1. اهميت احترام به والدين از نظر اسلام:
از نظر قرآن كريم، احترام به پدر و مادر و مهرباني و عطوفت فرزندان با آنان از جايگاه ويژه اي برخوردار است، تا آنجا كه خداوند متعال آن را مهم ترين مسئله پس از توحيد و ايمان به وحدانيت خود دانسته و مي فرمايد:
« وقضي ربّك الّا تعبدوا الّا اياه و بالوالدين احساناً»؛ پروردگارت فرمان داد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد.
مي بينيم كه در اين آية شريفه، پس از فرمان به يكتا پرستي، مسأله احسان به والدين مطرح شده است و بر ديگر فرمان ها و دستورات خداوند مقدم گرديده است كه اين خود بيانگر اهميت ويژه اين موضوع است.
از نظر اسلام نيكي به والدين به اندازه اي اهميت دارد كه در موارد متعدد در قرآن كريم در كنار عبادت خدا و دوري از شرك بيان شده است.
علامه طباطبائي در تفسير الميزان مي فرمايد: «احسان به والدين بعد از توحيد خداوند از واجب ترين واجبات است، همان طور كه عاق والدين از بزرگترين گناهان كبيره بعد از شرك به خداست.»[1]2. فلسفة احترام به والدين:
احسان به والدين در واقع تشكر عملي از همة خوبي ها، نيكي ها و ايثارهاي پدر و مادر است. قرآن كريم علت وجوب نيكي را چنين توضيح مي دهد:
«و وصينا الانسان بوالديه احساناً حَمَلته امّه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهراً … »[2]ما به انسان سفارش كرديم تا به والدينش احسان كند. مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد. و باربرداشتن و شير گرفتن او سي ماه است، تا آن گاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد.
در ادامه آيات قبلي مي خوانيم كه:
«اما يَبلُغَنَّ الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفّ و لا تَنْهرْهما و قل لهما قولاً كريماً» [3]اگر يكي از پدر و مادر يا هر دوي آنها به سنّ پيري رسيدند به آنها اف نگو و آنها را با فرياد و تندي از خود مران و به آنها سخن كريمانه بگو. اُف در لغت به هر سخني گويند كه دلالت بر انزجار و ناراحتي را بكند.
بنابراين خداوند به ما امر مي كند كه در هنگام ناراحتي و خشم، مهار كلام را در دست بگيريم و با آنان به نيكويي سخن بگوئيم و از جادة ادب دور نشويم. البته اگر سخنان آنان بر خلاف رضاي خدا باشد نبايد از آنان پيروي كرد بلكه بايد با مهرباني و صميمانه آنها را با واقعيت آشنا كرد.
در احكام اسلامي و فتاواي مراجع تقليد آمده است اگر عمل مستحبي با خواسته پدر و مادر سازگار نباشد فرزند موظف است خواستة آنان را بر مستحبات مقدم بدارد و چنانچه او را از آن عمل نهي كند، انجام آن بر وي جايز نمي باشد.[4]حال كه با اهميت مقام پدر و مادر و دستورات آنها دردين اسلام آشنا شديم، خواهيم دانست كه اگر ما با ديد شرعي و وظيفة اخلاقي به دستورات و اوامر و نواهي آنها نگاه كنيم نه تنها دستورات و نواهي شان طاقت فرسا و سخت نمي باشد، بلكه مثل ديگر تكاليف و دستورات الهي بسيار راحت و شيرين و روح افزا خواهد شد.
3. تجربة والدين؛ چراغ راه آيندة ما
مطلب ديگر كه در اينجا لازم به ذكر است اين است كه: ما به خاطر كمي سن و تجربه اي كه در اختيار داريم از مصالح و مفاسد خيلي از دستورات پدران و مادرانمان آگاهي نداريم. و معمولاً آنها هم به دلايلي از ذكر علت اوامر و نواهي شان خودداري مي كنند. اما اگر ما به جايگاه آنها برسيم و يا خود را در جايگاه آنها تصور كنيم، خواهيم فهميد كه خيلي از دستوراتشان در جهت صلاح و عاقبت به خيري ما مي باشد.
چه بسيار افرادي كه در دوران كودكي و نوجواني به علت ندانستن وظيفه شرعي خود و يا فريب افراد شياد از دستورات والدين خود تخلف كرده و بعداً در دام ها و مفاسد ويرانگري گرفتار آمده اند.
اگر شما به والدين خود كمال اطمينان را داشته باشيد و اين مطلب را بپذيريد كه والدين خير و صلاح شما را مي خواهند در اين صورت دستورات و نواهي و مخالفت هاي آنها بسيار راحت خواهد بود و نه اينكه راحت بلكه بسيار لذت بخش خواهد شد. دقت كنيد كه والدين ما گاهي پيام هاي محبت آميز خود را در قالب كلمات امر و دستوري بيان مي كنند و چيزي كه مهم است اين است كه زير اين امر و نهي ها، دنيايي از مهر و آينده نگري و نگراني نسبت به آينده شما پنهان است.
راهكارهاي عملي
در جايي كه مي دانيد پيشنهاد و يا خواسته پدر و مادر تان بدون اساس و پايه است، مي توانيد:
1. بسيار مؤدبانه و منطقي دلايل كار و فعاليت خود را براي آنها مطرح كرده و نظر آنها را نسبت به فعاليت خود تغيير دهيد.
2. از واسطه اي امين و راز داري كه مورد تأييد والدين شما است، كمك بگيريد.
3. هنگامي كه آنها در آرامش هستند و رابطه عاطفي شما با آنها خوب است، خواسته منطقي خود را با زيركي و شيرين بياني مطرح كنيد.
به شيرين زباني و لطف و خوشي
تواني كه كوهي به كاهي كشي
4. تحمل و صبر؛ آن چه كه از درد و رنج بعضي مشكلات مي كاهد، تقويت روحيه صبر و تحمل است. بدانيد كه دنيا به گونه اي است كه هيچ گاه خوشي و راحتي در آن هميشگي نيست و هميشه زندگي مقرون با سختي ها، مشكلات و بلاهاي مختلف است.
انسان نمي تواند بر تمام آن چه در دنيا و اطراف اوست، تسلط پيدا كند و به اختيار خود درآورد و به گونه اي كه دلخواه و مطلوب اوست در آن تغيير ايجاد كند بلكه بسياري از عوامل خارج از اراده و اختيار وي است.
ولي انسان مي تواند خود را تغيير دهد و با بالا بردن سطح تحمل و صبر و پايين آوردن انتظارات، خود را با محيط وفق دهد و در سخت ترين شرايط نيز منعطف باشد. اگر نمي توانيم محيط و اطرافيان را تغيير دهيم، مي توانيم خود و افكار و انديشه هاي خود را تغيير دهيم و اين بزرگترين توانايي انسان است.
بايد با بالابردن صبر و ظرفيت تحمل مشكلات، توان و استعداد هاي نهفته خود را شكوفا سازيم و با اعتراض نكردن به تكوين و جهان و عوامل خارج از ارادة خود، خود را دچار مشكلات روحي و رواني نكنيم و با صبر و بردباري به دنبال جلب رضاي خداوند و كسب ثواب حركت كنيم.
در اين صورت هم در دنيا از ضررهاي روحي و رواني و جسماني دور خواهيم بود و هم از ثواب اخروي بهره مند خواهيم شد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1) آنچه يك جوان بايد بداند، ويژه دختران، رضا فرهاديان، بوستان كتاب قم.
2) سيري در مسائل خانواده، حبيب اله طاهري، نشر بين الملل، تهران.
3) جوان و نيروي چهارم زندگي، دكتر محمد رضا شرفي، نشر سروش.
پي نوشت ها:
[1] . نشريه قرآني بشارت، سال هشتم، شماره 43 مهر و آبان، ص 20
[2] . احقاف/15
[3] . اسراء/24
[4] . مجله با معارف اسلامي آشنا شويم، دفتر تبليغات اسلامي، شماره 56، سال 22، زمستان 82