امیدوارم با نکات ذیل پاسخ مناسب را دریافت کنید. 1ـ حنیف از ماده «حنف» به معنای «برگشتن از گمراهی به استقامت و راه مستقیم است».در اصطلاح حنیف به معنای کسی است که از آیین ها و روشهای منحرف چشم می پوشد و متوجه آیین حقیقی می شود از این رو است که در روایتی به نقل از امام صادق (ع) می خوانیم. حنیفیت ابراهیم اسلام است.یعنی از طرفی مسلمان کسی است که از آیین های منحرف چشم پوشیده و به سوی آیین مستقیم خداوندی روی آورده است. و حضرت ابراهیم (ع) نیز چنین بود. و ایشان همان آیین ها و روشهای خالص و پاکی را داشت که مسلمانان آن روشها را دنبال می کنند. «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفاً مسلماً و ما کان من المشرکین» (آل عمران، 67)
2ـ همه شرایع آسمانی پس از حضرت ابراهیم (ع) به یک معنا آیین ابراهیمی می خوانند. الان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان پیرو دین حنیف ابراهیمی نیز شمرده می شود. این مسأله نافی پیروی از پیامبران پس از حضرت ابراهیم نیست بلکه مقصود از آیین ابراهیم همان آیین توحید و یکتا پرستی است و شاید اشتهار آن به جهت بروز و جلوه بسیار نیرومند توحیدی آیین حضرت ابراهیم و نقش برجسته آن در مبارزه بت مظاهر شرک می باشد.
3ـ دین الهی یعنی اسلام و تسلیم محض در برابر خدای متعال، دین همه انبیای الهی (ع) بوده است. «ان الدین عند الله الاسلام» گرچه شرایع و برنامه ها مختلف و متفاوت بوده است. (مائده، 48)
بر این اساس دین پیامبر اکرم (ص) پیش از بعثت «اسلام» بوده است، همان اسلام مشترک بین همه انبیاء. اما اینکه ایشان بر اساس شریعت کدامیک از انبیای سابق عمل می کرده اند مورد اختلاف است.
برخی معتقدند پیامبر اکرم (ص) بر اساس هیچ یک از شرایع سابق عمل نمی کرده اند و گروهی ایشان را تابع شریعت حضرت نوح یا ابراهیم یا موسی یا عیسی دانسته اند. و دسته ای هم در این مسئله توقف نموده اند. حق همان نظریه اول است. یعنی پیامبر اکرم متعبد به شریعت هیچ یک از پیامبران گذشته نبوده اند بلکه بر اساس شریعت خود عمل می کرده اند. زیرا بر حسب برخی از شواهد آن حضرت بیش از رسالت نیز نبی بوده اند یعنی به ایشان به گونه ای هر چند الهام و یا در خواب حقایق غیبی وحی شده و روح القدس همراه ایشان بوده است.
و بر اساس وظایف خاصی که خداوند از ایشان می خواسته عمل می کرده اند و در چهل سالگی به «رسالت» نه «نبوت» مبعوث گردیدند. یعنی افزون بر نبوت فرشته وحی و پیک الهی بر ایشان فرود آمد و اولویت تبلیغ و دعوت اجتماعی به سوی آیین جدید الهی را بر دوش او نهاد.
4ـ اگر پیامبر اکرم به دین عیسوی مشهور می شدند، چه بسا که این مسأله باعث می شود که انحرافات پدید آمده در دین مسیح (ع) نیز به ایشان چسبانده و یا چنان تبلیغ می گردید که پیامبر اسلام شریعت خود را از متون مسیحی دریافت کرده و با دستکاری هایی ادعای نبوت کرده است.
برای آگاهی بیشتر: ر.ک 1ـ حق الیقین، سید عبد الله شبر، موسسه علمی تهران.
2ـ فطرت، شهید مطهری، ص24.
3ـ تفسیر نمونه، ج1، ص471.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
2ـ همه شرایع آسمانی پس از حضرت ابراهیم (ع) به یک معنا آیین ابراهیمی می خوانند. الان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان پیرو دین حنیف ابراهیمی نیز شمرده می شود. این مسأله نافی پیروی از پیامبران پس از حضرت ابراهیم نیست بلکه مقصود از آیین ابراهیم همان آیین توحید و یکتا پرستی است و شاید اشتهار آن به جهت بروز و جلوه بسیار نیرومند توحیدی آیین حضرت ابراهیم و نقش برجسته آن در مبارزه بت مظاهر شرک می باشد.
3ـ دین الهی یعنی اسلام و تسلیم محض در برابر خدای متعال، دین همه انبیای الهی (ع) بوده است. «ان الدین عند الله الاسلام» گرچه شرایع و برنامه ها مختلف و متفاوت بوده است. (مائده، 48)
بر این اساس دین پیامبر اکرم (ص) پیش از بعثت «اسلام» بوده است، همان اسلام مشترک بین همه انبیاء. اما اینکه ایشان بر اساس شریعت کدامیک از انبیای سابق عمل می کرده اند مورد اختلاف است.
برخی معتقدند پیامبر اکرم (ص) بر اساس هیچ یک از شرایع سابق عمل نمی کرده اند و گروهی ایشان را تابع شریعت حضرت نوح یا ابراهیم یا موسی یا عیسی دانسته اند. و دسته ای هم در این مسئله توقف نموده اند. حق همان نظریه اول است. یعنی پیامبر اکرم متعبد به شریعت هیچ یک از پیامبران گذشته نبوده اند بلکه بر اساس شریعت خود عمل می کرده اند. زیرا بر حسب برخی از شواهد آن حضرت بیش از رسالت نیز نبی بوده اند یعنی به ایشان به گونه ای هر چند الهام و یا در خواب حقایق غیبی وحی شده و روح القدس همراه ایشان بوده است.
و بر اساس وظایف خاصی که خداوند از ایشان می خواسته عمل می کرده اند و در چهل سالگی به «رسالت» نه «نبوت» مبعوث گردیدند. یعنی افزون بر نبوت فرشته وحی و پیک الهی بر ایشان فرود آمد و اولویت تبلیغ و دعوت اجتماعی به سوی آیین جدید الهی را بر دوش او نهاد.
4ـ اگر پیامبر اکرم به دین عیسوی مشهور می شدند، چه بسا که این مسأله باعث می شود که انحرافات پدید آمده در دین مسیح (ع) نیز به ایشان چسبانده و یا چنان تبلیغ می گردید که پیامبر اسلام شریعت خود را از متون مسیحی دریافت کرده و با دستکاری هایی ادعای نبوت کرده است.
برای آگاهی بیشتر: ر.ک 1ـ حق الیقین، سید عبد الله شبر، موسسه علمی تهران.
2ـ فطرت، شهید مطهری، ص24.
3ـ تفسیر نمونه، ج1، ص471.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی