براي هدايت دوستتان توجه شما را به چند راه حل كلي و فروعات آن جلب ميكنم اميد است كه با استمداد از خداوند و به كارگيري اين مباحث بتوانيد به وظيفه انساني و الهي خودتان عمل كنيد و دوستتان را به مسير صحيح زندگي هدايتگر باشيد.
دلها اگر از موعظه آدم ميشد شايد تلفات معصيت كم ميشد
از اين همه كشتههاي درگيري نفس اي كاش گزارشي فراهم ميشد
راه حلها:
براي پرداخت به راه حل واقعبينانه اطلاعات زيادتري از دوستتان نياز است. سن او؟ خانواده او؟ آيا خانواده او نيز مذهبياند؟ آيا قصد او از دوستي ازدواج است و تشكيل نهاد مقدس خانواده يا اينكه او به خاطر دلائلي (درون خانوادگي و اجتماعي و…) احساس نياز به داشتن دوست ميكند؟ به عنوان مثال ممكن است دوستان او دوست پسر دارند و او نيز به خاطر ضعف باورها و تجربه علاقه دارد كه از همسالان خود عقب نباشد؟ به هر حال در جوابهاي ذيل سعي بر اين داريم كه نگاهي فراگير به مسأله داشته باشيم. شما ميتوانيد براي هدايت او از اهرمهاي «عاطفي»، «شناختي»، «مذهبي» و … استفاده كنيد.
1 . اهرم عاطفي: از آنجايي كه خانمها و جنس مؤنث مظهر و مجسمه عاطفه هستند بسياري از آسيبهاي اجتماعي آنان نيز از همين قسمت بر آنان وارد ميشود مثلاً مردان سوء استفادهگر كه تنها به هوسهاي خود فكر ميكنند با حرفهاي فريبدهنده وعدهايكاذب، دروغ و… توجه آنها را به خود جلب ميكنند ما ميتوانيم مقابل اين نيرنگها براي هدايت دوستمان از اهرم عاطفي مثبت و انساندوستانه استفاده كنيم ، و او را متوجه اين نکته کنيم که:
الف) دوستي مخفيانه شما بيلطفي و ناسپاسي به اعتماد پدر، مادر، برادرتان است. پدر و مادري كه به عشق پاكي تو شب و روز زحمت ميكشند و دوست دارند تو را عفيفانه در لباس عروسي ببينند.
ب) اگر خداي ناكرده آن پسر تو را فريب بدهد و تو جلوي همه رسوا شوي چه ضربهاي به خودت، خانوادهات و اعتماد آنان به تو وارد ميشود (آيا ميتواني معصوميت از دست رفتهات را دوباره بدست آوري؟ آيا پدرت و مادرت ميتوانند جلوي ديگران سر بلند كنند).
ج) گيرم محبت آن پسر به تو خيلي زياد باشد آيا يك درصد احتمال خيانت او را نميدهي (مثلاً عكس تو را در اختيار ديگران بگذارد و نامة دوستي تو را برملا كند يا…) آيا اگر همين احتمال كم اتفاق بيفتد ديگر ميتواني زندگي شخصي، خانوادگي، زناشويي آيندهات را بيمه كني.
د). اگر دوستان او فريبش دادهاند ميتوانيد جلوههايي از دوستيهاي ناپايدار، خودخواهيها و… آنان را برجسته كني.
ه) پسرها از اين گونه دوستيها براي زندگي پايدار خود استفاده نميكنند و اگر اين ازدواج باشروع گفتمان پنهاني صورت بگيرد و فردا موفق به ازدواج هم بشوي از سوي شوهرت و خانوادهاش مورد بدبيني واقع خواهي شد يعني او خواهد گفت از كجا معلوم كه شما در پنهان با ديگري دوست نشويد (اساس زندگي آيندهات سست خواهد شد).
و) پسري كه پنهاني با تو دوست ميشود از كجا معلوم فردا مخفيانه با خانم ديگري پيوند زندگي نبندد كما اينكه در واقع نيز چنين اتفاق ميافتد.
ز) زن هر قدر محجوبه باشد براي شوهرش محبوبهتر خواهد بود. اگر واقعاً علاقه ازدواج با او را داري چرا از راه صحيح (مطرح كردن در سطح خانواده) و منطقي و دلايل قانعكننده نباشد كه از بدبينيها، بياعتماديهاي بعدي خانواده خود و شوهرت محفوظ بماني و نزد پدر و مادر زحمتكش خود نيز چهرة پاكت لكهدار نشود (با واسطه يا بيواسطه به خانوادهات بگو).
