آیات زیادی از قرآن، به مسئله پاداش و جزاء در آخرت پرداخته و آنرا حاصل اعمال و اقدامات هر فرد در دنیا معرفی کرده است. زبان اکثر این آیات بهگونهای است که اشاره به وجود یک رابطه حقیقی بین عمل شخص در دنیا و نتیجه آن در آخرت دارد؛ مانند «جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»،[1] «أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»،[2] «بِما قَدَّمَت اَیدیکُم»[3] و «بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».[4]
در این نوشتار به توضیح دو عبارت پرداخته میشود.
1. «بِما قَدَّمَت اَیدیکُم»؛ یعنى عذاب به خاطر اعمالى است که از پیش براى خود فرستادید، و اگر اعمال را به «أیدى؛ دستها» نسبت داده، براى این است که بیشتر اعمال بهوسیله دست انجام میگیرد و از باب تغلیب، انجام هر کارى به دست نسبت داده شده است.[5]
2. «بما کُنتُم تَعمَلون»؛ یعنى یگانه سبب سکونت در بهشت و جوار قرب رحمت الهی، همانا ایمان و التزام به اعمال صالح است که از این طریق انسانها کمالات و فضایل بهدست آورده و به مقامى از انسانیت نائل میشوند.[6]
در اینگونه از آیات قرآن رابطه بین عمل و جزای آن، یک رابطه حقیقی میباشد؛ یعنی حقیقت پاداش و عقاب در آخرت، همان عملی است که انسان در دنیا انجام داده است، و نشان میدهد جزاء در مقابل عمل نیست بلکه خود عمل و حقیقت وجودی آن است. البته عقل بشری از درک چگونگی این رابطه عاجز است؛ همانگونه که از درک حقیقت آخرت ناتوان است.[7]
در این نوشتار به توضیح دو عبارت پرداخته میشود.
1. «بِما قَدَّمَت اَیدیکُم»؛ یعنى عذاب به خاطر اعمالى است که از پیش براى خود فرستادید، و اگر اعمال را به «أیدى؛ دستها» نسبت داده، براى این است که بیشتر اعمال بهوسیله دست انجام میگیرد و از باب تغلیب، انجام هر کارى به دست نسبت داده شده است.[5]
2. «بما کُنتُم تَعمَلون»؛ یعنى یگانه سبب سکونت در بهشت و جوار قرب رحمت الهی، همانا ایمان و التزام به اعمال صالح است که از این طریق انسانها کمالات و فضایل بهدست آورده و به مقامى از انسانیت نائل میشوند.[6]
در اینگونه از آیات قرآن رابطه بین عمل و جزای آن، یک رابطه حقیقی میباشد؛ یعنی حقیقت پاداش و عقاب در آخرت، همان عملی است که انسان در دنیا انجام داده است، و نشان میدهد جزاء در مقابل عمل نیست بلکه خود عمل و حقیقت وجودی آن است. البته عقل بشری از درک چگونگی این رابطه عاجز است؛ همانگونه که از درک حقیقت آخرت ناتوان است.[7]