خانه » همه » مذهبی » دستورالعمل تدریجی خودسازی

دستورالعمل تدریجی خودسازی


دستورالعمل تدریجی خودسازی

۱۳۹۲/۱۱/۱۶


۱۵۱۹ بازدید

سلام برشماچگونه می توان به طور جدی والبته تدریجی و کم کم خودسازی و مبارزه با نفس کرد به نحوی که با ادامه تحصیل تهذیب موفقی داشته باشم و از شما می خواهم دستور العملی در این رابطه به طور تدریجی به بنده ارایه دهید تا بتوانم از عادات وفکرهای بیهوده رهایی یابم و به بهترین معشوق یعنی خداوند عزیز روز به روز نزدیکتر شوم واز شیطان لعین دور و دور تر شوم البته دستور العملی امروزی برای یک محصل می خواهم از شما خوبان التماس دعا دارم

با سلام به شما پرسشگر گرامی؛ دوست عزیز؛ توجه و اهتمام شما نسبت به مسائل اعتقادی و اخلاقی پسندیده و قابل تقدیر می باشد.
تحصیل و تزکیه (علم و عمل) هر کدام مانند بالی هستند برای پرواز و رسیدن به هدف، و نبود هر یک، نوعی نقص محسوب می شود و برای رسیدن به کمال هر دو لازم است. تزکیه، سمت و سو و مقصد نهاییِ حرکت را مشخص می کند و تحصیل، مانند موتور حرکت است. حال اگر کسی بدون موتور به حرکت بپردازد سرعت او در رسیدن به مقصد کمتر است، ولی مسیر درست است؛ اما نداشتن هدف الهی و نیت خالص (تزکیه)، موجب می شود که انسان با سرعت بیشتری از خداوند دور شود.
در نتیجه می توان گفت تزکیه از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. چنانکه اگر انسان نیت خود را خالص و نفس خود را از آلودگى ها پاکیزه نکند و با توکل و اعتماد به خدا، به تحصیل علم نپردازد، چنین علمی نه تنها سودی به حال انسان ندارد، بلکه باعث هلاکت و سقوط او می شود. جوامع غربی مثال بارز تحصیل علم بدون تزکیه هستند، چرا که با وجود پیشرفت های علمی زیاد، هر روز بیشتر و بیشتر مرتکب جرم و جنایت می شوند و راه دوری از خدا را، سریع تر می پیمایند.
یکی از خصوصیّات دین مقدس اسلام این است که در هر حال و هر شغل و هر مکانى مى توان در عین اشتغال به کار و تلاش و درس، غرق در عبادت بود و زمینه تقرب الهی را فراهم نمود. این تفکر که عبادت منحصر در خواندن نماز و قرآن و از این دست امور است، تفکر اشتباهی است، هر چند اشتغال به اینگونه امور از برترین عبادات به شمار می آیند اما عبادت منحصر در آنها نیست.
همانطور که می دانید از نگاه دینی ارزش کارها و تحصیل علم و… به نیت و انگیزه انسان بازمی گردد و نیت و انگیزه یک عاملى درونى است و با انتخاب هدف، بستگى و ارتباط مستقیم دارد. حال هرچقدر هدف انتخابی الهی و واقعی تر باشد تقرب و کسب رضایت الهی در آن کار بیشتر است.
«نیت، شرط قبولی اعمال»
نیت به معناى انگیزه و آگاهى و توجه به هدف و روح عبادت به شمار می آید؛ چنان که پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: «لا عمل الا بنیة – هیچ عملى نیست [یعنى داراى ارزش نیست ] مگر اینکه به واسطه نیت باشد. اصول کافى، ج 1، ص 70 ». همه اعمال و کردار آدمى، تنها در صورتى ارزش دارد که مبتنى بر نیت باشد؛ زیرا رفتار آدمى بر دو قسم است:
یک. برخى رفتارشان مبتنى بر عادت صرف است؛ یعنى، انسان بدون اینکه بداند چه مى کند و بدون توجه به آن، عملى را انجام دهد؛ مثل اکثر کارهایی که از ما سر میزند و توجه ای به خداوند در آنها وجود ندارد و یا مانند نمازهایی که ابتداء تا انتهاى آنها را بدون توجه انجام مى دهیم. چنین عملى ارزش ندارد، زیرا اگر چه در ظاهر با نیت انجام شده است، اما در واقع عمل بدون نیت، یعنى، بدون انگیزه و آگاهى و هدف و توجه به مضمون و مقصد و مقصود آن است.
دو. برخى رفتار و کردارشان با توجه و آگاهى بدان عمل است که از آن به عمل با نیت تعبیر مى شود. چنین عملى داراى ارزش است، زیرا از روى توجه است نه صرف عادت. توضیح این نکته ضرورى است که نیتى ارزش دارد که مبتنى بر اخلاص باشد، یعنى، انگیزه انسان فقط خدا و نزدیکى به او باشد (مطهرى، مرتضى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 196-193). حال که چنین است، روشن مى شود که در قیامت به ظاهر، رفتار و کردار آدمیان نگاه نمى شود؛ بلکه به باطن و حقیقت و انگیزه درونى بنده توجه مى شود و سنگینى و سبکى اعمال به میزان توجه و اخلاص ما در کارها بر مى گردد.
گاهی ممکن است نیت و هدف خود از درس خواندن را مادی فرض کنید مانند اینکه درس بخوانید و علمی را کسب کنید تا با آن در مقابل دیگران فخرفروشی کنید و یا به پست و مقامی برسید و بر دیگران حکومت کنید. و گاهی می توانید همین درس و علم را به این هدف و نیت بیاموزید که در آینده به مردم و مملکتتان خدمت کنید.
شهید چمران که امام راحل در پیام خویش او را عارف نامید، فیزیکدان بود و در آمریکا تحصیل کرده بود و عمر خویش را در میادین نبرد گذرانده بود. اگر خداوند به کسی این استعداد را داده که فیزیکدان یا ریاضی دان یا مدیر موفّقی شود، راه بندگی او را هم در همان استعداد نهاده است؛ پس اگر همان استعداد را نه برای رضای دل خویش بلکه برای رضای خدا شکوفا سازد و از همان راه خدا را بندگی نماید؛ یقیناً باب معارف به روی او گشوده می شود؛ کما اینکه اگر کسی علوم دینی را برای رضای خدا فرانگیرد، نه تنها مشکلی از او حلّ نمی کند بلکه خود همان علم تبدیل به حجاب و بت می شود.
شهید مطهری در بیش از یازده رشته نظریّه پردازی نموده است. علّامه حسن زاده آملی در علومی چون فقه، اصول، کلام، تفسیر، عرفان، فلسفه، طبّ قدیم، ریاضیّات اسلامی (علم هیئت)، ادبیات عرب و ادبیات فارسی، هنر خوشنویسی، علوم غریبه و… دارای تخصّص می باشد؛ زبان عربی و فرانسه را هم مثل زبان مادری خود تکلّم می کند. نمونه های دیگری از این سنخ نیز وجود دارند که همگی در یک خصیصه با یکدیگر اشتراک دارند و آن خستگی ناپذیری و احساس مسئولیّت در قبال خدا، خود و خلق می باشد.
بنابراین مهم این است که یاد خداوند مدام در قلبتان زنده باشد و کارهایتان را برای رضای خداوند انجام دهید و به کارهایتان رنگ و بویی الهی بدهید که این کار تنها با نیّت خالص میسر می شود. همچنین سعی کنید در کنار اینکه کارها و درس خواندنتان را با هدفی الهی انجام می دهید، قدری نیز هرچند اندک به مطالعه دینی بپردازید و به طور کلی از تلاوت قرآن و کتب ادعیه فاصله نگیرید، چرا که اگر قرار است موفقیتی در امر تحصیل عائدتان شود، همه از جانب خداوند حکیم است و تا الطاف بیکران الهی نباشد، انسان نخواهد توانست قدمی بردارد.
 
*اصول خودسازی موفق:
در برنامه ریزى برای خودسازی موفق توجه به اصول زیر بایسته و ضروری است:
1. واقع گرایى: بر رهرو راه خدا، لازم است که توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نیک بنگرد، آنگاه بر اساس واقعیت های موجود زندگی خود، دستورالعمل اخلاقی و برنامه خودسازى تنظیم کند. انسان ها داراى تفاوت هاى فردی، روحى و جسمى و شرایط مختلفی هستند و بر اساس آن باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا و دور از دسترس نباشد؛ زیرا یکی از نیازهای انسان در این مسیر سخت، حفظ نشاط روحی و بدنی است و اجبار و اکراه خود بر اساس اهداف خیالی و دور از دسترس، اراده انسان را سست و مانع رسیدن به اهداف واقعی خودسازی می شود.
2. جذابیت: انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نیست برای چیزی که دوست نمی دارد، سرمایه گذاری و تحمل سختی کند بنابراین حتی خودسازی و برنامه های آن باید دوست داشتنی و جذاب باشد. به همین دلیل لازم است در برنامه ریزى به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. مشروط بر اینکه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج: اصل تدریجی بودن، یکی از سنت های عمومی حاکم بر هستی است و تنها خاص زندگی انسان نیست. تمامی پدیده های جهان به تدریج به وجود می آیند و تربیت می شوند و رشد می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. حرکت تدریجی یکی از عوامل مهم موفقیت در مسیر خودسازی است.
برای این منظور بر سالک راه خدا است که از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد، براى مثال اگر کسی بخواهد غذای خود را تقلیل دهد، این کار باید به تدریج انجام شود، در غیر این صورت اگر بخواهد ناگهان غذای خود را مثلا به نصف کاهش دهد، علاوه بر اینکه به لحاظ بدنی دچار آسیب می شود، درصد موفقیت او نیز کاهش می یابد.
همچنین کسی که در ابتدای راه قرار دارد و بیداری شب و تهجد برای او دشوار است، می تواند با یک برنامه تدریجی به این مهم دست یابد. به طور مثال او می تواند در شب های اول برای چند لحظه بیدار شود، وضو بگیرد و فقط یک رکعت نماز «وتر» بخواند. بعد از اینکه به بیدارشدن عادت کرد و با شب انس گرفت، دو رکعت نماز «شفع» را نیز به آن اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را نیز بخواند و تهجد خود را کامل کند.
4. رعایت مراتب حال: رهرو این راه باید توجه داشته باشد که در روند خودسازى، مراحلی وجود دارد که باید به ترتیب طی شود وگرنه درصد موفقیت کاهش می یابد. یکی از مصادیق بارز رعایت این اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامی در انسان موثر واقع می شود و به تعبیری، مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد که قبل از آن سالک از مرحله انجام وظایف واجب عبودیت و بندگی اطمینان حاصل نموده باشد.
بنابراین لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین1» و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است.
5. عزم و استوارى: برای کسی که در این مسیر به تصمیم قاطع برای گذشتن از دنیا و رسیدن به خداوند نرسیده، امیدی برای موفقیت وجود ندارد. نیت و عزم استوار، تحمل و بردباری، صبر و مقاومت در مقابل شداید و سختی ها یکی از اصول مسلم خودسازی و موفقیت در این مسیر است. قرآن کریم می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون؛ کسانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و در این راه استقامت کردند، ملائکه نازل شوند و مژده دهند که نترسید و محزون مباشید و بر شما باد بشارت به بهشتی که به شما وعده داده شده است. 2
بنابراین پس از تنظیم برنامه، بر سالک راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ایستادگى کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز دارد تا شاهد موفقیت باشد.
6. استعانت و توسّل: خداوند منبع اصلی قدرت حاکم بر هستی و مربی جهان است، بنابراین تمام استعداد و نیروی انسان نیز از خدای متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفیق از او موفقیت انسان برای انجام هر کار در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی اگر تمامی شرایط برای انجام کاری فراهم باشد، ولی اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگیرد، آن کارشدنی نمی شود. بنابراین براى موفقیت در جهاد اکبر و خودسازی نیز باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.
حقیقت توسل به معنای وسیله قرار دادن معصومین (ع) برای رسیدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن کریم می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. برای رسیدن به خداوند وسیله بجویید. دلیل نیاز به توسل مقام وساطت ایشان میان خداوند و سایر بندگان است. 3
7. اسوه گزینى: برای رفع نیازهای معرفتی انسان در این مسیر مفهوم و کلام و کتاب لازم است، ولی کافی نیست. نیاز به الگوی انسانی کاملی که مجسمه ارزش های اخلاقی و کمال باشد از نیازهای واقعی انسان در این مسیر است. الگویی که به دلیل داشتن شخصیت با فضیلت، جذاب و دوست داشتنی، انگیزه عمل را در انسان تقویت می کند و به طالب کمال نیروی حرکت و تحمل سختی می بخشد.
این موضوع برای موفقیت در مسیر خودسازی و کمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین، مانند ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره باید مدّ نظر باشد.
8- رفق و مدارا با نفس: رعایت ظرفیت و کشش نفس و بدن یکی از اصول موفقیت در خودسازی است. بدن و روان انسان توان و ظرفیت خاصی دارد که اگر رعایت نشود، باعث تولید خستگی و دلزدگی خواهد شد و این حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامی نیست، از آن رو رفق و مدارا و میانه روی همواره مورد تاکید اساتید اخلاقی بوده است.
در کتاب های روایی بابی هست به نام اقتصاد در عبادت، بدین معنا که حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید. یکی از شرایط موفقیت در خودسازی و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
على علیه السلام در ضمن نامه اى به حارث همدانى مرقوم فرمودند: «و خادع نفسک فى العبادة و ارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها و نشاطها، الا ماکان مکتوبا علیک من الفریضة و انه لابد من قضایها و تعاهدها عند محلها»، نفست را در هنگام عبادت گول بزن و با آن مدارا کن و بر آن فشار و زور نیاور، در هنگامی که حالت گذشت و شادابى در نفس پدید آمده، از آن بهره گیر، مگر آنچه به عنوان واجب بر تو نوشته شده است، در واجبات ناگزیر از اداى آن هستى و در وقت و شرایطى که براى آن مقرر شده است، باید انجام بدهى .4
9- رعایت اقبال و ادبار قلب: در روایات اسلامی، تاکید فراوان شده است که در عبادت، میانه رو باشید و اقبال و ادبار قلب خویش را در نظر بگیرید. در حالتی که میل و اقبال دارید ، بیشتر عبادت کنید و در حالت بی حالی و ادبار، تنها به انجام واجبات اکتفا نمایید .امیر مومنان حضرت علی(ع) فرمود: «ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرایض»؛ بدرستی که قلب انسان را اقبال و ادباری است. پس چون در حال پذیرش بود، آنرا به انجام مستحبات و نوافل بدارید و هنگامی که در حالت روی گردانی بود، به انجام واجبات اکتفا نمایید. 5
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهل بیت (ع) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می آید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی تواند او را از محبوب حقیقی باز دارد. این همان حالتی است که ازآن تعبیر به ((نماز دائم)) شده است:
خوشا آنان که الله یارشان بی / به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند / بهشت جاودان ماوای شان بی
10- سخت کوشی و تحمل سختی ها: رسیدن به آرمان بلند و گران سنگ لقای الهی درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شک مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهش هاى نفسانى، بیرون راندن حب دنیا و تعلقات دنیوى از دل، عبودیت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل، تهجد و شب زنده دارى و توسل و استشفاع به اولیاى گرام الهى، همه ره توشه هاى این سیر خدایى است. این که: گویند به هرکس ندهند دلیلش بسیار واضح و روشن است. زیرا کسى که جهاد با نفس نکرد و دل به مادیات سپرد و در ظلمات نفس و نفسانیات خود را محبوس ساخت کى تواند که به سوى نورحق پر کشد و به لایتناهى عروج کند؟
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست / عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد
اگر طالب موفقیت هستیم باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت، بردباری و مقاومت در مقابل دشواری ها بدست می آید. کسی با خوش گذرانی و راحت طلبی به جایی نرسیده که ما دومین آن باشیم.
امام رضا (ع) مى فرمایند: «و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزاء بنفسه»؛ هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است. 6
در بحث دین داری و عبودیت حق تعالی نیز کوشش و صبر در مقابل نا همواری ها و ناملایمات زندگی، چه زندگی مادی و چه معنوی، از شرایط اصلی موفقیت محسوب می شود. قرآن کریم در مورد سختی نماز می فرماید: «و انها لکبیره الا علی الخاشعین»، نماز خواندن، جز برای خاشعین، کار ساده و آسانی نیست. 7
و در قیامت نیز به کسانی که صبورند، وعده بهشت بی حساب می دهد و می فرماید: «ان الله یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب»، به درستی که خداوند اجر صابران با بدون حساب خواهد داد. 8
در مورد روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، امر به معروف و سایر وظایف شرعی و عبادی نیز وضعیت به همین منوال است . انجام تمامی اینگونه تکالیف نیاز به صبر و مقاومت فراوان دارد؛ نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید / یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
11- برنامه، نظم، تداوم: هدف خویش را در زندگی و رسیدن به قرب الهی مشخص نمایید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید و بر آن برنامه پای بفشارید. هر عمل و عبادتی را پیوسته انجام دهید و تداوم داشته باشید. آنقدر ادامه دهید تا اثر آن ظاهر شود و شیرینی و نورانیت آن را در دل احساس کنید.
نظم و برنامه ریزی از لوازم ضروری موفقیت در دین داری و یا هر کار دیگر است. امکان ندارد یک آدم بی انضباط و ولنگار در رسیدن به اهداف زندگی خود موفق باشد.
این برنامه که در حقیقت یک دستورالعمل خودسازی و قرب الهی است باید از روى دقت، مطالعه و مشورت با متخصصین متعهد و علمای دین باشد تا هم قابل عمل باشد و هم از افراط و تفریط به دور باشد. موفقیت در عمل و عبادت خدای در گرو تداوم در آن است. عبادت خداوند، نوری است که به تدریج تمام وجود انسان را می گیرد و آدمی را سراسرنورانی می کند.
اگر روزی در برنامه های عبودی خود کوتاهى کردید بدانید، که به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مى گردد، کوشایى و استقامت شرط توفیق است. على (ع) در روایتی فرموده است: «من طلب شیئاً ناله او بعضه»، هر کس طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد، به تمام یا قسمتی از آن، حتما خواهد رسید. 9
12- طلب توفیق از خداوند: دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع، حال، اشک چشم و دل شکسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مى سازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطراب هاى ناشى از وسوسه هاى یأس آور شیطان و نفس اماره پالایش مى دهد.
در روایتى از امام جواد (ع) آمده که مؤمن نیاز به سه چیز دارد : «المؤمن یحتاج إلى توفیق من الله، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ینصحه»، توفیق الهی و کسی که از درون او را نصیحت کند و پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت کرده. 10
علی (علیه السلام) فرموده است: «کما أن الجسم والظل لا یفترقان، کذلک الدین والتوفیق لا یفترقان» همانگونه که جسم از سایه خود جدا نمی شود، همچنین دین و توفیق الهی از هم جدا شدنی نیستند. 11 و در روایت دیگری فرمود: «لا ینفع اجتهاد بغیر توفیق»؛ حتی کوشش بدون توفیق از جانب خداوند، نافع نخواهد بود. 12
از امام باقر (ع) در باره معنای جمله لا حول ولا قوة إلا بالله سوال شد، حضرت فرمود: «معناه لاحول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله، ولا قوة لنا على طاعة الله إلا بتوفیق الله عزوجل»؛ معنایش این است که بدون کمک الهی، هرگز کسی را یارای اجتناب از هیچ گناهی نیست و بدون توفیق الهی نیز کسی را نیروی اطاعت نمی باشد. 13
بنابراین باید از راه توسل به ذات اقدس اله و واسطه قرار دادن ارواح پاک معصومین (ع) به درگاه او از خداوند طلب توفیق نمود. البته جدیت و کوشش خود انسان هم لازم است و باید از خوردن غذاهاى شبهه ناک پرهیز نموده و از مجالست با رفقایى که مقید به آداب و مقررات اسلامى نیستند دورى کرد تا به تدریج کارهاى خوب در انسان عادت و به صورت ملکه درآید و توفیق الهى شامل حال شود.
اى خداى پاک بى انباز و بار / دست گیر و جرم ما را درگذار
در ده ما را سخن هاى رقیق / تا تو را رحم آورد بر ما شفیق
هم دعا از تو اجابت هم زتو / ایمنى از تو مهابت هم زتو
13- رعایت اعتدال: اعتدال، صفتى است پسندیده و به معناى میانه روى و پرهیز از افراط و تفریط در هر امرى است. کاربرد این اصل بیشتر در حوزه غرایز، امیال و هیجانات نفسانی انسان کاربرد دارد. انسان همواره در این عرصه ها در معرض افراط و تفریط قرار دارد و اگر تسلیم آن شود، عقلانیت خود را فراموش کرده و از راه راست خارج شده است.
پرخوری، پرخوابی، هیجان بیش از حد غریزه شهوت و خشم و همچنین در مقابل آن، کم خوری مفرط، بی خوابی، خمود در شهوت و نداشتن غریزه خشم و غضب، مانع خودسازی و شکوفایی انسان است و چاره آن جز رعایت اعتدال در تمامی غرایز و امیال نیست.
در مورد خوراک و خواب باید حد وسط و اعتدال را رعایت کرد به گونه ای که هم شکم پرور و تنبل بار نیاید و هم باعث مریضی و بی حال و ضعف نگرد، رعایت اعتدال در امر سلوک در همه امور شرط اساسی این راه است.
خشم به صورت غریزی در همه افراد بشر وجود دارد تا موانع حیات و کمال خویش را به وسیله آن دفع نماید اما این غریزه همچون دیگر غرایز باید کنترل شود. اگر هیجان خشم از حد اعتدال خارج گردد یکی از دام های شیطان خواهد شد. امام باقر علیه السلام فرمود: «غضب آتشی است از طرف شیطان که در دل بنی آدم افروخته می شود. به تعبیری می توان گفت: ریشه تمامی گناهان جز خروج از اعتدال و افراط و تفریط در امیال و غرایز نیست.
اعتدال در روابط اجتماعى که باعث تحکیم این روابط و تضمین سلامت آن مى شود. در حالیکه تندخویى و ترشرویى بیش از حد، باعث پراکندگىِ اطرافیان و در مقابل، نرمش بیش از حدّ و جدى نبودن در کارها و روابط باعث بروز تشتت در روابط اجتماعى مى گردد.
جوانى که وقت خود را یکسره صرف ورزش مى کند و یا کسى که تنها به تفریح و گردش و تفرج مى پردازد و از مطالعه کافى و یا از عبادت و… غافل مى شود مسیر درستى را انتخاب نکرده و به سوى تکامل پیش نخواهد رفت.
14- تامین اقتصادی: از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظایف بندگی است و هم ثروت فراوان. بهترین حالت برای ایجاد فراقت و تمرکز در بندگی خداوند، حالت توسط و تامین اقتصادی است. کسی که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسی که مال و منال فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد، این دو گروه معمولا در دین داری و عبودیت خداوند موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروتمندی فراوان می فرماید: «ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی»؛ انسان همین که خود را ثروتمند و بی نیاز احساس کند ، سر به شورش و طغیان گری می گزارد. 14
و در روایت از رسول اکرم (ص) است که «کاد الفقر ان یکون کفرا»، نزدیک است که فقر آدم فقیر را به کفر بکشاند. 15
در مقابل افرادی که از یک زندگی آبرو مند و ساده برخوردارند، فکری راحت و فرصتی مناسب برای بندگی خداوند و قرب به او در اختیار خواهند داشت و در این زمینه موفقیتشان بیشتر است.
دوست عزیز؛ دستورالعمل‌‌های ذکرشده را با درس‌های خود تطبیق دهید و بر اساس وقت خود، برنامه‌ریزی مناسب داشته باشید.
در انتها از خداوند می خواهیم تا در تمام مراحل زندگی مخصوصا کسب رضایت الهی پیروز و سربلند باشید.
————-
پی نوشت:
1- عنکبوت، آیه آخر.
2- فصلت، 30.
3- مائده، 35.
4- بحارالانوار، ج 33 ص ، ص 509.
5- نهج البلاغه، حکمت 312.
6- بحار الانوار، ج 78،ص 356.
7- بقره ، 45.
8- زمر، 10 .
9- مطالب السئوول، ص37.
10- میزان الحکمة، ج4 ص 3598.
11- غرر الحکم، ماده وفق.
12- غرر الحکم، شماره 4002، دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366، چاپ اول .
13- توحید صدوق، ص242.
14- سوره علق،آیه 6.
15- کافی،ج2 ،ص307.
منابع اصلی اخلاق اسلامی:
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
– اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
– معراج السعاده، ملا احمد نراقی
– نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
– اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
منابع بیشتر:
– خودشناسی برای خودسازی، مصباح یزدی
– تهذیب نفس، ابراهیم امینی
– مقالات استاد محمد شجاعی
– خودسازى، شهید باهنر
– خودسازى، محمد یزدى
– جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى
 
 
 
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد