درباره غدير
مسئوليت امروز ما به عنوان شيعه و طلبه چيست؟ چندين جريان از صدر اسلام تاكنون مارا تهديد مي كند جرياناتي كه افرادي آن را به راه انداختند كه همگي مسلمان بوده و اهل نماز و روزه و قرآن بودند، برخي اهل جهاد و حتي از ياران اسلام و شيعه و حتي از ياران خود علي بن ابيطالب (عليه السلام) نيز بودند. اين مسائل تنها مربوط به آن دوران نيست
درباره غدير
سخنرانی حسن رحيم پور ازغدي در مدرسه علميه نرجس(عليها السلام)
آقاي رحيم پور ازغدي روز پنج شنبه 19/8/90 ساعت 9:00 صبح در مدرسه علميه نرجس (عليها السلام) حضور يافته و در جمع اساتيد، طلاب و كارمندان اين مدرسه به ايراد سخنراني پرداخت.
گزيده اي از سخنراني ايشان بدين شرح است:
ايشان در ابتدا ضمن تبريك عيد غدير بيان داشت: غدير شروع تشيع نيست ولي شايد برجسته ترين نماد تشيع باشد
حتي اگر روز خاص غدير نبود كسي اگر در طول 23 سال رفتار پيامبر(صلي الله عليه واله)را مشاهده مي كرد به منزلت حضرت علي (عليه السلام) مي رسيد ، هيچ كس مانند علي (عليه السلام) نبود كه از كودكي در دامن پيامبر (صلي الله عليه واله) بزرگ شده باشد ، اعلاميه غدير تصريحي بود براي آنچه پيامبر(صلي الله عليه واله) طي 23 سال به آينده اسلام و امت فرموده بود. نمايش آگاهانه و معنوي غدير جمع بندي اين 23 سال تاريخ؛ نگاه پيامبر (صلي الله عليه واله) نسبت به حضرت علي (عليه السلام) بود تا اگر كساني هنور متوجه نيستند در آنجا آشكارا اعلام شد. غدير آغاز تشيع نيست، نماد تشيع است.
ايشان ضمن طلب مغفرت براي استاد طاهايي (ره) افزود: خانم طاهايي از زمان قبل از انقلاب و در زمان حيات خود تلاش هاي بسياري نمودند و موجب شد، ده ها نفر از خواهران از سراسر ايران و جهان براي طلب علم به اينجا بيايند. امروزه خطرات بسياري متوجه شيعه و حوزه هاي علميه است .
وي گفت: مسئوليت امروز ما به عنوان شيعه و طلبه چيست؟ چندين جريان از صدر اسلام تاكنون مارا تهديد مي كند جرياناتي كه افرادي آن را به راه انداختند كه همگي مسلمان بوده و اهل نماز و روزه و قرآن بودند، برخي اهل جهاد و حتي از ياران اسلام و شيعه و حتي از ياران خود علي بن ابيطالب (عليه السلام) نيز بودند. اين مسائل تنها مربوط به آن دوران نيست بلكه امروز نيز با چنين جرياناتي مواجهيم. به عنوان مثال سه جريان مرجئه ، خوارج و غلات از درون شيعه برخواسته كه از ياران علي (عليه السلام) و مدعي حب آن حضرت بودند. اين سه جريان شيعه با خود امام در افتادند و اما طرز فكر آنها هنوز هم هست.
يكي از وظايف طلبه شناخت اين جريانات و برخورد هوشيارانه با آنهاست و بايد خطوط را بشناسيم تا دچار چالش نشويم.
آقاي رحيم پور ازغدي افزود: يكي از هويت هاي طلبگي مرابطه است . “واعدوا لهم ماا ستطعتم من قوّه و من رباط الخيل ” رباط ، فقط مرزباني فيزيكي از سرزمين ها نيست بلكه مرز بندي فكري و شناختي نيز مي باشد كه اين پيچيده تر، مشكل تر و مهم تر است. در مرزباني فيزيكي هركس كه توان و سلاح و شمشير و … داشته باشد مي تواند شركت كند. اما در مرزباني فكري ، هوشياري، شناخت، دانش، معرفت و آگاهي و … را مي خواهد كه همه نمي توانند . اينكه قرآن مي فرمايد با تمام قوا مراقب باشيد شامل هجوم هاي فكري هم مي شود و اين مهم تراست . چون اگر كشوري اشغال شود ولي تفكرش ، هويت اسلامي اش حفظ شود ، اميدي هست اما بالعكس آن نه.
وي در ادامه بيان داشت : قرآن مي فرمايد: “يا أيها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا ” ؛ “اصبروا” يك نوع مقاومت فردي است، “صابروا” مقاومت دسته جمعي است و “رابطوا” به معني اين است كه مرزهاي مادي و فكري و هويتي را بشناسيد و حفظ كنيد. “رباط الخيل” يعني آمادگي هميشگي و به هم پيوسته براي نبرد كه بايد با همه تجهيزات و قوا و آگاهي و فكر و دانش در خط مقدم سرزمين فكري و اعتقادي و حتي قبل از هجوم دشمن آماده بود. کمین نشستن و کمین گرفتن و دفاع واجب است.
وي گفت: طلبه اي مي تواند در اين مرابطه موفق شود كه اهل علم، مطالعه، فكر و عمل بوده و از هر لحاظ آماده باشد. كه اين رفتار و فكر فقط مختص مردان نيست. زنان مؤمن در صدر اسلام کم نبودند و انقلاب اسلامی با زنان آغاز شد. همانگونه كه امام خميني (ره) نيز گفت: جنگ بدون زنان ، به جایی نمیرسید.
از جمله اين زنان أم الخير، أم أیمن، أم حبیبه ، أم خَلف، سوده و … بودند.
“أم الخير” زني خطيب ، شاعر ، عابد، عالم، قرآن شناس، شجاع و از فرماندهان تبليغاتي بود كه در جبهه و در جنگ صفين ، رزمندگان اسلام را و به جهاد فرا مي خواند و تشويق مي كرد. او در كوفه سخنراني قوي عليه معاويه داشت.
زمانی که حکومت امام علی و امام حسن (عليهم السلام) سقوط کرد ، معاویه با اينكه حکومت را در دست داشت به قدری عصبانی بود که برخی از همین خانمها را احضار کرد که به شام بیاورند و هنوز از آنها میترسید.
“سوده” نيز از کسانی است که علیه معاویه تبليغ مي كرد. زماني كه معاویه او را احضار کرد در جواب او گفت: من همان کسی هستم که علیه تو حرف میزدم و تا ابد با علی هستم.
“أم أیمن” زن داشمند، شجاع ، با اخلاص و مؤمني بود كه پیامبر(صلي الله عليه واله) گاهی ایشان را با عنوان مادر خطاب مي كردند و او را جزئي از خانواده ي خود مي دانست. این خانم در جبههها (7 نبرد و غزوه) حضور داشت و حتی در نبردي نيز جنگید.
“ام ایمن” وقتی در جنگ احد خبر کشته شدن پیامبر(صلي الله عليه واله) شایعه شد بر صورت افرادی که از نبرد فرار میکردند خاک مي ریخت و در جلوگيري ازفرار مردان تلاش مي كرد. وي در جنگ خیبر فعالترین زن بود. بعد از شهادت حضرت فاطمه(عليها السلام) مدینه را ترك کرد و به مکه رفت و گفت من بدون پیامبر (صلي الله عليه واله) و فاطمه (عليها السلام) دیگر طاقت این شهر را ندارم. این خانم ها اهل قلم و علم و حدیث و اهل عمل بودند و در جریانات غلات و … کلاه سرشان نمیرفت، بي دين نبودند و در امورشان مقدس بازی در نمیآوردند و زنان بزرگي بودند.
آقاي دكتر در ادامه مطالبي درباره شیعهشناسی بيان داشت : اوگفت: یک تعریف ما از شیعه اين است كه هر که علی(عليه السلام) و فاطمه (عليها السلام) را دوست دارد، و اذان و اقامهاش و نمازش به نحو خاص باشد شيعه است. ضمن اينكه اين معيارها مهم است اما تعریف اهل بیت (عليهم السلام) از شیعه، با خیلی از رفتارهای ما سازگار نیست. وقتی گروهي به دیدن امام رضا (عليه السلام) آمدند چند روز بودند تا امام را ببینند اما امام وقت ملاقات نمیدادند. روز آخر گریه کرده و متأثر شدند حضرت فرمودند: راهتان ندادم چون گفتید ما شیعهایم. این طرز فکر و زندگی شما طرز فکر شیعه نیست. اگر از ابتدا میگفتید ما محب اهل بیتیم؛ شما را ملاقات مي كردم.
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند: از ام سلمه در باره ي امام علي (عليه السلام) پرسيدم . پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند: همانا علي و شيعه اش رستگارانند و برای تشخیص راه و خط به علی (عليه السلام) نگاه کنید.گفت: پيامبر (صلي الله عليه و آله) در جايي به علي (عليه السلام) فرمودند: نگران فشارها و حسادتها و مسائل شخصی نباش. اولین کسی که با من وارد بهشت میشود تو و فاطمه و حسن و حسین و دوستداران ما هستند. اما آنها که کنار ما و چپ و راست ما ایستادند آنها شیعیان ما هستند و با هم وارد بهشت میشویم.
ايشان در مورد خواندن زیارت عاشورا، برگزاري جشن عید غدیر و نیمه شعبان و … گفت : اينها فقط آرم شیعه است اما علامت شیعه بسيار است كه در کتاب خصائص الشیعه بسیاری از اين ضوابط آمده است كه بخشي از آن عبارت است از: امام حسن عسگری(عليه السلام) فرمودند: شیعه علی برایش فرقی نمیکند در راه خدا مرگ به سراغش بیاید یا او به سراغ مرگ برود، اهل زندگی تجملي و مرفه و اشرافی گری نیستند. فقرا و محرومین را بر خودشان ترجیح می دهند نه اینکه سفره جداگانه بیندازند. حتی سفره آنها را بهتر از سفره خودشان میاندازند ، کسانی که دیگران را بر خود ترجیح می دهند سر سفره دنیا و خودشان ساده زیست هستند، موقع جهاد جلوی همه هستند و درمصرف درآخر صفند ، شیعه کسی است که در هر عرصه زندگی اگر خدا امر کرده آنجا پیدایش می کنید و هرکجا نهی کرده آنجا نیست، دروغ نمیگوید، ظلم نمیکند و ….
ايشان در ادامه رواياتي پيرامون شناخت شيعه بيان داشت: امام باقر(عليه السلام) فرمود: شیعه ما اهل ورع است. بر خود مسلط است و اهل مال دنیا و زیادهخواهی نیست، اهل اجتهاد به معنی سخت کوشی است، تنبل و سایه نشین نیست. هر کجا که کار و تلاش است می رود. بی تفاوت و خونسرد نیست. اهل وفاست، پیمانی اگر بسته پایش هست،به حق وفادار است و بیوفا نیست، اهل امانت است .
امام سجاد(عليه السلام) فرمود: شیعه کسی است که حتی اگر در محله اهل کفار زندگیکند به امانتداری مشهور است. اهل زهد است و اهل تشریفات نیست. اهل عبادت است. شبها بیدار و روزها روزهداراست . اموالشان را پاک می کنند ، حق محرومان را بیرون می آورند. حج میگذارند و از هر حرامی اجتناب می کنند و توجه دارند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: شیعه اهل اقدام است و فقط حرف نمیزند و اهل عمل است. از هر چیزی که از نظر خدا زشت است امساک میکند. شیعه ما شیعتنا من اظهر الجمیل هرچه مردم از او ببینند زیباست و نماد زیبایی است .
شیعه ما کارهای بزرگ را هدف میگیرد و با شتاب انجام می دهد و تنبل و محافظه کار نیست و معطل نمیکند. هدفش هم فقط خداست. هدفش شهرت طلبی و ریاست طلبی نیست. همه کارها را با عشق به خدا و با اخلاص انجام میدهد. اینها کسانی هستند که از ما و با ما هستند و رو به سوی ما دارند هر کجا هستند.
آقاي رحيم پور ازغدي گفت: در بازار و عالم سیاست و زندگی واقعی و صحنه عمل ببینند چه کسی شیعه است. شیعه کسی است که بر خود سخت می گیرد تا بر خلق خدا آسان بگیرد. شیعه علی کسی است که رفتارش و ادعاهایش او را تأیید کند. شیعه اهل مواسات است یعنی همه را با خود یکی می بیند و در غم مردم شریک است و شادی را با آنها تقسیم می کند.
وي در مورد خوارج، مرجئه و غلات گفت: اين ها سه جریان شیعه نما بودند که از درون شیعه بلند شدند . غلات ادعای سوپر شیعه داشتند و خیلی افراطی بودند. بعضی از آنها را اهل بیت (عليهم السلام) به اسم نام بردند و تکفیر کردند. آن حرفی که اهل بیت (عليهم السلام) راجع به خود می گفتند که ما اوصیای پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستیم اینها از آن هم بالاتر می گفتند.
وقتی به امام گفتند شما می گویید شیعه کسی است که عبد ما باشد تا بتواند عبد خدا باشد. امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: خدایا این نخستین بار نیست که به ما دروغ نسبت می دهند.
ايشان درمورد بابیت و بهائیت گفت: اين ها از درون حوزه علمیه شیعه به وجود آمدند ادعای باب المهدی که من رابط هستم با آقا ، بعد خودش ادعای مهدی بودن کرد بعد گفت من پیغمبرم و دین جدید آوردم در انتها هم گفت خدایم.
از عقايد غلات عبارتند از اينكه مي گفتند: اسم اعظم خدا را مي دانند ، خدا مثل انسان و يك مرد است و تاج بر سر دارد، رجعت مال همه مرده هاست، آيات قرآن را بسيار تأويل مي كردند و مي گفتند بعضي آيات نسخ شده است.
غلات نيز ادعای نبوت و رسالت و ادعای الوهیت در مورداهل بیت (عليهم السلام) داشتند و این که اهل بیت از پیامبر هم بالاترند . اهل بيت(عليهم السلام) آن ها را تکفیر کردند بعضی از این ها از شاگردان چندین ساله امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) و به عنوان عالم دینی و راوی بودند .
امام باقر (علیه السلام)فرمودند شيعه سه دسته اند: 1ـ آن هايي كه به اسم فقط شيعه هستند. 2ـ شیعه های ابله که مثل شیشه اند، راحت کلاه سرشان می رود و هیچ پیچیدگی ندارند. 3ـ شیعه حقیقی ما که طلای سرخ هستند هر چه مشکلات و مصیبت بیشتر ببینند پاک تر و ناب تر می شوند.
ايشان با اشاره به وظايف يك طلبه به بيانات خود خاتمه داد: وي گفت: امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) هشدار مي دادند و مي فرمودند هر حديثي كه از ما نقل مي كنند بر قرآن و احاديث قطعي ما تطبيق دهيد اگر خلاف قرآن و اصول اخلاقي و سنت قطعي است اينها را رد كنيد و به ديوار بزنيد. شما نيز به عنوان يك طلبه بايد با شناخت علوم و معارف الهي و با بصيرت كامل و قدرت تشخيص و شجاعت و با غلبه بر نفس و آشنايي با مكاتب الحادي و جديد ، قدرت مبارزه با اين افكار باطل را داشته باشيد.
منبع:M-NARJES
ارسال توسط کاربر محترم سایت :alireza_r21
آقاي رحيم پور ازغدي روز پنج شنبه 19/8/90 ساعت 9:00 صبح در مدرسه علميه نرجس (عليها السلام) حضور يافته و در جمع اساتيد، طلاب و كارمندان اين مدرسه به ايراد سخنراني پرداخت.
گزيده اي از سخنراني ايشان بدين شرح است:
ايشان در ابتدا ضمن تبريك عيد غدير بيان داشت: غدير شروع تشيع نيست ولي شايد برجسته ترين نماد تشيع باشد
حتي اگر روز خاص غدير نبود كسي اگر در طول 23 سال رفتار پيامبر(صلي الله عليه واله)را مشاهده مي كرد به منزلت حضرت علي (عليه السلام) مي رسيد ، هيچ كس مانند علي (عليه السلام) نبود كه از كودكي در دامن پيامبر (صلي الله عليه واله) بزرگ شده باشد ، اعلاميه غدير تصريحي بود براي آنچه پيامبر(صلي الله عليه واله) طي 23 سال به آينده اسلام و امت فرموده بود. نمايش آگاهانه و معنوي غدير جمع بندي اين 23 سال تاريخ؛ نگاه پيامبر (صلي الله عليه واله) نسبت به حضرت علي (عليه السلام) بود تا اگر كساني هنور متوجه نيستند در آنجا آشكارا اعلام شد. غدير آغاز تشيع نيست، نماد تشيع است.
ايشان ضمن طلب مغفرت براي استاد طاهايي (ره) افزود: خانم طاهايي از زمان قبل از انقلاب و در زمان حيات خود تلاش هاي بسياري نمودند و موجب شد، ده ها نفر از خواهران از سراسر ايران و جهان براي طلب علم به اينجا بيايند. امروزه خطرات بسياري متوجه شيعه و حوزه هاي علميه است .
وي گفت: مسئوليت امروز ما به عنوان شيعه و طلبه چيست؟ چندين جريان از صدر اسلام تاكنون مارا تهديد مي كند جرياناتي كه افرادي آن را به راه انداختند كه همگي مسلمان بوده و اهل نماز و روزه و قرآن بودند، برخي اهل جهاد و حتي از ياران اسلام و شيعه و حتي از ياران خود علي بن ابيطالب (عليه السلام) نيز بودند. اين مسائل تنها مربوط به آن دوران نيست بلكه امروز نيز با چنين جرياناتي مواجهيم. به عنوان مثال سه جريان مرجئه ، خوارج و غلات از درون شيعه برخواسته كه از ياران علي (عليه السلام) و مدعي حب آن حضرت بودند. اين سه جريان شيعه با خود امام در افتادند و اما طرز فكر آنها هنوز هم هست.
يكي از وظايف طلبه شناخت اين جريانات و برخورد هوشيارانه با آنهاست و بايد خطوط را بشناسيم تا دچار چالش نشويم.
آقاي رحيم پور ازغدي افزود: يكي از هويت هاي طلبگي مرابطه است . “واعدوا لهم ماا ستطعتم من قوّه و من رباط الخيل ” رباط ، فقط مرزباني فيزيكي از سرزمين ها نيست بلكه مرز بندي فكري و شناختي نيز مي باشد كه اين پيچيده تر، مشكل تر و مهم تر است. در مرزباني فيزيكي هركس كه توان و سلاح و شمشير و … داشته باشد مي تواند شركت كند. اما در مرزباني فكري ، هوشياري، شناخت، دانش، معرفت و آگاهي و … را مي خواهد كه همه نمي توانند . اينكه قرآن مي فرمايد با تمام قوا مراقب باشيد شامل هجوم هاي فكري هم مي شود و اين مهم تراست . چون اگر كشوري اشغال شود ولي تفكرش ، هويت اسلامي اش حفظ شود ، اميدي هست اما بالعكس آن نه.
وي در ادامه بيان داشت : قرآن مي فرمايد: “يا أيها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا ” ؛ “اصبروا” يك نوع مقاومت فردي است، “صابروا” مقاومت دسته جمعي است و “رابطوا” به معني اين است كه مرزهاي مادي و فكري و هويتي را بشناسيد و حفظ كنيد. “رباط الخيل” يعني آمادگي هميشگي و به هم پيوسته براي نبرد كه بايد با همه تجهيزات و قوا و آگاهي و فكر و دانش در خط مقدم سرزمين فكري و اعتقادي و حتي قبل از هجوم دشمن آماده بود. کمین نشستن و کمین گرفتن و دفاع واجب است.
وي گفت: طلبه اي مي تواند در اين مرابطه موفق شود كه اهل علم، مطالعه، فكر و عمل بوده و از هر لحاظ آماده باشد. كه اين رفتار و فكر فقط مختص مردان نيست. زنان مؤمن در صدر اسلام کم نبودند و انقلاب اسلامی با زنان آغاز شد. همانگونه كه امام خميني (ره) نيز گفت: جنگ بدون زنان ، به جایی نمیرسید.
از جمله اين زنان أم الخير، أم أیمن، أم حبیبه ، أم خَلف، سوده و … بودند.
“أم الخير” زني خطيب ، شاعر ، عابد، عالم، قرآن شناس، شجاع و از فرماندهان تبليغاتي بود كه در جبهه و در جنگ صفين ، رزمندگان اسلام را و به جهاد فرا مي خواند و تشويق مي كرد. او در كوفه سخنراني قوي عليه معاويه داشت.
زمانی که حکومت امام علی و امام حسن (عليهم السلام) سقوط کرد ، معاویه با اينكه حکومت را در دست داشت به قدری عصبانی بود که برخی از همین خانمها را احضار کرد که به شام بیاورند و هنوز از آنها میترسید.
“سوده” نيز از کسانی است که علیه معاویه تبليغ مي كرد. زماني كه معاویه او را احضار کرد در جواب او گفت: من همان کسی هستم که علیه تو حرف میزدم و تا ابد با علی هستم.
“أم أیمن” زن داشمند، شجاع ، با اخلاص و مؤمني بود كه پیامبر(صلي الله عليه واله) گاهی ایشان را با عنوان مادر خطاب مي كردند و او را جزئي از خانواده ي خود مي دانست. این خانم در جبههها (7 نبرد و غزوه) حضور داشت و حتی در نبردي نيز جنگید.
“ام ایمن” وقتی در جنگ احد خبر کشته شدن پیامبر(صلي الله عليه واله) شایعه شد بر صورت افرادی که از نبرد فرار میکردند خاک مي ریخت و در جلوگيري ازفرار مردان تلاش مي كرد. وي در جنگ خیبر فعالترین زن بود. بعد از شهادت حضرت فاطمه(عليها السلام) مدینه را ترك کرد و به مکه رفت و گفت من بدون پیامبر (صلي الله عليه واله) و فاطمه (عليها السلام) دیگر طاقت این شهر را ندارم. این خانم ها اهل قلم و علم و حدیث و اهل عمل بودند و در جریانات غلات و … کلاه سرشان نمیرفت، بي دين نبودند و در امورشان مقدس بازی در نمیآوردند و زنان بزرگي بودند.
آقاي دكتر در ادامه مطالبي درباره شیعهشناسی بيان داشت : اوگفت: یک تعریف ما از شیعه اين است كه هر که علی(عليه السلام) و فاطمه (عليها السلام) را دوست دارد، و اذان و اقامهاش و نمازش به نحو خاص باشد شيعه است. ضمن اينكه اين معيارها مهم است اما تعریف اهل بیت (عليهم السلام) از شیعه، با خیلی از رفتارهای ما سازگار نیست. وقتی گروهي به دیدن امام رضا (عليه السلام) آمدند چند روز بودند تا امام را ببینند اما امام وقت ملاقات نمیدادند. روز آخر گریه کرده و متأثر شدند حضرت فرمودند: راهتان ندادم چون گفتید ما شیعهایم. این طرز فکر و زندگی شما طرز فکر شیعه نیست. اگر از ابتدا میگفتید ما محب اهل بیتیم؛ شما را ملاقات مي كردم.
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند: از ام سلمه در باره ي امام علي (عليه السلام) پرسيدم . پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند: همانا علي و شيعه اش رستگارانند و برای تشخیص راه و خط به علی (عليه السلام) نگاه کنید.گفت: پيامبر (صلي الله عليه و آله) در جايي به علي (عليه السلام) فرمودند: نگران فشارها و حسادتها و مسائل شخصی نباش. اولین کسی که با من وارد بهشت میشود تو و فاطمه و حسن و حسین و دوستداران ما هستند. اما آنها که کنار ما و چپ و راست ما ایستادند آنها شیعیان ما هستند و با هم وارد بهشت میشویم.
ايشان در مورد خواندن زیارت عاشورا، برگزاري جشن عید غدیر و نیمه شعبان و … گفت : اينها فقط آرم شیعه است اما علامت شیعه بسيار است كه در کتاب خصائص الشیعه بسیاری از اين ضوابط آمده است كه بخشي از آن عبارت است از: امام حسن عسگری(عليه السلام) فرمودند: شیعه علی برایش فرقی نمیکند در راه خدا مرگ به سراغش بیاید یا او به سراغ مرگ برود، اهل زندگی تجملي و مرفه و اشرافی گری نیستند. فقرا و محرومین را بر خودشان ترجیح می دهند نه اینکه سفره جداگانه بیندازند. حتی سفره آنها را بهتر از سفره خودشان میاندازند ، کسانی که دیگران را بر خود ترجیح می دهند سر سفره دنیا و خودشان ساده زیست هستند، موقع جهاد جلوی همه هستند و درمصرف درآخر صفند ، شیعه کسی است که در هر عرصه زندگی اگر خدا امر کرده آنجا پیدایش می کنید و هرکجا نهی کرده آنجا نیست، دروغ نمیگوید، ظلم نمیکند و ….
ايشان در ادامه رواياتي پيرامون شناخت شيعه بيان داشت: امام باقر(عليه السلام) فرمود: شیعه ما اهل ورع است. بر خود مسلط است و اهل مال دنیا و زیادهخواهی نیست، اهل اجتهاد به معنی سخت کوشی است، تنبل و سایه نشین نیست. هر کجا که کار و تلاش است می رود. بی تفاوت و خونسرد نیست. اهل وفاست، پیمانی اگر بسته پایش هست،به حق وفادار است و بیوفا نیست، اهل امانت است .
امام سجاد(عليه السلام) فرمود: شیعه کسی است که حتی اگر در محله اهل کفار زندگیکند به امانتداری مشهور است. اهل زهد است و اهل تشریفات نیست. اهل عبادت است. شبها بیدار و روزها روزهداراست . اموالشان را پاک می کنند ، حق محرومان را بیرون می آورند. حج میگذارند و از هر حرامی اجتناب می کنند و توجه دارند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: شیعه اهل اقدام است و فقط حرف نمیزند و اهل عمل است. از هر چیزی که از نظر خدا زشت است امساک میکند. شیعه ما شیعتنا من اظهر الجمیل هرچه مردم از او ببینند زیباست و نماد زیبایی است .
شیعه ما کارهای بزرگ را هدف میگیرد و با شتاب انجام می دهد و تنبل و محافظه کار نیست و معطل نمیکند. هدفش هم فقط خداست. هدفش شهرت طلبی و ریاست طلبی نیست. همه کارها را با عشق به خدا و با اخلاص انجام میدهد. اینها کسانی هستند که از ما و با ما هستند و رو به سوی ما دارند هر کجا هستند.
آقاي رحيم پور ازغدي گفت: در بازار و عالم سیاست و زندگی واقعی و صحنه عمل ببینند چه کسی شیعه است. شیعه کسی است که بر خود سخت می گیرد تا بر خلق خدا آسان بگیرد. شیعه علی کسی است که رفتارش و ادعاهایش او را تأیید کند. شیعه اهل مواسات است یعنی همه را با خود یکی می بیند و در غم مردم شریک است و شادی را با آنها تقسیم می کند.
وي در مورد خوارج، مرجئه و غلات گفت: اين ها سه جریان شیعه نما بودند که از درون شیعه بلند شدند . غلات ادعای سوپر شیعه داشتند و خیلی افراطی بودند. بعضی از آنها را اهل بیت (عليهم السلام) به اسم نام بردند و تکفیر کردند. آن حرفی که اهل بیت (عليهم السلام) راجع به خود می گفتند که ما اوصیای پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستیم اینها از آن هم بالاتر می گفتند.
وقتی به امام گفتند شما می گویید شیعه کسی است که عبد ما باشد تا بتواند عبد خدا باشد. امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: خدایا این نخستین بار نیست که به ما دروغ نسبت می دهند.
ايشان درمورد بابیت و بهائیت گفت: اين ها از درون حوزه علمیه شیعه به وجود آمدند ادعای باب المهدی که من رابط هستم با آقا ، بعد خودش ادعای مهدی بودن کرد بعد گفت من پیغمبرم و دین جدید آوردم در انتها هم گفت خدایم.
از عقايد غلات عبارتند از اينكه مي گفتند: اسم اعظم خدا را مي دانند ، خدا مثل انسان و يك مرد است و تاج بر سر دارد، رجعت مال همه مرده هاست، آيات قرآن را بسيار تأويل مي كردند و مي گفتند بعضي آيات نسخ شده است.
غلات نيز ادعای نبوت و رسالت و ادعای الوهیت در مورداهل بیت (عليهم السلام) داشتند و این که اهل بیت از پیامبر هم بالاترند . اهل بيت(عليهم السلام) آن ها را تکفیر کردند بعضی از این ها از شاگردان چندین ساله امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) و به عنوان عالم دینی و راوی بودند .
امام باقر (علیه السلام)فرمودند شيعه سه دسته اند: 1ـ آن هايي كه به اسم فقط شيعه هستند. 2ـ شیعه های ابله که مثل شیشه اند، راحت کلاه سرشان می رود و هیچ پیچیدگی ندارند. 3ـ شیعه حقیقی ما که طلای سرخ هستند هر چه مشکلات و مصیبت بیشتر ببینند پاک تر و ناب تر می شوند.
ايشان با اشاره به وظايف يك طلبه به بيانات خود خاتمه داد: وي گفت: امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) هشدار مي دادند و مي فرمودند هر حديثي كه از ما نقل مي كنند بر قرآن و احاديث قطعي ما تطبيق دهيد اگر خلاف قرآن و اصول اخلاقي و سنت قطعي است اينها را رد كنيد و به ديوار بزنيد. شما نيز به عنوان يك طلبه بايد با شناخت علوم و معارف الهي و با بصيرت كامل و قدرت تشخيص و شجاعت و با غلبه بر نفس و آشنايي با مكاتب الحادي و جديد ، قدرت مبارزه با اين افكار باطل را داشته باشيد.
منبع:M-NARJES
ارسال توسط کاربر محترم سایت :alireza_r21
/ج