درمان آسيب هاي اخلاقي با الگوي صالح نگري و خيرانديشي (1)
درمان آسيب هاي اخلاقي با الگوي صالح نگري و خيرانديشي (1)
چکيده
در اين مقاله سعي شده است ، برخي زمينه هاي بروز آسيب هاي اخلاقي و اجتماعي ،ازجمله ، خودابرازي هاي عشقي ، ظاهري و رفتاري ، بررسي و راهبرد خوداثباتيِ منطقي و آگاهانه براي مقابله با انحرافات اخلاقي و اجتماعي مورد توجه قرارگيرد و از ميان شيوه هاي خوداثباتي ،شامل : خوداثباتيِ علم ،مهارتي و رفتاري اجتماعي ، مورد اخير ، در قالب الگوي خيرانديشي و صالح نگري با تفصيل بيشتري به بحث گذاشته و به عنوان يکي از بهترين راه هاي درمان آسيب هاي اخلاقي و اجتماعي واکاوي وتحليل شود.
واژه هاي کليدي :
صالح نگري ، خيرانديشي ، خودابرازي ،خوداثباتي ، عمل صالح ، پايگاه اجتماعي.
ابتدا با بررسي برخي آسيب هايي که در حوزه ي رفتارهاي اجتماعي ،کج روي هاي اخلاقي را به دنبال دارد زمينه هاي پيدايش آن ها را مورد بررسي قرار خواهيم داد.
خودابرازي
نوجوانان و جوانان ، به دليل ويژگي هاي فردي و شخصيتي که از آن برخوردارند ، علاقه مندند در محيط و جامعه داراي اهميت باشند و در وجود خود احساس ارزشمند بودن نمايند.
دنبال کردن حسن ارزشمندي و اهميت داشتن در جامعه ، به خودي خود ،نه تنها امري ناپسند نيست ،بلکه نقطه ي آغازين براي رشد و بالندگي انسان است . با اين وجود ، اين مسأله زماني که در مسير خودبرازندگي و انحراف قرار گيرد ، مايه ي انحرافات بسياري خواهد شد.
جوان در چنين حالتي به دنبال آن است که در جامعه ، و به ويژه بين دوستان و همسالان خود ، دارايي ها و برخورداري هاي خويش را ابراز کند ، به گونه اي که مورد توجه و تحسين ديگران قرار گيرد.
اين روحيه ،زماني شدت مي گيرد که جوان و نوجوان ، از پيرامون خويش کم اهميتي يا بي تفاوتي را نسبت به خود احساس کند.
انواع خودابرازي
خود برازندگي و ابزاز شخصيت در شکل هاي مختلفي نمايان مي شود و در ميان رفتارها و واکنش هاي جوانان و نوجوانان ، مي توان نمونه هاي زيادي از خود ابرازي را مشاهد نمود.
اگر زمينه ي خودابرازيِ درست و صحيح براي جوانان فراهم باشد ،بدون ترديد بدان سَمت سوق پيدا کرده و در مسير صحيحي قرار خواهند گرفت ، ولي درصورتي که زمينه ي مناسب براي بروز اين نياز به وجود نيايد ، بلکه به عکس ، زمينه ي بروز آن از راه هاي ناسالم و غير صحيح مهيا باشد ، به يقين ،موجب انحراف ايشان شده و به توسعه ي آسيب هاي اجتماعي و اخلاقي منجرخواهد شد.
فراهم نبودن زمينه يِ بروزِ صحيحِ اين روحيه در جوانان موجب خواهد شد آنان در يک سير نزولي قرار گرفته و براي تأمين نيازهاي دروني خود به سَمت رفتارهاي عشقي و عاطفي روي آورند.
طرح دوستي دختر و پسر ، نامه نگاري ، تلفن ، چت ، وعده هاي پنهاني ،تجمع ها و پاتوق هاي عشقي و عاطفي ، طنازي و عشوه گري ، آرزوهاي بلند عاشقانه و… از جمله نمونه ها و مصاديق رفتارعشقي ـ عاطفي جوانان در دست يابي به يک نقطه ي ارزشمند در محيط و خصوصاً در ميان دوستان و همکلاسي هاي خود است.
اگر درباور يک دختر جوان يا نوجوان ، چنين انگاشته شود که هر کس دوست پسر بيشتري داشته باشد توانمندتر است و هر کس چنين دوستي نداشته باشد ناتوان (2)، آن گاه ، راه ارزشمند بودن را در طرح دوستي بيشتر و داشتن ارتباط قوي تر با غيرهمجنس جست و جو خواهد کرد.
اين جوان يا نوجوان در هدف خويش ،که رسيدن به حس ارزشمندي و افتخار در ميان همسالان و همکلاس ها و جامعه و خانواده ي خود است ، اشتباه نکرده است ،بلکه در انتخاب روش و راه و رسيدن به هدف ، خطا کرده است.
علت خطاي او نيز در اين است که ارزشمندي و با اهميت بودن را به درستي فهم نکرده و تعريف صحيحي از آن به دست نياورده است. پس ، او در اصل دنبال کردن هدف خطا نکرده ، بلکه خطايش در تعريف هدف و در پي آن در روش رسيدن به هدف بوده است.
گاه جوان يک قدم جلوتر رفته و آنچه را در درون ، پذيرفته در بيرون به نمايش مي گذارد . در ظاهر و پوشش خود به سمتي حرکت مي کند که به اعتقاد خويش مي تواند در جامعه و محيط ، خود را به برتري برساند.
او احساس مي کند با انتخاب رنگ و نوع لباس و تنوع و تغيير شکل در پوشش و ظاهرخود در جامعه ، رتبه بالاتري نسبت به ديگران کسب مي کند ، و در نتيجه ، ارزشمندتر و مهم تر مي شود .
يکي از دلايل توسعه ي يک مدل در جامعه به عنوان مد ، اين است که جوانان به محض اين که مدل تازه اي در نوع پوشش و لباس و آرايش وارد بازار شد ، احساس مي کنند که اگر به اين مدل روي بياورند ارزشمند ترخواهند بود و رتبه ي آنان بالاخواهد رفت.
از اين رو،گرايش به آن مدل شدت گرفته و با سرعت به «مُد» تبديل مي شود .بنابراين ،مد يعني آنچه در جامعه فراگير شده ، به گونه اي که شدت علاقه ي مردم جامعه نسبت به آن بالاتر از نمونه هاي ديگر باشد و ملاک و معيار براي يک سري برتري ها به شمار آيد.
امروزه ،جوان براي دست يابي به چنين رتبه اي در جامعه هزينه هاي گزافي صرف مي کند و حتي از خواب و خوراک خود مي زند تا ظاهر او آراسته و عامه پسند باشد.
آمار نشان مي دهد درآمد حاصل از فروش لوازم بهداشتي و آرايشي ،رتبه ي بالايي را در دنيا از آن خود کرده و همپاي درآمد حاصل از فروش اسلحه و مهمات جنگي و مواد مخدر و افيوني در بالاترين رتبه قرار دارد. حتي در ميان پزشکان ، آناني که رشته ي پزشکي شان به زيبايي و آرايشي نزديک تر است ،درآمد بالاتري دارند ، از جمله : جراحي پلاستيک ، مو ، پوست ، ليزيک چشم و…
جوان وقتي با پوشيدن لباسي جديد يا استفاده از نوعي آرايش خاص در جامعه و خصوصاً در ميان همسالان و همکلاسي هايش احساس برتري مي کند ، حاضر است براي رسيدن به اين برتري و ارزشمندي از همه چيز بگذرد و خود را به کانون توجه تبديل نمايد.
اين جلب توجه مرز مشخصي ندارد و حتي تا جايي پيش مي رود که جوان پس از پيمودن راه هاي معمولي و عادي زيبايي پوشش و ظاهر ، به سمت مدل هاي خاص و نادر گرايش پيدا خواهد کرد و تلاش خواهد نمود با توسل به شکل هاي غيرمتعارف و جديد ، نظر ديگران را به سمت خود بکشاند . اين گرايش در پسران بيشتر به شکل هاي جديد و غير متعارف و در دختران بيشتر در زيبايي و لطافت نمود مي يابد .
اين نوع خود ابرازي فقط در آرايش و پوشش خلاصه نمي شود ، بلکه در اسباب و وسايل زندگي و تحصيل نيز يافت مي شود.
نوع و رنگ خودرو ، نماي خانه ، دکوراسيون منزل ، مبلمان خانه ، تزيينات و تشريفات زندگي ، اشياي قيمتي و تزييني ، فرش و رنگ منزل ، و… از جمله اموري است که برخي به گمان برتر شدن و اهميت يافتن به آن روي آورده اند.
قرآن کريم از اين گونه خودابرازي به فخر فروشي و تکاثر تعبيرکرده و بيان مي کند که چنين انسان هايي به قدري در ظاهر و تشريفات غرق
مي شوند و دارايي هايشان را ملاک برتري قرار مي دهند که گاهي «قبرهاي » آنان هم ملاک برتري شان خواهد بود؛ چه تعداد زياد قبرها که نشانه ي زيادي جمعيت و گستردگي تبار آنان است و چه شکل ظاهر قبرهاي آنان و چه….(3)
تجمل گرايي و فخر فروشي به خاطر داشته ها و دارايي هاي مادي از بزرگ ترين آفت هايي است که دامن گير انسان امروزي شده و مع الأسف جوانان بيش از بزرگسالان در اين مسيرِانحرافي شتاب گرفته اند.
مي توان گفت عوامل زيادي در پيدايش اين نوع خودابرازيِ ناصحيح که درحقيقت نوعي خود تخريبي است و باعث نابودي دين و هستي انسان مي شود دخيل است.
در روايات زيادي مسلمانان ، از اين که معابد و مساجد خود را با تجملات زينت کنند منع شده اند . اسلام ، انسان را بيشتر به توجه به معنا و مفهوم عبادت دعوت کرده تا به ظاهر عبادت و عبادتکده.
در زندگي نيز اگر تجمل گرايي ، بيش از اندازه خودنمايي کند ، انسان از معنا و مفهوم اصلي زندگي غافل شده و از آن لذتي نخواهد برد.
اين نوع خودابرازي ، درحالت شديدتر ، به غلو و فخرفروشي هاي گفتاري تبديل خواهد شد و کساني که در توانشان نيست تا با داشته هايشان برتري اجتماعي را کسب نمايند و يا داشته هايشان را کمتر از رقيب خود مي دانند ، براي اين که در ميدان مسابقه نبازند ، به غلو و فخر فروشي هاي دروغين خواهند پرداخت.
جوان وقتي در محيط آموزشي و پيراموني خود احساس کند آنچه مايه ي برتريِ يک دانش آموز محسوب مي شود تعداد زياد دوست پسر يا دختر است ، به دروغ روي آورده و با طرح سخنان غلوآميز، افتخارات کاذب و خيالي براي خود بر مي شمرد . همين ادعاهاي پوچ ،رفته رفته موجب مي شود که او در عمل به اين سمت کشيده شود. نيز مايه ي تحريک ديگران به اين مسأله خواهد شد .
در نوع شديدتر خودابرازي ، جوان به سمت رفتارهايي کشيده مي شود که به گمان خود مي تواند کانون توجه قرار گيرد و برتري کسب نمايد.
سيگارکشيدن ،تک چرخ زدن ،ويراژ دادن با خودرو و… از جمله رفتارهايي است که در نوجوانان پسرموجب دست يابي به حس نيرومندي و مردانگي شده و آنان را به سمت افتخارات بي اساس و پوچ مي کشاند.
در اين سن ، نوجوانان احساس مي کنند اگر کارهاي خارق العاده انجام دهند يا رفتار بزرگ ترها را تکرار نمايند به برتري دست خواهند يافت . در دختران نيز حس مادري و مهرباني و نوازش کردن از جمله رفتارهاي غلطي است که در گمان آنان موجب برتري ايشان خواهد بود.
سوگمندانه ،روز به روز ، سن گرايش به مفاسد اجتماعي و از جمله اعتياد ،رابطه هاي بي حد و مرز ، فرار و … پايين تر آمده و بسياري از اين آسيب ها وارد حوزه ي نوجواني شده است تو حتي در برخي مصاديق در دوران کودکي نيز مشاهده شده است.
يکي ازعلل پايين آمدن سن گرايش به مفاسد ،احساس افتخار و برتري است که بزرگ ترها در گرايش به اين گونه مفاسد دارند ودر رفتار خود آن را به نمايش مي گذارند.
وقتي جوانان با وَلَع و افتخار از داشتن رابطه با جنس مخالف خود سخن بگويند ، مطمئناً نوجوانان نيز تصور مي کنند که اگر با جنس مخالف خود رابطه برقرار کنند شاهکار کرده و به رفتاري دست يافته اند که موجب افتخار آنان خواهد شد.
در نهايت ، جوان براي اين که خود را به نقطه ي بالاي افتخار برساند ،گاهي پس از عبور از سه مرحله ي «عشقي» ، «ظاهري» و «رفتاري» ، خود را به مرحله ي چهارم ، يعني «خودابرازي محيطي» مي رساند و اين مرحله هم مثل مراحل قبل ، به جاي خود ابرازي صحيح ، منجر به خود تخريبي خواهد شد . ناکامي در مراحل قبلي مي تواند علت اصلي گرايش به مراحل بعدي باشد.
در اين مرحله ، جوان با ايجاد ارتباط با محيط هايي که به نظر او درجامعه اهميت دارد و موجب کسب رتبه و برتري مي شود ، تلاش مي کند خود را به نقطه ي اوج برساند.
پارتي هاي دوستانه ،گروه هاي ناسالم همسالان ، گردش هاي خاص و … از جمله محيط هايي است که جوانان با برقرار کردن ارتباط با آن و رفت و آمد پنهان ، سعي مي کنند ، در پوشش ارزشمندي و افتخار، در ميان همسالان و همکلاسي هاي خود به برتري دست يابند.
محيط به دو شکل مي تواند مايه کسب افتخار انسان باشد : يکي در درون محيط و آنچه باعث برتري انسان نسبت به افراد درون محيط خواهد شد، و ديگري در بيرون محيط ، يعني نسبت به کساني که در چنين محيطي نبوده اند.
حالت اول ،بستگي به توانايي فردي و شخصيتي انسان دارد که در مرحله ي خوداثباتي به آن خواهيم پرداخت ، ولي حالت دوم ، ازاين جهت مايه ي برتري جويي انسان مي شود که ديگران از آن محروم بوده اند، اين حالت از نمونه هاي بارز خودتخريبي است.
جواني که رفتن به تجمع و پارتي هاي پر سر و صدا ، گردش هاي خاص ،مراسم رقص وموسيقي ، عضويت در گروه هاي منحرف و يا … را مايه ي برتري خود مي داند به اشتباه در مسيري انحرافي قرار گرفته و برتري کاذبي را براي خود به وجود آورده است.
خوداثباتي منطقي و آگاهانه
زمينه ي بروز و پاسخ گويي نيازهاي دروني جوانان ،به ويژه حسّ ارزش مند بودن و بزرگ منشي ، از طريق راه هاي صحيح اسلامي وجود دارد . اين راه ها مي تواند عامل درمان و پيش گيري از بروز و توسعه ي آسيب هاي اخلاقي و اجتماعي درجامعه ي اسلامي باشد . يک نمونه از اين راه ها «خوداثباتي منطقي و آگاهانه» است.
خوداثباتي به اين معنا است که جوان و نوجوان براي دست يابي به رتبه عالي درجامعه و کسب حس ارزشمندي ، از راه هاي صحيح و درست ،همراه با آگاهي و انتخاب ، بهره بگيرد. اين امردر شکل هاي مختلفي بروز مي نمايد ، از جمله :
الف ـ خود اثباتي علمي
(قُل هَل يَستَوِي الَّذينَ يَعلَمُونَ وَالّذينَ لا يَعلَمُونَ) ؛ بگو آيا آنان که اهل علم و دانشند با آنان که نادانند يکسانند؟(4)
بايد تلاش کرد جوانان و نوجوانان به جاي اين که براي دست يابي به برتري خود از راه هاي غيرصحيح و تخريب گرانه استفاده کنند، به سمت علم و آگاهي حرکت کنند و با کسب رتبه هاي بالا در دانش و علم بتوانند توانايي خود را به اثبات برسانند.
جوان و نوجوان در چنين حالتي ، علاوه بر اين که به خواسته ي خود ، يعني برتري ، دست يافته است ، در درون نيز ، از خويشتن راضي است و به امنيت رواني خواهد رسيد.
حس ارزشمندي تنها با عوامل بيروني نمي تواند انسان را به اوج آرامش برساند بلکه بايستي در درون انسان هم امنيت رواني به وجود بياورد و انسان ، خودش هم قبول داشته باشد که آنچه به آن رسيده است واقعاً با ارزش و داراي اهميت است ،و صرفاً رتبه اي ساختگي و صوري نيست ؛ دانش و آگاهي از اين دسته است ؛ زيرا هم در بيرون موجب تعالي جايگاه انسان مي شود و هم از درون موجب آرامش انسان.
تشويق جوانان و نوجوانان به کسب دانش و علم ، راه مناسبي است براي پيش گيري از انحراف آنان و مانع محکمي است براي نيفتادن آنها در ورطه هاي آسيب زا و خطرناک.
البته قبل از هرچيز بايد مکانيسم هاي شناسايي استعداد نوجوانان در جامعه توسعه يابد و هر کس را نسبت به توانايي دروني اش به سمت فراگيري دانش تشويق و ترغيب نمود و همچنين در کنار آن بايستي الگوهاي شايسته اي که توانسته اند با کسب دانش و آگاهي ،به ستاره هاي جهاني يا دست کم ملي و محلي تبديل شوند را توصيف کرد و زندگي نامه ي آنان را در دسترس جوانان و نوجوانان قرار داد.
بي ترديد ،دستاوردهاي علمي جوانان در هر موضوعي مي تواند موجب غرور و افتخار جوانان ديگر شود و بايد باور کرد که جوان امروز لياقت و توان رشد در همه ي جهات علمي را دارد و در صورت حمايت و هدايت مي تواند سرافرازي و سربلندي يک نسل را به ارمغان بياورد.(5)
پي نوشت :
1-دانش آموخته داراي رتبه اجتهاد از حوزة علميه قم ، مدرس حوزة علميه اصفهان و محقق علوم اسلامي.
2 ـ بقره /178.
3 ـ رعد/40 ، ترجمه :«و جزاي بدي ، بدي مانند آن است.»
4 ـ حجرات /12، ترجمه : «اي کساني که ايمان آورده ايد ، از بسياري گمانها بپرهيزيد چرا که پاره اي از گمان ها گناه است و (در کار يکديگر) تجسس نکنيد و کسي از شما غيبت ديگري نکند. آيا کسي از شما دوست مي دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ (بي شک) از آن تنفر داريد ، و از خدا بترسيد که خدا توبه پذير مهربان است.
5 ـ مطهري ، مرتضي ، بررسي اجمالي مباني اقتصاد اسلامي ، ص14.
منبع:نشريه فصلنامه اخلاق ،شماره 11
/خ