«أَ وَ لَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها …»؛[1] آیا در زمین نمیگردند، تا به سرانجام کسانى بنگرند که پیش از آنان میزیستند؟! کسانى که توانشان بیشتر بود و زمین را به شخم زدن زیر و رو کرده و نقش بیشتری در آبادسازی آن داشتند؟!
آنچه در مورد این آیه و آیات مشابه که به برخی از آثار و تمدنهای اقوام پیشین اشاره میکند، میتوان گفت، آن است که مفهوم این آیات هرگز آن نیست که هرچه بود در زمان گذشته بود و در آینده، تمدن و پیشرفتهای چشمگیرتری رخ نمیدهد، بلکه مخاطب مستقیم و اوّلیهی این سورهها و آیات، مردم جاهل و متعصب معاصر با پیامبر اسلام(ص) بودند که به دین و آیین و داشتههای خود و پدرانشان افتخار میکردند که در برابر تمدن و آثار به جای مانده از امتهای گذشته بسیار ناچیز به حساب میآمد. در حقیقت قرآن کریم در این نوع آیات، اشاره به اقوامى میکند که نسبت به مشرکان معاصر پیامبر(ص) قدرت، نیروى جسمى و مالى برترى چشمگیرى داشتند، و سرنوشت دردناک آنها را درس عبرتى براى اینها اعلام میکند. امروز از نظر تاریخی و باستانشناسی مسلم است که برخی از ملتها در هزارههای پیشین و قبل از ظهور اسلام، دارای تمدن و معماری شگفتانگیزی بودند؛ و آثاری مانند پرسپولیس ایران، اهرام مصر، عمارات روم و یونان، بناهای قوم عاد و ثمود، دیوار چین و … برجا گذاشتند. آنان از نظر قدرت جسمانی آنچنان قوی بودند که در دل کوههای سنگی برای خود خانه و پناهگاه میساختند. واضح است که آنان در این زمینهها از مشرکان مکه برتر بودند.
از همینرو قرآن به کافران عرب که مخاطب مستقیم آیات بودند، هشدار میدهد که به داشتههای اندک خود مغرور نشوند؛ زیرا گذشتگان با این همه توانایى، هنگامى که آیات الهى را انکار، و پیامبران(ص) را تکذیب کردند، قدرت فرار از چنگال مرگ و یا مجازات نداشتند، حال شما چگونه میتوانید از قهر و غضب الهی بگریزید؟!
گفتنی است که این آیهی شریفه به سه نکته که معمولاً اعتماد انسان در دنیا به آنها است، اشاره میکند.
- قدرت و قوت جسمی، یا فامیل و طایفه که پشتوانه انسان به حساب میآیند.
- قدرت مالی و اقتصادی که سبب برتری انسان میشود.
- املاک، بناها، و ساختمانها.
خداوند متعال در آیهی فوق، با بیان این سه مورد، مخالفان و مشرکان را به عبرت و درسآموزی فرا میخواند، و تأکید میکند که گذشتگان، در هر سه مورد از شما سرآمد بودند، اما در عین حال هنگام قهر الهى هیچ براى آنها فایدهای نداشت.[2]
اما در مورد این پرسش که این آیات برای نسل امروز که آنان نیز مخاطب قرآناند، اما از لحاظ دانشها مختلف، سرآمد نسلهای گذشته هستند، چه پیامی میتواند داشته باشد، باید گفت:
امروزه بشر به موازات پیشرفت در توانایی و دانش، به کشفیات جدیدی نیز دست یافته است:
- موجوداتی، مانند دایناسورها که حجم و قدرتی دهها برابر انسان داشتند، در زمین میزیستند و به دلایل نامشخصی ناگهان نسلشان به طور کلی از زمین برداشته شد!
- ستارگانی وجود داشتند که میلیونها برابر بزرگتر از زمین بوده، اما به دنبال انفجار و یا برخوردی کاملا متلاشی شدهاند!
و …
این واقعیات برای نسل امروز ما آشکار است و کافی است که همین مصادیق جدید را بر هدف موجود در آیات یاد شده منطبق کرده و پیام قرآن را دریافت کنیم و به دانش و تواناییهای خود مغرور نشده و همه را در معرض نابودی و زوال ببینیم.
به عبارت دیگر، مثالهای موجود در آیه تنها ارائهی مصادیقی قابل درک از یک واقعیت بود تا پیامی را به بشر برساند و ما امروزه با مصادیق شفافتری میتوانیم به همان پیام دست یابیم.
[2]. ر. ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 25، ص 83، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج10، ص 274، تهران، میقات، چاپ اول، 1363ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، ص 374، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.