نخست باید دانست، بسیاری از معجزاتی که برای پیامبر اسلام اتفاق افتاد، در سطح دیگری برای پیامبران گذشته اتفاق افتاده است و در قرآن به آن اشاره شده است به طور مثال همان طور که برای حضرت موسی(ع) رود نیل شکافته شد، برای پیامبر(ص) شق القمر صورت پذیرفت. برای اینکه بدانیم شقّ القمر (شکافته شدن ماه) از نظر علوم روز کاملاً امکان دارد، کافی است به نمونه هایی از انفجارها و انشقاق هایی که درون منظومة شمسی رخ داده، اشاره شود:
الف ـ آستروئیدها، قطعات سنگهای عظیم آسمانی هستند که به دور منظومة شمسی در گردشند و گاهی، از آنها به کرات کوچک و شبه سیّارات نیز تعبیر می کنند. گاهی بزرگی قطر بعضی از آنها به 25 کیلومتر می رسد. دانشمندان عقیده دارند که این سنگهای آسمانی، بقایای سیّارة بزرگی هستند که در مداری میان مدار مریخ و مشتری در حرکت بوده است، سپس بر اثر عوامل نامعلومی منفجر و شکافته شده است، این یک نمونه از انشقاق در اجرام آسمانی است.
ب ـ شهابیها، سنگهای ریز سرگردانی هستند که با سرعت سرسام آوری در اطراف خورشید در مدار خاصی در گردشند و گاهی مسیر آنها با مدار کرة زمین تقاطع پیدا می کند و به سوی زمین جذب می شوند. دانشمندان می گویند اینها بقایای ستاره های دنباله داری است که بر اثر حوادث نامعلومی منفجر و از هم شکافته شده است، این هم نمونة دیگری از انشقاق در کرات آسمانی است.
ج ـ طبق عقیدة لاپلاس و بسیاری از دانشمندان فلکی، پیدایش منظومة شمسی نتیجة وقوع یک انشقاق عظیم می باشد که در کرة خورشید رخ داده است.
در مورد شقّ القمر هم مسلماً عامل مرموزی درکار بوده که توانسته است چنان اثری را از خود بگذارد و با توجه به اینکه هر کس مسألة شقّ القمر را عنوان نموده، نقش استمداد پیامبر را از نیروی مافوق طبیعی و غیر عادی مؤثر دانسته، روشن می شود که هیچ کس نخواسته است ادّعا کند که پیامبر تنها با همین نیروی عادی بشری این کار را انجام داده است تا علم نتواند آن را بپذیرد. (ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب اسلامیه, ج 23، ص 14-17) آیات اوّل سوره 54 قرآن مجید در این باره می باشد:
«اِقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ × وَاِنْ یَرَوا آیَهً یُعْرِضُوا وَ یَقُولوُا سِحْر مُسْتَمِرّ× وَکَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا اَهْوائَهُمْ وَ کُلُّ اَمْرٍ مُسْتَقِرّ». قمر/ 3ـ1 [قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت! و هر گاه نشانه و معجزه ای را ببینند روی گردانده، می گویند این سحری مستمر است. آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند وهر امری قرارگاهی دارد.]مفسّرین شیعه و سنی با کمال قاطعیّت و صراحت می گویند آیات فوق مربوط به مسأله شقّ القمر و شکافته شدن ماه به عنوان معجزه در زمان رسول اکرم(ص) می باشد و از باب نمونه از تفاسیر شیعه، تفسیر بیان، مجمع البیان، ابولفتوح رازی، منهج الصّادقین، صافی، برهان، نورالثّقلین و شبَّر، و از تفاسیر اهل تسنن، تفسیر طبری، درالمنثور، فخر رازی، بیضاوی، کشّاف و «فی ضلال القرآن» را باید نام برد.
مرحوم طبرسی در تفسیر معروف مجمع البیان، در ذیل همین آیات می گوید همة مفسّران این آیه را مربوط به معجزة شقّ القمر در زمان پیامبر اکرم (ص) می دانند.
همچنین فخر رازی مفسّر معروف در ذیل آیات فوق می گوید عموم مفسّران معتقدند که مراد از این آیات شکافته شدن ماه درزمان رسول اکرم(ص) می باشد.
علاوه بر این، در کتب شیعه و سنی قریب به چهل روایت درباره شقّ القمر آمده که در بیشتر آنها تصریح شده که آیات فوق دربارة شقّ القمر نازل شده است.
بنابراین، دلالت آیات فوق بر وقوع این معجزه (شقّ القمر) هیج جای انکار یا تردید نمی باشد.
جالب است که بدانید درسال های اخیر طبق عکس های گرفته شده از کره ماه ،آثار انشقاق را در آن مشاهده نموده اند.
و این را هم اضافه کنیم که راز وقوع این معجزه الهی این بود که عده ای گفتند آن پیغمبر اهل سحر باشد سحر او در امور زمینی اثر می گذارد نه آسمانی، ما می خواهیم مطمئن شویم که معجزات محمد (ص) سحر نیست لذا درخواست «شق القمر» نمودند.
جمعی از متعصبان لجوج بعد از دیدن این معجزه بزرگ گفتند ما قبول نخواهیم کرد مگر این که کاروان های شام و یمن فرا رسند، و از آنها سئوال کنیم آیا در مسیر خود چنین چیزی را دیده اند اما هنگامی که مسافران گفتند دیده ایم باز ایمان نیاورند. (سیوطی، المنشور،ج 6، ص 133، به نقل از همان، ج 23، ص 19)
الف ـ آستروئیدها، قطعات سنگهای عظیم آسمانی هستند که به دور منظومة شمسی در گردشند و گاهی، از آنها به کرات کوچک و شبه سیّارات نیز تعبیر می کنند. گاهی بزرگی قطر بعضی از آنها به 25 کیلومتر می رسد. دانشمندان عقیده دارند که این سنگهای آسمانی، بقایای سیّارة بزرگی هستند که در مداری میان مدار مریخ و مشتری در حرکت بوده است، سپس بر اثر عوامل نامعلومی منفجر و شکافته شده است، این یک نمونه از انشقاق در اجرام آسمانی است.
ب ـ شهابیها، سنگهای ریز سرگردانی هستند که با سرعت سرسام آوری در اطراف خورشید در مدار خاصی در گردشند و گاهی مسیر آنها با مدار کرة زمین تقاطع پیدا می کند و به سوی زمین جذب می شوند. دانشمندان می گویند اینها بقایای ستاره های دنباله داری است که بر اثر حوادث نامعلومی منفجر و از هم شکافته شده است، این هم نمونة دیگری از انشقاق در کرات آسمانی است.
ج ـ طبق عقیدة لاپلاس و بسیاری از دانشمندان فلکی، پیدایش منظومة شمسی نتیجة وقوع یک انشقاق عظیم می باشد که در کرة خورشید رخ داده است.
در مورد شقّ القمر هم مسلماً عامل مرموزی درکار بوده که توانسته است چنان اثری را از خود بگذارد و با توجه به اینکه هر کس مسألة شقّ القمر را عنوان نموده، نقش استمداد پیامبر را از نیروی مافوق طبیعی و غیر عادی مؤثر دانسته، روشن می شود که هیچ کس نخواسته است ادّعا کند که پیامبر تنها با همین نیروی عادی بشری این کار را انجام داده است تا علم نتواند آن را بپذیرد. (ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب اسلامیه, ج 23، ص 14-17) آیات اوّل سوره 54 قرآن مجید در این باره می باشد:
«اِقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ × وَاِنْ یَرَوا آیَهً یُعْرِضُوا وَ یَقُولوُا سِحْر مُسْتَمِرّ× وَکَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا اَهْوائَهُمْ وَ کُلُّ اَمْرٍ مُسْتَقِرّ». قمر/ 3ـ1 [قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت! و هر گاه نشانه و معجزه ای را ببینند روی گردانده، می گویند این سحری مستمر است. آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند وهر امری قرارگاهی دارد.]مفسّرین شیعه و سنی با کمال قاطعیّت و صراحت می گویند آیات فوق مربوط به مسأله شقّ القمر و شکافته شدن ماه به عنوان معجزه در زمان رسول اکرم(ص) می باشد و از باب نمونه از تفاسیر شیعه، تفسیر بیان، مجمع البیان، ابولفتوح رازی، منهج الصّادقین، صافی، برهان، نورالثّقلین و شبَّر، و از تفاسیر اهل تسنن، تفسیر طبری، درالمنثور، فخر رازی، بیضاوی، کشّاف و «فی ضلال القرآن» را باید نام برد.
مرحوم طبرسی در تفسیر معروف مجمع البیان، در ذیل همین آیات می گوید همة مفسّران این آیه را مربوط به معجزة شقّ القمر در زمان پیامبر اکرم (ص) می دانند.
همچنین فخر رازی مفسّر معروف در ذیل آیات فوق می گوید عموم مفسّران معتقدند که مراد از این آیات شکافته شدن ماه درزمان رسول اکرم(ص) می باشد.
علاوه بر این، در کتب شیعه و سنی قریب به چهل روایت درباره شقّ القمر آمده که در بیشتر آنها تصریح شده که آیات فوق دربارة شقّ القمر نازل شده است.
بنابراین، دلالت آیات فوق بر وقوع این معجزه (شقّ القمر) هیج جای انکار یا تردید نمی باشد.
جالب است که بدانید درسال های اخیر طبق عکس های گرفته شده از کره ماه ،آثار انشقاق را در آن مشاهده نموده اند.
و این را هم اضافه کنیم که راز وقوع این معجزه الهی این بود که عده ای گفتند آن پیغمبر اهل سحر باشد سحر او در امور زمینی اثر می گذارد نه آسمانی، ما می خواهیم مطمئن شویم که معجزات محمد (ص) سحر نیست لذا درخواست «شق القمر» نمودند.
جمعی از متعصبان لجوج بعد از دیدن این معجزه بزرگ گفتند ما قبول نخواهیم کرد مگر این که کاروان های شام و یمن فرا رسند، و از آنها سئوال کنیم آیا در مسیر خود چنین چیزی را دیده اند اما هنگامی که مسافران گفتند دیده ایم باز ایمان نیاورند. (سیوطی، المنشور،ج 6، ص 133، به نقل از همان، ج 23، ص 19)