مقدمه:
از آنجايي كه براي حل مسأله ابتدا بايد علت ريشهيابي شود در ابتداي بحث به علل نماز نخواندن اشاره ميكنيم و سپس راههاي اصلاح (بينشي، اخلاقي، روان شناختي و عاطفي) را متذكر خواهيم شد و در آخر از بحث نتيجهگيري خواهيم كرد
علل نماز نخواندن
نماز نخواندن يك مسلمان ميتواند براثر يك علت يا علل متعددي باشد كه برخي از آنها از اين قرار است:
1. بينشي و اعتقادي (عدم تفكر در اصول دين ـ وجود شبهات بيپاسخ در ذهن مثل بحث شرور و مصيبتها و عدم آگاهي از عقوبت ترك نماز و جايگاه والاي نماز در دين،…)؛
2. اخلاقي و ارزشي (غفلت و غرور، غرق شدن در منكرات و فحشا، عناد، خجالت و حياي نابجا به خاطر تمسخر و دوستان ناباب و…)؛
3. روان شناختي (عاطفي و رواني) مثل ضعف اراده، عدم تمريندهي و تربيت ديني از طرف خانواده، داشتن الگوهاي زنده و محبوب بينماز، تشويق و تقويتها، عقده گشائي و مخالفت در مقابل سختگيريهاي بيجا و شكستن عزت نفس وغرور و يا تحقير در مقابل ديگران، اهمالكاري وتأخير در شروع كار و…
با توجه به اين علتها اگر انسان ريشهيابي كند و بداند علت اصلي از كدام قسمت ناشي ميشود آسانتر ميتواند به هدايت فرد بپردازد.
راههاي علاج
براي تغيير و يا ايجاد يك رفتار صحيح نبايد انتظار داشته باشيم كه سريع به نتيجه برسيم.[1] تربيت ديني يك امر تدريجي است، چه بسا مثل باغبان براي رسيدن به ميوه بايد مدتها زحمت كشيد و مراقبت كرد و حتي مقابل خارها و سختيهاي راه ايستادگي كرد تا بالاخره به هدف رسيد. اگر ميبينيم كه يك شخص مثل شما نمازخوان هستيد به خاطر اين است كه الگوهايي خوب داشتيد كه مسأله را براي شما بيان كردهاند؛ عنصر تفكر وجواب يافتن سوالات اساسي شما هم به آن اضافه شده و رعايت عوامل متعدد ديگر سبب شد، تا اين كه الان برايتان با سختي همراه نيست، اما اگر كسي چنين شرايطي برايش مهيا نبود يا نخواسته كه باشد. مطمئناً شروع به اين امر (نماز خواندن) در ابتدا برايش دشوار خواهد بود و با توجه به مطالب فوق بايد گفت كه به تعداد علل، جوابها متعدد خواهد بود. پس ما سعي خواهيم كرد جوابهايي ارايه دهيم كه به همه علل اشاره شود.
1. حل مسائل اساسي دين (توحيد، معاد، امامت، عدل، نبوت): اگر شخصي نماز نميخواند چون به اصل وجود خدا شك دارد، بايد به خاطر دفع ضرر احتمالي (عذاب سخت قيامت) كه هر عاقلي به اين اصل اهميت ميدهد، به دنبال جواب آن باشد كه در اين زمينه ميتوان از اساتيد اين رشته و كتابهاي اصول دين كمك گرفت. اگر كسي براي اين سوالها جواب يافت، با دلي قرص و محكم تن به عبادتها ميدهد. اگر ميبينيد برخي به خاطر مثلا تورم، مسائل سياسي و ظلم، بيكاري و… نماز نميخوانند به گمان خود فكر ميكنند كه با ديگري مخالفت كردهاند؛ به خاطر اين است كه اين مسائل را خوب با تفكر حل نكردهاند. چرا كه اين امر جايگاه جدايي از مسائل فوق دارد. گاهي فرد با شبهاتي مواجه شده مثلاً نميتواند براي شرور عالم دليلي پيدا كند و… اينجا بايد هر چه زودتر شبههزدايي شود چرا كه فردا دير است، چون كسي كه مدتها از حق دور گشت برگشتش خيلي سخت خواهد بود (فروع دين مثل شاخة درخت است اگر بر تنة قوي و ريشهدار اصول دين كه تقليدي نيست قرار گيرد، از ميوههاي تكامل و صفات والاي انساني و عبوديت بهرهمند خواهند شد).
2. اصل محبت: در حديث ميخوانيم اساس دين محبت است.[2] به دوست خود بفهمانيد كه اگر شما امر به معروفي ميكنيد فقط و فقط به خاطر علاقة به اوست كه اين كار را انجام ميدهيد و خدا هم فقط و فقط به خاطر عشق به شما بوده كه اين دستور را داده و يا به ديگران امر كرده كه نسبت به دوستان بيتفاوت نباشند. مراقب باشيد كه تذكر بدجا، انتقاد زياد، مقابل ديگران و تندي جواب معكوس دارد. علي الخصوص اگر طرف مقابل شما جوان باشد و غرورش را در معرض خطر ببيند (انسان بندة محبت است).
3. در ابتدا انتظار نداشته باشيد سريع متحول شود؛ پس زود نااميد نشويد (اصل تدريجي بودن تربيت ديني) از اصرار و طول دادن بحث پرهيز كنيد. (اشاره مفيد و مختصر)
4. هنگام دوري به او نامه بدهيد؛ با نامه خيرخواهانه و برادرانه او را متوجة اشتباهش كنيد؛ چرا كه با نامه احتمال اين كه به مطالب شما بيشتر فكر كند بيشتر است يا اگر نزد او هستيد از فرصتهاي فراغت و تنهاييها كمك بگيريد، نه در بين جمع.
5. اثر الگوهاي غيرسالم را خنثي كنيد گاهي جوان به خاطر عدم بينش قوي از متلكها و تمسخرهاي ديگران رنجيده خاطر ميشود، به همين خاطر مثلا جلوي آنها نماز هم نميخواند و چه بسا با غرور اعتراف كند كه تا به حال اين كار خوب را انجام ندادهام؛1. شما اين جا بايد بر دوستان سالم او اضافه كنيد 2. ديدارهايتان را زياد كنيد؛ 3. حتي المقدور او را از دوستان ناباب جدا كنيد؛ 4. ويژگيهاي مثبت افراد سالم و نمازخوان را بشماريد و خيانتها، تشويشها و… افراد بينماز را نشان دهيد؛ 5. او را به مراسم مذهبي بانشاط ببريد و… .
6. از اهرم عاطفي استفاده كنيد، جلوههاي زيباي دين را به او نشان دهيد. از كرامت علما و عرفا برايش بگوييد مثلاً در كتاب كيمياي محبت نوشتة آقاي ريشهري ميخوانيم كه شيخ رجبعلي خياط به خاطر يك بار چشمپوشي از يك دختر جوان به مقامات والاي عرفاني رسيدند، طوري كه بزرگان و علما از او كه درس زيادي هم نخوانده بود، طلب موعظه و… ميكردند و او حتي حالات دروني افراد را ميدانست.[3]7. آثار و فوائد روحي و رواني نماز: امروزه روان شناسان اعتراف دارند كه دعا و نماز باعث كاهش اضطراب و استرس زندگي ميشود، مهاتما گاندي كه پيشواي بزرگ هندوستان بود، ميگويد اگر نماز و دعا نبود من مدتها قبل ديوانه شده بودم.[4]8. از صفات مثبت او كمك بگيريد مثلا او به امام حسين ـ عليه السلام ـ علاقه دارد، بگوييد كه امام حسين ـ عليه السلام ـ فرمود: من به نماز عشق ميورزم يا اگر به قول خود وفا ميكند در مناسبتي از او بخواهيد به خاطر دوستي شما هم كه شده (اهرم محبت) فلان كتاب را مطالعه كرده يا فلان نوارها را بشنود و با پولش نذر كند فلان عمل خير را انجام دهد. (زمينهساز)
9. مال گاهي به خاطر آزمايش الهي است؛[5] اگر دوست شما اهل تفكر و تأمل است سعي كنيد غير مستقيم اين مسأله را به او گوشزد كنيد. در كلمات قصار حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميخوانيم: اگر ديديد كه اطاعت خدا را انجام نميدهيد و در پي آن نعمت شما افزون ميگردد از عواقب آن برحذر باشيد كه آزمايش الهي است (سنت استدراج: خدا به كسي كه نافرمان است، به تدريج نعمت روي نعمت ميدهد تا از او دور شود.)
10. گاهي ترك نماز به خاطر عقدهگشايي است. مثلا پدر او سختگير است او را با ضرب و شتم به نماز وا ميداشته است و يا عبادت ظاهري داشته و يا او را نسبت به بازي دلخواه او منع ميكرده و… او هم به خاطر مخالفت با پدر كه نسبت به نماز حساس بود، نماز را كنار گذاشته، شما بايد حقيقت نماز و وظيفه عبد را براي او توضيح دهيد.
11. به او كتاب هايي هديه بدهيد كه نسبت به دعا، نيايش و نماز تأكيد داشتهاند، سياحت غرب از آيت الله نجفي قوچاني، نيايش از الكسيس كارل، انسان در جستجوي معني از دكتر ويكتور فرانكل، هزار و يك نكته دربارة نماز نوشته حسين ديلمي و…
12. سيماي نمازگزاران واقعي (الگوهاي صالح) مخصوصاً در قيد حيات را به او نشان دهيد، نمازگزاراني كه بين رفتار و گفتارشان توافق و سازگاري وجود دارد.[6] (چيزي كه مورد تأكيد ائمه ـ عليهم السلام ـ است) با زبان عمل مردم را به خوبيها دعوت كنيم.
13. برايش دعا كنيد، در حديث داريم كه دعاي مؤمن براي برادر دينياش مستجاب خواهد شد.
14. توجه داشته باشيد كه ايشان بيشتر از بشارتهاي قرآني و روايتي (بهشت، قرب الهي، نزديكي به اهل بيت و…) متأثر ميشود يا از هشدارهاي قرآني و روايتي مثل (عذاب خدا، دوري از رحمت و…) انسان متعادل به هر دو دقت دارد؛ ولي گاهي لازم است از يكي به ويژه انذار و هشدار براي هدايت استفاده كرد چرا كه انسان به دفع ضرر و خطر بيشتر از جلب منفعت توجه دارد.[7]15. براي كسي كه مال دوست است از روايات وآياتي بگوييم كه مال آنها به خاطر غفلت در خطر بوده (قارون و…) و يا به خاطر توجه و نماز خداوند به مال و رزق آنها بركت داده، اگر چه اين امر كار آساني نيست ولي اميد پيشرفت معنوي زياد است.
16. گاهي انسان از نماز و ياد خدا دل زده ميشود به خاطر اين كه غرق در فساد و گناه شده. در قرآن ميخوانيم نماز از فحشا و منكر جلوگيري ميكند. بزرگان ميفرمايند، منكر و گناه آشكار هم مانع نمازگزاردن مي گردد.
17. در نصيحت و خيرخواهي مراقب باشيد، لحن آمرانه نداشته باشيم (مخصوصاً اگر هم سن باشيم) خود برتر بيني، مقايسههاي زياد، انتقاد صريح، بمباران اطلاعات ديني در يك جلسه و يك ديدار مخلّ به هدايتگري است. برخي از بزرگان انتقاد و حساس بودن آن را به جراحي روح و روان تشبيه كردهاند.[8]18. ضررهاي ترك نماز را براي او بر شماريد (دنيوي و اخروي) وعدة عذاب در آخرت، مرگ با خفت، فشار قبر، سختگيري در حساب قيامت، نظر رحمت نداشتن خدا در آخرت؛ اما در دنيا، كوتاه شدن عمر، بيبركتي در روزي، بدچهره شدن، پذيرفته نشدن كارهاي خير او، مستجاب نشدن دعا[9] . مرز بين كفر و اسلام نماز است[10] و نماز عبادتي است كه خدا حتي در حال غرق شدن و خفه شدن هم از انسان ميخواهد.
19. به دوستتان غيرمستقيم (در اوائل امر) بفهمانيد آن چه كه براي شما مهم است، دوستي با يك انسان با ايمان است و اينكه اگر او بدون هيچ عذري عملاً و از روي عناد بخواهد نماز نخواند، براي شما اين پيوند دوستي تمام شده خواهد بود.
نكته پاياني:
با توجه به مطالب فوق بايد اشاره كنم كه در درمان ابتدا ريشهيابي مهم است و ديگر اينكه هيچ درماني مثل اعتقاد پيدا كردن (تفكر در نعمتها، خلقت و…) و باور قلبي و بيدار شدن وجدان اثربخش نيست. اينجا است كه الگوي منحرف، شرور و سختيها و ثروت و وسوسههاي دوستان و… نميتوانند خللي وارد كنند. پس از اين باور لازم است هر روز و هر گاه قلب را به نور موعظه و تذكر زنده نگه داشت (روح بدون تذكر مثل ماشين باطري خالي ميكند). چيزي كه در اين جا بسيار مهم است اين كه در مورد اين افراد نبايد منتظر بود كه سريع نماز خوان شوند شما راهكارها را به كار ببريد. اينها به صورت تدريجي در ناخودآگاه و خودآگاه فرد اثر ميگذارد. البته براي كسي كه از قبل تمرين نداشته باشد در ابتداي امر كمي دشوار هم خواهد بود. در پايان بايد گفت كه از اهرم عاطفه، محبت و انگيزه براي گفتگوها و خيرخواهيها در رفتارهايتان استفاده كنيد و او را با الگوهاي صالح در ارتباط قرار دهيد و نسبت به كارهاي مثبت او راتشويق و تقويت كنيد (كلامي و غيركلامي) و نسبت به عقوبتهاي دنيايي (بيبركتي …) بينمازي از حسن ثروت اندوزي او براي كشيده شدن به طرف نماز كمك بگيرد تا انشاء الله به تدريج كاملاً جنبه خدايي گردد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. هزار و يك نكته درباره نماز، حسين ديلمي، انتشارات پارسايان، قم.
2. سياحت غرب، (داستان) محمد حسن نجفي قوچاني، نشر تربيت تهران.
3. گناهان كبيره، شهيد دستغيب، قسمت تارك الصلاة، ج 2.
پي نوشت ها:
[1] . شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، تهران، سروش، 1380، ص 51.
[2] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، قم، دار الحديث.
[3] . محمدي ري شهري، محمد، كيمياي محبت، قم، دار الحديث، ص5.
[4] . ديل كارنگي، آيين زندگي، جهانگير افخمي، انتشارات ارمغان، 1379، ص 195.
[5] . مصباح يزدي، محمدتقي، پندهاي امام صادق، قم، انتشارات موسسه آموزشي و پرورشي امام خميني، 1381، ص42.
[6] . همان، ص 42، اقتباس.
[7] . مصباح يزدي، ره توشه، قم، انتشارات شفق، 1375، ص 280، با كمي تغيير و اضافه.
[8] . جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 22، با كمي تغيير.
[9] . دستغيب، گناهان كبيره، كانون تربيت شيراز، ج 2، ص 251.
[10] . ميزان الحكمه، بحث نماز (صلاة).