گذری بر سبک زندگی صیاد شیرازی
از صیاد شیرازی تا صیاد قلبها
شهدای تراز انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از جمله برترین و باارزشترین نمادهای زندگی سعادتمند به شمار می آیند که سبک زندگی و اندیشه آنها همچون جاده ای روشن جامعه انسانی را به سوی آرمانهای دینی و اخلاقی رهنمود می سازد. الگوهای پاک و صادقی که در جنبه های مختلف زندگی حرف های تازه و جذابی برای همگان داشته و جلوه های ناب زندگی الهی را در پیش روی همگان به نمایش در آورده اند. شهدا پیش از آنکه با زبان و قول راهنما و دلیل دیگران باشند، با رفتار و عملکرد صحیح و درست خود قلب های مردم را به سوی خود جلب کرده اند. این رویه مثبت و جذابیت ماندگار در سبک زندگی قرآنی نیز مرهون صداقت و درست کاری آنها است «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا؛[1] مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!»
یکی از شهدای والا مقامی که اندیشه و سبک زندگی ایشان هیچ گاه از تاریخ انقلاب اسلامی حذف نخواهد شد، شهید مجاهد صیاد شیرازی است، شهید والا مقامی که فاتح قله های عبودیت و بندگی و سبک زندگی دینی به شمار می آید. در این نوشتار تلاش داریم به مناسبت سال روز شهادت این شهید گرامی به گوشه هایی از زیبایی های زندگی ایشان اشاره نماییم.
وجه تشابه دو شهید(سرباز ولایت)
یکی از ویژگی های ممتاز شهید صیاد شیرازی، ولایت مداری و وفاداری ایشان به ولایت فقیه بود. این ویژگی دینی و اعتقادی یکی از باورهای بسیاری ارزشمندی است که در منطق سردار شهید قاسم سلیمانی نیز به عنوان رمز عاقبت بخیری مطرح بود و ایشان نیز به عنوان یک اصلی مهم دینی به آن اعتقاد راسخ داشتند. با درنگ و تأمل در سبک زندگی شهید علی صیاد شیرازی نیز به خوبی می توان این رمز عاقبت بخیری را مشاهده کرد. پایبندی و باور ایشان به اصل ولایت فقیه موضوعی بود که در اندیشه و عملکرد این شهید بزگوار نمود عینی پیدا کرده بود.
گوشه هایی از ولایت مداری و اعتقاد راسخ به اصل ولایت فقیه را در سبک زندگی صیاد شیرازی می توان در ابتدای رهبری مقام معظم رهبری(حفظه الله) مشاهده کرد. در آن هنگام شهید صیاد با نوشتن نامه ای زیبا و انقلابی وفاداری و پایبندی خود را به اصل ولایت فقیه ابراز داشته و خود را به عنوان سرباز ولایت معرفی می نماید. جلوه ی دیگر این باور را می توان در جلسات حضوری که ایشان در بیت رهبری شرکت می کردند و منویات معظم له را ثبت می کردند، مشاهده کرد، وقتی یکی از اطرافیان صیاد شیرازی با تعجب از ایشان سؤال می کنند چرا مقید هستید سخنرانی رهبری را در مجلسی که در آن شرکت دارید یادداشت کنید ایشان در پاسخ ابراز می دارند:
«اولاً تأخیر در اجرای امر فرمانده هم برای ما زشته مگه نه؟»…«من که باید از صحبت های آقا یادداشت بر دارم، دیگه چرا منتظر اخبار ساعت دو بشم، همون موقع یادداشت می کنم بعد توی فاصله ای که می شینم توی ماشین، این صحبت ها رو به دستور العمل تبدیل می کنم وقتی به ستاد کل رسیدم، می دم تایپ کنند و بعد هم می ره برای اجرا تو شاید حرفهای آقا(مقام معظم رهبری) را سخنرانی فرض کنی ولی برای من این حرف ها سخنرانی نیست، دستور از همون لحظه ای که می شنوم تکلیف به گردنمه که امری رو که از فرمانده ام گرفتم باید اجرایش کنم برای همین هم تا موقعی که به ستاد کل برسم وقت رو تلف نمی کنم.»[2]
از صیاد شیرازی تا هم رنگ شدن با رنگ و بوی خدا
یکی از مهمترین و کاربردی ترین کلید واژه های قرآنی که در فرهنگ و اندیشه شهدا همواره از جایگاه ممتاز و بی بدیلی برخوردار بوده، کلید واژه «رنگ خدایی» است. کلید واژه ای که شهدای برجسته ای همچون صیاد شیرازی توانسته بودند به طور روشن چیستی و ماهیت آن را در زندگی خود عینیت بخشیده و الگوی عملی و رفتاری پذیرش رنگ و بوی خدای در زندگی انسانی باشد. «صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ؛[3] رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت میکنیم.»
خورشید معرفت و عشق به عبودیت و بندگی خدای متعال همواره در تمام زندگی صیاد شیرازی نور افشانی می کرد. این مطلب چه در دوران رنجری و آموزش تکاوری ایشان و چه در دورانی که در ایالت اوکلاهامای آمریکا در شهر «فورت سیل» در حین آموزش دوران تکمیلی نظامی حضور داشت به خوبی مشهود بوده است در دوره آموزشی که برخی از افسران نظامی به جای عبودیت و عشق بازی با خدای متعال به دنبال خوش گذرانی و عیش و نوش با معبود های دنیوی خود بودند، صیاد با کمال معرفت و شناخت به دنبال همنشینی و عبودیت با خدای خود بود و لحظه ای از او غافل نشد.[4]
راهکار صیاد شیرازی برای همرنگ شدن با خدا
احمد دادبین از جمله فرماندهان نظامی، در خصوص روحیه معنوی ایشان این خاطره ی زیبای خود را از علی صیاد شیرازی این چنین نقل کرده است: «فرمانده ی نیرو که شدم افراد زیادی برایم نامه تبریک ارسال کردند، اما در میان نامه ها نامه صیاد شیرازی از همه زیباتر و حاوی پیام های خاص معرفتی و اخلاقی بود. گزیده ای از این نامه بدین شرح است: «همیشه به خودم نهیب می زنم که اگر می خواهی از آزمایش خدا و تکلیف الهی درست بیرون بیایی، به این موضوع بیندیش که مسئولیت کنونی ات آخرین تکلیف و وظیفه ی الهی است که بر دوشت نهاده شده است، آن وقت است که زمینه پیدا می کنیم تا نیت، فکر، زبان، قلم، عملم، رنگ گیردو کار را برای خدا انجام دهم.»[5]
تلفیق شجاعت و عبودیت به سبک صیاد شیرازی
یکی از اوصاف و ویژگی های بارز و طلایی صیاد شیرازی شجاعت و دلیرمردی ایشان می باشد. ابرمردی که در مبارزه با دژخیمان و یاغیان بعثی ذره ای ترس و دلهره به خود راه نداد و در حمله بردن به صفوف منافقان و خون آشامان خط شکن میدان مبارزه بود.
در خاطرات و سرگذشت زندگی علی صیاد شیرازی نقل شده است: در کردستان در دورانی که ضد انقلاب ها احاطه وسیعی بر مناطق غربی ایران داشتند در یک مأموریت ایشان همراه یاران خود به پایگاه نظامی وارد می شوند. همراهان تلاش داشتند برای در امان ماندن صیاد پیش از غروب ایشان از آن منطقه خارج نمایند، ولی با کمال تعجب متوجه شدند که شهید صیاد شیرازی نمی پذیرند و خود را مهیای نماز اول وقت می نمایند. برخی از نزدیکان وقتی علت این رفتار صیاد را جویا می شوند این شهید والا مقام این چنین پاسخ می دهند: «من هم خطر را کاملاً احساس می کردم، اما به دو دلیل توقف را بر رفتن ترجیح دادم اول اینکه نماز رو باید سروقت به جا می آوردیم؛ دوم اینکه اگر در آن ساعات حرکت می کردیم، ترسی که در وجود برخی وجود داشت بیشتر می شد ما باید از این فرصت استفاده می کردیم و به آنها درس می دادیم، درس شجاعت و شهامت.»[6]
خشم صیاد و مهارت نه گفتن به رانت
کسانی که در سازمانها و ارگان های مختلف مشغول خدمت و کار می باشند به خوبی اطلاع دارند در مواردی برخی از اعضا و کارکنان از خدمات ویژه ای برخوردار می شوند، از جمله این امتیازها تهیه مسکن و وام های ارزان قیمت و میلیونی است، این در حالی است که وقتی سبک زندگی صیاد شیرازی را مورد مطالعه قرار می دهیم متوجه نوع خاصی از مهارت تقوا و خویشتن داری در زندگی ایشان می شویم که گویای دنیا گریزی و اهتمام ایشان به حفظ بیت المال و پرهیز از هر گونه ویژه خواری است. برای نمونه در یک مورد نقل شده است:
برخی از همکاران و دوستان صیاد شیرازی چون اطلاع داشتند که ایشان صاحب ملک و مسکن نیست به فکر این افتادند که از بنیاد شهید که رئیس وقت آن مهدی کروبی بود، برای او زمینی بگیرند، بنا به نقلی رئیس وقت بنیاد شهید با درخواست آنها موافقت می نمایند، در این میان دوستان وامی را نیز تهیه کردند، تا اینکه خبر به گوش صیاد رسید، ولی با کمال تعجب او از این خیر به قدری ناراحت و عصبانی شد که بعضی از دوستان نقل کردند تا به حال ندیده بودند که او این گونه خشمگین و عصبانی بشود. و ضمن نوشتن نامه ای به رئیس وقت بنیاد شهید از پذیرش آن هدیه خودداری می نماید.[7]
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه مریم، آیه 96.
[2]. ر.ک: خاطراتی از شهید علی صیاد شیرازی، دلم برایت تنگ شده، تهران، انتشارات تقدیر، ص90.
[3]. سوره مبارکه بقره، آیه 138.
[4]. ر.ک: خاطراتی از شهید علی صیاد شیرازی، دلم برایت تنگ شده، تهران، انتشارات تقدیر، ص10.
[5]. همان،ص 48.
[6]. همان، ص50.
[7]. همان ص60.