را تشخیص دهد و انتخاب کند بلکه خردمند کسى است که بین دو شرّ، آنچه شرّش کم تر است برگزیند. از فرد تحصیل کرده اى چون شما انتظار مى رود با دوراندیشى عمل کنید».
ب. ارتباط با جنس مخالف موضوعى مهم و حساس است و در اکثر قریب به اتفاق موارد به انتقال پیام هاى احساسى، عاطفى و… مى انجامد. بنابراین، معیار داورى درباره روابط افراد، به ویژه ارتباط با جنس مخالف، توجه به مقررات و موازین عقلى و شرعى است. باید در ارتباط با جنس مخالف دست کم به دو نکته اساسى توجه کافى شود:
1. رعایت حیا و عفاف که فراتر از پوشش و حجاب است.
2. تکبر ورزى دخترانه.
اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى… بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد، این رابطه آسیب پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى اش را به خطر اندازد، مصون ماند.
امیر مؤنان على علیه السلام نیز به خاطر شدت پرهیزگارى از سلام کردن به زنان اجتناب مى ورزید. بى تردید ما از على علیه السلام زاهدتر و با معنویت تر و مطمئن تر نیستیم. وقتى آن حضرت چنین احتیاط مى کند، وظیفه ما روشن و بى نیاز از توضیح است.
به نظر ما این گونه ارتباطات دختر و پسر شرعى نیست و به صلاح دختر و پسر نیست اگر واقعا دختر و پسرى تصمیم به ازدواج دارند، بهترین راه مطرح کردن مسئله از طریق خانواده است و سپس در قالب عقد و ایجاد تعهد و پاى بندى به آداب و رسوم و مقررات و سپس نامزدى و… که همه مى توانند به صورت مشروع انجام گیرد.
بر اساس گفته هاى فوق و تجارب مشورتى ما پیشنهادى که ایشان به شما نموده است بسیار مشکوک به نظر مى رسد. به نظر ما به هیچ وجه پیشنهاد ایشان را نپذیرید و به ایشان بگویید در صورتى که مایل به ازدواج هستند از طریق خانواده و روش معمول استفاده کنند و اگر نپذیرفتند، به پیشنهاد و اظهار تمایل ایشان براى ازدواج به دیده تردید و شک بنگرید.
ما نیز با شما هم عقیده هستیم که زن و مرد باید همدیگر را بشناسند و بعد از شناخت ازدواج نماید ولى راه شناخت آن نیست که مستقیم و دور از نگاه دیگران به گفتگو بپردازید در حالى که از تعهد و ایمان و وضعیت خانوادگى او هیچ اطلاعى ندارید. پس ابتدا از لیاقت طرف اطمینان پیدا کنید و آن گاه دل ببازید و اوقات شیرین با هم بودن را آغاز نمایید و بدون احراز شرایط، دیدار و خوش بودن معنا نخواهد داشت و عاقبت آن جز گرفتارى نخواهد بود.
پاورقی:
1- میزان الحکمه، ج 7، ص 515.
حضرت على علیه السلام مى فرماید: «لَیْسَ العاقِلُ مَنْ یَعْرِفُ الخَیْرَ مِنَ الشَّر، ولکنّ العاقِلَ مَنْ یعْرِفَ خَیْرَ الشَرَّینْ»[1] ؛ «خردمند کسى نیست که بتواند بین خیر و شرّ، خیر را تشخیص دهد و انتخاب کند بلکه خردمند کسى است که بین دو شرّ، آنچه شرّش کم تر است برگزیند. از فرد تحصیل کرده اى چون شما انتظار مى رود با دوراندیشى عمل کنید».
ب. ارتباط با جنس مخالف موضوعى مهم و حساس است و در اکثر قریب به اتفاق موارد به انتقال پیام هاى احساسى، عاطفى و… مى انجامد. بنابراین، معیار داورى درباره روابط افراد، به ویژه ارتباط با جنس مخالف، توجه به مقررات و موازین عقلى و شرعى است. باید در ارتباط با جنس مخالف دست کم به دو نکته اساسى توجه کافى شود:
1. رعایت حیا و عفاف که فراتر از پوشش و حجاب است.
2. تکبر ورزى دخترانه.
اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى… بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد، این رابطه آسیب پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى اش را به خطر اندازد، مصون ماند.
امیر مؤنان على علیه السلام نیز به خاطر شدت پرهیزگارى از سلام کردن به زنان اجتناب مى ورزید. بى تردید ما از على علیه السلام زاهدتر و با معنویت تر و مطمئن تر نیستیم. وقتى آن حضرت چنین احتیاط مى کند، وظیفه ما روشن و بى نیاز از توضیح است.
به نظر ما این گونه ارتباطات دختر و پسر شرعى نیست و به صلاح دختر و پسر نیست اگر واقعا دختر و پسرى تصمیم به ازدواج دارند، بهترین راه مطرح کردن مسئله از طریق خانواده است و سپس در قالب عقد و ایجاد تعهد و پاى بندى به آداب و رسوم و مقررات و سپس نامزدى و… که همه مى توانند به صورت مشروع انجام گیرد.
بر اساس گفته هاى فوق و تجارب مشورتى ما پیشنهادى که ایشان به شما نموده است بسیار مشکوک به نظر مى رسد. به نظر ما به هیچ وجه پیشنهاد ایشان را نپذیرید و به ایشان بگویید در صورتى که مایل به ازدواج هستند از طریق خانواده و روش معمول استفاده کنند و اگر نپذیرفتند، به پیشنهاد و اظهار تمایل ایشان براى ازدواج به دیده تردید و شک بنگرید.
ما نیز با شما هم عقیده هستیم که زن و مرد باید همدیگر را بشناسند و بعد از شناخت ازدواج نماید ولى راه شناخت آن نیست که مستقیم و دور از نگاه دیگران به گفتگو بپردازید در حالى که از تعهد و ایمان و وضعیت خانوادگى او هیچ اطلاعى ندارید. پس ابتدا از لیاقت طرف اطمینان پیدا کنید و آن گاه دل ببازید و اوقات شیرین با هم بودن را آغاز نمایید و بدون احراز شرایط، دیدار و خوش بودن معنا نخواهد داشت و عاقبت آن جز گرفتارى نخواهد بود.
پاورقی:
1- میزان الحکمه، ج 7، ص 515.