مفسرين درباره آيه فوق وجوه مختلفي را ذكر كردهاند:
1. كلمة « قَرِيبٌ » ، با توجه به معني رحمت كه (ترحم) است مذكر آورده شده نه لفظ آن.
2. به عنوان اينكه « قَرِيبٌ » صفت براي موصوف محذوف باشد،مذكر آورده شدهو تقدير جمله چنين است:«شَيءُ قَريبٌ».
3. يا از اين رو كه « رَحْمَةَ » مؤنث مجازي است كلمه « قَرِيبٌ » بدون تاء تأنيث ذكر شده است[2] (يعني در مونث و مذکر مجازي رعايت قاعده لازم نيست).
4. چون رحمت مصدر است و در مصدر، مذكر و مؤنث يكسان است، به همين خاطر « قَرِيبٌ » مذکر آورده شده.
5. در حقيقت منظور از رحمت «احسان» است، و چون احسان مذكر است لفظ « قَرِيبٌ » را نيز مذكّر آورده است.
6. « قَرِيبٌ » بر وزن فعيل و به معناي مفعول است، در فعيل به معناي مفعول، مذكر و مؤنث يكسان است، همچنانكه در سوره شوري نيز فرموده: « … وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ[3] ؛ و تو چه مي داني شايد که قيامت نزديک است».[4]بنابراين از نظر قاعده عربي در اين آيه هيچ اشکال ادبي وجود ندارد .
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير جوامع الجامع، ج1، ص 422.
2. تفسير الميزان، ج8، ص 163.
پي نوشت ها:
[1] . اعراف / 56 .
[2] . طبرسي، امينالدين ابوعلي، تفسير جوامع الجامع، قم، انتشارات حوزه علميه و دانشگاه تهران، خرداد 1371، ج1، ص 422.
[3] . شوري / 17 .
[4] . طباطبائي، سيد محمدحسين، تفسير الميزان، بيروت، چاپ اول، سال 1417 هـ ق، جلد 8، ص 163.