خداوند در قرآن کریم در یازده آیه با عناوینی؛ مانند: «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول»، «أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول» و «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَه»، مردم را به اطاعت و پیروی از خود و رسولش دعوت میکند. البته عناوین دیگری نیز وجود دارد که بیانگر همین معنا است مانند: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ…».[1]
خدای متعال در این آیات عموم مردم، بویژه مؤمنان را به اطاعت از خود و پیامبر اسلام(ص) فرا میخواند. اطاعت از خدا، عمل به احکامى است که در قرآن و یا سنت پیامبر اسلام(ص) آمده است. و در مورد شریعت و احکام، اطاعت از پیامبر همان اطاعت از خدا است و آنحضرت بیان کننده احکام مجملى است که تفصیل آن در قرآن نیامده است.
یکى از ویژگیهاى جامعه اسلامى این است که در این جامعه تنها اراده الهى حکومت مىکند و اگر کسانى؛ مانند پیامبر و پیشوایان دینى هم حاکمیت دارند، حاکمیت آنها در طول حاکمیت خدا است و در عرض و مقابل آن نیست. آیاتی هم که در آنها به اطاعت از پیامبر تأکید شده در همین راستا و مربوط به همین حاکمیتها است.
در آیه 59 سوره نساء میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول …»؛ ای کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا و رسولش اطاعت کنید. و در آیه 80 همین سوره میفرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»؛ هر کس از پیامبر اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است.
اطاعت از پیامبر اطاعت از خدا است؛ زیرا هر چه پیامبر مىگوید از جانب خدا است و او نباید و نمىتواند چیزى را به عنوان حکم خدا از خود بگوید و آنرا به خدا نسبت دهد. دستورهاى او همه از طریق وحى است و او تنها ابلاغ کننده پیام الهى است؛ چرا که قرآن میفرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى»؛[2] و او از روى هواى نفس سخن نمىگوید. این نیست مگر وحیى که به او فرستاده شده است.
بنابراین، همانگونه که بیان شد؛ منظور از اطاعت خدا عمل به احکام خدا است که یا مستقیماً از قرآن به دست مىآید و یا از طریق سنت پیامبر معلوم مىشود؛ و چون سخن پیامبر سخن خدا و فرمان او فرمان خدا است، اطاعت از او در واقع اطاعت از خدا است.
همچنین گفته شد که خدای تعالی هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه از او اطاعت شود؛ چون اگر از پیامبر اطاعت نشود، از خدا اطاعت نشده و بشر نافرمان و سرکش که خدا و رسول را اطاعت نمىکند، خود را از مسیر حق و عدل که جهان بر آن استوار است دور مىکند؛ چرا که تمام موجودات عالم در اطاعت خدا است و هرگز هیچ موجودى از لحاظ تکوینى نمىتواند از خدا اطاعت نکند و بر خلاف قوانین حاکم بر جهان گام بردارد.
انسان نیز که جزئى از خانواده جهان هستى است نباید از اطاعت قوانین تشریعى خدا سرپیچى کند و باید همگام و هماهنگ با مجموعه هستى در اطاعت خدا باشد و اطاعت خدا جز با اطاعت پیامبر میسر نیست؛ لذا مىفرماید: هر کس پیامبر را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. سپس مىافزاید: «وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظا»؛ و هر کس روى گردان شد یعنى از پیامبر اطاعت نکرد، دیگر مربوط به خود او است و پیامبر نگهبان و حافظ او نیست. وظیفه پیامبر ابلاغ پیام خدا است و اگر کسى از آن اطاعت نکند دیگر ربطى به پیامبر ندارد.[3]
خدای متعال در این آیات عموم مردم، بویژه مؤمنان را به اطاعت از خود و پیامبر اسلام(ص) فرا میخواند. اطاعت از خدا، عمل به احکامى است که در قرآن و یا سنت پیامبر اسلام(ص) آمده است. و در مورد شریعت و احکام، اطاعت از پیامبر همان اطاعت از خدا است و آنحضرت بیان کننده احکام مجملى است که تفصیل آن در قرآن نیامده است.
یکى از ویژگیهاى جامعه اسلامى این است که در این جامعه تنها اراده الهى حکومت مىکند و اگر کسانى؛ مانند پیامبر و پیشوایان دینى هم حاکمیت دارند، حاکمیت آنها در طول حاکمیت خدا است و در عرض و مقابل آن نیست. آیاتی هم که در آنها به اطاعت از پیامبر تأکید شده در همین راستا و مربوط به همین حاکمیتها است.
در آیه 59 سوره نساء میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول …»؛ ای کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا و رسولش اطاعت کنید. و در آیه 80 همین سوره میفرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»؛ هر کس از پیامبر اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است.
اطاعت از پیامبر اطاعت از خدا است؛ زیرا هر چه پیامبر مىگوید از جانب خدا است و او نباید و نمىتواند چیزى را به عنوان حکم خدا از خود بگوید و آنرا به خدا نسبت دهد. دستورهاى او همه از طریق وحى است و او تنها ابلاغ کننده پیام الهى است؛ چرا که قرآن میفرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى»؛[2] و او از روى هواى نفس سخن نمىگوید. این نیست مگر وحیى که به او فرستاده شده است.
بنابراین، همانگونه که بیان شد؛ منظور از اطاعت خدا عمل به احکام خدا است که یا مستقیماً از قرآن به دست مىآید و یا از طریق سنت پیامبر معلوم مىشود؛ و چون سخن پیامبر سخن خدا و فرمان او فرمان خدا است، اطاعت از او در واقع اطاعت از خدا است.
همچنین گفته شد که خدای تعالی هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه از او اطاعت شود؛ چون اگر از پیامبر اطاعت نشود، از خدا اطاعت نشده و بشر نافرمان و سرکش که خدا و رسول را اطاعت نمىکند، خود را از مسیر حق و عدل که جهان بر آن استوار است دور مىکند؛ چرا که تمام موجودات عالم در اطاعت خدا است و هرگز هیچ موجودى از لحاظ تکوینى نمىتواند از خدا اطاعت نکند و بر خلاف قوانین حاکم بر جهان گام بردارد.
انسان نیز که جزئى از خانواده جهان هستى است نباید از اطاعت قوانین تشریعى خدا سرپیچى کند و باید همگام و هماهنگ با مجموعه هستى در اطاعت خدا باشد و اطاعت خدا جز با اطاعت پیامبر میسر نیست؛ لذا مىفرماید: هر کس پیامبر را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. سپس مىافزاید: «وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظا»؛ و هر کس روى گردان شد یعنى از پیامبر اطاعت نکرد، دیگر مربوط به خود او است و پیامبر نگهبان و حافظ او نیست. وظیفه پیامبر ابلاغ پیام خدا است و اگر کسى از آن اطاعت نکند دیگر ربطى به پیامبر ندارد.[3]