در پاسخ به اين سؤال، توجه به چند نكته ضروري باشد:
1 . تبيين حروف مقطعه از آغاز تاريخ تفسير تاكنون، همواره توجه مفسران و پژوهش گران قرآن كريم را به خود معطوف داشته و دارد، برخي آن را راز و رمزي ميان خداي سبحان و رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ دانسته و از اين رو آن را غيرقابل تفسير ميدانند، و گروه ديگري (كه بيشتر مفسران و قرآن شناسان را در برميگيرند) برآنند كه اين حروف نيز مانند سايرآيات قرآن كريم تفسيرپذير است.
اين دسته، در تفسير حروف مقطعه قرآن كريم داراي آراي گوناگوني شدهاند، هر كدام با دليل و سند معتبر و محكم نظر خود را قابل پذيرش کردند و زمينة بررسي و ارزيابي نهايي درباره حروف مذكور همچنان وجود دارد.[1]2 . گرچه مستشرقين و ديگران دربارة حروف مقطعه نظرهاي فراوان و متناقضي را اظهار كردهاند، ولي آن چه روشن و بديهي مي باشد اين است كه اگر معناي حروف مذكور به طور روشن و واضح در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ معلوم بود، به طور قطع از راه روايات اسلامي و پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ به ما ميرسيد.
برخي از حافظان قرآن در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بودند و در جنگ نيز كشته نشدند،مانند حضرت علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ و… كه در صورت تفسير و معنا داشتن حروف مقطعه آن را براي نسلهاي بعدي نقل ميكردند،[2] و به همين دليل برخي روايات نقل شده حكايت از آن دارد كه حروف مقطعه رموز و اشارههايي ميان خدا و رسول او ـ صلي الله عليه و آله ـ هستند كه از ديد ما پنهان است و تنها امناي وحي( ائمه هدي عليهم السلام) بر آن آگاهند و ممكن است فوايد ديگري بر اين حروف مترتب باشد، چنانكه برخي از مفسران گفتهاند: ممكن است حروف مذكور اشاره به اين امر باشدكه ميان اين حروف و محتواي سورههاي مربوط، رابطهاي وجود دارد؛ مثلاً سوره اعراف به «المص» آغاز گشته شايد جامع بين محتواي سورههاي «الم» و سورة «ص» باشد.[3] و…
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «هر كتاب گزيدهاي دارد و گزيدة اين كتاب (قرآن) حروف الفبايي است كه در آغاز سورهها واقع گرديده است».[4]امام صادق ـ عليه السّلام ـ دربارة حروف مقطعه ميفرمايد: «الم» رمز و اشارهاي ميان خدا و حبيب او محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ است، خواسته كه كسي جز او بر آن آگاه نگردد، آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغيار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد».[5]البته دربارة حروف مقطعه، مفسران و قرآنشناسان نظرهاي ديگر كه برخي از آن به روايات اسلامي متكي است،نيز آوردهاند.[6]جمع آوري قرآن کريم در زمان عثمان نيز هيچ ارتباطي با حروف مقطعه نداشته وسخن مستشرقين در اين باره هيچ مستندي ندارد ومعارف اعجازي قرآن وقتي بر عده اي روشن مي شود بجاي ايمان به آن ، از روي عنادورزي به پندار باطل خويش براي قرآن اشکال تراشي مي کنند ؛غافل از اينکه خداوند متعال قرآن را از هر گونه اشکال و باطلي مبرا دانسته اند و عنادورزي ديگران نمي تواند قدرت اعجازي معارف والاي قرآني را خدشه دار سازد .
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . مكارم شيرازي، ناصر ، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 20.
2 . محمدحسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ پنجم، 1417، ج 18.
3 . محمدهادي معرفت، التمهيد في علوم القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ دوم، 1415 ق، ج 2.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: جواديآملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1378، ج 2، ص 63-64.
[2] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: راماير، محمود، تاريخ قرآن، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1362، ص 299-302.
[3] . ر.ك: طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر السلامي، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 18، ص 8-9.
[4] . ر.ك: معرفت، محمدهادي، علوم قرآني، قم، مؤسسه انتشاراتي التمهيد، چاپ اول، 1378، ص 335-340.
[5] . ر.ك: فيض كاشاني، ملامحسن، الصافي في تفسير كلام الله، مشهد، دار المرتضي للنشر، چاپ اول، بيتا، ج 1، ص 77.
[6] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسيرتسنيم، همان.