خانه » همه » مذهبی » در زمان حضرت علي -عليه السلام- ايشان ياران خود را از ناسزاگويي بر دشمنان نهي مي‌فرمودند پس چرا بعد انقلاب بر دشمنان مرگ مي فرستيم، آيا اين ناسزاگويي نيست؟

در زمان حضرت علي -عليه السلام- ايشان ياران خود را از ناسزاگويي بر دشمنان نهي مي‌فرمودند پس چرا بعد انقلاب بر دشمنان مرگ مي فرستيم، آيا اين ناسزاگويي نيست؟

در پاسخ به اين سوال توجه به دو نكته لازم است. 1ـ بررسي مساله نفرين و ناسزا در اسلام.2ـ بررسي چرايي تعبير«مرگ»بر دشمنان انقلاب.

الف: بررسي مساله نفرين و ناسزا در اسلام:
نفرين در قرآن و روايات مطرح شده است، در برخي موارد تجويز شده است و خداوند افرادي را مورد لعنت قرار داده است: 1. «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ِ…»[1]؛ «كساني كه خدا و پيامبر را آزار مي‌رسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت نموده است….»
2. «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً»[2]«خداوند كافران را لعنت كرده و براي آنها آتش فروزاني آماده كرده است.»
3. «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ»[3] «همانا لعنت خدا بر ستمگران باد.»
همچنين در آيات ديگر قرآن، خداوند كساني را كه تهمت ناروا به زنان پاكدامن مي‌زنند[4]، منافقان[5]، مشركان[6] و پيمان شكنان را مورد لعن قرار داده و آنها را نفرين نموده است، همچنين در روايات نيز افرادي مورد لعن قرار گرفته‌اند از جمله، خورنده ربا، موكل و شاهدين ربا[7]، كسي كه ميان مادر و فرزندش جدايي بيندازد[8]، مردي را كه لباس زن بپوشد.[9] نيز در مقابل روايات زيادي در نهي از نفرين، لعن و دشنام مطرح شده است، از جمله اينكه حضرت امام باقر عليه السلام فرمودند: «سِبابُ المؤمنِ فُسوق»[10] «دشنام دادن به مؤمن فسق است.» با توجه به آيات قرآن و روايات، برخي از افراد كه مرتكب گناه بسيار بزرگ شده، با كردارِ ناپسند خود جامعه و نظام و كيان اسلامي را چه از لحاظ اخلاقي چه از حيث اجتماعي سياسي و اقتصادي به خطر انداخته، نسبت به پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ و رسالت او بي‌ادبي و دشمني مي‌كنند؛ مستحق نفرين مي‌باشند، لذا برخي روايات كه نفرين را امري جايز تلقي كرده است، مقصود نفرين به افراد خاص و مرتكبان خطاهاي بزرگ و اجتماعي مي‌باشد، اما در امور غير مهم و جزئي كه لطمه‌اي به مسائل اخلاقي، اجتماعي و سياسي جامعه اسلامي نمي‌زند و همچنين نسبت به برخي افراد همچون مؤمنان و دوستان، نفرين نهي و منع شده است و نهي از ناسزاگويي بر دشمنان، توسط حضرت علي ـ عليه السلام ـ و ساير ائمه اطهار در اين راستا قابل بررسي است. با توجه به اين نكته نهي از ناسزاگويي و نفرين كردن، مطلق و در همه موارد نيست بلكه محدود به موارد خاصي است، وجود سوره‌اي به نام برائت (توبه) در قرآن و زيارت عاشورا و ادعيه ديگر مؤيد اين معني است كه نفرين و لعن در مواردي كه اساس اسلام به خطر مي‌افتد نه تنها جايز بلكه امري لازم است.

