در مورد سب و دشنام ندادن شیطان حدیثی با این عنوان: لا تسبّوا الشّیطان و تعوّذوا باللَّه من شرّه؛[1] شیطان را دشنام نگویید و از شر او به خدا پناه برید، وجود دارد.
این حدیث در کتب روایی اهل سنت ذکر شده است،[2] اما در کتب معتبر شیعه، اثری از آن وجود ندارد، بلکه تنها چند کتاب متأخر شیعی همچون کتاب نهج الفصاحه آن را نقل کرده اند. بنابر این، حدیث مذکور از نظر سندی اعتبار چندانی نداشته و مورد قبول شیعه نیست.
در این حدیث، کلمه “لا تسبوا” وجود دارد که دو معنا از آن متصور است. احتمال اول این که این کلمه به معنای لعن باشد. بنابر این، حدیث لعن شیطان را منع کرده است. این معنا از روایت، مخالف صریح آیات قرآن بوده و به هیچ وجه قابل پذیرش نیست؛ زیرا در آیات قران به صراحت شیطان مورد لعن قرار گرفته است:
«تا روز قیامت بر تو (شیطان) لعنت است».[3] «و تا روز قیامت لعنت من بر تو (شیطان) است».[4]
لعن خداوند در قرآن، نشانگر جواز لعن بر شیطان توسط ما است و این لعن «در حقیقت درخواست از خداست تا او شیطان را از رحمت خود دور فرماید».[5] بنابر این لعنت کردن شیطان هیچ اشکالی ندارد.
اما اگر سب را به معنای دشنام بگیریم، باید بگوییم که اگر این دشنام حقیقت خارجی ندارد و دروغ است، جائز نبوده و کلام ما دروغ است.
اما اگر منظور دشنام هایی باشد که واقعیت خارجی دارند همچون صفت هایی که در قرآن، شیطان به آن توصیف شده همچون صفت “رجیم”، اشکالی ندارد و سیره قرآن نیز بر همین منوال است.
[1]. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص 669، دنیاى دانش، تهران، 1382 ش.
[2]. کنز العمال خ 2120، به نقل از: هویدى، بغدادى محمد، التفسیر المعین للواعظین و المتعظین، ذوى القربى، قم، بی تا.
[3]. حجر، 35، إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلىَ یَوْمِ الدِّینِ.
[4]. ص، 78،َ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتىِ إِلىَ یَوْمِ الدِّینِ.
[5]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 12، ص 157، جامعهى مدرسین حوزه علمیه، قم، 1417 ق.