ابتدا به عنوان مقدّمه لازم است به اين نكته اشاره كنم كه تأثيرات سوء تلويزيون بر روي كودكان به عواملي چند بستگي دارد: 1ـ مدّت زماني كه صرف تماشاي تلويزيون ميشود. 2ـ محتواي برنامههايي كه ديده ميشود. 3ـ شرايط سنّي و تواناييهاي كودك.
تحقيقات انجام شده در دهههاي اخير در كنار پارهاي از تأثيرات مثبت تلويزيون بر رشد كودكان، حكايت از پيآمدهاي منفي قابل توجه اي نيز دارد كه در اين نوشتار مواردي از آن را بر ميشماريم:
1ـ كودكاني كه مدّت زمان زيادي را صرف تماشاي تلويزيون ميكنند. فرصت كمتري براي ديگر فعاليتهاي پرتحرك و تعامل با همسالان دارند. به نظر ميرسد كه تماشاي تلويزيون جايگزين ديگر فعاليتهايي ميشود كه كودكان بايد بهطور مستقيم در آنها درگير شوند، از قبيل بازي كردن، مطالعه، شركت در ورزشهاي سازمان يافته و… (ويليامزو هندفورد1986) در آزمايش طبيعي، فعاليتهاي روزانه بزرگسالان و كودكان را در سه شهر كانادا مورد مقايسه قرار دادند. يك شهر كه تلويزيون نداشت، يك شهر كه يك كانال تلويزيون داشت و يك شهر كه چهار كانال تلويزيون داشت. اطلاعات بدست آمده نشان داد كه كودكان و نوجوانان شهر بدون تلويزيون، در مقايسه با كودكان و نوجوانان دو شهر ديگر، بيشتر به فعاليتهاي ورزشي و اجتماعي ميپرداختند. پس از آنكه در آن شهر نيز گيرندههاي تلويزيون نصب شد، شركت در اين فعاليتها بهطور چشمگيري كاهش يافت.[1]2ـ تماشاي تلويزيون باعث كاهش ارتباط كلامي كودكان ميشود. تحقيقات در مورد رشد شناختي نشان ميدهد كه تعامل و ارتباط كلامي عامل بسيار مهمّي در رشد شناختي كودكان است.
كودكان از طريق ارتباط و تعامل با بزرگسالان و همسالان، عقايد و نظرات خود را ابراز نموده و ميكوشند راهحلهاي جديدي براي مسايل و مشكلاتشان بيابند، و يا باورهاي كودكانهشان را اصلاح نمايند. از آنجا كه تلويزيون، ارتباط كلامي و گفت و شنودهاي با ديگران را كاهش ميدهد، پس ميتواند بر رشد شناختي و فرايند اجتماعي شدن، تأثير منفي داشته باشد. يك مطالعة مشاهدهاي از زمانهاي مشاهدة تلويزيون توسط افراد خانواده نشان داد كه كودكان در مقايسه با زمانهاي عدم تماشاي تلويزيون، تعامل كمتري با پدرانشان دارند.[2]3ـ صحنههاي خشونتآميز تلويزيون بررفتارها و باورهاي كودكان خردسال پيامدهاي منفي قطعي دارد.[3] كودك ممكن است لحظاتي پس از مشاهدة صحنههاي خشونتآميز تلويزيون، شبيه آن رفتار را از خود در برخورد با والدين، همسالان و… نشان دهد و حتّي ممكن است الگويي براي شخصيت آيندة كودك قرار گيرد. در برخي موارد نيز ممكن است كودك همانگونه كه در هنگام مشاهدة تلويزيون نقش انفعالي دارد، در تعاملات و برخوردهاي با ديگران نيز نقش منفعلانهاي به خود گيرد.
4ـ يكي ديگر از پيآمدهاي منفي تماشاي تلويزيون كه مورد توجّه قرار گرفته است، تأثير آگهيهاي تبليغاتي تلويزيون برنگرشها و علايق كودكان است.[4] كودكان چون نميتوانند انگيزة شركتها را از تبليغات به درستي درك كنند، اطمينان دارند كه يك پيام بازرگاني دقيق و درست است. ولذا ممكن است مشكلاتي را بهدنبال داشته باشد:
الف: با والدين شان بر سر خريد محصولاتي كه تبليغات آن را در تلويزيون ديدهاند، دچار تعارض شوند و گاه والدين مجبور ميشوند كه كالاي تبليغ شدهاي را بخرند كه نامرغوب است.
ب: تبليغات تلويزيون كودكان را تشويق به مصرف بيش از اندازة محصولات غذايي قندي، مانند آبنبات و نوشيدنيهاي شيرين ميكند و گاه به افزايش وزن و پوسيدگي دندان منجر ميشود.
5ـ بر بينايي كودكان تأثير منفي برجاي ميگذارد.[5]راهكارهاي عملي به والدين و مربيان براي راهنمايي كودكان در تماشاي برنامههاي تلويزيون:
1ـ تماشاي برنامههاي خشونتآميز توسط كودكان را محدود كنيد. احتمالاً امكان پذير نخواهد بود كه آنها را به كلي از تماشاي چنين برنامههايي محروم كنيد امّا بايد اقدامات هشيارانهاي به عمل آورد و فعاليتهاي ديگري را به جاي ديدن برنامههاي خشونتآميز تلويزيون، جايگزين نمود.
2ـ با كودكان در بارة اهداف آگهيهاي تبليغاتي شركتهاي تجاري و اينكه چگونه ميخواهند كودكان را تحت تأثير قرار دهند، صحبت نمائيد.
3ـ كودكان را به فعاليتهاي ديگر تشويق نمائيد و حتّي اگر لازم بودخود شما نيز آنان را در سرگرميهاي و رفتن به پارك و… همراهي نمائيد. اين كار باعث ميشود كودكان وقت و انگيزة كمتري براي تماشاي تلويزيون داشته باشند.
4ـ در مورد تماشاي برنامههاي تلويزيون از قبل برنامهريزي كنيد و ساعات مخصوص را به آن اختصاص دهيد. هيچگاه به كودك اجازه ندهيد كه تمام وقت و هر نوع برنامهاي را تماشا كند چون علاوه بر پيآمدهاي منفي ناشي از محتواي فيلمها، نفس اين عمل باعث خستگي مفرط، اختلال توجّه و… ميشود.
5ـ برنامههايي را كه مفيد و سودمند تشخيص داده و براي كودكان در نظر گرفتهايد، همراه با آنها تماشا نموده و دربارة داستانها و صحنههاي نمايش داده شدة آن صحبت كنيد.[6] نكتهاي كه بسيار قابل توجّه است و ميتواند از بسياري پيآمدهاي احتمالي جلوگيري نمايد اين است كه شناخت و بينش صحيح براي كودكان ايجاد نمائيد و بگوئيد كه بسياري از صحنههاي تلويزيون واقعي نيستند و با زندگي واقعي همخواني ندارند.
اميد است اين راهكارهاي عملي بتواند شما را در برنامهريزي مربوط به كودكان ياري رساند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تلويزيون در زندگي كودكان ما، ويلبرشرام و همكاران، ترجمة محمود حقيقت كاشاني، مركز تحقيقات صدا و سيما، 1377.
2ـ تلويزيون و كودكان، امه دور، ترجمه علي رستمي، سروش، 1374.
3ـ كودك و تلويزيون، واحد انتشارات و مطبوعات صدا و سيما، 1371.
پي نوشت ها:
[1] ـ پاول هنري ماسن و همكاران، رشد و شخصيت كودك، ترجمة مهشيد ياسايي، نشر مركز، 1368، ص 519 و تربيت، شماره دهم، سال چهاردهم، ص 43.
[2] ـ فليپ نيومن و باربارا نيومن، تربيت، شماره دهم، سال چهاردهم، ص 43.
[3] ـ پاول هنري ماسن، رشد و شخصيت كودك، ص 431.
[4] ـ پاول هنري ماسن و همكاران، رشد و شخصيت كودك، ترجمة مهشيد ياسايي، نشر مركز، 1368، ص 517.
[5] ـ ويلبرشرام و همكاران، تلويزيون در زندگي كودكان ما، ترجمة محمود حقيقت كاشاني، مركز تحقيقات صدا و سيما، ص 229.
[6] ـ پاول هنري ماسن و همكاران، رشد و شخصيت كودك، ترجمة مهشيد ياسايي، نشر مركز، 1368، ص 517و 518.