«شیئیت» و «وجود» دو مفهومى هستند که مصداق واحد دارند. همین قدر که پاى وجود به میان آمد، پاى شیئیت هم به میان آمده است. منتها فلاسفه تصریح دارند که منظور از وجود، به معنای مطلق، آن است که هم شامل وجود ذهنی می شود و هم شامل وجود خارجی و اکثر اشکالات را با این روش جواب داده اند؛ اشکال این است که زمانی که ماهیتِ یک موجودی در ذهن تصور شود که هنوز وجود خارجی ندارد، باز هم به آن شیء اطلاق می شود، ولی وجود بر آن اطلاق نمی شود. فلاسفه در پاسخ گفته اند: همان طور که شیئیت بر ماهیت درون ذهن اطلاق می شود، وجود هم بر آن ماهیتِ درون ذهن اطلاق می شود؛ زیرا خود این ماهیت هم وجود ذهنی دارد. بنابر این موردی نیست که شیء باشد و وجود بر آن اطلاق نشود و همچنین موردی نیست که وجود داشته باشد و شیء بر آن اطلاق نشود و این همان معنای مساوقت شیئیت با وجود است.