اساساً در زمان حضرت امام(ره) جناحهايي تحت عنوان چپ و راست به مفهوم امروزي وجود خارجي نداشتند..[1]و دو جناح معروف به جناح راست و چپ كه در ايران امروز، بر سر زبانها جاري است، هيچ گاه به معناي چپ وراست متداول درعرف سياسي نبوده اند. آن گونه كه مشهور است اصطلاح چپ و راست براي نخستين بار در مجمع ملي فرانسه، كه پس از انقلاب كبير اين كشور، تشكيل شده بود، به كاررفت. در آن مجمع، نمايندگان تندرو و مخالفان حق وتويِ سلطنتي در طرف چپ، و موافقان حق وتوي پادشاه يا به اصطلاح محافظه كاران در طرف راست مجلس مينشستند و به اين ترتيب اين سنت كه در ابتدا فقط نشانگر موقعيت مكاني بود، بعدها در ديگر پارلمانهاي اروپايي نيز باب شد و اين دو واژه وارد اصطلاحات سياسي روز گرديد.[2] واين نحوه جناح بندي با رويه جناح هاي موسوم به چپ و راست در ايران تطبيق ندارد
با اين حال آن چه مهم است ،آن است كه در اين دوران نيز نميتوان ادعا كرد كه پستهاي مختلف حكومت در دست جناح خاصي قرار داشته باشد، زيرا بديهي است كه اكثريت پستهاي كليدي در جمهوري اسلامي به صورت انتخابي و با خواست مردم واگذار ميگردد و مردم نيز در هر دوره به اعضاي مختلف هر دو جناح رأي داده و براي مدت زمان مشخص آنان را انتخاب نمودهاند، به عنوان نمونه مردم در سال 1368 آقاي هاشمي رفسنجاني را كه عضو روحانيت مبارز شمار ميرفت به عنوان رياست جمهوري كشور انتخاب كردند و در همان زمان آقاي مهدي كروبي از جناح موسوم به چپ رياست مجلس را برعهده گرفت هم چنين قبل ازسال84 نيز دو پست مهم و كليدي رياست قواي مجريه و مقننه و نيز اكثريت اعضاي كابينه دولت و نمايندگان مجلس از اعضاي موسوم به جناح چپ انتخاب شدهاند. بنابراين چنين ادعايي كه در دوران مقام معظم رهبري تمام پستها در دست جناح راست قرار داشته باشد قابل اثبات نيست.
بنابراين بايد گفت كه اولاً: حضرت امام(ره) نيز وجود پارهاي اختلافات اشخاص و گروهها را تا زماني كه صرفاً سليقهاي و براي نيل به هدفي واحد اعمال ميشد، تأييد مينمودند. ثانياً: در دوران زعامت مقام معظم رهبري نيز علي رغم شكل گيري دو جناح موسوم به چپ و راست و حتي ظهور اختلاف نظرهاي آشكارتر از سابق، امّا همواره پستهاي حكومت در دست مجموعهاي متشكل از هر دو گروه و با سلايق متفاوت قرار داشته است.
و اين مطلب حاكي از آن است كه اساساً در جمهوري اسلامي ايران برخلاف نظامهاي حزبي و گروهي غرب، ملاك انتخاب افراد در وابستگي به حزب يا جناح خاصي نيست، بلكه آن چه در نظام اسلامي مطرح است؛ داشتن قابليت بيشتر براي تصدي پستهاي مختلف و نيز حفظ و پابندي به ارزش هاي ديني و شعائر مذهبي است كه بنيان نظام اسلامي به آن وابسته است.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1.جريان شناسي سياسي ايران معاصر, دکتر آيت مظفري , پژوهشکده تحقيقات اسلامي ( انتشارات زمزم هدايت )1387
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: شادلو، عباس، اطلاعاتي درباره احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، تهران، نشر گستره، 1379، ص 26 به بعد.
[2] . آلن دو بنوا، چپ، راست، پايان يك نظام، ترجمه شهروز رستگار نامدار، مجله اطلاعات سياسي ـ اقتصادي، سال 12، شماره 125 ـ 126، بهمن و اسفند 1376، ص 95 ـ 96.