دو فرمان آموزنده
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ بِأحسَنَ مِنهَا وَ إِذَا أُسدِیَت إِلَیکَ یَدٌ فَکَافِئهَا بِمَا یُربی عَلَیهَا وَ الفَضلُ مَعَ ذَلِکَ لِلبَادِیِ؛ هنگامی که تحیّت و احترام و دعایی به تو بگویند، به صورتی بهتر از آن پاسخ بگو، و هنگامی که
برگرفته از درسهای اخلاق آیتالله مکارم شیرازی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ بِأحسَنَ مِنهَا وَ إِذَا أُسدِیَت إِلَیکَ یَدٌ فَکَافِئهَا بِمَا یُربی عَلَیهَا وَ الفَضلُ مَعَ ذَلِکَ لِلبَادِیِ؛ هنگامی که تحیّت و احترام و دعایی به تو بگویند، به صورتی بهتر از آن پاسخ بگو، و هنگامی که هدیهای برای تو بفرستند، آن را به بهتر از آن مقابله کن. با این حال، فضیلت از آن کسی است که به این امور ابتدا کرده است». (1)
«اسدیت» یعنی هدیه فرستاده شد و «یربی» به معنای افزایش است.
امام (علیه السلام) در این کلام دو دستور مهم میدهد که با هم رابطه دارند:
اوّل این که اگر کسی تحیّتی برای تو فرستاد تو آن را به بهتر از آن، پاسخ بگو و دوم اینکه اگر هدیهای برای تو فرستاد پاداش تو اضافه بر آن باشد و در عین حال فضل برای کسی است که این کارها را شروع کرده است.
«تحیت» در لغت از ماده «حیات»، به معنای دعا کردن برای حیات دیگری است؛ خواه این دعا به صورت سلام علیک و یا حیّاک الله (خداوند تو را زنده بدارد) و یا مانند آن باشد؛ ولی معنای آن، وسیعتر است و هر نوع اظهار محبّت لفظی را شامل میشود؛ ولی از بعضی روایات استفاده میشود که تحیّت اظهار محبّتهای عملی را نیز در برمیگیرد. امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرمودند: «إِنَّ المُرادَ بِالتَّحِیَّةِ فی الایَةِ السَّلامُ وَ غَیرُهُ مِنَ البِّرِ؛ منظور از تحیت در آیه (نساء، 86) سلام و هرگونه نیکی کردن است». (2)
در کتاب مناقب آمده است که کنیزی یک شاخه گل خدمت امام حسن (علیه السلام) هدیه کرد و امام (علیه السلام) در مقابل، آن کنیز را آزاد نمود، و هنگامی که از علّت این کار سؤال کردند، حضرت فرمود: خداوند این ادب را به ما آموخته است؛ آن جا که میفرماید: «(وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحسنَ مِنها)؛ وقتی به شما تحیّتی داده شد، بهتر از آن، پاسخ بگویید».
سپس فرمود: تحیت بهتر، همان آزاد کردن اوست. (3)
این حدیث امام علی (علیه السلام) در واقع ضرورت حقّ شناسی را به انسان توصیه میکند؛ منتهی حقّ شناسی در دو بعد لفظی و عملی است. اگر کسی با لفظ به تو «خوش آمد» گفت، بهتر از آن را به او بگو؛ و اگر کسی عملاً به تو نعمتی داد، با بهتر از آن مقابله کن؛ نه این که خدای نکرده وقتی به کسی احتیاج داریم، اظهار محبّت کنیم؛ امّا همین که احتیاجمان برطرف شد، خدمات او را فراموش نماییم.
انسانیت انسان و وجدان بیدار او اقتضا میکند که این دو دستور را در زندگی خود اجرا کند؛ چرا که اگر این دو نکته در زندگی اجرا شود، چنان صفا و صمیمیت در جامعه حکمفرما میشود که همه مردم نسبت به محبّت ورزیدن علاقه پیدا میکنند؛ چون میبینند که محبّت گُم نمیشود.
بعضی با کمال تأسّف در مقابله به مثل بدیها مقیّدترند؛ که این البته نشان عقب ماندگی و پایین بودن سطح فکر است؛ ولی اسلام برعکس این شیوه را دستور میدهد؛ زیرا میفرماید بدیها را فراموش کن و خوبیها را به یاد بیاور و هر موقع توانستی نیکی را به نیکی جواب بده.
امام (علیه السلام) در آخر کلامش به این نکته اشاره دارد که وقتی امری را به وجه بهتری مقابله میکنی، خیال نکن که برتر هستی، بلکه کسی که خدمت بهتر را شروع کرد افضل است و تو نباید خود را طلبکار بدانی، بلکه بدهکار هستی؛ لذا سعی کن که اوّل خدمت بکنی و جواب ببینی.
امّا کسانی هستند که خدماتی به ما کردند؛ ولی ما نمیتوانیم مقابله به مثل کنیم، مثل اولیای خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) که خدمات شایانی به ما انجام دادند؛ امّا ما نمیتوانیم پاسخ بدهیم. در این موارد باید کاری کنیم که رضایت و خشنودی آنها جلب شود و این تنها با پیروی از مکتب آنها حاصل میشود تا زحمات آنها به باد نرود. باید پاسداران ارزشهای والای آنها باشیم.
برای سپاسگزاری از نعمتهای خداوند فقط میتوانیم نعمتهایش را در جای خود صرف کنیم که بهترین شکر نعمت، همین است.
از خداوند توفیق شکر نعمتهایش را میخواهیم!
«اسدیت» یعنی هدیه فرستاده شد و «یربی» به معنای افزایش است.
امام (علیه السلام) در این کلام دو دستور مهم میدهد که با هم رابطه دارند:
اوّل این که اگر کسی تحیّتی برای تو فرستاد تو آن را به بهتر از آن، پاسخ بگو و دوم اینکه اگر هدیهای برای تو فرستاد پاداش تو اضافه بر آن باشد و در عین حال فضل برای کسی است که این کارها را شروع کرده است.
«تحیت» در لغت از ماده «حیات»، به معنای دعا کردن برای حیات دیگری است؛ خواه این دعا به صورت سلام علیک و یا حیّاک الله (خداوند تو را زنده بدارد) و یا مانند آن باشد؛ ولی معنای آن، وسیعتر است و هر نوع اظهار محبّت لفظی را شامل میشود؛ ولی از بعضی روایات استفاده میشود که تحیّت اظهار محبّتهای عملی را نیز در برمیگیرد. امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرمودند: «إِنَّ المُرادَ بِالتَّحِیَّةِ فی الایَةِ السَّلامُ وَ غَیرُهُ مِنَ البِّرِ؛ منظور از تحیت در آیه (نساء، 86) سلام و هرگونه نیکی کردن است». (2)
در کتاب مناقب آمده است که کنیزی یک شاخه گل خدمت امام حسن (علیه السلام) هدیه کرد و امام (علیه السلام) در مقابل، آن کنیز را آزاد نمود، و هنگامی که از علّت این کار سؤال کردند، حضرت فرمود: خداوند این ادب را به ما آموخته است؛ آن جا که میفرماید: «(وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحسنَ مِنها)؛ وقتی به شما تحیّتی داده شد، بهتر از آن، پاسخ بگویید».
سپس فرمود: تحیت بهتر، همان آزاد کردن اوست. (3)
این حدیث امام علی (علیه السلام) در واقع ضرورت حقّ شناسی را به انسان توصیه میکند؛ منتهی حقّ شناسی در دو بعد لفظی و عملی است. اگر کسی با لفظ به تو «خوش آمد» گفت، بهتر از آن را به او بگو؛ و اگر کسی عملاً به تو نعمتی داد، با بهتر از آن مقابله کن؛ نه این که خدای نکرده وقتی به کسی احتیاج داریم، اظهار محبّت کنیم؛ امّا همین که احتیاجمان برطرف شد، خدمات او را فراموش نماییم.
انسانیت انسان و وجدان بیدار او اقتضا میکند که این دو دستور را در زندگی خود اجرا کند؛ چرا که اگر این دو نکته در زندگی اجرا شود، چنان صفا و صمیمیت در جامعه حکمفرما میشود که همه مردم نسبت به محبّت ورزیدن علاقه پیدا میکنند؛ چون میبینند که محبّت گُم نمیشود.
بعضی با کمال تأسّف در مقابله به مثل بدیها مقیّدترند؛ که این البته نشان عقب ماندگی و پایین بودن سطح فکر است؛ ولی اسلام برعکس این شیوه را دستور میدهد؛ زیرا میفرماید بدیها را فراموش کن و خوبیها را به یاد بیاور و هر موقع توانستی نیکی را به نیکی جواب بده.
امام (علیه السلام) در آخر کلامش به این نکته اشاره دارد که وقتی امری را به وجه بهتری مقابله میکنی، خیال نکن که برتر هستی، بلکه کسی که خدمت بهتر را شروع کرد افضل است و تو نباید خود را طلبکار بدانی، بلکه بدهکار هستی؛ لذا سعی کن که اوّل خدمت بکنی و جواب ببینی.
امّا کسانی هستند که خدماتی به ما کردند؛ ولی ما نمیتوانیم مقابله به مثل کنیم، مثل اولیای خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) که خدمات شایانی به ما انجام دادند؛ امّا ما نمیتوانیم پاسخ بدهیم. در این موارد باید کاری کنیم که رضایت و خشنودی آنها جلب شود و این تنها با پیروی از مکتب آنها حاصل میشود تا زحمات آنها به باد نرود. باید پاسداران ارزشهای والای آنها باشیم.
برای سپاسگزاری از نعمتهای خداوند فقط میتوانیم نعمتهایش را در جای خود صرف کنیم که بهترین شکر نعمت، همین است.
از خداوند توفیق شکر نعمتهایش را میخواهیم!
پینوشتها
1. نهج البلاغه، حکمت 62.
2. تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 524.
3. بحارالانوار، ج 43، ص 343.
منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم