2. به عنوان عامل جبران کننده و کمک کننده مانند امداد غیبی در جنگ بدر در کنار تلاش مسلمانان در جنگ.
اما اصل اولیه بر این اساس است که اهرم های معنوی جایگزین اهرم های مادی نشود و خداوند متعال، اِبا دارد که کارها از غیر مجاری آن سامان یابد، لذا آنچه مهم است آن است که نباید تنها به ابزار مادی و یا تنها به عوامل معنوی اکتفا کرد. اما تردیدی نیست. البته باید دید خود را گسترده تر کرد و برای بالا بردن ضریب اطمینان جهت رسیدن به مقصد در کنار عوامل مادی از عوامل معنوی نیز بهره گرفت زیرا عوامل معنوی مانند دعا و صدقه در استفاده بهینه از ابزارهای مادی و رفع موانع غیر قابل پیش بینی بسیار مؤثر است.
البته گفتنی است آنگاه عوامل معنوی جبران کننده برخی کاستی های مادی می شود. کاستی ها برخاسته از سستی و کوتاهی انسان نباشد، زیرا سستی و تنبلی و مغرور شدن به عوامل معنوی خود از موانع تأثیر عوامل معنوی است. لذا بهتر است در این باره این طور گفته شود که اگر دو نفر با شرایط مادی یکسان و تلاش مساوی اقدام کنند اما یکی از آن دو نفر از دعا و عوامل معنوی نیز بهره مند باشد فریب اطمینان او برای رسیدن به مقصد بیشتر خواهد بود اما اگر به طور عمدی تلاش کمتری کند و با تکیه بر عوامل معنوی سستی کند اطمینانی به موفقیت او نخواهد بود.
در ادامه توجه شما را به عوامل و موانع استجابت دعا جلب می کنیم:
علامه طباطبایى رحمه الله با استفاده از دو آیه شریفه «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ»؛(1) و آیه «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛(2) استفاده مى فرمایند که در استجابت دعا دو چیز معتبر است:
یکم) دعوت، خواستن و طلب باشد، آن هم به راستى و صداقت؛ نه که این لقلقه زبان باشد که لفظ «ادعو» آن را مى رساند.
دوم) فقط از خداوند بخواهد که لفظ «عنّى» همین را مى فهماند. بنابراین اگر به یک سبب از هزاران اسباب خارجى اعتماد کند، از خدا نخواسته و در این جا «عنّى» محقق نشده است»(3) و خداوند قول نداده که اگر از دیگران چیزى خواستید، آن را مستجاب کند.
حال در هر دعایى این دو شرط مهم تحقق داشته باشد، اجابت حتمى است و اگر هر یک از این دو شرط نباشند در حقیقت دعایى نیست لاجرم خداوند استجابت آن را تضمین نفرموده است؛ بلکه اگر کسى از غیر خدا چیزى بخواهد، خداوند او را به غیر خود واگذار مى فرماید.
یک. موانع استجابت دعا
اهل بیت عصمت و طهارت – که مفسران قرآن کریم هستند – براى استجابت دعا موانعى را ذکر نموده اند که به بعضى از آنها اشاره مى کنیم.
1.1. غفلت قلب
دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى مى باشد و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر است که فقط ظاهر دعا مورد توجه نباشد، بلکه در باطن انسان توجه به خدا و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اعلموا ان الله لا یقبل دعاءً عن قلب غافل»؛ «بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمى کند».(4)
در واقع خداى متعال این گونه بندگان خود را تأدیب و تربیت مى کند تا از راه خطا بازگشته و مسیر صحیح هدایت الهى را در زندگى خود انتخاب کنند.
2.1. منافات داشتن با حکمت الهى
خداى متعال بر اساس حکمت خود، این عالم را طبق قوانین خاص اداره مى کند و هیچگاه، این قوانین را نقض نمى کند. بنابراین استجابت دعا باید از مسیر قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد، مستجاب نمى شود؛ زیرا خداى متعال فقط کریم نیست؛ بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او، صفت دیگرش را نقض نمى کند.
امام على علیه السلام مى فرماید: «ان الله سبحانه لا ینقض حکمته فلذلک لا یقع الاجابة فى کل دعوة»؛ «خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمى کند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمى سازد».(5)
3.1. عدم مصلحت
در ضمن شمارش علل گوناگونى که باعث مى شود حاجات انسان سریعاً اجابت نشود، یکى از مهم ترین آنها این است که گاهى انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مى نماید و فکر مى کند اجابت آن به نفع او مى باشد؛ حال آنکه در واقع اجابت آن درخواست؛ به ضرر او است. این حرف، اشاره به آیه 216 سوره «بقره» دارد که مى فرماید: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ…»؛ «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است…». و همه اینها به خاطر جهل و یا محدودیت هایى است که در انسان وجود دارد.
4.1. گناهان اجتماعى
گناهان اجتماعى – مثل ترک امر به معروف و نهى از منکر – باعث عدم اجابت دعا است. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «اگر امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنید، بدترین شما بر شما چیره خواهند شد، آن گاه نیکان شما دست به دعا برمى دارند، ولى اجابت نمى شود».
دو. آداب دعا
در روایات نورانى معصومین علیه السلام امورى به عنوان آداب دعا بیان شده که رعایت آنها مى تواند در استجابت دعا مؤثر باشد.
1.2. اصرار در دعا
یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مى گردد، اصرار در دعا است خداى متعال بنا به دلایلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً ا جابت نمى کند؛ حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت اینکه خداى متعال مى خواهد بنده اش، ارتباط خود را با او بیشتر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد. بنابراین اصرار در دعا خود مى تواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود و خود اصرار ورزیدن در دعا، موجب خشنودى خداوند متعال است.
امام باقرعلیه السلام مى فرماید: «ان الله عزوجل کره الحاح الناس بعضهم على بعض فى المسأله و أحب ذلک لنفسه»؛ «بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات، در حالى که آن را براى خود دوست دارد».(6)
و نیز مى فرماید: «والله لایلحّ عبد مؤمن على الله عزوجل فى حاجة الا قضاها له»؛ «به خدا قسم اصرار نمى ورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر این که آن را برآورده مى سازد».(7)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «ان الله یحب السائل»؛ «خداى متعال درخواست کننده را دوست دارد»،(8)
بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى، گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مى شود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال است بدین جهت هیچ گاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شد.
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مى فرماید: «رحم الله عبداً طلب من الله عزوجل حاجة فالّح فى الدعاء استجیب له او لم یستجیب»؛ «خدا رحمت کند بنده اى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد»(9).(10)
2.2. انجام کار نیک
همان طور که گناه مانع استجابت دعا و سبب محرومیت از لطف الهى است. انجام دادن کار نیک سبب استجابت دعا مى گردد و طبیعى است که هر قدر اعمال نیک انسان زیادتر باشد، لطف الهى به او بیشتر است، به خصوص بعضى از اعمال که بسیار در این زمینه مؤثر بوده و عامل ایجاد ارتباط انسان با خدا است؛ مانند نماز که دریچه ملکوت را بر روى انسان باز مى کند و زمینه ساز استجابت دعا مى گردد. بنابراین بعد از هر نمازى، مى توان به استجابت دعایى امیدوار بود.
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مى فرماید: «من ادّى فریضة فله عندالله دعوة مستجابة»؛ «هر کس نماز واجبى را بجا آورد نزد خدا دعایى مستجاب خواهد داشت».(11)
3.2. عجله نداشتن در اجابت دعا
انسان وقتى خواسته اى دارد، مى خواهد هر چه زودتر به آن برسد؛ اما گاهى صلاح او در آن نیست و یا شرایطش فراهم نشده است و با مدتى صبر و تأمل به خواسته خود خواهد رسید. اما بى تابى و عدم شکیبایى، گاهى سبب ناامیدى مى شود و مانعى براى رسیدن به خواسته هاى مورد نظر است. بدین جهت بهتر است همراه با اصرار در دعا، عجله بیش از حد نداشته باشیم. آنچه که وظیفه انسان است دعا کردن و امیدوار بودن است و آنچه که بر عهده خداوند است، اجابت است. بنابراین در آنچه که به خداوند مربوط مى شود، مداخله نکنیم که در غیر این صورت به زیان ما تمام شده و مانعى براى وصول رحمت الهى خواهد گشت. امام صادق علیه السلام فرمود: «همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مى شود و دعا را ترک مى کند. از امام علیه السلام پرسیده شد: چگونه عجله مى کند! امام مى فرماید: مى گوید از فلان زمان دعا کردم اما اجابت نشده است.(12)
بنابراین باید امید فراوان داشت و اصرار در دعا نیز ورزید؛ اما عجله نباید داشت که خود مانع تحقق استجابت دعا است.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «ان العبد اذا دعا لم یزل الله تبارک و تعالى فى حاجته ما لم یستعجل»؛ «به درستى که بنده هنگامى که دعا مى کند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت او است تا زمانى که او عجله نکند».
4.2. واسطه قرار دادن معصوم علیه السلام
خداوند متعال مى فرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید»(13) و نیز مى فرماید: «وقتى مردم به خود ستم نموده و نزد تو مى آمدند و طلب مغفرت مى کردند، پیامبر نیز براى آنان استغفار مى نمود، خدا را مهربان و توبه پذیر مى یافتند»(14).
5.2. دعا در مکان هاى مقدس
دعا در مساجد، حرم اهل بیت علیهم السلام، تربت شهیدان و… زمان هایى که در مظان استجابت دعا هستند (مانند شب قدر، روز عرفه و میلاد و شهادت ائمه اطهار و سحرها)، در سرعت استجابت آن بسیار مؤثر است.
————–
پی نوشت ها:
1) بقره (2)، آیه 186؛ «هرگاه بندگانم از من سؤال کردند، به درستى که من نزدیک هستم دعاى دعا کننده را هرگاه مرا بخواند اجابت مى کنم».
2) غافر (40)، آیه 60؛ «بخوانید مرا استجابت مى کنم شما را».
3) المیزان، 2، صص 30 – 33.
4) میزان الحکمه،ج 2، ص 875.
5) میزان الحکمة، ج 2، ص 876.
6) میزان الحکمه، ج 2، ص 880.
7) همان
8) همان
9) همان، ص 880.
10) میزان الحکمه، ج 2، ص 880.
11) همان
12) همان
13) مائده، آیه 35.
14) نساء، آیه 64.