درست است كه در آية مورد بحث، مخاطب، قوم شعيب هستند و منظور از بقيت الله سود و سرمايه ي حلال و يا پاداشها و ثوابهاي معنوي است كه تا ابد باقي ميماند[1]، ولي هر موجود نافع كه از طرف خداوند براي بشر باقي مانده و ماية خير و سعادت او گردد، بَقِيَّتُ اللَّهِ محسوب ميشود.
تمام پيامبران الهي و پيشوايان بزرگ « بَقِيَّتُ اللَّهِ » اند.
تمام رهبران راستين كه پس از مبارزة با يك دشمن سرسخت براي يك قوم و ملت باقي ميمانند، از اين نظ بَقِيَّتُ اللَّهِ ر اند.[2]سربازان مؤمني كه پيروزمندانه از جبهه جنگ باز ميگردند بقيت اللهاند؛ زيرا به اراده الهي باقي ماندهاند[3].
در روايت ميخوانيم هنگامي كه حضرت مهدي (عج) قيام مينمايد، اولين سخني كه ميگويد اين آيه است: «بقيت الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين» آنگاه ميفرمايد: من بقيت الله و حجت و خليفه خدا در ميان شما هستم، پس كسي بر او سلام نميكند مگر اين كه ميگويد: السلام عليك يا بقيت الله في ارضه.[4]از آنجا كه مهدي موعود (عج) آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابي پس از قيام پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ است، يكي از روشنترين مصاديق «بقية الله» ميباشد و از همه به اين لقب شايستهتر است، به خصوص كه تنها باقيمانده مي باشد از پيامبران و امامان است[5] و به خواست خداوند براي هدايت مردم ذخيره و باقي مانده است.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آيت الله حاج ميرزا محمد ثقفي تهراني، روال جاويد در تفسير قرآن، تهران، برهان، چ اول، 1376، ج 3، ص 141.
2. محمد بن محمدرضا القمي المشهدي، تفسير كنز الدقايق، (تهران، موسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چ اول، 1411 هـ .ق، ج 6، ص 223 ـ 226.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ج 5، ص 286.
[2] . مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهاردهم، 1372، ج 9، ص 359.
[3] . قرائتي، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، چاپ اول، 1377، ج 5، ص 359.
[4] . عبد علي عروسي حويزي، نور الثقلين، بيروت، مؤسسه التاريخ العربي، چاپ اول، ج 3، ص 313.
[5] . تفسير نمونه، ج 9، ص 204.
[6] . تفسير نور، ج 5، ص 359.