طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در سوره ي بقره آمده است: « هدي للمتقين» چرا چنين گفته است؟ مگر قرآن فقط براي متّقين است؟

در سوره ي بقره آمده است: « هدي للمتقين» چرا چنين گفته است؟ مگر قرآن فقط براي متّقين است؟

قرآن كريم، كتاب هدايت و گنجينه ي معارف الهي است. علي ـ عليه السّلام ـ در بخشي از خطبه ي نهج البلاغه فرمود: « قرآن، پناهگاهي است كه قله ي آن بلند، و توان و قدرتي است براي آن كه قرآن را برگزيند. محل امني است براي هر كس كه وارد آن شود، راهنمايي است براي كسي كه از آن پيروي كند، وسيله انجام وظيفه است براي آن كه قرآن را راه و رسم خود قرار دهد … .»[1]سرّ اختصاص هدايت به پارسايان:[2]خداي سبحان در آياتي چند، قرآن كريم را كتاب هدايت همه انسان ها معرفي مي كند:
« شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ …) [3]؛ ماه رمضان ماهي است كه قرآن براي راهنمايي مردم و نشانه هاي هدايت در آن نازل شده است.»
« … وَمَا هِيَ إِلا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ  [4]؛ و اين جز هشدار و تذكري براي انسان نيست.»
عموميّت اين گونه آيات، بيانگر همگاني و هميشگي بودن هدايت قرآن كريم است. سيره ي عملي رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ  نيز دعوت همگان به پذيرش اسلام بود.
« وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا …[5]؛ و ما تو را جز براي همه مردم نفرستاديم تا بشارت دهيم و بترسانيم.»
ولي از سوي ديگر، آياتي مانند آيه ي مورد بحث و عباراتي چون « و َهُدًى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ  »[6]؛ « هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ»[7] ؛ هدايت قرآن را ويژه ي پرهيزكاران، مؤمنان و محسنان معرفي مي كند. سرّ اختصاص آن به مؤمنان و محسنان و متّقين چيست؟ در جواب اين سوال بايد گفت: در قرآن كريم چند بيان در اين راستا ارائه شده كه دقيق ترين آن ها اين است:
1.    برخي از مفسّران، مانند امين الاسلام طبرسي مي گويد: « هدايت قرآن كريم همگاني است و آيات اختصاص يافته به متّقين و مؤمنين ناظر به بهره وري عملي از آن است.»؛ قرآن كريم در مقام هدايت تشريعي هيچ گونه اختصاصي به گروه خاص ندارد؛ ولي انسان ها در برابر قرآن دو دسته اند، برخي هدايت و دعوت قرآني را نشنيده مي گيرند.»؛ « وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لا يُبْصِرُونَ)[8]؛ و اگر آن ها را بر هدايت فراخوانيد سخنانتان را نمي شنوند و اگر هم بشنوند ترتيب اثر نمي دهند. و برخي نه تنها اجابت نمي كنند، بلكه وحي و نبوّت را از ريشه انكار مي كنند.»[9]؛ « وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولا[10]؛ تنها چيزي كه بعد از آمدن هدايت مانع شد مردم ايمان بياورند اين بود كه گفتند آيا خداوند بشري را به عنوان رسول فرستاده است.»؛ امّا پرهيزكاران و محسنان از هدايت قرآن در عمل بهره مي گيرندو آيات اختصاص هدايت، ناظر به آنان است. همان گونه كه انذار قرآن كريم و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ  همگاني است. ولي تنها گروه خاصي در عمل از آن بهره مي برند.
« لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا … [11]، تا افرادي را كه زنده اند بيم دهند».
« إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا[12]، كار تو فقط بيم دادن كساني است كه از آن مي ترسند».
بنابر اين، قرآن كريم گرچه دعوت و هدايتش عمومي است، ولي تنها راهنماي كساني است كه آن را بپذيرند و در عمل از آن بهره ببرند.
2. علامّه طباطبايي ـ ره ـ مي فرمايد: مراد از هدايت در آيه ي ياد شده، هدايت تكوينيِ پاداشي است، نه هدايت تشريعي ابتدايي. سرّ اختصاص، آن است كه متّقين سرمايه ي پذيرش هدايت قرآن کريم را كه همان «سلامت فطرت» است، حفظ كرده اند. آنان پيش از عمل به هدايت تشريعي ابتدايي قرآن کريم، از هدايت تكويني ابتدايي فطرت بهره مي گيرند و اين تقواي فطري زمينه ساز پذيرش هدايت تشريعي قرآن کريم است. و بنابر اين هدايت تكويني فطري همگاني است و همه ي انسان ها از آن بهره مند هستند. منتها عدّه اي نور هدايت فطري را در خود خاموش كرده اند. با اين كه مشمول دعوت تشريعي قرآن کريم هستند، ولي چون آن را نمي پذيرند مايه ي هدايت و شفا و رحمت آن ها نيست. [13]« وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلا خَسَارًا [14]، و از قرآن آن چه شفا و رحمت است، براي مؤمنان نازل مي كنيم و ستمگران را جز خسران مي افزايد.»
3. مراد از متّقين كساني هستند كه اوّلا سرمايه ي فطرت را با شنيدن پيام فطرت حفظ كرده باشند و افزون بر تقواي فطري، تقواي عملي نيز داشته باشند؛ يعني افزون بر بهره گيري از هدايت فطري،  از هدايت تشريعي نيز استفاده كرده باشند و به عبارت ديگر هم فطرت خويش را شكوفا ساخته و هم با راهنمايي قرآن کريم، بخشي از راه را پيموده باشند. آن گاه هدايت پاداشي ايصال به مطلوب نصيب آنان خواهد شد. فلسفه ي تأكيد بر زمينه سازي حيات فطري براي پذيرش قرآن كريم اين است كه اگر انسان با سوء اختيار خود، فطرت اصيل خويش را از بين ببرد، ديگر نمي تواند از هدايت قرآن كريم بهره مند گردد.[15]

خلاصه و نتيجه گيري:
از ميان اين چند نظريه، نظريه ي سوّم به حقيقت و واقعيّت نزديكتر است.  هدايت و لطف الهي، شامل همه ي بندگان و جميع خلايق است و همگان از هدايت عام الهي بهره مند هستند. منتهي هدايت دوّم را كه متّقين به آن اختصاص يافته اند، كساني دريافت مي كنند كه با تفكّر و تدبّر در دلايل قرآني، آيات حقّ، تحدّي و  معجزات قرآني دل و جان خويش را جلا داده اند. و اين همان هدايت پاداشي است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آيت الله ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، ج1، تهران: دار الكتب الاسلاميه، بيست و هشتم، 1371،  ص 67 – 68.
2. آيت الله سيّد محمود طالقاني، پرتوي از قرآن، ج1، تهران: شركت سهامي انتشار، دوّم، 1346، ص 53 –55.

پي نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، خطبه ي198.  
[2] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم: انتشارات اسرا، ج2، ص 140-144.
[3] . بقره: 2/ 185.
[4] . مدثر: 74/ 31.
[5] . سباء: 34/ 28.
[6] . يونس: 10/ 57.
[7] . لقمان: 31/ 3.
[8] . اعراف: 7/ 198 .
[9] . ر.ك: جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، ج1، قم: انتشارات اسرا، چاپ اول، 1378، ص 140.
[10] . اسراء: 17/ 94.
[11] . يس: 36/ 70.
[12] . نازعات: 79/ 45.
[13] . تسنيم، همان، ص 142، به نقل از الميزان، ج1، ص 45.
[14]. اسراء: 17/ 82 .
[15] . ر. ك: جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، ص 144. الميزان، ترجمه سيد محمود باقر موسوي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1363، ج1، ص 69.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد