خانه » همه » مذهبی » در روايتي از امام رضا ـ عليه السلام ـ است ايشان گفته اند «انا من شروطها» اولاً متن عربي آن چيست چرا امام گفت من شرط آنم؟ چرا نگفتند امام علي ـ عليه السلام پاسخ مستدل باشد؟

در روايتي از امام رضا ـ عليه السلام ـ است ايشان گفته اند «انا من شروطها» اولاً متن عربي آن چيست چرا امام گفت من شرط آنم؟ چرا نگفتند امام علي ـ عليه السلام پاسخ مستدل باشد؟

روايتي که در سوال مورد نظر به آن اشاره شده معروف است به «حديث سلسلة الذهب» که از وجود مقدس امام هشتم علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ نقل شده است هنگامي که از نيشابور عبور مي کرد و مردم از آن حضرت درخواست نمودند تا حديثي بفرمايد.
متن عربي حديث با سلسله سند آن که در کتاب شريف (امالي صدوق ـ رحمه الله عليه ـ ) آمده است، البته در کتب روايي ديگر نيز با همين متن وجود دارد:
شيخ صدوق مي گويد: «حدثنا محمد بن موسي بن المتوکّل ـ رحمه الله ـ قال: حدّثنا علي بن ابراهيم عن ابيه، عن يوسف بن عقيل عن اسحاق بن راهويه، قال: لما وافي ابو الحسن الرضا ـ عليه السلام ـ نيسابور و اراد ان يرحل منها الي المأمون، اجتمع اليه اصحاب الحديث، فقالوا له: يابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدّثنا بحديث فنستفيده منک، و قد کان قعد في العمّادية، فاطلع رأسه و قال: سمعت أبي موسي بن جعفر، يقول: سمعت ابي جعفر بن محمد، يقول سمعت ابي محمد بن علي، يقول سمعت ابي علي بن الحسين،يقول سمعت ابي الحسين بن علي، يقول: سمعت ابي امير المؤمنين علي بن ابيطالب، يقول: سمعت رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : يقول سمعت جبرئيل، يقول: سمعت الله عزّوجل يقول: لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني آمن من عذابي، (فلمّا مرّت الراحلة)، نادانا بشروطها و انا من شروطها».[1]در اين حديث شريف امام رضا ـ عليه السلام ـ از پدرانش ـ صلوات الله عليه ـ و از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و از جبرئيل ـ عليه السلام ـ و از خداوند متعال نقل مي کند که خداوند فرمود: «لا اله الا الله» قلعه استوار من است هر که وارد قلعه استوار من بشود از کيفرم در امان است. راوي مي گويد: هنگامي که مرکب سواري حضرت حرکت کرد، (امام ـ عليه السلام ـ ) به ما ندا داد: با شرايط آن، و من از شرايط آن هستم.
آن چه در اين حديث لازم است مورد توجه واقع شود اين است که: گفتن «لا اله الا الله» اقرار به توحيد و يگانگي خداوند عالم است و در واقع شعار مومن مي باشد، و نکته اي را که امام ـ عليه السلام ـ به آن اشاره مي فرمايد اين است که صرف گفتن کلمه توحيد در مومن شدن انسان کافي نيست، يعني مقبول نخواهد بود بلکه اعتراف به ولايت ولي امر و امام مفترض الطاعة زمان شرط آن است چنان چه در حديث مفصلي از امام صادق و امام باقر ـ عليهما السلام ـ آمده است که: لا يقبل الله عمل عبدهٍ و هو يشک فينا.»[2] خداوند عمل بنده را قبول نمي فرمايد که درباره «ولايت» ما شک دارد.
بنابر اين مراد از اين که امام فرمود من از شرايط آن هستم «من» نوعي است يعني ولايت و امامت همه ائمه شرط قبولي ايمان مي باشد، پس اگر کسي فقط به يک امام و يا چند نفر از ائمه معتقد باشد مومن واقعي نخواهد بود. پس مومن واقعي کسي است که در زمان حيات خود ولايت همه امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ را پذيرفته باشد که ولايت امام زمانش و اعتراف و معرفت به او مظهر تام و کامل همه امامان مي باشد و لذا اين که امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود من از شرايط آن هستم چون ولايت آن حضرت در زمانش مظهر تام و تمام ولايت خدا و رسول و همه ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ مي باشد و هر کس ولايت او را پذيرفته باشد ولايت امير المؤمنين را پذيرفته است.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
کيمياي محبت، محمدي ري شهري.

پي نوشت ها:
[1] . امالي صدوق ـ رحمه الله عليه ـ، ص 235 و بحار الانوار، ج27، ص 134 و توحيد صدوق، ص 24 و الحکم الزاهره، ترجمه انصاري، ص179 و عيون اخبار الرضا، ج2، ص 49، شيخ صدوق.
[2] . امالي مفيد ـ رحمه الله عليه ـ، ص 15.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد