ضمن تشکر از انعکاس پرسشهای خویش به این مرکز ، پیرامون موضوع فوق گفتنی است که در شرایط کنونی با توجه به حاشیه رانده شدن مارکسیسم ، لیبرالیسم در تلاش است تا جلوی موج عظیم بیداری اسلامی در جهان را بگیرد و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نیست . ریشه دشمنی آمریکا وسردمداران لیبرالیسم و اذناب آن در منطقه نظیر اسرائیل ، ناشی از این واقعیت است که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی منافع غرب را به مخاطره انداخت ، الگو برای سایر ملتها شد و ایدئولوژی لیبرال دموکراسی را به چالش کشید، رژیم صهیونیستی که در حال پیروزی کامل قرار گرفته بود هم اکنون رو به اضمحلال است. دیگر نظم نوین جهانی آمریکا با ایستادگی جمهوری اسلامی و الگوگیری سایر ملتها قابل اجرا نیست و غربیها که صدها توطئه و دسیسه علیه این نظام نوپای اسلامی به راه انداخته بودند و در صدد ریشه کنی آن بودند امروزه دست نیاز برای حل مسایل عراق و افغانستان و فلسطین به سوی ملت ایران دراز کرده اند . نکته دیگر اینکه علی رغم اینکه مکاتب لیبرالیسم و مارکسیسم دارای برخی وجوه اختلاف در نوع نگاه خویش به مسائل اقتصادی ، سیاسی ، اعتقادی و اجتماعی هستند ، اما هر دو از یک آبشخور و سرچشمه نشات گرفته که همان تفکر انحرافی جهان بینی مادی محصول مدرنیسم است که انسان را به جای جدا نشانده و تنها از زوایه محدود و تنگ مادی به ابعاد وجودی انسان و مصالح آن می نگرد از این منظر کفر مارکسیستی با کفر لیبرالیستی در ماهیت و نتیجه هیچ تفاوتی ندارید. هرچند در دیدگاه مارکسیسم٬ در وجود و ماهیت خداوند تردید و انکار وجود دارد. یعنی دیدگاهی بر خلاف فطرت و نهاد آدمی بر اندیشه مارکسیسم حاکم است که موجب بطلان این تفکر خواهد شد. اما در لیبرالیسم نیز به دلایل متعددی از جمله عدم توجه به آموزه های الهی و سایر ابعاد وجودی انسان و جهان و … سرنوشتی جز سرنوشت مارکسیسم نخواهد داشت . و واقعیت های کنونی جهان غرب که بر پایه لیبرالیسم و آموزه های آن شکل گرفته است حاکی از بحران های عظیمی در ابعاد مختلف است که در آینده ای نه چندان دور آن را به همان سرنوشت سوسیالیسم اتحاد جماهیر شوروی سوق خواهد داد؛ زیرا هر چند لیبرالیسم غرب از اساس همانند کمونیسم منکر وجود خداوند نیست، اما آموزه های اومانیستی و سکولاریستی آن، به هیچ وجه جایی برای توجه به خداوند متعال و توجه انسان به ماوراء جهان مادی نگذاشته است. بنابراین عامل اصلی انحطاط که همان دوری از خداوند و آموزه های اصیل وحیانی بود، به عینه در جوامع لیبرالیسم وجود دارد. حضرت امام در نامه تاریخی خود به گورباچف با اشاره به این عامل چنین می نگارد: «جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد، مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست، مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است» (صحیفه نور، ج 21، چاپ اول، ص 69 – 66). سیر تدریجی افول و انحطاط لیبرالیسم غرب واقعیتی است که حتی خود سیاستمداران و اندیشمندان غربی بدان اذعان دارند؛ به اعتقاد برژینسکی، سکولاریسم عنان گسیخته حاکم بر نیمکره غربی در درون خود نطفه ویرانی فرهنگ غرب را می پرورد. از دیدگاه او آنچه ابرقدرتی آمریکا را در معرض زوال قرار می دهد … فساد درونی نظام غربی و دوری از معنویات است که نه تنها رهبری آمریکا بلکه مآلا فرهنگ آمریکا را به عنوان الگو و معیاری برای دیگران از بین می برد . (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، منوچهر محمدی، نشر دادگستر 1377، ص 186).بدین گونه هر چند لیبرالیسم غرب می کوشد با ارائه نظریات و راه حل های جدید خود را از خطر انحطاط حتمی نجات دهد، اما از آنجا که این راه حل ها بدون شناخت اساسی و صحیح از انسان و نیازهای روحی و معنوی او و تنها بر پایه مادیات شکل می گیرد، نه تنها راه به جایی نمی برد. بلکه بر سرعت این انحطاط خواهد افزود و آینده ای جز سرانجام مارکسیسم و اتحاد جماهیر شوروی نخواهد داشت. و به فرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای؛ « در شرایطی که مکتب مارکسیسم، فروپاشیده است و فریادهای اضمحلال مکتب لیبرال دموکراسی غرب نیز به گوش می رسد، حرکت اسلامی روز به روز در حال گسترش است و انقلاب اسلامی به عنوان موتور محرک این مکتب فکری بزرگ باید عوامل پیشرفت و ایستادگی خود را بیش از پیش تقویت کند .» (در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور 22/7/ 1387) جهت مطالعه بیشتر ر.ک : 1. آربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم 2. فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات 3. عصر امام خمینی، میر احمد رضا حاجتی 4. آمریکا پیشتاز انحطاط، روژه گارودی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 23/100112983)