خانه » همه » مذهبی » درباره روز عرفه توضیح دهید.

درباره روز عرفه توضیح دهید.

وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت ?عرفت? و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی ?عرف? صبر و شکیبایی و تحمل است. (1)
روز عرفه روزشناخت ومعرفت است. عرفه روز عرفان حقیقی خالق هستی از راه راز ونیاز وتوبه است.
دعاى عرفه از سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) مى باشد. بشر و بشیر فرزندان غالب اسدى مى گویند ما در روز عرفه در عرفات خدمت امام حسین(ع) بودیم. حضرت از خیمه به همراه اهل بیت، فرزندان و شیعیانشان خارج شدند و ایستادند در سمت چپ کوه (جبل الرحمة) در زیر آسمان و دست هاى خود را با حالت خشوع مقابل صورت گرفتند و این دعا را خواندند. و اما این که این دعا مربوط به همان سالى باشد که حضرت به کربلا رفتند به نظر مى رسد این گونه نباشد. بنا به آن چه در برخى مقتل ها و در روایتى از امام صادق(ع) آمده است امام حسین(ع) در آن سال حجّشان را تبدیل به عمره کردند و در روز هشتم ذى الحجه و طبق نقلى در ششم ذى الحجه به سمت عراق حرکت کردند(بحار، ج 45، ص 85 – 86).
نقش نیایش در وصول به رحمت بیکران الهی، با بیان امام صادق(ع) که فرمود: «الدُّعاء کهف الإجابة کما أنّ السّحاب کهف المطر» (کافی، 2/471) به خوبی روشن است. طبق این بیان نورانی همان طور که ابر، قرارگاه باران است، دعا نیز قرارگاه اجابت است. به بیان دیگر، اجابت در درون دعاست، همانطور که باران در نهاد ابر تعبیه شده است، بنابراین، چنانچه کسی با حسن ظن و خالصانه و عارفانه و به نحو عام دعا کند، خدا هم اجابت خواهد کرد. بخش مهمّی از پیروزی انبیای بزرگ(ع) نیز به برکت دعا بوده است؛ زیرا تظاهرات و عملیات، بخش «جسمانی» پیروزی را تشکیل می دهد ولی دعا و نیایش «روح» ظفر است؛ چنانکه امام علی بن موسی الرضا(ع) همواره به اطرافیان خویش می فرمود: بر شما باد به سلاح پیامبران: «علیکم بسلاح الأنبیاء» آنگاه در پاسخ اینکه سلاح آنان چه بود؟ می فرمود: دعا. (کافی، 2/471) دعا تنها چیزی است که خدا آن را به انسان تملیک کرده است. انسان جز دعا و تضرع در پیشگاه خداوند مالک چیزی نیست: «یا سریع الرضا اغفر لمن لا یملک إلّا الدّعاء» (مفاتیح الجنان، دعای کمیل) از این رو در برابر دشمن درون، سلاحی جز ناله ندارد: «و سلاحه البکاء» (مفاتیح الجنان، دعای کمیل) دشمن بیرون را می توان با سلاح سبک و سنگین از پا درآورد ولی شیطان و دشمن سرسخت درون را تنها با اشک در برابر خدا می توان رام کرد. بنابراین، کسی که اهل ناله نیست، مسلح نیست و اگر کسی مسلح نباشد پیروز نخواهد شد؛ زیرا انسان تا زمانی که خود را می بیند، خدا را نمی بیند و به درگاه او تضرّع و اظهار عجز نمی کند، وقتی ننالد در نبرد با اهریمن درون و بیرون شکست می خورد. گرچه همة حالات زندگی برای نیایش مناسب است ولی دوران پربار حج و حضور در مواقف آن، شکوه بیشتری برای دعا و تأثیر فراوانتری برای نیایش به درگاه پروردگار جهان دارد و چون دعا از ضمیر صاف، مورد قبول است و احرام و آهنگ کعبة ازاد و پاک، در تصفیة ضمیر تأثیر به سزایی دارد، نیایش در حج و دعا در مواقف آن بهترین اثرها را به همراه خواهد داشت. از این رو برای هر برنامه از مناسک حج. دستور ویژه ای در مورد نیایش داده شده است و عمدة آن دعای عرفه در صحرای عرفات و همراه تودة مردم گرد آمده از سراسر جهان و عُشاق مشعر و مشتاقان کوی مناست. روایات فراوانی دربارة اعمال روز عرفه و هنگام وقوف در عرفات، به ویژه کیفیت دعا در آن موقف نقل شده که بخشی از آنها در خصوص دعاهای آن روز، مانند دعای عرفه امام حسین و دعای امام سجّاد(ع) است و بخشی نیز در اهتمام و ترغیب به دعا کردن به دیگران است، به گونه ای که برخی شاگردان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) همه همّ خود را در آن سرزمین که دعاها در آن مستجاب است، صرف دعا برای غیر می کردند. علی بن ابراهیم در این باره از پدرش نقل کرده که گفت: عبدالله بن جندب را در عرفات دیدم که زمانی طولانی دست به سوی آسمان بلند کرده، سیلاب اشک از گونه هایش بر زمین سرازیر بود، به گونه ای که من شخص دیگری را اینچنین در حال مناجات ندیدم. هنگامی که مردم از عرفات عازم مشعر بودند به او گفتم: کسی را بهتر از تو در حال نیایش ندیدم. عبدالله گفت: به خدا سوگند در آن حال فقط برادرانم را دعا می کردم؛ زیرا از امام کاظم(ع) شنیدم که فرمود: کسی که به دور از چشم برادر (ایمانی)اش در حق وی دعا کند از جانب عرش ندا داده می شود که صدهزا برابر آنچه برای او خواستی نصیب تو خواهد شد: «من دعا لأخیه بظهر الغیب نودی من العرش: ولک مأة ألف ضعف مثله». پس شایسته نبود که من صدهزار برابر دعای مستجاب را به خاطر یک دعا که برآورد شدنش معلوم نیست واگذارم. (کافی، 2/508 و 4/465) مشابه این نقل، دربارة دیگر صحابه نیز روایت شده است. (کافی، 4/465 ـ 466). آیة الله جوادی آملی،صهبای حج به نقل از سایت تبیان
در روایت از حضرت صادق(ع) چنین آمده است: «انه من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفرله الی قابل الا ان شهید عرفه؛ اگر کسی در ماه رمضان آمرزیده و بخشوده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمی شود مگر این که روز عرفه (نهم ذی الحجه) را درک کند» (مفاتیح، اعمال ماه رمضان) از مجموعه روایات استفاده می شود که زمینه و شرایط آمرزش و بخشوده شدن در ماه رمضان از هر زما ن دیگر فراهم تر و آماده تر است و انسان مؤمن زیرک باید کاری کند و برنامه ای در پیش گیرد که از این فرصت طلایی حداکثر بهره را ببرد. اگر انسانی به قدری بی توجه و غافل باشد که از این سفره با برکت رمضان با انواع وا قسام غذاهای معنوی و روحانی نتواند بهره مند گردد و باوجود موج زدن دریای رحمت و مغفرت الهی نتواند خود را در این دریای رحمت و لطف حق رها سازد و شنا کند، بدون شک آمرزیده شدن و کسب صلاحیت بخشوده شدن در اوقات و ماه های دیگر بسیار دشوار و سخت است. بنابراین معنای این گونه روایات این نیست که در رحمت حق و آمرزش الهی در ماه های دیگر بسته است و توبه و ندامت و بازگشت به خداوند در این ماه ها بی اثر است بلکه هدف گوشزد کردن این نکته است که زمینه غفران و آمرزش در ماه رمضان، از هر ماه و فرصت دیگری فراهم تر است و اگر قرار باشد کسی مورد رحمت و بخشش حق قرار گیرد باید در این ماه این اتفاق رخ دهد و به طور طبیعی کسی که با وجود فراهم بودن این همه شرایط و زمینه برای آمرزش در ماه رمضان از این فیض و عنایت بی بهره بماند، بعید است که در غیر این ماه چنین فرصتی برایش پیش آید، پس بحث در مشکل بودن و بعید بودن و دشوار بودن و وجود زمینه های کمتر در غیر ماه رمضان برای آمرزش است نه منتفی بودن و امکان نداشتن آن.
دعاهای خاص حج آکنده از برکات زمانی و مکانی و غیر آن است. بهترین نیایشی که جنبة سیاسی ـ عبادی حج و زیارت را به خوبی تبیین می کند، دعای عرفة‌ عارف معروف در بین اهل معرفت و سید شاهدان کوی شهود و شهادت، سالار جانبازان میدان نبرد توحید علیه طاغوت، و سرور پاکان و آزادگان، در ساحت فضیلت حضرت حسین بن علی(س) است؛ زیرا حضرتش در این دعا هم دستور کفر ستیزی و راه طاغوت زدایی و رسم سلحشوری و سنّت سرکوبی جنایتکاران را ارائه می کند و هم ستایش حکومت اسلامی و تقدیر دولت مکتبی و ظهور ولایت الهی را نشان می دهد و هم تجلّی هستی ذات اقدس خداوند و ظهور گسترده و همه جانبة‌ آن ذات مقدس و خفای هر چه غیر اوست در پرتو نور او و پی بردن به او از خود او و به غیر او بها ندادن و غیر او را به او شناختن و ذاتش را عین شهود و مستغنی از استشهاد دانستن را تفهیم می کند نموداری از این ابعاد گوناگون دعای عرفه ذیلا بیان می شود: دربخشی از آن دعا، قدرت لایزال الهی در کوبیدن جبّاران و اینکه خداوند هر کفر پیشه و ستمگری را ریشه کن می کند مطرح شده است:«فقطع دابر القوم الّذین ظلموا و الحمد لله ربّ العالمین» ‌انعام/45، آنجا که می فرماید: و او (خدای سبحان ) شنوای دعاها و دور کنندة بدیها و بالابرندة‌ درجات و کوبندة ستمگران است. پس معبودی جز او نباشد و چیزی عدیل او نیست و مثل و مانند ندارد: «و هو للدُّعوات سامع و للکربات دافع وللدرجات رافع وللجبابرة‌قامع، فلاإله غیره و لا شیء یعدله ولیس کمثله شیء». دربخش دیگر، عنایت خداوند نسبت به دولت الهی و تولّد در زمان حکومت اسلامی و نجات از پیشتازان کفر و الحاد و حکمرانان خودسر و خون آشام تبیین شده است؛ آنجا که به خداوند عرض می کند: … معبودا! به خاطر رأفت و مهربانی و لطف و احسانی که به من داشتی مرا در روزگار دولت پیشوایان کفر که پیمان تو را شکستند و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیای نیاوردی بلکه در روزگاری به وجودم آوردی که هدایتی که تو آن را برای من میسر گردانیدی و مرا در آن پدید آوردی، بر وجود من پیشی گرفته بود. در بخشهایی از آن دعای شریف، عالیترین مراحل توحید بیان شده است. در آن بخش از دعا این نکته به خوبی تبیین و بر آن تصریح شده است که پی بردن به خداوند از راه آثار و آیات او همانند پی بردن به آفتاب در فضای روشن روز به وسیلة شمع کم نور است؛ زیرا ذات اقدس خداوند از هر ظاهری آشکارتر و از هر نوری نورانی تر است و هرگز غایب نشده و نمی شود تا نیازی به استظهار داشته باشد و هر عارفی قبل از هر چیز اول او را مشاهده می کند و بعد آثار او را، و آنکه خدا را رقیب و ناظر نمی بیند نابیناست و… . در قسمتی از بخش پایانی دعای عرفه که بدان اشاره شد چنین آمده است: … معبودا! تردّد من در آثار، موجب دوری وصول و شهود می شود. پس مرا خدمتی فرمای تا به تو رساندم.
چگونه با چیزهایی که در وجود خویش نیازمند تواند بر تو استدلال می شود؟ آیا مگر غیر تو را ظهوری است که تو را نباشد و او سبب پیدایی تو شود؟ چه وقت از نظر پنهان شدی تا به دلیلی که به تو رهنمون شود نیازمند گردی و چه وقت از ما دور شدی تا آثار، ما را به تو برساند؟ کور است دیده ای که تو را مراقب خود نمی بیند! و در زیان است (مفاتیح الجنان، دعای عرفة‌ امام حسین(ع« سوداگری بنده ای که بهره ای از عشق تو در آن نیست! خدایا! فرمان رجوع به آثار دادی امّا تو خود به پوشش نورها و به راهنمایی مشاهده و استبصار مرا به سوی خویش بازگردان تا از طریق آنها به تو بازگردم چنانکه از طریق آنها به کوی تو داخل شدم، درحالی که ضمیرم از نظر به آثار مصون، و همّتم از اتکای بر این آثار بالاتر باشد که تو بر هر چیز توانایی. در این بخش، امام حسین(ع) به خدای سبحان عرض می کند: «خدایا! گرچه درقرآن فرمودی: سراسر عالم نشانه های توحید است، ولی مرا به نشانه ها ارجاع نده؛ زیرا اگر مرا به آثار آفاقی یا انفسی ارجاع دهی، تا از نشانه ها به صاحب نشان برسم مسیری بس طولانی می شود. خودت را به من نشان ده؛ این نشانه ها توان آنکه تو را به طور کامل نشان دهد ندارد. حتی سرزمین مکه و مواقف حج را که فرمودی: «فیه ایات بیّنات»، هیچ یک چنان ظهوری که تو را بنمایاند ندارد. خدایا! تو که «نور السموات و الأرض» آل عمران/35 و از هر نشانه ای آشکارتر و به من نزدیکتری، چرا مرا به نشانه ها ارجاع می دهی؟ پروردگارا! کی غایب شدی تا من برای اثبات وجود تو استدلال کنم. استدلال برای پی بردن از نشانه به غایب است. تو که خود فرمودی: «أَوَلم یکْفِ بِربّک أَنّه عَلی کُل شَیء شَهید» فصلت/53، نیازی به دلیل وبرهان نداری که من از آیات به تو پی ببرم. پس خودت را آن چنان به من بنما که بی واسطه وبا شهود قلبی توراببینم». این بیانات نورانی وعمیق ،سخن کسی است که پروردگارش شراب طهوربدونوشانید وضمیرش از نظر به غیر ساقی پاک واز حب شراب، اگرچه طهور است، مطهر ماند ؛زیراقلب اوچنان به حب ساقی شیفته بود که جایگاهی برای عشق به دیگری درآن یافت نمی شد .چنین دعایی سزاست که مغز همه عبادات باشد زیرا خود عبادتی صرف است که هیچ مجالی برای ظهور غیر معبود در آن نیست و جز معبود در آن طلب نمی شود ومقصودی جز شناخت معبودبه خود معبود –و نه با چیز دیگری همچون ایات افاقی یاانفسی ـ درآن نیست! پس در این بخش ازدعا دلیل با مدلول متحداست ؛زیرا خدای سبحان با ذات خود بر ذات خویش دلالت می کند.
بر خلاف سایر بخشهای دعا که یا استدلال برخدای سبحان است به وسیله آیات آفاقی ،که در این حالت هریک ازمستدل و دلیل و مدلول در جایگاهی جدا از خدا قرارمی گیرند، و یا استدلال بر خدای تعالی است به وسیله آیات انفسی، که در این حالت اگرچه مستدل و دلیل متحد می شود اما هر یک از آن دو از مدلول جدا می گردد و معلوم است که دلیل اگرعین مدلول نباشد ممکن نیست که بتواند بر آن کاملا دلالت کند، برخلاف موردی که دلیل عین مدلول باشد؛ چنانکه در این دعای رفیع همن نکته به چشم می خورد؛ زیرا امام حسین (ع) به خدا برخدا استدلال می کند و او را از ذات آشکارش می شناسد وحکم می کند به اینکه ظهوری برای غیر خدای تعالی نیست تا آشکارکننده خداوند باشد. خلاصه آنکه ،این دعا برهان صدیقین را به حکمای متأله اسلامی تعلیم دادوعرفا رانیز به شهود تشویق کرد ومتعبدان را هشدار داد و سالکان را بیدارکرد تا در وادی ایمن دوست قدم گذاشته وراهی رابپیمایند که عین هدف است ؛زیرا از خدا به خدا رسیدن یعنی از مقصد به مقصود نائل آمدن. آیة الله جوادی آملی،صهبای حج به نقل از سایت تبیان
در این باره از منابع زیر استفاده نمایید: 1- نیایش حسین(ع)، علامه محمدتقى جعفرى 2- ترجمه منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، علامه عبدالحسین امینى 2- علوم حدیث (فصلنامه علمى تخصصى)، س 1، ش 1، دانشکده علوم حدیث

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد