خانه » همه » مذهبی » در کتاب مقدس

در کتاب مقدس

محمد (ص) در تورات و انجیل

معرفی کتاب محمد (ص) در تورات و انجیل» از زبان مترجم

مترجم صلاحیتدار و مسئولیت‌شناس همیشه دچار شک و وسواس است که مبادا نتوانسته باشد حقّ مطلب را آن‌چنانکه منظور نظر نویسنده بوده، ادا کند. او باید درباره‌ی کلمات و جملات کراراً تعمّق و تفکر کند، به بُعد کاربرد و بار

mohammaddartoratenjil - در کتاب مقدس
mohammaddartoratenjil - در کتاب مقدس
نویسنده: فضل‌الله نیک‌آیین

 

مترجم صلاحیتدار و مسئولیت‌شناس همیشه دچار شک و وسواس است که مبادا نتوانسته باشد حقّ مطلب را آن‌چنانکه منظور نظر نویسنده بوده، ادا کند. او باید درباره‌ی کلمات و جملات کراراً تعمّق و تفکر کند، به بُعد کاربرد و بار کلمات و کنه معانی پی‌ ببرد و آنها را به دقیق‌ترین، مبیّن‌ترین و نزدیک‌ترین صورت به زبان مادری‌اش برگرداند (ترجمه از زبان مادری به زبان بیگانه داستان غریب دیگری است و بهتر است بدست کسی انجام گیرد که زبان مادری‌اش، آن زبان بیگانه است تا حرف ما همواره صادق باشد!) و اما در مورد کتاب حاضر، مشکلات غیرمعمولی هم وجود داشته:
نخست آنکه پروفسور عبدالاحد داود (اسقف سابق بنیامین کلدانی) خود این کتاب را به شکل کنونی‌اش منتشر نکرده و ظاهراً در زمان حیات او چاپ نشده است. افراد علاقه‌مندی سلسله مقالاتی را که وی به زبان انگلیسی و در مجلّه‌ای بنام (1)Islamic Review می‌نوشته، کنار هم قرار داده و نخستین‌بار در سنگاپور و مالزی به شکل کتاب چاپ کرده‌اند. خوشبختانه مقالات این نویسنده‌ی مؤمن دانشمند هر یک از چنان جامعیّت و انسجام و دقّت پژوهشگرانه برخوردار است که می‌توان آنها را به هر ترتیبی در کنار هم گذاشت؛ با وجود این تقسیم‌بندی کنونی آن به دو بخش اصلی «محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله ‌و سلم) در کتب عهد عتیق» و «محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله ‌و سلم) در کتب عهد جدید» کاملاً مقبول و مستحسن است. اشکال کار از لحاظ ما آن بود که می‌بایست دائماً خواننده را با توجه به مطالبی که -اکنون در این کتاب – در مقالات متعاقب هر مقاله مطرح می‌شود، از طریق زیرنویسها و تذکرات و توضیحات در جریان نگاه داشت.
دیگر آنکه مسئولین نشر کتاب، هنگام ماشین کردن مطالب مقالات برای چاپ در یک کتاب واحد، در نقل اعداد و ارقام و مراجع کتب مقدسه عهود عتیق و جدید و قرآن کریم (که کتاب مشحون از آنهاست) دقّت کافی بعمل نیاورده‌اند و در نتیجه، در موارد بسیار، یا ارقام غلطی داده شده یا آنکه نام منبع نقل قول و عدد و رقم آن از قلم (از ماشین تایپ!) افتاده است؛ پس مترجم ناگزیر بود که، فی‌المثل، تمام «سفر خروج» توراة را کراراً مطالعه کند تا به کشف فلان جمله یا آیه نائل شود و قس‌علیهذا.
سوّمین نکته آن بود که اسقف سابق بنیامین کلدانی، مقالات مذکور را به زبان انگلیسی و در یک مجلّه پژوهشی مذهبی و، در درجه‌ی اول، برای ملاحظه و بهره‌برداری روحانیون و علماء و فضلای مذاهب مختلف تحریر کرده است و چون میزان معلومات قبلی و بدیهی خواننده در سطح معیّنی تصوّر شده، مفروضات در این مقالات بسیار فراوان است و حال آنکه از لحاظ باصطلاح «خوانندگان متوسّط» یا کسانی که از متون و نصوص کتب مقدسه و احکام و حوادث و قصص مندرج در آنها اطّلاع چندانی ندارند، درک کلّ قضیه و عمق بحث و کیفیت احتجاج از رهگذر نقل یک عبارت یا جمله‌ی خارج از متن میسر نیست. بنابراین در این زمینه نیز برای کمک به خواننده‌ی علاقه‌مند، مطالب و اطلاعات مربوط و عین مندرجات کتاب مقدس در موارد لازم را به صورت زیرنویس نقل کرده‌ایم.
نکته‌ی چهارم، اشکال مربوط به ترجمه‌های فارسی کتب عهود عتیق و جدید است. تا آنجا که ممکن بوده از این ترجمه‌ها استفاده کرده‌ایم ولی در ترجمه‌های کتب عهد جدید (حتّی تازه‌ترین آنها) در انتخاب کلمات و عبارات در موارد حسّاس، نوعی عدم دقّت (عمدی؟) مشاهده می‌شود (البته نویسنده کتاب در مورد این مسأله و آنچه «تحریفات دو هزارساله در کتب مقدسه» نامیده، بنحو احسن حسابرسی کرده است) و بنابراین مترجم در چنین موارد با مراجعه به کتب مقدسه در زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی، عربی و چند زبان دیگر، کوشیده است که دست کم عین مطالب «تحریف شده قدیم» را نقل کند – نه محصولات دستکاریهای جدید را – تا خواننده بداند که فرضاً در فلان بند فلان ‌انجیل در اناجیل منتشره در دنیای امروز دقیقاً چه نوشته‌اند. در باب کتب عهد عتیق هم چون ترجمه‌های فارسی موجود از جهات انشائی و دستوری و واژگانی به آثار عهد «دقیانوس»! شبیه است و اصلاً سبک فارسی «غریب منحصر به فردی» دارد، باز هم با استفاده از نسخ کتاب مقدس در زبانهای دیگر، مطلب را بازنویس کرده‌ایم. معهذا این موارد فراوان نیست و سعی شده است که وقتی به معنای کلام و پیام صدمه‌ای وارد نمی‌آید، همان ترجمه‌های فارسی عیناً نقل شود. و بالاخره آیات شریفه‌ی منقول از قرآن مجید چون به زبان اصلی عربی است، باعث هیچگونه اشکال پژوهشی نمی‌شود و در ترجمه آیات مذکور به فارسی نیز از ترجمه‌های موجود به فارسی و زبانهای دیگر استفاده کرده‌ام ولی چون منظور از این ترجمه‌ها صرفاً کمک به خواننده برای درک بهتر مطالب موردبحث است، مسئولیت کامل آنها را به گردن می‌گیرم.
و امّا اشکال کاملاً غیرمنتظره آن بود که ضمن ترجمه‌ی بخش 7 کتاب («تعمید یحیی و عیسی فقط نوعی صبغةالله بود») ناگهان متوجه شدم که نویسنده دارد در پاسخ به مطالبی استدلال می‌کند که قبلاً ذکری از آنها در میان نبوده است. باری، پس از مدّتی بررسی، کاشف به عمل آمد که مسلماً حدود یکی دو صفحه از مطالب کتاب هنگامی که آن مقالات را برای چاپ آماده می‌کرده‌اند، از قلم افتاده و «ویراستار» کتاب هم متوجّه فقدان آن نشده است. ناگزیر با توجه به متن پاسخ نویسنده حدس زدم که اصل مطلب چه می‌توانسته باشد و آن را از کتب مقدسه پیدا کردم و همراه با زیرنویسی در داخل یک جفت قلاب ([ ]) در کتاب گنجاندم که خواننده بداند. (2)
در مورد زندگینامه‌ی نویسنده که بدنبال «مقدمه مترجم» می‌آید، باید گفت که بدبختانه ناقص است و مثلاً حتی تاریخ درگذشت پروفسور عبدالاحد داود در آن ذکر نشده است. در واقع چون ترجمه «بیوگرافی» را برای آخر کار گذاشته بودم، تا مدتی فکر می‌کردم که نویسنده زنده است تا آنکه ناگهان چشم به تاریخ تولد او (سال 1867 میلادی) افتاد که تا امسال 115 سال از آن می‌گذرد و قاعدتاً باید چنین پنداشت که این مرد خدا و روحانی دانشمند به لقاءالله پیوسته و به آرزوی بزرگ خود که حضور در پیشگاه «سلطان انبیاء، آدُن داود، پسر انسان، فِریقلیط بی‌همتا، مسیحای موعود، خداوندگار روز سَبت، روح حق و حقیقت، تعمیدگر با آتش و روح قدسی، بنیانگذر و دینَه دَشلامَه و اَحَمد موجودات (صلی ‌الله‌ علیه و آله ‌و سلم)» (3) بود، نائل شده است. حقیقت آنست – و خواننده خود بزودی درخواهد یافت – که علاوه بر استدلالات محکم و براهین قاطع مذکور در مباحثات پروفسور داود، آنچه انسان را شدیداً مجذوب می‌کند، درجه‌ی اعتقاد و عمق ایمان، بینش جهانشمول اسلامی و خلوص و صفای روحی این علامّه‌ی جدیدالاسلام است. و به این خاطر در اواسط کار ترجمه، یعنی هنگامی که به ایمان و دانش نویسنده سخت علاقه‌مند شده بودم، وقتی ناگهان چشمم به تاریخ تولّدش افتاد، چنان بود که گویی خبر مرگ عزیزی را برایم آورده باشند. بهرحال، از قرائنی که در دست است، می‌توان حدس زد که وی قبل از جنگ دوّم جهانی (1939) درگذشته باشد: در متن کتاب یکجا از عبارت «قبل از جنگ جهانی بزرگ» استفاده شده و این اصطلاح تا دوران جنگ دوّم جهانی معمول بود و از آن پس چون جنگ جهانی دیگری نیز رخ داد، یکی را جنگ اوّل و دیگری را جنگ دوّم جهانی نامیدند. دیگر آنکه در این کتاب بحثهایی در مورد قوم یهود هست که اگر آن اردوگاه صهیونیستی – امپریالیستی شیطان تحت عنوان «اسرائیل» در دوران حیات او تشکیل شده بود، لزوماً ضمن بحث از آن نام می‌برد و حال آنکه نویسنده، در آخرین بخش کتاب (مقاله‌ای که در سال 1938 چاپ شد.) ضمن بحث نهائی خود درباره‌ی «پسر داود» و «آخرین رسول خدا» خود مانند نظرکنندگان و صوفیان باستانی (که وصفشان در کتاب به میان آمده) چنین پیشگویی می‌کند:
حتی اگر امروزه پسر داودی بر فراز کوه صهیون پیدا می‌شد و در کرنا می دمید و خود را مسیحا می‌نامید، نزد او می‌رفتم و محترمانه می‌گفتم: آقای عزیز، آخرین رسول خدا قبلاً ظهور کرده است، شما کمی دیر تشریف آورده‌اید، لطفاً تعادل انسانی فلسطین را بهم نزنید و در این سرزمین مقدّس خون‌ بیشتری نریزید.
از این گذشته، نویسنده، چنانکه از نتایج پژوهشها و آثارش آشکار است، بر زبانهای عبری، آرامی (سریانی)، لاتینی، یونانی، ارمنی و عربی تسلّط داشته و به زبانهای فرانسه، انگلیسی، فارسی، ترکی و آرامی مقاله و کتاب نوشته است و نثر روان، محکم و والای او به زبان انگلیسی در مقالات کتاب حاضر – که با بهترین آثار مشابه برابری می‌کند – نشان می‌دهد که وی، علاوه بر اطلاعات وسیع علمی و فلسفی و مذهبی و کمالات روحانی، در زمینه‌ی زبان و زبانشناسی بمعنای اعم از نعمت نبوغ خاصّی برخوردار بوده است. او که اروپا را زیرپا گذارده، در واتیکان ردای اسقفی به تن کرده و می‌توانسته به مقامات عالی‌تر کلیسایی، نائل شود، بدون کوچکترین انگیزه‌ی دنیوی یا ترغیب بشری، در نتیجه‌ی ارشاد الهی و زیروروکردن کتب و رسالات عهود عتیق و جدید و پیشگوییهای انبیاء سلف و از سر علم و آگاهی و برهان و ایمان به رسالت خاتم النبیین (صلی ‌الله ‌علیه و آله ‌و سلم) و حقّانیّت دین راستین الله معترف شده و مستدل‌ترین مباحث را در این زمینه به رشته‌ی تحریر درآورده است.
همه‌ی بخشهای کتاب سودمند و الهام بخش و جالب توجّه است ولی من بویژه توجّه خواننده‌ی علاقه‌مند به تحقیقات و مطالعات اسلامی را به بخشهای مربوط به معمای مصفه، صبغةالله، پیروان حضرت یحیی (علیه‌السلام) (یحیویان – صابئین؟) و اسلام، ملکوت خدا بر روی زمین و مقدسّه‌ی کتاب که نکات و آگاهیهای تازه‌ای در آنها بچشم می‌خورد، جلب می‌کنم.
نکته‌ای که تذکّر آن در پایان این مقدمه، لازم می‌نماید، آنست که نتایج پژوهشها واستدلالها و انتقادهای مرحوم پروفسور داود، اسقف سابق کلیسای رُم، عمدةً متوجّه آن دسته از کلیساهای «عیسوی» تثلیث‌پرست جهان غرب است که حضرت عیسی (علیه‌السلام) و روح‌القدس (تعریف آن هر چه می خواهد باشد) را مانند همه‌ی موجودات و کائنات مخلوق خداوند قادر مطلق متعال نمی‌دانند و حرفهای مبهم و درهم و لایفهمی می‌زنند که با توحید مطلق خداوند متعال و عدم شراکت مطلق او با هر یک از مخلوقات خویش، در تضّاد است (والّا خدای خدایان در کیش چندگانه پرستان یا بت اعظم در آیین بت‌پرستان نیز واحد است). چنانکه از مجموعه‌ی مباحث و برداشتهای پروفسور داود برمی‌آید، وی مسلک تثلیث‌پرستی را مولود نامشروع تزویج و تلفیق میان یک مکتب توحیدی شرق (تعالیم انبیاء خدا از ابراهیم تا عیسی) از یکسو و فلسفه‌ی ایدئالیستی یونان با روبنای پاگانیسم رومیان (بت‌پرستی و تعدّد خدایان) از سوی دیگر، می‌داند. این فعالیت و کوششهای تثلیث‌گرایانه (البته همراه با آزار و کشتار عیسویان موحّد راستین بویژه در قرون سوّم و چهارم میلادی، سوزاندن اناجیل و رسالات، مصادره‌ی کلیساها و اموال و خاموش کردن صدای آنها) در حقیقت و باصطلاح امروزی نوعی غرب‌زدگی عهد عتیق بوده و محصولی که ببار آورده، همان مسلک التقاطی تثلیث است که با مکتب وحدانیّت شرق، عقاید انبیاء و کتب مقدسه و تعالیم خداپرستانه و بشردوستانه‌ی آخرین پیامبر راستین خدا قبل از طلوع اسلام یعنی حضرت عیسی، علیه‌السلام، شباهت و ارتباطی ندارد. پروفسور داود خود در مواردی بر این تفاوت تعابیر و تفاسیر میان کلیساهای عیسوی شرق و کلیساهای واتیکان و جاهای دیگر انگشت گذارده است و ما نیز در مقام مترجم (که رابط نویسنده و خواننده است)، تذکّر آن را «بی‌ضرر» پنداشتیم.
در پایان باید از دوستان عزیز آسوری خود ادیک اوشان و یولیوس کَرَم لِلهام که در مورد برخی کلمات و عبارات سوریایی توضیحات مفیدی دادند، از صمیم قلب سپاسگزاری کنیم امّا از پدر فاضل و گرامی‌ام، محمدرضا نیک‌آئین که با وجود کهولت سن و ضعف باصره، ترجمه‌ی خطّی کتاب را با دقّت و علاقه و حوصله مرور کردند و براساس مطالعات وسیع مذهبی و تسلط بر چند زبان، نکاتی را تصحیح و ترمیم نمودند (4)، به هیچ وسیله نمی‌توانم اظهار امتنان کنم فقط می‌دانم که رؤیت نسخه‌ی چاپی کتاب حاضر که به نام سرور کائنات و مفخر موجودات، محمّد مصطفی، (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) مزیّن است، خود عالیترین خطّ و پاداش روحانی برای ایشان خواهد بود. وبِالله التوفیق و الهدایه.

پی‌نوشت‌ها:

1- از مرکز انتشار این مجله اطلاع درستی نداریم؛ حدساً در انگلستان بوده است. -م.
2.برای ترمیم این مطلب، از دوستی در اروپا درخواست کردم که با مراجعه به کتابخانه‌ها و موزه‌های بزرگ و پیدا کردن اصل مقالات کتاب اقدام کند که متأسفانه تا هنگام تحریر این زیرنویس اطّلاعی نرسیده است.
3.تمام این عبارات و اصطلاحات از متن کتاب اخذ شده است.
4- البته امکان برخی تغییرات موردنظر ایشان وجود نداشت، زیرا مترجم حق ندارد، مطالب نویسنده را دگرگون کند.

منبع مقاله :
بنیامین، داود؛ (1361)، محمد (ص) در تورات و انجیل، ترجمه‌ی فضل‌الله نیک‌‌آیین، نشر نو، چاپ اول.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد