از شبهاتی که به حوادث حمله به خانه حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) وارد شده آن است که چگونه حضرت علی(ع) با آن شجاعت و غیرت بینظیر، از همسرشان دفاع نکردهاند؟! گرچه بیشتر منابع به درگیری فیزیکی امام علی(ع) با حملهکنندگان اشارهای نکرده و برخی تحلیلگران اسلامی و شیعی نیز این عدم مقاومت جدی را برای حفظ مصالح اسلامی عنوان کردهاند که به نظر میرسد، بهترین پاسخ نیز همین باشد، اما گزارشی نیز وجود دارد که حضرت علی(ع) در مقابل آن گستاخیها سکوت مطلق نیز نداشته و در ابتدای یورش، واکنش تندی نشان داده اما تنها به دلیل اینکه پیامبر(ص) او را توصیه به صبر کرده بود، از برخورد تنشافزا با شخص او دست برداشت، اما در ادامه با دیگر یورشآورندگان نیز درگیر شد، ولی به دلیل تعدا بسیار آنان، در نهایت حضرتشان را با استفاده از ریسمانی اسیر کردند:
«عمر آتش طلبید و در خانه را آتش زد. سپس با هُل دادن، در را باز کرد و وارد خانه شد. حضرت زهرا(س) به سمت او آمد و ندای “یا اَبَتاه” سر داد. عمر با شمشیری که در غلاف بود به پهلوی او زد. حضرت زهرا ناله سر داد و “یا اَبَتاه” گفت. عمر با تازیانه به بازوی او زد. حضرت زهرا صدا زد: ای پیامبر خدا! ابوبکر و عمر بعد از تو بدترین رفتار را کردند. در این هنگام، حضرت علی(ع) گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی به یاد سخن پیامبر(ص) و وصیتی که به او کرده بود افتاد، فرمود: قسم به خدایی که محمّد را به پیامبری برگزید، اگر مقدرّات الهی و عهدی که پیامبر با من بسته است، نبود، میدانستی که هرگز نمیتوانستی وارد خانه من شوی …».[1]
آلوسی(م 1270ق)، از مفسران اهل سنت نیز این جریان را به نقل از کتاب فوق در تفسیرش نقل کرده است.[2]
در پایان ذکر این نکته لازم است که حتی اگر حضرتشان به دلایلی، دست به هیچ مقاومتی هم نزده باشند، نعوذ بالله این نشان از بی غیرتی نبوده بلکه نشان از غیرت والای حضرتشان در حفظ اسلام دارد.
«عمر آتش طلبید و در خانه را آتش زد. سپس با هُل دادن، در را باز کرد و وارد خانه شد. حضرت زهرا(س) به سمت او آمد و ندای “یا اَبَتاه” سر داد. عمر با شمشیری که در غلاف بود به پهلوی او زد. حضرت زهرا ناله سر داد و “یا اَبَتاه” گفت. عمر با تازیانه به بازوی او زد. حضرت زهرا صدا زد: ای پیامبر خدا! ابوبکر و عمر بعد از تو بدترین رفتار را کردند. در این هنگام، حضرت علی(ع) گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی به یاد سخن پیامبر(ص) و وصیتی که به او کرده بود افتاد، فرمود: قسم به خدایی که محمّد را به پیامبری برگزید، اگر مقدرّات الهی و عهدی که پیامبر با من بسته است، نبود، میدانستی که هرگز نمیتوانستی وارد خانه من شوی …».[1]
آلوسی(م 1270ق)، از مفسران اهل سنت نیز این جریان را به نقل از کتاب فوق در تفسیرش نقل کرده است.[2]
در پایان ذکر این نکته لازم است که حتی اگر حضرتشان به دلایلی، دست به هیچ مقاومتی هم نزده باشند، نعوذ بالله این نشان از بی غیرتی نبوده بلکه نشان از غیرت والای حضرتشان در حفظ اسلام دارد.