از عميق ترين تحولات و دگرگوني هايي که جهان ما در زمان و مکان و اشيائش با آن روبروست، حرکت و سير جهان ماده به سوي عالم غيب است که قرآن و معارف اسلامي از آن پرده بر مي دارد و بر اهميت و حسّاسيت آن تأکيد مي ورزد و اين حرکت و تحوّل را بازگشت انسان به سوي خدا و روياروئي انسان با قدرت او و يا رفتن به سوي ملاء اعلي و آخرت مي نامند، و نسبت به ما آن را فرا رسيدن قيامت و رستاخيز مي خوانند؛ نقطه اوج اين حرکت و تحوّل، نسبت به انسان مرگ است که از ديدگاه اسلام ورود به زندگي گسترده تر است و نقطه عطف آن نسبت به جهان هستي، قيامت است و اتحاد دو جهان ماده و غيب.
در قرآن کريم و سنت آمده است که رستاخيز و قيامت داراي مقدمات و نشانه هايي پي در پي است که در زمين و آسمان و جامعه بشري پديد مي آيد و حکومت مهدي ـ عليه السلام ـ آخرين و بزرگترين مرحله حرکت جهان مادي پيش از برپائي رستاخيز و قيامت است.
به نظر مي رسد که دست يابي به جهان بالايي که روايات از آن سخن مي گويند و در زمان حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ تحقق خواهد يافت،[1] مقدمه اي بر راهيابي به سوي جهان آخرت است. بنابراين رواياتي که درباره رجعت و بازگشت عده اي از پيامبران و امامان ـ عليهم السلام ـ به زمين و حکمراني آنها بعد از مهدي ـ عليه السلام ـ سخن گفته و نيز در آيات متعدد، تفسير به «رجعت» شده، مراد، همين مرحله است، و اعتقاد به رجعت هر چند از ضروريات اسلام نيست اما روايات مربوط به آن به حدي زياد و مورد وثوق است که اعتقاد به آن را يک امر روشن و غير قابل انکار، مي سازد.
طبق برخي روايات، رجعت، پس از حکومت حضرت مهدي و پس از حکومت يازده مهدي ديگر، آغاز مي گردد، از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که فرمود: «همانا بعد از قائم، يازده مهدي از فرزندان حسين ـ عليه السلام ـ از ما اهل بيت اند».[2]با توجه به اجمال و برخي ابهاماتي که در کيفيت رجعت و حکومت امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ و يا برخي ديگر از ولات و اولياء آنان پس از ظهور و حاکميت مهدوي، وجود دارد، نمي توان درباره حوادث و پيش آمدهاي آن به تفصيل و به طور قطع، اظهار نظر کرد. حکومت يازده مهدي از اولاد امام حسين ـ عليه السلام ـ پس از امام زمان ـ عليه السلام ـ ، نيز از امور و حوادث پس از حکومت وليعصر ـ عليه السلام ـ و در آستانه و بلکه همزمان با رجعت مي باشد که در برخي روايات به آن اشاره شده است و هيچ گونه توضيح و تفصيلي درباره آن بزرگواران و بيان ويژگي هاي آنان در روايات و منابع روائي وجود ندارد. تنها چيزي که مي توان گفت اين است که آنان افراد وارسته و شايسته هستند که داراي چنين لياقتي مي باشند، اما اينکه آنان داراي مقام عصمت هم هستند يا نه، دليلي بر نفي و يا اثبات آن در منابع روائي وجود ندارد.
بر اساس دلائل مسلّم عقلي و نقلي عصمت که لازمه قطعي امامت و پيشوائي در اسلام است در دوازده امام معصوم بعد از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که اوصياء آن بزرگوارند و به وجود مقدس خاتم اوصياء امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف خاتمه مي يابند، اختصاص دارد.
همان گونه که امامت و وصايت مختص اين دوازده نفر است.
بنابراين حکومت يازده مهدي پس از امام عصر ـ عليه السلام ـ را نمي توان به حکومت يازده امام رجعت کننده از ائمه دوازده گانه تفسير کرد چون در روايت، يازده مهدي از اولاد امام حسين ـ عليه السلام ـ آمده است. اما مي توان به عنوان يک احتمال گفت که اين يازده نفر از ولات عهد ائمه ـ عليهم السلام ـ و واليان آن بزرگواران در زمان رجعت و پس از حکومت حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ ، هستند و از علماء و صلحاء و اولياء بزرگوار الهي اند. اما حقيقت حال در روايات بيان نشده و راهي غير از روايات به اين گونه امور وجود ندارد پس بهتر است علم به اين گونه مسايل را به خدا و اهل ذکر از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ واگذار نمائيم.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ عصر ظهور، علي کوراني.
2ـ سيماي آفتاب، دکتر حبيب الله طاهري.
پي نوشت ها:
[1]. کوراني، علي، عصر ظهور، ترجمه مهدي حقّي، تهران، اميرکبير، 1385ش، ص355.
[2]. شيخ طوسي، غيبت، قم، موسسه المعارف الاسلاميه، 1411ق، ص229.
خانه » همه » مذهبی » در يک حديث امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده اند: بعد از قائم 11 مهدي ديگر از ما اهل بيت هستند که از فرزندان امام حسين ـ عليه السلام ـ هستند آيا آنها امامان معصوم هستند …؟