در تفسير مجمع البيان آمده كه اين كلمه را يكي به دوشكل قرائت كردهاند:
1 . «آل يس» : ابن عامر و نافع و رويس از يعقوب از قاريان قرآن «آل يس»خوانده اند.
ابو علي از اديبان عرب ميگويد: دليل كسي كه «آل يس» خوانده اين است كه «آل» در قرآن، جداي از «يس» است و اين جدا بودن،دليل است بر اينكه مصغّر آل، أهيل است.
2 . «الياسين» : بقيه، «إلياسين» خواندهاند.
زجاج كه خود از اديبان است، ميگويد: «إلياسين» جمع «إلياس» است و «إلياسين» شامل خود إلياس و امت مؤمن او ميشود.
بنابراين «الياسين» كسي است كه از شيعيان و اهل آئين اين بزرگوار «الياس » باشد، بنابر اينكه ياء را ياء نسبت بگيريم يعني «الياسيين »، سپس ياء حذف ميشود کما اين كه مثل أعجمين و اشعرين كه در اصل اعجميين و اشعريين بوده است.[2]3. همچنين ميتوان گفت: «الياس و الياسين» دو لغت هستند مثل «ميكال و ميكائيل» چنانكه «إدريس و إدراسين».[3]طبق اين معني اصلا کلمه « الياسين» جمع نيست بلکه يک کلمه جداگانه مي باشد و با اين بيان حضرت الياس عليه السلام دو نام داشتند : الياس و الياسين .
اما إلياسين كيايند؟ مفسران و مورخان در مورد «الياسين» نظرات متفاوتي دارند:
الف) بعضي آن را لغتي در الياس ميدانند، يعني همانگونه كه فيالمثل، «ميكال و ميكائيل» دو تعبير از آن فرشتة مخصوص هستند، و «سينا و سينين» هر دو نام براي سرزمين معروفي هستند. «الياس و الياسين» نيز دو تعبير از اين پيغمبر بزرگ هستند.
ب) بعضي ديگر آنرا جمع ميدانند به اين ترتيب كه «الياس» با ياء نسبت همراه شده و الياسي شده و بعد با ياء و نون جمع بسته شده و «الياسيين»گرديده و پس از تخفيف «الياسين» شده، بنابراين مبناء ، مفهومش كليه كساني را شامل ميشود كه به «الياس» مربوط بودند و پيرو مكتب او شدند.
ج) «آلياسين» با الف ممدوده تركيبي است كه از كلمة «آل و ياسين»، ياسين طبق نقلي نام پدر الياس بود و طبق نقل ديگري از نام هاي پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ است، بنابراين، «آل ياسين» به معناي خاندان پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ يا خاندان آل ياسين پدر الياس ميباشد.
قرائن روشني در خود قرآن است كه همان معناي اول را تأييد ميكند كه منظور از «الياسين» همان الياس است؛ زيرا بعد از آيه «سلام علي إلياسين» به فاصله يك آيه ميگويد: «او از بندگان مؤمن ما بود» بازگشت ضمير مفرد به «إلياسين» دليل بر اين است كه او يك نفر بيشتر نبوده، يعني همان الياس.
دليل ديگر اينكه اين آيات چهارگانهاي كه در پايان ماجراي الياس بودند، عيناً همان آياتي هستند كه در پايان داستان نوح و ابراهيم و موسي و هارون بودند و هنگامي كه اين آيات را در كنار هم قرار ميدهيم، ميبينيم سلامي كه از سوي خدا در اين آيات ذكر شده، به همان پيامبري است كه در صدر سخن آمده است. «سلام علي نوح في العالمين ـ سلام علي ابراهيم ـ سلام علي موسي و هارون»، بنابراين در اينجا هم «سلام علي إلياسين» سلام بر الياس خواهد بود (دقت كنيد). [4]
نتيجه اين شد که با اين بيان « الياسين » جمع نيست ، بلکه خود کلمه اي جداگانه مي باشد که حضرت الياس را با آن نام هم مي خواندند .
نكتهاي كه مهم است اين است كه در بسياري از تفاسير حديثي نقل شده كه سند آن به ابن عباس برميگردد و او ميگويد:
منظور از «آل يس» آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ هستند، چرا كه «ياسين» از اسماء پيامبر اسلام است.[5]ياد آوري اين نکته ضروري است که اين روايت با آيه منافات ندارد ، زيرا منظور خداوند متعال از اين آيه حضرت الياس پيغمبر مي باشد که دو نام داشته « الياس و الياسين» ولي ياسين که برگرفته از اول سوره « يس » مي باشد، يکي از نام ها و يا القاب پيامبر اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و مراد از آلش نيز ائمه هدي عليهم السلام هستند و لذا در روايات آمده است که سلام بر آل ياسين يعني سلام بر امامان شيعه که جانشينان بحق رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي باشند .
پي نوشت ها:
[1] . صافات / 130 .
[2] . طبرسي، تفسير مجمعالبيان، بيروت، چاپ دارالمعرفة، چاپ هشتم، 1408 هـ ، ج 8، ص 712.
[3] . طبرسي، تفسير مجمعالبيان، بيروت، چاپ دارالمعرفة، چاپ هشتم، 1408 هـ ، ج 8، ص 712.
[4] . مكارم شيرازي، ناصر و همراهان، تفسير نمونه، قم، دارالكتب الاسلاميه، چاپ پنجم، زمستان 1376 ش، چاپخانه چاپ مدرسه الامام اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ ، ج 19، ص 6 ـ 145.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر و همراهان، تفسير نمونه، ، ج 19، ص 6 ـ 145.