ب) چرا از تعبير «مرگ» براي دشمنان انقلاب استفاده مي شود؟
تولي و تبري دو ركن اساسي فروع دين هستند كه در واقع به عنوان اصول سياست خارجي اسلام را تشكيل مي‌دهند. مسلمانان در روابط خود با ديگران از يك سو با حفظ روابط دوستانه و برادرانه با افراد هم فكر خويش نيروي داخلي را استوار مي‌كنند و از سوي ديگر با طرد بيگانگان حدود استقلال خود را محفوظ مي‌دارند. اين دو اصل به عنوان دو صفت ممتاز و مهم در مورد ياران پيامبرـ صلي الله عليه و آله ـ در قرآن ذكر شده است. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»[11] «محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ رسول خداست و كساني كه با او هستند بر كافران سختگير و با هم مهربانند.»
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز[12] كه برگرفته از مباني متقن اسلامي است سياست خارجي جمهوري اسلامي اين گونه عنوان شده است: «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هر گونه سلطه جويي و سلطه پذيري حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطه‌گر و روابط صلح آميز متقابل با دول غير محارب استوار است»، لذا اطلاق «مرگ» بر دشمنان انقلاب و اسلام در واقع اعلام برائت از سياست استكباري و خوي سلطه جويي آنان است كه طبق اصل تبري التزام به آن لازم است در اين باره مرحوم امام(ره) فرمودند:«نكته مهمي كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است كه دشمنان ما و جهانخواران تا كي و كجا ما را تحمل مي‌كنند و تا چه مرزي استقلال و آزادي ما را قبول دارند، به يقين آنان مرزي جز عدول از همه هدايتها و ارزشهاي معنوي و الهي‌مان نمي‌شناسند، زيرا به گفته قرآن كريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما برنمي‌دارند، مگر اين كه شما را از دين تان برگردانند…»[13] در اين خصوص همچنين مقام معظم رهبري مي فرمايند: «تا وقتي كه آرمان ها و اهداف قرآني و الهي و اسلامي بر ما و بر اين نظام حاكم است اين نفرت و مقابله با سردمداران استكبار جهاني و در رأس همه آمريكا به قوت خود باقي است»[14]در نتيجه در مورد لعن و نفرين نبايد ميان مسلمانان و خودي ها با كفار و بيگانگان كه قصد نابودي ما را دارند خلط مبحث كنيم و ابراز بيزاري و برائت از مشركين، كفار و منافقين يكي از فروع دين ما مي باشد و در حديث آمده است كه ليس الدين الا الحب و البغض يعني دين چيزي جز دوست داشتن (دوستان خدا و رسول) و دشمن داشتن (دشمنان خدا و رسول) نمي باشد و لفظ مرگ يك نوع بيزاري است كه البته با دشمنام دادن و فحاشي كردن هم اين امر متمايز و متفاوت است و نبايد اين دو را با هم اشتباه گرفت ،زيرا حتي دشمنام و فحش دادن در مقام و شأن انسان مؤمن نيست كه بر زبانش جاري شود و حضرت علي – عليه السلام- هم در زمان خود از اين كار ناپسند ياران خود را نهي مي نمودند نه از ابراز برائت و بيزاري كه امري قلبي است و بر زبان انسان جاري مي شود كه نشانه اي از ايمان او محسوب مي شود و الفاظ آن هم معلوم و روشن است و شايد يكي از معادل هاي لعن كه در قرآن و روايات نسبت به دشمنان خدا، رسول و اهل بيت آمده است تعبير مرگ است كه در زبان فارسي براي دشمنان اسلام يعني حكمرانان آمريكا و اسرائيل به كار برده مي شود. پس مساله لعن و نفرين دشمنان از مسأله دشنام و ناسزاگويي مجزا و متمايز مي باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تولي و تبري، مؤسسه در راه حق، 1361، از ص 41 تا 57.
2. مرتضي مطهري (ره) ولاءها و ولايتها، انتشارات صدرا 70 از ص 17 تا 22.

پي نوشت ها:
[1] . احزاب/57.
[2] . احزاب/64.
[3] . هود/18.
[4] . نور/23.
[5] . توبه/68.
[6] . فتح/6.
[7] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، ج 8، ص 508، ح 17962، 17963، 17965.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، انتشارات اسوه، چاپ سوم، 1375، ج 5، ص 338،ح 2.
[11] . فتح/29.
[12] . قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل 152.
[13] . صحيفه نور، ج 20، ص 237 و 238.
[14] . اطلاعات، 12/8/73.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد