1. بلنداى مفاهیم و معانى
2. اشتراک لفظ
اشتراک لفظ مى تواند عامل ایجاد تشابه در آیات باشد؛ زیرا به سبب آن، کلام قابل حمل بر معناى غیر مقصود مى شود. براى مثال در آیه «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهِیمَ… إِذْ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً»؛ مریم (19)، آیه 44-41.. واژه «اب» مشترک بین چند معنا، از جمله پدر، جد و عمو مى باشد. این اشتراک سبب تشابه آیه گردیده است، لذا برخى
در فهم مراد آن دچار اشتباه شده و پدر حضرت ابراهیم را بت پرست و مشرک دانسته اند!
3. ایجاز
یکى از عوامل تشابه، ایجاز (مختصر گویى) در آیات است؛ براى نمونه در آیه «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا»؛ فجر (89)، آیه 22.
. حذف کلمه «امر» که از آیات دیگر (غافر، 88) فهمیده مى شود، شبهه مکان داشتن و محدود بودن خداوند را القا مى کند.
4. مباحثى جدلى
برخى از آیات – که اکنون از متشابهات به شمار مى آید در آغاز متشابه نبوده و مسلمانان به دور از سابقه ذهنى گمراه کننده و خلوص نیت، با آن برخورد مى کردند. بدین لحاظ به طور عموم معنا و مراد آن به خوبى درک مى شد و هیچ گونه شبهه اى ایجاد نمى گردید. اما پس از به وجود آمدن مباحث جدلى و رایج شدن برخى از اصطلاحات به گونه ناپخته و نارس، بر چهره پاره اى از
آیات، هاله اى از غبار ابهام نمودار شد. براى مثال آیه «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»؛ قیامت، (75) آیه، 22-23. بر حسب استعمالات متعارف عرب، چشم داشتن به جایگاه بلند پروردگار را مى رساند، اما بعدها با بروز مباحث جدلى و تفسیر به رأى، عده اى آن را به معناى «رؤیت با چشم» گرفتند.
5. تعریض
«تعریض» از جمله فنون بلاغى است که قرآن کریم آن را به کار گرفته و از این راه، مطالب خود را غیر مستقیم، به مخاطبان خود القا کرده است. در تعریض از امر، نهى، تهدید، تعجب و… استفاده مى شود و در آن خطاب گوینده در ظاهر متوجه شخصى است و در واقع به غیر او نظر دارد. براى نمونه مى فرماید «اى پیامبر! اگر شرک آورى اعمالت حبط و نابود خواهد شد» ؛ در اینجا خطاب به
پیامبرصلى الله علیه وآله است؛ اما چه بسا منظور اصلى مردمان دیگر باشند. از پنج عامل یاد شده، سبب اصلى تشابه در آیات، علو معانى و مفاهیم بلند قرآن است (عامل نخست)؛ زیرا از سویى لزوم ارایه معارف الهى بایسته است و از سوى دیگر کوتاهى لفظ و بلنداى معنا، به طور طبیعى باعث بروز این تشابه است. قرآن پیچیده ترین روابط و عوالم وجود را به کلام کشیده است و چون
موضوع پیچیده و بسیار بلند است، کلمات در همین حد مى توانند بیانگر آنها باشند. البته هیچ کلام غیرقابل فهمى در قرآن نیست و حتى آیات متشابه آن با رجوع به محکمات، قابل فهم است ؛ البته براى اهل فن و کسانى که ابزارهاى لازم علمى را براى رسیدن به آن فراهم سازندمنابع:
الف. محمدهادى معرفت، علوم قرآنى، (قم، مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهید، 1378، چاپ اول)، ص 289-271.
ب. محمد باقر سعیدى روشن، علوم قرآنى، (قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ اول)، ص 293..