ح) اگر دوستي شما با او براي دوستتان حقيقي و ارزشمند است ميتوانيد از احتمال قطع شدن اين پيوند در صورت استمرار اين دوستي (غير شرعي) از طرف خودتان استفاده كنيد ( البته اين راهحل در مرحله آخر است كه متوجه شديد كه راهحلهاي ديگر اثري نكرده، اول از در محبت بايد وارد شد).
2 . اهرم شناختي
الف) طبق بررسيهاي آماري نزاعها و طلاقها در چنين روابطي كه به ازدواج ختم ميشود زياد است. خانم كاترين كوهان، يكي از اساتيد دانشگاهپنسيلوانيا در آمريكا ميباشد. او تحقيقي انجام داده كه نتايج آن قابل توجه است. اين استاد آمريكايي كه نه مسلمان است و نه اين تحقيق را در محيط ايران انجام داده در تحقيق خود بيان ميكند، زوجهايي كه قبل از ازدواج با هم رابطه نداشتهاند ازدواجشان از دوام بيشتري برخوردار است. نسبت به زوجهايي كه قبل از ازدواج با هم رابطه داشتهاند. علت آن را اينگونه ذكر مي كند: زوجهايي كه قبل از ازدواج با هم ارتباط داشتهاند در ذهنشان اين سوء ظن نسبت به طرف مقابل هست، كه او قبل از آنكه با هم ازدواج كنيم با من رابطه برقرار كرده است و در واقع سابقه ارتباط دارد. از كجا معلوم كه بعد از ازدواج هم با كس ديگري ارتباط برقرار نكند. طرفين اين ذهنيت را نسبت به هم دارند و البته خانمها زيادتر ، زيرا مردها معمولاً بيشتر در محيط بيرون از منزل هستند و زمينه ارتباط برقرار كردن برايشان بيشتر است. لذا همين سوء ظنها باعث مي شود كه زندگيشان از استحكام لازم برخوردار نباشد.
ب) برخي از دختران فراري به خاطر فريب از جنس مخالف و بعد رها شدن به اين دام گرفتار شدهاند.
ج) نمونه اين دوستيها كه حتي قبل از ازدواج قطع ميشود در روزنامهها و حوادث روز بسيار منعكس ميشود.
د) مراسم رسمي خواستگاري به نفع دختر است چرا که دختران در اين دوستيها بسيار آسيبپذيرتر هستند، پس انجام ازدواج در قالب شرعي و معقول آن به خاطر حفظ پاكي و آرامش و سلامت روحي رواني دخترهاست.
ه( خوب است بدانيد كه طبق آمار تنها پنج درصد اين ارتباطها به ازدواج منتهي ميشود يعني نود و پنج درصد آنها به ازدواج ختم نميشود و هيچ آدم عاقلي براي پنچ درصد احتمال خود را در چاه نمياندازد. آنهايي هم كه ازدواج ميكنند(پنج درصد) ازدواجشان به استحكام بقيه ازدواجهايي كه بدون سابقه ارتباط بوده نميباشد.
و) ازدواج تنها به علاقه صرف خلاصه نميشود اگر به كتابهايي كه در مورد روابط همسرداري[1] و زناشويي نوشته شده و يا از مشاوران ازدواج كمك بگيرد متوجه خواهيد شد كه در ازدواج بايد يك سلسله امور (تحصيلات، مذهب، فرهنگ، سن، خصوصيات شخصي و شخصيتي درونگرايي، برونگرايي و هيجانطلبي و ثروت) سنجيده شود تا ازدواج موفقي باشد به همين خاطر است كه انسانهايي كه واقع دنبال زندگي سبز و خرم هستند در اين راه با عصاي احتياط و مشاوره و مطالعه قدم ميگذارند.
ز) زندگياي كه صرفاً با يك «I love you »[2] شروع شود به احتمال زياد با «I hate you »[3] ختم ميشود پس در كنار عاطفه و عشق، عقل و واقع را نيز در نظر بگيريد. اگر زندگي عاقلانه شروع شود عاشقانه ادامه خواهد يافت.
ح) از طرفي بنابر چندين سال تجربهارتباط با پسرهاي جوان و تحقيقات ميداني انجام شده در اين زمينه، بايد به دوست شما بگوييم كه پسرها برخلاف دخترها كه معمولاً دو انگيزه در ميانشان براي ارتباط يافت ميشود(انگيزه ازدواج يا غير ازدواج)، تنها يك انگيزه براي ارتباط با دخترها دارند و آن هم غيرازدواج ميباشد، به همين دليل معمولاً با چند دختر ارتباط دارند و كمتر پسري پيدا مي شود، با دختري كه با او ارتباط داشته است ازدواج كند. همين مدتي قبل جريان قتل پسري توسط دختر دانشجويي در روزنامهها منتشر شد، در تحقيقات مشخص شد كه اين دختر چند سالي با پسر ارتباط داشته است، بعد از اين مدت دختر كه به خيال ازدواج، با پسر ارتباط برقرار كرده بود، اصرار ميكند كه پسر، خانوادهاش را براي خاستگاري بفرستد. اما پسر ابتدا از پاسخ دادن تفره ميرود اما وقتي اصرار دختر را مي بيند، در جواب ميگويد، من حاضر هستم كه با تو ارتباط داشته باشم، اما ازدواج نه، و اگر بخواهم ازدواج كنم با دختري ازدواج ميكنم كه اهل ارتباط با پسرها نباشد. دختر هم كه همه آرزوهاي خود را برباد رفته مي بيند، نقشه قتل پسر را ميكشد و يا در موارد بسياري دخترها به دليل اين شكست دست به خودكشي زدهاند شايد خود شما نيز از اين قضايا زياد شنيده يا خوانده باشيد.
ط) دختري كه از دوستي با پسر وارد خانوادهاي ميشود مانند مهمان ناخوانده ميباشد. فرض كنيد كه در تعطيلات تابستانيپدرتان، همه آماده شدهايد تا به مسافرت برويد، در حال بيرون رفتن از منزل ناگهان صداي زنگ بلند ميشود، وقتي درب را باز ميكنيد، متوجه ميشويد، كه يكي از بستگان از راه دور آمده تا چند روزي را در منزلتان بماند. چقدر از اين اتفاق ناراحت ميشويد و از او چگونه پذيرايي ميكنيد. در مقابل مهماني را فرض كنيد، كه نزد خانوادهشما بسيار عزيز است و مادرتان او را دعوت كرده است، چقدر تدارك مي بينيد و خود را آماده ميكنيد كه به استقبال او برويد و از آمدنش خوشحال ميشويد. لذا دختري هم كه بخاطر رابطه با پسر و با اكراه خانواده پسر وارد آن خانواده ميشود هيچگاه عزت و احترام دختري را كه آنها خودشان پسنديده باشند و به خواستگاريش رفته باشند ندارد و بايد يك عمر با سركوفتآنها زندگي كند.
ک) اين روابط ميتواند در آينده باعث گردد که زندگي دوست شما با مشکل مواجه شود. زيرا پسري که قبل از ازدواج دختر با او ارتباط داشته ممکن است که بعد از ازدواج دختر از اين رابطه سوء استفاده کرده و او را تحت فشار قرار دهد. همچنان که از اين موارد در دادگاهها و مراکز مشاوره بسيار است.
ل) فهرست كردن مضررات و فوائد چنين دوستيهايي و بعد معدل گرفتن آيا واقعاً كدام ميچربد؟ (حتي ضررها و فوائد احتمالي).
3 . اهرم مذهبي
الف) ايمان عنصري است كه اگر زن و مرد به آن آراسته باشند به دنبال آن زندگياي سراسر از صداقت، صفا، يكرويي، دلسوزي، گذشت، اعتماد، نشاط و… به دنبال خواهد داشت و برخلاف آن بيايماني منشاء خيانت، دروغ، ريا، نفاق است شخصي از معصوم ـ عليه السّلام ـ پرسيد براي دخترم خواستگار آمد به چه كسي بدهم امام فرمود به پسري كه ايمان داشته باشد چون ايمان و خداترسي او باعث ميشود كه حتي در نزاع خانوادگي هم به او ظلم نكند و هميشه زندگي سالم داشته باشند يك جوان با ايمان هرگز به خانم خود خيانت نميكند پس چه بهتر است كه براساس ايمان زندگي را شروع كرد.
نكته: نميخواهم بگويم حتماً اين پسر مؤمن نيست چه بسا او نيز نياز به اطلاعات كافي در مورد شرع و ازدواج صحيح داشته باشد پس بهتر است كه اگر واقعاً به اين نتيجه رسيدهاند كه از هر حيث شايستگي همسري هم را دارند به شكل رسمي و شرعي اين مباحث ادامه پيدا كند.
ب) روان شناسان عقيده دارند كه مخالفت با باورهاي ديني (گناه) اثر نامطلوبي در روان ناخوداگاه فرد ميگذارد.
در ضمير ناخودآگاه احساس مذهبي گناه با وجدان و فطرت پاك خدايي انسان تعارض پيدا ميكند و سرانجام پس از مدتي به شكل بيماري روحي ـ رواني و يا جسمي رواني ظاهر ميشود اين امر در عمل در بيماران روانياي كه چنين احساس گناهي را داشتهاند در بررسيهاي مشاورهاي و باليني آشكار است.
ج) اگر او علاقهاي به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ دارد شما ميتوانيد از اين احساس پاك او كمك بگيرد تا او را در مسير ايشان واداريد و اگر او به اين نتيجه رسيده كه پسر نيز متدين است بخواهد كه اين در مسير شرعي انجام گيرد.
ه ) انسان نيازي به موعظه و پند دارد و گاهي انسان سهواً و از روي فراموشي خلاف مسير حق و خدا ميرود به همين خاطر تذكرات مفيد مخصوصاً اگر از طرف كسي باشد كه خود اهل عمل باشد اثر خواهد گذاشت آري شما هم ميتوانيد در حد خودتان اثر بگذاريد چرا كه نفس همنشيني با شما كه متدين هستيد ميتواند در او اثر بگذارد كه در اين راستا هر چه پند و موعظه غيرمستقيمتر باشد اثر مطلوبتري خواهد گذاشت.
و) او را با كتب ديني جذاب و جاذبههاي دين آشنا سازيد مثل كرامت ائمه ـ عليهم السلام ـ عشق به امام زمان (عج)، كتب عرفاني.[4]ح) از قيامت و عذابهاي آن برايش بگوئيد[5] (نه در حد افراط و البته غيرمستقيم).
ط) داستان حضرت يوسف را كه پاكي پيشه كرد و رسوايي زليخا را برايش نمايان سازيد (تفسير اين سوره را برايش به نحوي بيان كنيد) از زندگي افرادي كه پاكي پيشه كردند و از طرف خداوند مورد عنايتهاي ويژهاي قرار گرفتند برايش بگوئيد.[6]ي) پيوسته با او باشيد و القاء كنيد كه در محضر خدا و امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ مخصوصاً امام عصر (عج) هستيم (البته خسته كننده نباشد) اين كار ميتواند با بيان داستان و… صورت گيرد او را از دوستان وسوسهگر ناباب دور نگه داريد و حرفهاي آنها را خنثي سازيد.
حرف آخر: با توجه به مطالب فوق بايد بگويم كه راه حل را بايد در مجموعهنگري به بحث پيدا كرد از بحثهاي خشك و خستهكننده پرهيز كنيد در قالب مهر و محبت راهحلهاي فوق را بيان كنيد و حتي در صورتي كه او ناراحت نشود اين پاسخ را به او نشان دهيد تا متوجه شود كه چقدر به حال او دلسوزي ميكنيد و اينكه اگر واقعاً دنبال زندگيايي موفق و بانشاط هستند بايد چه فرايندي را از لحاظ شرعي و منطقي آن هم فقط و فقط به خاطر آرامش و سلامت زندگي آينده طي نمايند و ديگر اينكه صرف علاقه را معيار زندگي مشترك قرار ندهند، ناگفته نماند كه هيچ عيبي ندارد يك دختر از صفات انساني يك پسري خوشش آيد و ببيند كه او ميتواند همسري با ايمان، ايدهال، فعال، صادق براي او باشد اما چيزي كه مهم است اين است كه بايد در قالب شرع امر خواستگاري صورت بگيرد تا از آسيبپذيري هم مصون ماند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. موفقيت جوانان در انتخاب همسر، دكتر داود عرفاني فر، انتشارات نبوع.
2. روزنامه جام جم، ويژهنامه تپش، چهارشنبهها غالباً به چنين مباحثي نيز اشاره دارند.
3. نگاه تا نگاه جواد محدثي، قم، انتشارات عصمت.
4. عوامل انحراف جوانان و ازدواج، راحله نيكبخش، نشر فخردين.
5. راز يك فريب، يوسف غلامي، انتشارات لاهيحي.
6. دختران، دوستيها و عبرتها، تأليف مهدي كريمينيا.
پي نوشت ها:
[1]. اميني، آيين همسرداري، رجوع كنيد.
[2]. عاشقت هستم.
[3]. ازت متنفرم.
[4]. حسنعلي نخودكي اصفهاني، كتاب نشان از بينشانها و قاضي زاهدي، تاب شيفتگان حضرت مهدي(عج).
[5]. نجفي قوچاني (داستان)، معرفي كتاب سياحت غرب.
[6]. مطهري، مرتضي، قصة ابن سيرين رجوع شود به كتاب داستان راستان، زندگي شيخ رجبعلي خياط كه به كرامات زيادي در اثر مخالفت با هواي نفس و جواب رد به دختري كه او را به گناه ميخواند دست يافت رجوع شود به كتاب محمدي ريشهري، محمد، كيمياي محبت، قم، دارالحديث.