قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ انگيزه هاي مختلفي داشته كه اگر بتوان آن ها را در جامعه رواج داد تمام مشكلات جامعه اسلامي از بين مي رود و اسلام زنده مي ماند چنان كه به فرموده امام خميني «ره» «اين محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است».
اما اهداف اين قيام مهم دچار تحريفاتي شده است كه وظيفه مهم علماء دين و دانشمندان، تبيين درست انگيزه قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ است.
دوعالم جليل القدر شيعه شهيد مرتضي مطهري و مرحوم آقا ميرزا جواد ملكي تبريزي هر كدام با نگاه متفاوتي در صدد بيان اين انگيزه ها برآمده اند، شهيد مطهري تلاش دارد كه ريشه انحرافات را بخشكاند و آقا ميرزا جواد قصد دارد راه صحيح براي دست يابي به اهداف امام حسين ـ عليه السلام ـ را بيان كند.
كلام شهيد مطهري ناظر به عقيده مسيحان است كه عقيده دارند: انسان وقتي به دنيا مي آيد نمي تواند از آلودگي ها پاك باشد چون طبيعت انسان، گنه كار است به همين خاطر لازم است دو عمل انجام شود: الف) وقتي طفلي به دنيا آمد او را غسل تعميد بدهند.
ب) وقتي طفل، بزرگ شد اگر به دين مسيحيت درآمد آن شخص به خاطر اين كه حضرت عيسي قرباني امت گناه كار شده است، هر گناهي بكند آمرزيده مي شود.
در انجيل موجود، آمده است كه عيسي هنگام شام آخر نان و شراب بين شاگردان خود تقسيم كرد و گفت پياله را بگيريد و بنوشيد اين است خون من در عهد جديد كه در راه شما و به جهت آمرزش گناهان ريخته مي شود.
به عقيده مسيحيان زندگي تازه اي كه از فدا شدن حضرت عيسي پديد آمد به گونه اي است كه اثر عيني و اجتماعي گناه نمي تواند در آن مانعي ايجاد كند. و نوع بشر از طريق نماينده خويش (يعني عيساي مصلوب) با خداي عز و جل از در مصالحه در آمده است. و اسم اين قانون را قانون «خدا» ناميده اند[1]و اگر ما چنين عقيده اي نسبت به امام حسين ـ عليه السلام ـ داشته باشيم كاملا خطا كرده ايم و مراد شهيد مطهري، رفع اين شبهه است به اين بيان که فلسفه شهادت امام حسين(ع)اين نيست که مردم گناه کنندوبگويند آلودگي مابه گناه،به سبب شهادت امام حسين (ع)تطهير مي شود.
ولي مرحوم آية الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در صدد بيان ايثار امام حسين ـ عليه السلام ـ بوده است، يعني امام حسين ـ عليه السلام ـ مي دانست كه اگر مي خواهد دين جدش (كه زحمت بسيار براي اين دين كشيده شده است) حفظ و احياء شود چاره اي جز فدا كردن جانش و به اسارت رفتن خانواده او نيست، ايشان مي فرمايند: امام حسين ـ عليه السلام ـ خويش را فداي امت ساخت و به يتيم شدن دلبندان و عزيزان خود و اسارت دختران و زنان خود و شهادت خويشان و ياران خود رضا داد تا ما را در دنيا از ضلالت و گمراهي و در آخرت از عذاب الهي برهاند و… اين همه مصيبت و بلا را پذيرفت تا شريعت زنده بماند و امت به ضلالت نيفتند.[2]همه اين مصيبت ها به خاطر اين بود كه بني اميه، دين اسلام را تحريف كردند و مردم را در گمراهي فرو بردند وامام(ع)براي نجات وهدايت امت جدش قيام کردومعلوم است که نجات امت ازعذاب درآخرت نتيجه ي مستقيم اعمال آنان ونتيجه ي باواسطه ي قيام وهدايت امام حسين(ع)است .
در نتيجه با توجه و دقت در كلمات اين دو بزرگوار و مقاماتي كه اين دو بزرگوار در صدد بيان آن هستند ديگر جائي براي تنافي باقي نمي ماندزيرا:وقتي مرحوم آقاجوادملکي مي گويدامام حسين(ع)شهيدشد تاپيروان اوازآتش نجات يابد.معنايش آن است که قيام حضرت براي هدايت ونجات امت بود تا مردم گمراه نشوند وهدايت يابند نه اين که هدايت نشده نجات يابند.
واين که شهيد مطهري مي گويد امام(ع)براي آمرزش امت ،شهيدنشدبلکه
براساس کلام خود حضرت براي اصلاح امت جدش شهيدشد؛نيزمعنايش اين است که براي هدايت امت شهيدشد وهمين هدايت آنان موجب نجات ازعذاب الهي است.
به بيان ديگرن کلام مرحوم آقاملکي تبريزي ناظربه اين است که قيام امام(ع)براي هدايت ودرنتيجه نجات امت ازعذاب الهي بوده است.وکلام شهيد ناظربه اين جهت است که قيام امام(ع)براي نجات (بدون هدايت واصلاح)نبوده است.بااندک تأمل مي توان دريا فت که بين اين دو کلام منافاتي وجودندارد.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
شهيدمرتضي مطهري،مجموعه آثارج17(فلسفه قيام امام حسين-عليه السلام-
پي نوشت ها:
[1] . توفيقي، حسين، آشنائي با اديان بزرگ، نشر سمت، چاپ اول، ص 151 و150.
[2] . ملكي تبريزي، جواد، ترجمه سيد محمد راستگو، سلوك عارفان، نشر الهادي، چاپ دوم، ص 34.