خانه » همه » مذهبی » در محل تحصيلم با خانمي آشنا شدم بعد از مدتي ايشان به من پيشنهاد رفاقت داد من هم مانعي نديدم و پذيرفتم، مدتي بعد از اين قضيه مشكلات ما شروع شد مبني بر اين‌كه من چرا به ايشان كم محلي مي كنم و تحويل شان نمي‌گيرم، پاسخ دادم اخلاق من همين است.

در محل تحصيلم با خانمي آشنا شدم بعد از مدتي ايشان به من پيشنهاد رفاقت داد من هم مانعي نديدم و پذيرفتم، مدتي بعد از اين قضيه مشكلات ما شروع شد مبني بر اين‌كه من چرا به ايشان كم محلي مي كنم و تحويل شان نمي‌گيرم، پاسخ دادم اخلاق من همين است.

گرچه رفاقت و دوستي از مهمترين نيازهاي بشر در طول زندگي به خصوص دوران جواني است و اساساً زيستن در اجتماع و پيمودن راه تكامل بدون آن ميسر نيست، چون انسان مدني بالطبع است و در رواياتي كه از ناحية ائمة معصمومين -عليه السلام- به ما رسيده نيز ما را تشويق به داشتن «دوست» نموده است[1] امّا آنچه در اين ميان حايز اهميت است، تشخيص دادن دوستان واقعي است. دوستان را نبايد به طور تصادفي برگزيد گرچه بسياري از مردم چنين رفتار مي‌كنند، يعني به دليل آن‌كه در جايي معين متولد شده‌اند يا چند سالي در يك مدرسه با هم بوده‌اند، با عدّه‌اي از مردم دوست مي‌شوند بدون آن‌كه طرف را از نظر اخلاق و سلايق و تيپ شخصيتي مورد آزمون قرار دهند كه آيا همخواني و سازگاري با وي دارد يا خير. علّت اين كه عمر غالب دوستي‌ها در دوران نوجواني كم و كوتاه مي باشد، همين نكته است. چنانچه از نامة شما نيز بر مي‌آيد علّت اصلي بهم خوردن رفاقت شما در اين بوده است كه در انتخاب دوست دقت نكرده‌ايد. اساساً از طرف شما انتخاب صورت نگرفته است. به مجرّد اين‌كه دوست شما پيشنهاد رفاقت نموده است و شما را از ميان هم كلاسي‌ها شايستة دوست شدن، تشخيص داده است، بي‌درنگ پيشنهاد وي را پذيرفته‌ايد. و دوست‌تان گرچه به نظر خودش شما را بهترين دوست تشخيص داده است، امّا معلوم است كه در اين انتخاب موفق نبوده است. شايد به اين نكته توجّه نداشته است كه در انتخاب دوست علاوه بر ملاك‌هاي ايمان، تدين، صداقت، امانتداري و… سازگاري از نظر سلايق وتيپ شخصيتي نيز ضرورت دارد. براي اين‌كه بيشتر به اين نكته توجّه كنيد، توضيح مختصري را در اين خصوص يادآور مي‌شوم.
 الف: شرايط لازم و ملاك‌هايي كه در آيات قرآن و روايات بدان اشاره شده است. تقوا و دين مداري اصلي‌ترين ملاك انتخاب دوست مي‌باشد چون دو فرهنگ ديني ارزش انسان با معيار تقوا سنجيده مي‌شود.[2] چون دوستان با تقوا و پاك‌دامن مانند چتر نجات در هنگام ظهور حوادث انسان را نجات داده از طوفان‌هاي خطرناك گناه و معصيت مصون مي‌دارد.[3]در روايات نيز در خصوص اين‌كه با چه كساني دوست شويم، شرايط و اوصاف دوستان شايسته ذكر شده است [4]در پاره‌اي از روايات نيز به اوصاف دوستان ناباب اشاره شده و از دوستي با آنان نهي شده است.[5] اين دسته از شرايط در اصل انتخاب دوست، ضرورت دارد و اگر پاره‌اي از آن‌ها وجود نداشته باشد، انتخاب دوست با ملاكهاي شرعي صورت نگرفته است، آنچه از نامة شما بر مي‌آيد،‌ مشكل شما برخواسته از رعايت نكردن اين دسته از شرايط نيست چون هيچ تذكري نداده‌ايد كه وي از نظر مسايل اعتقادي مشكل دارد و يا فاسد و بي بند و بار است و با افراد ناباب رفت و آمد دارد و… اگر ناسازگاري‌تان ناشي از يكي اينها مي‌بود قطعاً به شما توصيه مي‌نموديم كه رابطة خويش را با وي قطع كن و بعد از اين هيچ توجّهي به او نداشته باش چون احتمال دارد در مرور زمان روي شما نيز اثر گذاشته و منحرف سازد. بلكه مشكل شما مربوط به دستة ديگري از شرايط دوستي است كه اينك بدان اشاره نموده راه اصلاح آن را نيز يادآور مي‌شوم.
ب: شرايطي كه در استمرار دوستي و رفاقت ضرورت دارد. بسياري از اين شرايط با استفاده از دانش روان‌شناسي بدست مي‌آيد و حكايت از ميزان موفقيت فرد در روابط بين فردي دارد. برخي افراد درون‌گرا و عدّه‌اي برون‌گرا، برخي كنجكاو و پرجنب وجوش و عدّه‌اي كم حرف، ساكت و آرام و… اين ويژگي‌ها و خصوصيات گرچه ممكن است در زندگي فردي، مشكلي ايجاد نكند و انسان تا وقتي كه در تعامل با ديگران نيست اصلاً توجّهي به اين تفاوتها نداشته باشد امّا آنگاه كه در محيط خانواده،‌ مدسه و يا اجتماع با ديگر افراد در تعامل مي‌شود، ممكن است به مشكلاتي برخورد نمايد. فردي كه شخصيت درونگرا دارد و هميشه ساكت است اگر با فردي كه تيپ شخصيتي‌اش برون‌گرا است و كنجكاوانه به دنبال جمع‌آوري اطلاعات مي‌باشد و دائم دوست دارد بگويد و بشنود، اگر با هم طرح دوست بريزند، قطعاً موفق نخواهند بود، دير يا زود رشته‌هاي دوستي آنان سست خواهد شد به خصوص اگر به تفاوت‌هاي فردي از نقطه نظر روان شناختي، آگاهي نداشته و كارهاي طرف مقابل را به حساب بي‌تفاوتي وي بگذارد و او را متهم سازد كه رسم دوستي را رعايت نمي‌كند. به نظر مي‌رسد كه ناسازگاري شما با دوست‌تان ناشي از تفاوتهاي فردي باشد، اگر واقعاً اينگونه است و مشكل اساسي با هم نداريد، با رعايت اين نكات مي‌توانيد روابط خويش را بهبود بخشيد. 1- با هم توافق نماييد كه احترام متقابل را حفظ نموده و با گذشت و ايثار نسبت به هم رفتار كنيد. شما اگر واقعاً براي دوست‌تان محل نمي‌گذاريد و تحويل‌اشان نمي‌‌گيريد كار درستي نيست.
2- براي دوست‌تان اين نكته را تذكر دهيد كه دوستي چهارچوب و حدود خاصي دارد و اگر واقعاً مي‌خواهد با شما رابطة دوستي داشته باشد، به اسرار خانوادگي و مسايل شخصي شما دخالت نكرده و سعي نكند از هر چيزي سر در بياورد. شما نيز سعي كنيد نگرش مثبت نسبت به وي داشته، سؤالات وي را در حدّ كلّي پاسخ دهيد. 3- با رفتار و گفتار خود به وي نشان دهيد كه او را دوست داريد و شخصيت‌ او نزد شما داراي احترام است، وقتي اين بزرگواري را از شما ديد، رفتار و عادات نامطلوب‌اش را اصلاح خواهد نمود. 4- علّت اين‌كه در تعطيلي‌ها به ديدار خانواده‌اش نمي‌رود را از وي جويا شويد ممكن است مشكلي پيش آمده و همين مسُله باعث شده كه بيش از حدّ به شما وابسته شود و نيازهاي عاطفي ارضا نشده‌اش را در شما جستجو كند. شايد يكي از دلايل اين‌كه در مورد خانوادة شما كنجكاوي مي‌كند نيز اين باشد كه وي به دنبال گمشدة خويش است و انرژي رواني‌اش روي موضع خانواده تثبيت شده است. يك بار برايش پيشنهاد كن كه با هم به ديدار خانواده‌اش برويد. چه بسا ممكن است مشكلات وي را بتوانيد حل نماييد.
5ـ يادآور شده‌ايد كه دوست شما قصد ازدواج دارد، وي را در انتخاب همسر شايسته ياري نماييد، ممكن است با ازدواج، ميزان وابستگي وي به شما كاهش يافته و نيازهاي عاطفي و رواني‌اش در كانون گرم خانوادة ارضا شود.
6ـ سعي نماييد كه فاصلة ملاقات‌هاي شما بيشتر شده مثلاً قرار بگذاريد كه در هفته يك بار همديگر را ببينيد تا از شدت وابستگي شما به هم كاسته شود.

پي نوشت ها:
[1] – نهج‌البلاغه ، ق12.
[2] – حجرات/13.
[3] – همان. زخرف/2 به اهميت تقوا در انتخاب دوست، اشاره نموده است.
[4] – محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحمكه، ج 2، ص 61؛ سفينه البحار، ج2، ص 27؛ صدوق، امالي، مجلس 59، حديث 1.
[5] – ابن ابي الحديد، شرح نهج‌البلاغه ، ج2، ص 272؛ آمري، غرر الحكم، ج2، ص 811؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج17، ص214.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد