بسیاری از مفسرین شأن نزول آیه : {و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد}برخی از مردم کسانی هستند که جان خود را برای تحصیل رضای خدا از دست میدهند و خداوند به بندگان خود رئوف و مهربان است. »
1ـ حادثه لیله المبیت می دانند و برآنند که آیه به همین مناسبت درباره علی (ع) نازل شده است .
صاحب کتاب فروغ ولایت مینویسد :
« ولی افرادی که بر دیده پرده و در دل ، تعصب و بغض به علی (ع) دارند به دست و پا افتادهاند تا این فضیلت بزرگ تاریخی را چنان تقسیم کنند که از عظمت فداکاری آن حضرت بکاهند . جاحظ : یکی از دانشمندان معروف اهل تسنن چنین مینویسد : هرگز نمیتوان خوابیدن علی (ع) در بستر پیامبر را اطاعت و فضیلت بزرگ شمرد زیرا پیامبر به او اطمینان داده بود که اگر در جای او بخوابد آسیبی به او نخواهد رسید . »
پس از وی ابن تیمیه دمشقی به این مطلب افزود که علی از طریق دیگر نیز میدانست که کشته نمیشود زیرا پیامبر به وی گفته بود که فردا در محلی معینی از مکه اعلام کند که هر کس نزد محمد امانتی دارد بیاید بگیرد . علی از مأموریتی که پیامبر به وی داد به خوبی دریافت که اگر در بستر آن حضرت بخوابد آسیبی به وی نخواهد رسید و جان به سلامت خواهد برد.
پیش از بررسی موضوع از تذکر نکتهای ناگریزیم و آن این که جاحظ و ابن تیمیه و پیروان آن دو ، که به بیمهری نسبت به خداندان پیامبر (ص) معروفند برای انکار فضلیتی ، ناخودآگاه ، فضیلت برتری را برای حضرت علی(ع) اثبات کردهاند .
زیرا علی (ع) که از طرف پیامبر مأموریت داشت که در خوابگاه او بخوابد از نظر ایمان از دو حال خارج نیست . یا ایمان او به راستگویی پیامبر در حدی متعارف بودن و یا به طور فوقالعاده به صدق گفتار پیامبر ایمان داشت .
در صورت نخست نمیتوان گفت که علی (ع) علم قطعی به سلامت و بقای خود داشت زیرا برای کسانی که از نظر ایمان و اعتقاد در مرتبهای نازل قرار دارند هرگز از گفتار پیامبر (ص) جزم و یقین به صحت گفتار او حاصل نمیشود و اگر در بستر هم بخوانید دچار نگرانی و تشویش فراوان خواهند بود. ولی اگر علی (ع) از نظر ایمان در درجهای عالی قرار داشت و صحت گفتار پیامبر(ص) در دل او چون نور خورشید روشن بود در اینصورت برای علی (ع) فضیلت بالاتری اثبات کردهایم . تا کنون بحث ما بر این فرض بود که پیامبر به علی (ع) گفته است که کشته نخواهد شد.
ولی اگر به تاریخ مراجعه کنیم خواهیم دید که مطلب چنان نیست که پیروان باحظ و ابن تیمیه گمان کردهاند . و همه مورخان حادثه را آنگونه که این دو نوشته اند ضبط نکردهاند مولف طبقات کسرا ( محمد بن سعد معروف به کاتب واقدی م 230) واقعه هجرت را به طور مشروح نوشته است و هرگز از آن جملهای که باحظ آن را دستاویز خود قرار داده یادی نکرده است.
بنابراین مسلم نیست که پیامبر (ص) این مطلب را گفته باشد و اگر هم گفته باشد به هیچ وجه معلوم نیست که هر دو مطلب را نرسیدن آسیب و رد امانتهای مردم ) در همان شب نخست گفته باشد . به گواه این که این حادثه را علما و مورخان شیعه و برخی از سیره نویسان اهل تسنن به صورت دیگری نقل کردهاند . اینک توضیح مطلب : دانشمند معروف شیعه ، مرحوم شیخ طوسی در امایی خود و واقعه هجرت را که منتهی به نجات پیامبر شد چنین مینویسد : «شب هجرت سپری شد و علی (ع) از مخفیگاه پیامبر آگاه بود و برای فراهم ساختن مقدمات سفر پیامبر (ص) لازم بود شبانه با او ملاقات کند . ( اعیان الشیعه ،ج 1 ،ص 237) بعد از ذکر مطالبی استاد سبحانی میفرمایند: بنابراین اگر پیامبر (ص) با علی (ع) تأمین داده است . در شبهای بعد بوده است و نه در شب هجرت و اگر به علی (ع) فرمان داده است که امانتهای مردم را ادا کند در شب دوم و یا سوم بوده است و نه در لیله المبیت.
علاوه بر مطالب فوق روایتی که دانشمندان شیعه و سنی نقل کردهاند که ذیلاً آورده میشود دلالت بر فداکاری و از جان گذشتگی علی (ع) دارد.
روایت : خداوند در آن شب به دو فرشته بزرگ خود جبرئیل و میکائیل خطاب کرد که اگر من برای یکی از شما مرگ و برای دیگری حیات مقرر کنم کدام یک از شما حاضر است مرگ را بپذیرد و زندگی را به دیگری واگذار کند ؟ در این لحظه هیچکدام نتوانست مرگ را بپذیرد و در راه دیگری فداکاری کند . سپس خدا خطاب به آن دو فرشته کرد که : به زمین فرود آئید و ببینید که علی چگونه مرگ را خریده وخود را فدای پیامبر کرده است . پس جان علی را از شر دشمن حفظ کنید .
شبیه شبهه شما از علم امام علی (ع) در تفسیر نمونه از علم حضرت یعقوب مطرح شده است که ما آن شبهه و جواب را مطرح می کنیم تا مشکل شما حل شود : اشکال : چگونه میشود که حضرت یعقوب بوی پیراهن که بعضی هشتاد فرسخ و بعضی ده روز نوشتهاند را بشنود اما در بیخ گوشخراش در سرزمین کنعان به هنگامی که او را در چاه انداختهاند ، از حوادثی که میگذرد آگاه نشود .
پاسخ این سؤال و سؤال شما این است : آنچه که درزمینه علم غیب و حدود علم پیامبر و امامان گفته شد چندان پیچیده نیست چرا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است و آن جا که خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد . مثال آنها را از این نظر میتوان به مسافرانی تشبیه کرد که در یک شب تاریک و ظلمانی از بیابانی که ابرها آسمان آن را فرا گرفته است میگذرند ، لحظهای برق در آسمان میزند و تا اعماق بیابان را روشن می کند و همه چیز در برابر چشم این مسافران روشن میشود . اما لحظه ای دیگر خاموش میشود و تاریکی همه جا را فرا میگیرد به طوری که هیچ چیز به چشم نمی خورد .(5)
خلاصه آنکه اشکال شما رد میشود به این بیان که علم غیب آنها هم با خداست خدا صورت می گیرد و این فضیلت لیلهالمبیت منافاتی با ندانستن علی (ع) ندارد .
منابع :
1ـ تفسیر نمونه ، ذیل آیه مورد بحث بقره / 207 .
2ـ بقره / 207.
3ـ فروغ ولایت ، آیتالله جعفر سبحانی ،ص 69 –70 – 71 با اندکی تلخیص.
4ـ خصال صدوق ،ج 2 ،ص 23 نقل از فروغ ولایت .
5ـ تفسیر نمونه ،ج 10 ،ص 74-73 ناصر مکارم شیرازی .
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
1ـ حادثه لیله المبیت می دانند و برآنند که آیه به همین مناسبت درباره علی (ع) نازل شده است .
صاحب کتاب فروغ ولایت مینویسد :
« ولی افرادی که بر دیده پرده و در دل ، تعصب و بغض به علی (ع) دارند به دست و پا افتادهاند تا این فضیلت بزرگ تاریخی را چنان تقسیم کنند که از عظمت فداکاری آن حضرت بکاهند . جاحظ : یکی از دانشمندان معروف اهل تسنن چنین مینویسد : هرگز نمیتوان خوابیدن علی (ع) در بستر پیامبر را اطاعت و فضیلت بزرگ شمرد زیرا پیامبر به او اطمینان داده بود که اگر در جای او بخوابد آسیبی به او نخواهد رسید . »
پس از وی ابن تیمیه دمشقی به این مطلب افزود که علی از طریق دیگر نیز میدانست که کشته نمیشود زیرا پیامبر به وی گفته بود که فردا در محلی معینی از مکه اعلام کند که هر کس نزد محمد امانتی دارد بیاید بگیرد . علی از مأموریتی که پیامبر به وی داد به خوبی دریافت که اگر در بستر آن حضرت بخوابد آسیبی به وی نخواهد رسید و جان به سلامت خواهد برد.
پیش از بررسی موضوع از تذکر نکتهای ناگریزیم و آن این که جاحظ و ابن تیمیه و پیروان آن دو ، که به بیمهری نسبت به خداندان پیامبر (ص) معروفند برای انکار فضلیتی ، ناخودآگاه ، فضیلت برتری را برای حضرت علی(ع) اثبات کردهاند .
زیرا علی (ع) که از طرف پیامبر مأموریت داشت که در خوابگاه او بخوابد از نظر ایمان از دو حال خارج نیست . یا ایمان او به راستگویی پیامبر در حدی متعارف بودن و یا به طور فوقالعاده به صدق گفتار پیامبر ایمان داشت .
در صورت نخست نمیتوان گفت که علی (ع) علم قطعی به سلامت و بقای خود داشت زیرا برای کسانی که از نظر ایمان و اعتقاد در مرتبهای نازل قرار دارند هرگز از گفتار پیامبر (ص) جزم و یقین به صحت گفتار او حاصل نمیشود و اگر در بستر هم بخوانید دچار نگرانی و تشویش فراوان خواهند بود. ولی اگر علی (ع) از نظر ایمان در درجهای عالی قرار داشت و صحت گفتار پیامبر(ص) در دل او چون نور خورشید روشن بود در اینصورت برای علی (ع) فضیلت بالاتری اثبات کردهایم . تا کنون بحث ما بر این فرض بود که پیامبر به علی (ع) گفته است که کشته نخواهد شد.
ولی اگر به تاریخ مراجعه کنیم خواهیم دید که مطلب چنان نیست که پیروان باحظ و ابن تیمیه گمان کردهاند . و همه مورخان حادثه را آنگونه که این دو نوشته اند ضبط نکردهاند مولف طبقات کسرا ( محمد بن سعد معروف به کاتب واقدی م 230) واقعه هجرت را به طور مشروح نوشته است و هرگز از آن جملهای که باحظ آن را دستاویز خود قرار داده یادی نکرده است.
بنابراین مسلم نیست که پیامبر (ص) این مطلب را گفته باشد و اگر هم گفته باشد به هیچ وجه معلوم نیست که هر دو مطلب را نرسیدن آسیب و رد امانتهای مردم ) در همان شب نخست گفته باشد . به گواه این که این حادثه را علما و مورخان شیعه و برخی از سیره نویسان اهل تسنن به صورت دیگری نقل کردهاند . اینک توضیح مطلب : دانشمند معروف شیعه ، مرحوم شیخ طوسی در امایی خود و واقعه هجرت را که منتهی به نجات پیامبر شد چنین مینویسد : «شب هجرت سپری شد و علی (ع) از مخفیگاه پیامبر آگاه بود و برای فراهم ساختن مقدمات سفر پیامبر (ص) لازم بود شبانه با او ملاقات کند . ( اعیان الشیعه ،ج 1 ،ص 237) بعد از ذکر مطالبی استاد سبحانی میفرمایند: بنابراین اگر پیامبر (ص) با علی (ع) تأمین داده است . در شبهای بعد بوده است و نه در شب هجرت و اگر به علی (ع) فرمان داده است که امانتهای مردم را ادا کند در شب دوم و یا سوم بوده است و نه در لیله المبیت.
علاوه بر مطالب فوق روایتی که دانشمندان شیعه و سنی نقل کردهاند که ذیلاً آورده میشود دلالت بر فداکاری و از جان گذشتگی علی (ع) دارد.
روایت : خداوند در آن شب به دو فرشته بزرگ خود جبرئیل و میکائیل خطاب کرد که اگر من برای یکی از شما مرگ و برای دیگری حیات مقرر کنم کدام یک از شما حاضر است مرگ را بپذیرد و زندگی را به دیگری واگذار کند ؟ در این لحظه هیچکدام نتوانست مرگ را بپذیرد و در راه دیگری فداکاری کند . سپس خدا خطاب به آن دو فرشته کرد که : به زمین فرود آئید و ببینید که علی چگونه مرگ را خریده وخود را فدای پیامبر کرده است . پس جان علی را از شر دشمن حفظ کنید .
شبیه شبهه شما از علم امام علی (ع) در تفسیر نمونه از علم حضرت یعقوب مطرح شده است که ما آن شبهه و جواب را مطرح می کنیم تا مشکل شما حل شود : اشکال : چگونه میشود که حضرت یعقوب بوی پیراهن که بعضی هشتاد فرسخ و بعضی ده روز نوشتهاند را بشنود اما در بیخ گوشخراش در سرزمین کنعان به هنگامی که او را در چاه انداختهاند ، از حوادثی که میگذرد آگاه نشود .
پاسخ این سؤال و سؤال شما این است : آنچه که درزمینه علم غیب و حدود علم پیامبر و امامان گفته شد چندان پیچیده نیست چرا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است و آن جا که خدا بخواهد آنها میدانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد . مثال آنها را از این نظر میتوان به مسافرانی تشبیه کرد که در یک شب تاریک و ظلمانی از بیابانی که ابرها آسمان آن را فرا گرفته است میگذرند ، لحظهای برق در آسمان میزند و تا اعماق بیابان را روشن می کند و همه چیز در برابر چشم این مسافران روشن میشود . اما لحظه ای دیگر خاموش میشود و تاریکی همه جا را فرا میگیرد به طوری که هیچ چیز به چشم نمی خورد .(5)
خلاصه آنکه اشکال شما رد میشود به این بیان که علم غیب آنها هم با خداست خدا صورت می گیرد و این فضیلت لیلهالمبیت منافاتی با ندانستن علی (ع) ندارد .
منابع :
1ـ تفسیر نمونه ، ذیل آیه مورد بحث بقره / 207 .
2ـ بقره / 207.
3ـ فروغ ولایت ، آیتالله جعفر سبحانی ،ص 69 –70 – 71 با اندکی تلخیص.
4ـ خصال صدوق ،ج 2 ،ص 23 نقل از فروغ ولایت .
5ـ تفسیر نمونه ،ج 10 ،ص 74-73 ناصر مکارم شیرازی .
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی