دوستی خدا و دنیا
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «کَمَا اَنَّ الشَّمسَ وَ اللَّیلَ لَا یَجتَمِعانِ کَذلِکَ حُبُّ اللهِ و حُبُّ الدُّنیا لَا یَجتَمِعَان؛ همان طوریکه شب و آفتاب با یکدیگر جمع نمیشوند، محبّت خداوند با محبّت دنیا با هم جمع نمیگردند».
برگرفته از درسهای اخلاق آیتالله مکارم شیرازی
تحریر: سیدمحمد عبدالله زاده
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «کَمَا اَنَّ الشَّمسَ وَ اللَّیلَ لَا یَجتَمِعانِ کَذلِکَ حُبُّ اللهِ و حُبُّ الدُّنیا لَا یَجتَمِعَان؛ همان طوریکه شب و آفتاب با یکدیگر جمع نمیشوند، محبّت خداوند با محبّت دنیا با هم جمع نمیگردند». (1)
برای فهم معنای حدیث باید معنای «حب» را بفهمیم. محبّت جاذبهی میان دو چیز و گاهی جاذبهی میان دو جسم است؛ مثل آهن ربا و آهن و گاهی جاذبهی میان دو روح است و هر چه این جاذبه بیشتر باشد، محبّت بیشتر میشود. گاهی این جاذبه به اندازهای است که هر دو را یکی میسازد و انسان به هر چیزی محبّت و علاقه پیدا کند، در نظر او زینت خواهد یافت و نسبت به هر چه تنفّر داشته باشد، در نظر او زشت خواهد بود.
محبّت خدا و دنیا ضدّ هم هستند. اگر قلبی از حبّ دنیا مملو شد، از عشق خدا خالی میشود و اگر قلبی از عشق به خدا پرگردید، از حب دنیا خالی میشود. در یک دل دو محبّت متضاد نمیگنجد، و آنها که از هر دو دم میزنند، یا ضعیف الایمانند، یا منافق. محبّت پدران و مادران و فرزندان و برادران و اقوام، بسیار خوب است و نشانهی زنده بودن عواطف انسانی؛ امّا هنگامی که این محبّت رو در روی محبّت خدا قرار گیرد، ارزش خود را از دست میدهد؛ لذا خداوند در آیه 24 سوره توبه میفرماید:
«(قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ)؛ بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قبیلهی شما و اموالی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کسادش میترسید و مساکن مورد علاقه شما در نظرتان؛ از خدا و پیامبرش و از جهاد در راه او محبوبتر است؛ در انتظار این باشید که خدا عذابش را بر شما نازل کند و خدا جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند».
به این نکته نیز باید توجّه داشت که محبّت تنها علاقهای قلبی نیست، بلکه باید آثار آن در عمل انسان منعکس شود. اوّلین نشانهی کسی که مدّعی دوستی با پروردگار است، این است که از پیامبر و فرستاده او پیروی کند. در حقیقت این اثر طبیعی محبّت است که انسان را به سوی محبوب و خواستههای او میکشاند. آنها که سر تا پا غرق گناهند و عقیده دارند که ایمان و عشق و محبّت، تنها به قلب است و با عمل ارتباطی ندارد، از منطق اسلام بیگانه اند. لذا امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«ما احبّ الله من عصاه؛ کسی که گناه میکند، خداوند را دوست نمیدارد».
همچنین فرمود: «اَلقَلبُ حَرَمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ؛ دل حرم خداست؛ پس، جز خدا را در حرم خدا جای مده». (2)
در روایات آمده است: کسی که فراوان به یاد مرگ باشد و یا از دنیا کنارهگیری کند، خداوند او را دوست دارد. (3)
خداوند انسان با حیای بردبارِ پاکدامنِ با مناعت و نیز هر دل غمناک و هر بندهی سپاسگزار را دوست دارد.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «محبوبترین بندگان، نزد خداوند کسی است که به حال بندگانش سودمندتر و در ادای حقّ خدا کوشاتر باشد؛ کسانی که خوبی و انجام دادن کارهای نیک محبوب ایشان است». (4)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خداوند متعال به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: دروغ میگوید آن کس که گمان میبرد مرا دوست دارد، امّا چون شب فرا رسد، چشم از [عبادت] من فرو بندد. مگر نه این است که هر دلدادهای دوست دارد با دلدار خود خلوت کند؟!» (5)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«مَن اَحَبَّنا اَهلَ البَیتِ فَلیَحمَدِ اللهَ عَلَی اَوَّلِ النِّعَمِ. قِیلَ: وَ مَا اَوَّلُ النِّعَمِ؟ قَالَ: طِیبُ الوِلادَةِ وَ لَا یُحِبُّنا اِلَّا مَن طَابَت وَلادَتُهُ؛ هر که ما خاندان را دوست داشته باشد، خدا را بر نخستین نعمت سپاس میگوید. عرضه شد: نخستین نعمت چیست؟ فرمود: پاکی ولادت (حلال زادگی). ما را جز کسانی که ولادتی پاکیزه داشته باشند، دوست ندارند». (6)
ظهر یکی از روزها حارث همدانی نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) رفت. حضرت پرسید: چه چیز تو را به این جا کشانده است؟ عرض کرد: به خدا قسم، علاقهی به شما. حضرت فرمود: «اِن کُنتَ صَادِقاً لَترانی فی ثَلاثَة مَواطِنَ: حَیثُ تَبلُغُ نَفسُکَ هَذهِ- وَأَومَأ بِیَدِهِ اِلَی حَنجَرَتِهِ – وَ عِندَ الصِّراطِ، وَ عِندَ الحَوضِ؛ اگر راست بگویی حتماً مرا در سه جا خواهی دید: آن جا که جانت به گلویت برسد، و هنگام گذشتن از صراط و در کنار حوض [کوثر]». (7)
به راستی چه بجاست که در قنوت نمازها این دعا خوانده شود:
«اللهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَا تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ العَمَلَ الَّذِی یُبَلِّغُنی اِلی حُبِّکَ؛ خدایا! روزیام کن محبّت و دوستی خودت را و دوستی آنچه را تو دوست داری و دوستی کسی را که دوستش داری و عملی را که مرا به دوستی تو میکشاند». (8)
در این جا این سؤال مطرح است که اگر محبّت دنیا چیز خوبی نیست، چرا در قرآن میخوانیم: (رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً و فِی الآخِرَة حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ) (9)؛ و در آن هم حسنات و نیکوییهای دنیا و هم نیکوییهای آخرت را از خداوند میخواهیم؟ جواب این است: دنیایی که برای ما جنبهی وسیله را داشته باشد، برای سعادت آخرت، ممدوح و پسندیده است، امّا اگر دنیا هدف باشد، توقفگاه انسان میشود و خود اصالت پیدا میکند، که در این صورت دنیا مذموم و ناپسند است.
خدایا! تو را به حقّ محبوبترین افراد نزد خودت، یعنی پیامبر رحمت قسم میدهیم، محبّت خودت را، محبوبترین چیز، نزد ما قرار بده! آمین یا رب العالمین.
برای فهم معنای حدیث باید معنای «حب» را بفهمیم. محبّت جاذبهی میان دو چیز و گاهی جاذبهی میان دو جسم است؛ مثل آهن ربا و آهن و گاهی جاذبهی میان دو روح است و هر چه این جاذبه بیشتر باشد، محبّت بیشتر میشود. گاهی این جاذبه به اندازهای است که هر دو را یکی میسازد و انسان به هر چیزی محبّت و علاقه پیدا کند، در نظر او زینت خواهد یافت و نسبت به هر چه تنفّر داشته باشد، در نظر او زشت خواهد بود.
محبّت خدا و دنیا ضدّ هم هستند. اگر قلبی از حبّ دنیا مملو شد، از عشق خدا خالی میشود و اگر قلبی از عشق به خدا پرگردید، از حب دنیا خالی میشود. در یک دل دو محبّت متضاد نمیگنجد، و آنها که از هر دو دم میزنند، یا ضعیف الایمانند، یا منافق. محبّت پدران و مادران و فرزندان و برادران و اقوام، بسیار خوب است و نشانهی زنده بودن عواطف انسانی؛ امّا هنگامی که این محبّت رو در روی محبّت خدا قرار گیرد، ارزش خود را از دست میدهد؛ لذا خداوند در آیه 24 سوره توبه میفرماید:
«(قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ)؛ بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قبیلهی شما و اموالی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کسادش میترسید و مساکن مورد علاقه شما در نظرتان؛ از خدا و پیامبرش و از جهاد در راه او محبوبتر است؛ در انتظار این باشید که خدا عذابش را بر شما نازل کند و خدا جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند».
به این نکته نیز باید توجّه داشت که محبّت تنها علاقهای قلبی نیست، بلکه باید آثار آن در عمل انسان منعکس شود. اوّلین نشانهی کسی که مدّعی دوستی با پروردگار است، این است که از پیامبر و فرستاده او پیروی کند. در حقیقت این اثر طبیعی محبّت است که انسان را به سوی محبوب و خواستههای او میکشاند. آنها که سر تا پا غرق گناهند و عقیده دارند که ایمان و عشق و محبّت، تنها به قلب است و با عمل ارتباطی ندارد، از منطق اسلام بیگانه اند. لذا امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«ما احبّ الله من عصاه؛ کسی که گناه میکند، خداوند را دوست نمیدارد».
همچنین فرمود: «اَلقَلبُ حَرَمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ؛ دل حرم خداست؛ پس، جز خدا را در حرم خدا جای مده». (2)
در روایات آمده است: کسی که فراوان به یاد مرگ باشد و یا از دنیا کنارهگیری کند، خداوند او را دوست دارد. (3)
خداوند انسان با حیای بردبارِ پاکدامنِ با مناعت و نیز هر دل غمناک و هر بندهی سپاسگزار را دوست دارد.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «محبوبترین بندگان، نزد خداوند کسی است که به حال بندگانش سودمندتر و در ادای حقّ خدا کوشاتر باشد؛ کسانی که خوبی و انجام دادن کارهای نیک محبوب ایشان است». (4)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خداوند متعال به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: دروغ میگوید آن کس که گمان میبرد مرا دوست دارد، امّا چون شب فرا رسد، چشم از [عبادت] من فرو بندد. مگر نه این است که هر دلدادهای دوست دارد با دلدار خود خلوت کند؟!» (5)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«مَن اَحَبَّنا اَهلَ البَیتِ فَلیَحمَدِ اللهَ عَلَی اَوَّلِ النِّعَمِ. قِیلَ: وَ مَا اَوَّلُ النِّعَمِ؟ قَالَ: طِیبُ الوِلادَةِ وَ لَا یُحِبُّنا اِلَّا مَن طَابَت وَلادَتُهُ؛ هر که ما خاندان را دوست داشته باشد، خدا را بر نخستین نعمت سپاس میگوید. عرضه شد: نخستین نعمت چیست؟ فرمود: پاکی ولادت (حلال زادگی). ما را جز کسانی که ولادتی پاکیزه داشته باشند، دوست ندارند». (6)
ظهر یکی از روزها حارث همدانی نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) رفت. حضرت پرسید: چه چیز تو را به این جا کشانده است؟ عرض کرد: به خدا قسم، علاقهی به شما. حضرت فرمود: «اِن کُنتَ صَادِقاً لَترانی فی ثَلاثَة مَواطِنَ: حَیثُ تَبلُغُ نَفسُکَ هَذهِ- وَأَومَأ بِیَدِهِ اِلَی حَنجَرَتِهِ – وَ عِندَ الصِّراطِ، وَ عِندَ الحَوضِ؛ اگر راست بگویی حتماً مرا در سه جا خواهی دید: آن جا که جانت به گلویت برسد، و هنگام گذشتن از صراط و در کنار حوض [کوثر]». (7)
به راستی چه بجاست که در قنوت نمازها این دعا خوانده شود:
«اللهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَا تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ العَمَلَ الَّذِی یُبَلِّغُنی اِلی حُبِّکَ؛ خدایا! روزیام کن محبّت و دوستی خودت را و دوستی آنچه را تو دوست داری و دوستی کسی را که دوستش داری و عملی را که مرا به دوستی تو میکشاند». (8)
در این جا این سؤال مطرح است که اگر محبّت دنیا چیز خوبی نیست، چرا در قرآن میخوانیم: (رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً و فِی الآخِرَة حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ) (9)؛ و در آن هم حسنات و نیکوییهای دنیا و هم نیکوییهای آخرت را از خداوند میخواهیم؟ جواب این است: دنیایی که برای ما جنبهی وسیله را داشته باشد، برای سعادت آخرت، ممدوح و پسندیده است، امّا اگر دنیا هدف باشد، توقفگاه انسان میشود و خود اصالت پیدا میکند، که در این صورت دنیا مذموم و ناپسند است.
خدایا! تو را به حقّ محبوبترین افراد نزد خودت، یعنی پیامبر رحمت قسم میدهیم، محبّت خودت را، محبوبترین چیز، نزد ما قرار بده! آمین یا رب العالمین.
پینوشتها
1. میزان الحکمة، ج 2، ص 228.
2. میزان الحکمة، ج 2، ص 213.
3. همان، ص 215.
4. میزان الحکمه، ج 2، ص 218.
5. همان، ص 225.
6. همان، ص 237.
7. همان.
8. میزان الحکمه، ج 2، ص 214. ادامهی حدیث واجعل حبّک احبّ الاشیاء الیّ».
9. سوره بقره، آیه 201.
منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم