ولايت و امامت يكي از كليدي ترين، اساسي ترين و سرنوشت سازترين نياز انسان است. چرا كه بشريت بدون هدايت و راهنمايي رهبر و وليّ فرزانه و جامع الشرايط خلافت و رهبري در امور دنيا و آخرت، نمي تواند ادامه حيات دهد.
و چون امامت و ولايت، تضمين كننده حيات معقول انسان است، لذا در منابع کلامي «امامت» به عنوان رياست عامه در امور دنيا و آخرت تفسير شده است و زمامدار جامعه عنصر فاعلي براي تحقق نظم است به همين جهت است كه امام بايد معصوم و نائب او نيز بايد صائن و عادل باشد. زيرا در غير اين صورت هيچ نظمي كه تأمين كننده سعادت بشري است، استوار نخواهد شد.[1]با مراجعه به منابع سه گانة قرآن، روايات و عقل توجه عميق آنها به مسئله ولايت و رهبري آشكار مي شود.