آيندة زندگي، دغدغه هر جواني است ـ چه پسر و چه دختر ـ با دلي پر از اميد و در عين حال مشوش به افقهاي دور دست زندگي مي انديشد، در اين ميان مهم تر از همه فكر در شريك زندگي است، اين كه چه كسي او را و او چه كسي را برمي گزيند تا در مسير سرنوشت همراه شوند و خانة زندگي خود را بسازند. شما نيز از اين دغدغه بي نصيب نبوده ايد برايتان خواستگاراني آمده كه به هر دليل رد كرده ايد و بر مي آيد به خواستگار تازه اتان به نوعي رغبت داريد.
خواهر گرامي! حتماً براي گزينش همسر شاخصه هايي داريد و از اين ميان ايمان و اخلاق در اولويت اند، چيزي كه خانواده تان بر آن پا مي فشارند، و آن را در شخص مورد نظر تا حدودي ديده ايد. ما براي آگاهي بيشتر توجه تان را به نكته هايي پيرامون چگونگي شناخت و گزينش همسر جلب مي كنيم:
ازدواج با طي چند مرحله تحقق مي يابد، مراحل علمي و مراحل عملي.
در مراحل علمي اشخاص، با فضيلت و فلسفه ازدواج آشنا مي شوند، سپس زمان مناسب را بررسي مي كنند و به زيانهاي تأخير در آن پي مي برند، مشكلات و موانع را مي شناسند و برايش راه حل مي يابند و معيارهاي صحيح گزينش همسر را از نظر مي گذرانند؛ آن گاه به مراحل عملي مي رسند يعني شناخت، گزينش و اقدام به ازدواج. شناخت دقيق مقدمة گزينش خوب است البته به شكلي همه جانبه نه سطحي و تك بعدي.
راههاي عملي معيار شناسي در ازدواج:
اول شناخت شخصي.گاهي فرد به دليل داشتن برخوردهاي مكرر و گاهي مستمر ابعاد مختلف زندگي فرد مقابل و اخلاقيات و عكس العملها، عادات، شخصيت و گاهي ارزش هاي او را به خوبي مي شناسند.[1] شناختهاي خياباني و اتفاقي رانمي توان جزو شناخت شخصي برشمرد. اين شناخت ها چون از عمق برخوردار نيستند به عدم تفاهم زوج ها مي انجامد.
دوم: مشورت، طبق دستور قرآن كريم در كارها نبايد از مشورت شانه خالي كرد خصوصاً در اموري به اهميت ازدواج. «و امرهم شوري بينهم».[2] سخن قرآن است در توصيف مؤمنان، اما نكته اينجاست كه از هر كس نمي توان مشورت خواست مگر اين كه: متدين باشد، عقل و فهم داشته باشد، بدانيم نسبت به مسائل انتخاب همسر و ازدواج آگاهي كافي دارد، نظر خود را بدون ترس و مصلحت انديشي غلط بيان مي كند، دلسوز و خيرخواه است و امين بوده و راز اشخاص را مي پوشاند. پدران و مادران را مي توان مشاور خوبي دانست، چون آنان علاوه بر حسن مسئوليت نسبت به فرزندان خود، نه با نيروي احساس و عاطفه بلكه با درايت و پختگي خِرَد مسائل را مي كاوند و تصميم مي گيرند. مثل جوانان آرماني نمي انديشند زيرا واقع بين اند و به ريزه كاري هاي زندگي دقت نظر دارند.
سوم: شناخت بوسيله واسطه. او كسي است كه دختر و پسر ـ طرفين ازدواج ـ را مي شناسد و آنان را براي ازدواج به هم معرفي مي كند. البته واسطه ها سه دسته اند:
الف: خيرخواهند و آگاه، معيار را مي دانند و از راه و رسم اين وظيفه مهم مطلعند و به خوبي از عهده چنين كاري بر مي آيند، اينان بايد همه صفات يك مشاور خوب را داشته باشند.
ب: خيرخواه اما ناآگاه: با اينكه نيت خير دارند كم تجربه و خام اند راه و چاه كار را نمي دانند و چون معيار و ملاك دستشان نيست «شر» به پا مي كنند و ازدواج را به يك كلاف سر در گم تبديل مي سازند.
ج: افرادي كه چهره خيرخواهانه به خود مي گيرند اما باطني پليد و نيتي منفي دارند كه با زبان بازي و حيله گري و ظاهرسازي و سرهم بندي مي خواهند منافع و مقاصد پليد خود را پي بگيرند. مثلاً از سر حسادت قصد دارند شخص را در يك زندگي نكبت بار فرو برند.
چهارم: تحقيق، وقتي براي استخدام شخصي در يك اداره ساده چندين ماه تحقيق مي شود وقتي براي خريد يك لباس زمستاني با حساسيت همه بازار را زير و رو مي كنيم و…. چرا براي گزينش همسرمان در ادارة زندگيمان و براي پوشش لباس همسري از دقت و موشكافِي به دور از وسواس غافل بمانيم؟
راههاي تحقيق:
الف: بررسي احوال و صفات خانواده، خويشان و دوستان نزديك. پيامبر اسلام با يك سخن به ما گرا[3] داده اند كه براي ازدواج تحقيق در همه صفات شخص لازم است:«… با فلان گروه ازدواج كنيد چون مردانشان با عفتند، پس زنانشان نيز عفت مندند و با فلان گروه ازدواج نكنيد، كه مردانشان بي عفتي ورزيده اند پس زنانشان بي عفت شدند».[4]ب: از طريق خويشاوندان. البته نظرشان را نمي شود حجت دانست ولي راهي است نيكو براي مراحل ديگر تحقيق، مگر اين كه اطمينان كنيم فرد مورد مشورت انساني است عادل و بي غرض و مرض و واقعيات را نمي پوشاند.
ج: از طريق دوستانش. با رعايت شرط بند «ب».
د: معلمان، مديران، و همكاران او.[5]قبل از مرحله شناخت و اينكه آيا او همان مورد مطلوب ماست و طرفين مناسب هم اند و از جهات مختلف معيارهاي انتخاب همسر محك شده باشد، صحبت ها و ملاقاتهاي مستقيم و مخفيانه و به دور از چشم خانواده،به صلاح نيست؛ زيرا عوارضي در پي دارد كه بسياري مواقع جبران آن حتي غير ممكن خواهد بود. مثل اينكه پسر ناباب از كار درآيد يا اصولاً دو طرف كفو و مناسب هم نباشند، آن وقت حرمت دختر مي شكند و برايش آثار منفي رواني روحي ايجاد مي كند و در خواستگاران بعدي تأثير مي گذارد. پسراني كه به اصول شرع پايبند نيستند هيچ باكي ندارند كه در صورت شنيدن جواب و رد آبروي دختر را لكه دار كنند و به او تهمت بزنند و تهديدش كنند. شيوه صحيح اين است كه:
هر گاه براي دختري خواستگاري آمد و راههاي مقدماتي را براي شناخت او پيموديم و همة جوانب كار را سنجيديم و معلوم شد پسر قصد سوء ندارد و دو طرف در شأن و شخصيت هم اند و احتمال وصلت قوت دارد و مانعي سر راه ازدواجشان نيست، زماني معين مي شود كه با حضور خانواده دو طرف مراسم رسمي و عرفي خواستگاري شكل يابد و در صورت توافق اصلي به عقد شرعي يكديگر در آيند و در همه مراحل ازدواج از خود اتكائي و خودرأيي جداً بپرهيزيم. چون خيلي مسائل در ازدواج هست كه شخص، تنها در آينه مي تواند ببيند امّا صاحبان تجربه و درايت در خشت خام هم مي بينند. (آنچه جوان در آئينه مي بيند پيران در خشت خام مي بينند)پس حتماً مرحله به مرحله خانوادة خود را در جريان بگذاريد و از گفتگو بدون هماهنگي با خانواده با آن پسر دوري كنيد.
چند توصيه مهم:
1. تجربه طولاني مشاوران و اعترافات زوجها نشان داده كه هر قدر چارچوب شرع در قبل و بعد از ازدواج بيشتر رعايت گردد زوج ها از رضايتمندي بيشتري برخوردارخواهند بود؛ بسياري از بدبيني هاي زنان و همسرانشان به خاطر خروج از محور عرف و شرع بوده.
2. بي ترديد اگر دخترو پسر قبل از مراحل شناخت به سراغ شناخت خصايص شخصي و فردي يكديگر بروند و در محيطي كه محبت و احساس موج مي زند به گفتگو بپردازند به احتمال بسيار به ازدواج نسنجيده منتهي مي شود . عشقي كه با تعقل و تفكر بيگانه باشد ثمري جز سر در گمي ندارد.
3. حساسيت وسواس گونه به خرج ندهيد، بلكه دقت كنيد چون هيچگاه دو شخص به طور صد در صد شبيه هم نيستند.
4. در تمام مراحل از توكل به خداوند و توسل به ائمه هدي ـ عليه السّلام ـ غفلت نورزيد و براي راحتي كار سراغ استخاره نرويد.
5. نسبت به معيارهاي اساسي بايد پا فشرد و معيارهاي فرعي را ملاك رد يا قبول خواستگار قرار ندهيد.
6. حدود محرم و نامحرم تا قبل از اجراي خطبه شرعي ازدواج به قوت خود باقي است؛ البته براي زمان خواستگاري استثنائاتي وجود دارد كه براي مطالعه بيشتر پيرامون آن و مسئله انتخاب همسر كتابهاي ارزشمندي را به شما معرفي مي كنيم:
1. جوانان و انتخاب همسر،علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسايان.
2. زندگي شيرين و رهنمودهايي براي جوانان،محمود اكبري، انتشارات گلستان ادب.
3. جوانان و ازدواج، دكتر اسماعيل بيابانگرد،انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامي.
4. ازدواج مكتب انسان سازي، دكتر پاك نژاد، دفتر تبليغات اسلامي .
5. مشاورة ازدواج و خانواده درماني، دكتر شكوه نوابي نژاد، انجمن اولياء و مربيان.
پي نوشت ها:
[1] . بيابانگرد، اسماعيل، جوانان و ازدواج، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1381، ص71.
[2] . شوري/38.
[3] . اصطلاحي است نظامي كه ديده بان براي هدايت آتش به مقر توپخانه مي دهد.
[4] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسايان، چاپ سيزدهم، ص 187، به نقل ازدواج در مكتب اهل بيت.
[5] . برگرفته از منبع فوق فصل ششم.