طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در آيات 65 به بعد نحل، آمده: از خرما و انگور، شراب مي گيريد؛ و در 43 نساء فقط گفته: در حالت مستي نماز نخوانيد؛ اما در 219 بقره، شراب را در کنار قمار از گناهان شمرده و در 90 مائده آن را پليد و عمل شيطاني خوانده است، توجيه اين آيات چگونه است؟

در آيات 65 به بعد نحل، آمده: از خرما و انگور، شراب مي گيريد؛ و در 43 نساء فقط گفته: در حالت مستي نماز نخوانيد؛ اما در 219 بقره، شراب را در کنار قمار از گناهان شمرده و در 90 مائده آن را پليد و عمل شيطاني خوانده است، توجيه اين آيات چگونه است؟

قبل از هر چيز لازم است كلمة شراب توضيح داده شود، اين لفظ و مشتقات آن در لغت عربي به معناي نوشيدن و نوشيدني است؛ اعم از اين كه آن نوشيدني آب باشد، يا شير يا مايعات ديگر، مثلاَ در سورة واقعه مي فرمايد: «أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ[1]؛آيا به آبي كه مي نوشيدانديشيده ايد؟»
در آيات ديگري از قرآن کريم نيز شراب به معني نوشيدني است نه شرابي که در شرع مقدس حرام و مست کننده مي باشد. [2]با توجه به آيات فوق به خوبي معلوم مي شود كه معناي شراب فقط مايع مخصوص مست كننده نيست، بلكه همان طوري كه در ابتدا گفته شد، معناي عام دارد كه همة مايعات از قبيل آب، شير،شربت و چيزهاي ديگر را نيز شامل مي شود، اما شراب در زبان فارسي به معناي آن مايع مخصوص مست كننده است.
در سورة نحل چنين آمده: « خداوند از آسمان‏، آبى فرستاد؛ و زمين را، پس از آنكه مرده بود، حيات بخشيد! در اين‏، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه گوش شنوا دارند! . و در وجود چهارپايان‏، براى شما [درس هاى‏] عبرتى است‏: از درون شكم آنها، از ميان غذاهاى هضم‏شده و خون‏، شير خالص و گوارا به شما مى‏نوشانيم‏! . و از ميوه‏هاى درختان نخل و انگور، مسكرات [ناپاك‏] و روزى خوب و پاكيزه مى‏گيريد؛ در اين‏، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه انديشه مى‏كنند! . و پروردگار تو به زنبور عسل (وحى‏) [و الهام غريزى‏] نمود كه‏: (از كوه‏ ها و درختان و داربست هايى كه مردم مى‏سازند، خانه‏هايى برگزين‏! . سپس از تمام ثمرات [و شيره گل ها] بخور و راه‏ هايى را كه پروردگارت براى تو تعيين كرده است‏، براحتى بپيما! (از درون شكم آنها، نوشيدنى با رنگ هاى مختلف خارج مى‏شود كه در آن‏، شفا براى مردم است‏؛ به يقين در اين امر، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه مى‏انديشند. [3]»

