يکي از نقاط منفي عرفانهاي کاذب که در بين مکاتب مختلف آن مشاهده ميشود، ترويج روحيه ظلمپذيري و القاء تفکر سازش با ظالمان و طغيانگران، در بين پيروان خود است. آنها دين را منحصر در عباراتي چون عشق، شادي، مهرورزي و… ميکنند و از پيروان خود ميخواهند که در تعامل با همه مردم، حتي متجاوزان و ستمکاران، از در صلح و دوستي وارد شوند. حال اگر اين آموزهها در قالب اسلامي آن عرضه شود، نتيجه آن اسلامي خواهد بود، که با ظلمستيزي، استکبار ستيزي، حماسه و جهاد و مقاومت بيگانه است.
آنچه که از معارف اسلامي به وسيله وحي به ما رسيده است، با اين تفکر يکجانبه به شدت مخالف است. اسلام، تنها ايمان آوردن به خدا و دوستي با او و اوليائش را کافي نميداند، بلکه کفر به طاغوت و دشمني با دشمنان دين و خدا را همچون دو بال، در کنار هم قرار داده است؛[1] به گونهاي که در صورت عدم وجود يکي از اين دو عنصر، ايمان شخص ناقص بوده و او را به مقصد نخواهد رساند.
در بين انسانها، افرادي هستند که به واسطه اعمال ناشايست، و دشمني با خدا و دين او و پيامبرانش، مورد خشم و غضب و لعن خدا قرار گرفتهاند.[2] خداوند به ما دستور داده که از دوستي با اينگونه افراد خودداري کنيم، بلکه بايد همچون خداوند و اولياي او، نسبت به اين افراد غضب و کينه داشته و آنان را مورد لعن خود قرار دهيم. و اگر کسي با اينگونه افراد مشکلي نداشته و با آنان دوست باشد، جزو همين افراد محسوب ميشود.[3] در واقع اين شخص با اين کار، از تبعيت و پيروي از خدا و پيامبرانش سرباز زده و از مسير حق، خارج شده است.
تبرّي جستن از دشمنان خدا يکي از وظايف و خصوصيتهاي پيامبران خدا بوده است؛ اگر چه آن شخص از نزديکان انسان باشد؛ از اينرو وقتي حضرت ابراهيم × متوجه شد که عمويش آزر، دشمن خدا است، از او تبرّي و بيزاري جست.[4] تبرّي از دشمنان خدا و اولياي او،موجب قرب و نزديکي به خدا و نزديک شدن انسان به کمال خود ميشود.[5]
بايد بدانيم که لعن به معناي بيزاري از اعمال زشت يک فرد و دعا براي دور شدن او از رحمت خدا است. خداوند در قرآن کريم و پيامبر اسلام | در سخنان خود، برخي از گروهها را جهت کارهاي زشت و ناپسند لعن کردهاند. خداوند متعال در قرآن کريم در موارد متعددي عدهاي را لعن و نفرين کرده است؛ افرادي همچون ابليس، کافران، منافقين، ظالمين و آزار دهندگان پيامبر خدا | و… . اين دليلي بر اصل مشروعيت لعن ميباشد.[6] لعن بر ملعونين که به تأسي از فعل الهي، نبوي و ائمه ^ است ناشي از زشتيها و پليديهايي است که از آنها سر زده است. آنان آن قدر در گناه و معصيت فرو رفتهاند که خود را مستحق عذاب هميشگي خداوند کردهاند.[7]
حتي کساني؛ مانند عيسي بن مريم × که معروف به پيامبر صلح و مهرباني است،[8] و نيز فرشتگان و مردم صالح نيز، گنهکاراني را لعن کردهاند.[9]
بنابر اين، اگر در زيارت عاشورا، سخن از لعن قاتلين و دشمنان اهل بيت پيامبر ^ به ميان آمده است، در واقع اين کار پيروي از دستور خدا و پيروي از سيره پيامبران و امامان خواهد بود.
اگر کسي به دين اسلام و کتاب مقدس قرآن، اعتقاد واقعي داشته باشد، بايد از اين نوع تفکري که در عرفانهاي کاذب ترويج ميشود، احتراز کند و اينگونه تفکرات را بر معارف ناب اسلامي ترجيح ندهد.
خانه » همه » مذهبی » در جواب کساني که در کلاسهاي عرفان شرکت کردهاند و مغزشان را شستوشو دادهاند و ميگويند خواندن زيارت عاشورا به دليل لعن و نفرينهايي که دارد باعث به وجود آمدن انرژي منفي ميشود چه بايد گفت؟