بررسي آيات مربوط به خمر (شراب)
با ملاحظة ترجمة اين آيات به خوبي معلوم شد كه مراد از آية اول آب نوشيدني است، و مقصود از آية دوم شير است، و منظور از آية چهارم عسل است، و اين سه مورد حلال و پاك هستند،‌ و از آية سوم استفاده مي شود كه از ميوه هاي درختان هم مي شود روزي خوب و پاكيزه گرفت از قبيل انواع آب ميوه ها يا خود ميوه جات، و هم مي توان شراب حرام به دست آورد.
بايد دانست كه شراب خواري و مي گساري در زمان جاهليت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت، و به صورت يك بلاي عمومي در آمده بود، تا آن جا كه بعضي از مورخان مي گويند: عشق عرب جاهلي در سه چيز خلاصه مي شد:
شعر ؛
 شراب؛ جنگ.
 و نيز از روايات استفاده مي شود كه حتي بعد از تحريم شراب، مسأله ممنوعيت آن براي بعضي از مسلمانان فوق العاده سنگين و مشكل بود تا آن جا كه مي گفتند: «هيچ حكمي بر ما سنگين تر از تحريم شراب نبود.[4]» روشن است كه اگر اسلام مي خواست بدون رعايت اصول رواني و اجتماعي، با اين بلاي بزرگ عمومي به مبارزه برخيزد، با مشكلات عديده اي روبرو مي شد، و لذا از روش تحريم تدريجي و آماده ساختن افكار و اذهان براي ريشه كن كردن مي گساري كه به صورت يك عادت در رگ و پوست آن ها نفوذ كرده بود، استفاده كرد؛ به اين ترتيب كه نخست در بعضي از سوره هاي مكي اشاراتي به زشتي اين كار نمود، چنانكه درسورة نحل مي خوانيم: « وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[5]؛ از ميوه هاي درخت نخل و انگور، مسكرات و روزي هاي پاكيزه فراهم مي كنيد» ‌در اين جا منظور از سكر مست کننده و شرابي است كه از انگور و خرما مي گرفتند، و آن را يك نوشيدني ناپاك و آلوده شمرده است، درست در مقابلش كه رزق حسن است، قرار داده است».
ولي عادت زشت شراب خواري از آن ريشه دارتر بود، كه با اين اشاره ها ريشه كن شود، به علاوه شراب بخشي از در آمدهاي اقتصادي آنها را نيز تأمين مي كرد، لذا هنگامي كه مسلمانان به مدينه منتقل شدند و نخستين حكومت اسلامي تشكيل شد، دومين دستور در زمينة منع شراب خواري به صورت قاطع تري نازل گشت، تا افكار را براي تحريم نهايي آماده تر سازد: « يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ[6]؛ در باره شراب و قمار از تو سؤال مى‏كنند، بگو: در آنها گناه و زيان بزرگى است‏؛ و منافعى -از نظر مادى‏- براى مردم در بردارد؛ – ولى‏- گناه آنها از نفع شان بيشتر است‏. و از تو مى‏پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از مازاد نيازمندى خود. اينچنين خداوند آيات را براى شما روشن مى‏سازد، شايد انديشه كنيد!» در اين آيه ضمن اشاره به منافع اقتصادي مشروبات الكلي براي بعضي از جوامع همانند جامعه جاهليت، اهميت خطرات و زيان هاي بزرگ آن را كه به درجات از منافع اقتصادي آن بيشتر است، ياد آوري مي شود .
به دنبال آن در سورة نساء به مسلمانان صريحا دستور داده شده كه :« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ …[7]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! » البته مفهوم اين آيه آن نبود كه در غير حال نماز، نوشيدن شراب مجاز بود،‌ بلكه برنامه همان برنامه ي تحريم تدريجي و مرحله به مرحله بود، و به عبارت ديگر اين آيه نسبت به غير حال نماز، ساكت است و صريحا چيزي نگفت.
از طرف ديگر آشنائي مسلمانان به احكام اسلام و آمادگي فكري آن ها براي ريشه كن ساختن اين مفسدة بزرگ اجتماعي كه در اعماق وجود آن ها نفوذ كرده بود، سبب شد كه دستور نهايي، با صراحت كامل و بيان قاطع كه حتي بهانه جويان نيز نتوانند به آن ايراد گيرند،‌نازل گرديد:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأنْصَابُ وَالأزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[8]؛اي كساني كه ايمان آورده ايد! شراب و قمار و بت ها و ازلام (نوعي بخت آزمايي) پليد و از عمل شيطان است، از آن ها دوري كنيد، تا رستگار شويد.»
در اين آيه با تعبيرات گوناگون،‌ ممنوعيت اين كار مورد تاكيد قرار گرفته است:
الف) آيه  با خطاب « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » شروع شده؛ اشاره به اين كه مخالفت با اين حكم، با روح ايمان سازگار نيست؛
 ب) شراب و قمار همرديف انصاب(بتهايي كه شكل مخصوصي نداشتندو تنها قطعه سنگي بودند)‌ذكر شده است؛ و نشان مي دهد، خطر شراب و قمار به حدي زياد است كه در رديف بت پرستي قرار گرفته. ‌به همين دليل در روايتي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي خوانيم كه: ‌«شراب خوار همانند بت پرست است»[9]ج) شراب و قمار و هم چنين بت پرستي وازلام (يك نوع بخت آزمائي) همگي به عنوان رجس و پليدي شمرده شده اند ؛
 د) تمام اين اعمال جزء‌اعمال شيطاني قلمداد شده است؛
هـ) سرانجام فرمان قاطع براي اجتناب از آن ها را صادر كرده و مي فرمايد: « فَاجْتَنِبُوهُ».
ضمناًََ بايد توجه داشت كه اجتناب مفهومي رساتر از نهي دارد،‌زيرا معناي اجتناب فاصله گرفتن و دوري كردن و نزديك نشدن است كه به مراتب از جمله ننوشيد، رساتر مي باشد. در پايان اين آية مي گويد: «اين دستور به خاطر آن است كه شما رستگار شويد.»يعني بدون آن رستگاري ممكن نيست.
مرحوم علامة طبا طبائي در تفسير الميزان ذيل آية 219 سورة بقره مي نويسد: يكي از عادات زشت و شايع در بين مردم مي گساري بود، كه شارع اسلام به تدريج تحريم آن را شروع كرد و اين مطلب با تدبر در آيات مربوط به اين تحريم، كه مي بينيم چهار بار نازل شده، كاملا به چشم مي خورد؛
بار اول فرموده: «بگو: خداوند تنها اعمال زشت را چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است،‌و(هم چنين) گناه و ستم به ناحق را.»[10] اين آيه در مكه نازل شده و به طور كلي هر عملي را مصداق اثم باشد، تحريم كرده؛ و ديگر نفرموده كه شرب خمر هم مصداق اثم است؛ و احتمالا اين همان جهت است كه گفتيم خواسته است، رعايت سهولت و ارفاق را كرده باشد، چون سكوت از اين كه شراب هم اثم است، خود نوعي اغماض است. هم چنان كه آية شريفة « و از ميوه‏هاى درختان نخل و انگور، مسكرات [ناپاك‏] و روزى خوب و پاكيزه مى‏گيريد[11]» نيز اشاره به اين اغماض دارد،چون شراب را در مقابل رزق نيكو قرار داده و گويا مردم با اين كه صراحتا بفرمايد: شراب حرمتي بزرگ دارد،‌دست بردار نبودند، تا آن كه آية شريفة : « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ …[12]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! » در مدينه نازل شد، و تنها از مي گساري در بهترين حالات انسان و در بهترين اماكن يعني نماز در مسجد، نهي كرد.
نتيجه اين كه با مطالعه مطالب فوق مشخص است كه بين آيات مربوط به شراب هيچ گونه تناقضي وجود ندارد. براي آنكه آياتي كه براي مراحل تدريجي تحريم شراب نازل شد. زمان نزول آن‎ها نيز پشت سر هم و تدريجي بوده و پس از اين همه زمينه چيني در آيه 90 مائده فرمود:«از شراب خوردن اجتناب کنيد چرا که پليد و عملي شيطاني است».

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير الميزان ،علامة طباطبائي،ج 2 ص 290 و ج 4 ص 570، مترجم سيد محمد باقر موسوي همداني،دفتر انتشارات اسلامي،‌چاپ پنجم، سال 1374.
2. تفسير نمونه ، ناصر مكارم شيرازي ،ج 5 ص 70 ، دارالكتب الاسلاميه،‌چاپ بيست و دوم.

پي نوشت ها:
[1]  . واقعه / 68 .
[2] .ر،ك: مطففين/ 28، انسان/ 6، قمر/ 28، بقره/ 249، نحل/ 10، مؤمنون/ 33.
[3]  . نحل / 69 – 65 .
[4] . انصاري قرطبي، محمد بن احمد، ‌تفسير قرطبي، بيروت، انتشارات داراحياء تراث عربي، سال 1405 هـ ، ج 6، ص 286.
[5]  . نحل / 69 .
[6] . بقره / 219 .
[7]  . نساء / 43 .
[8]  . مائده / 90 .
[9] . نوري، حسين، مستدرك الوسائل، موسسة آل البيت، چاپ دوم، سال 1408، ج 17، ص 47، ح 20696.
[10] . اعراف/ 33.
[11] . نحل / 67 .
[12]  . نساء / 43 .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد