خانه » همه » مذهبی » ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)

ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)

ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)

ذکر خدا و دوستی نمودن با یکدیگر در راه او دارای چند خصلت است: یکی از آنها –و آن اعظم از دیگران است- آن است که ذکر کردن بنده خداوند را موجب شود ذکر کردن خداوند او را… محبت با یکدیگر در راه خدا سبب حب خدا شود. و این حب نیز نتیجه اش رفع حجب می باشد… محجوب مطلق از وصال نخواهد شد در شریعت عشق، و بین

f39c1631 9209 4c32 8037 d57d85971feb - ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)

0004248 - ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)
ذکر خدا در کلام امام خمینی (ره)

 

 

ذکر خدا و دوستی نمودن با یکدیگر در راه او دارای چند خصلت است: یکی از آنها –و آن اعظم از دیگران است- آن است که ذکر کردن بنده خداوند را موجب شود ذکر کردن خداوند او را… محبت با یکدیگر در راه خدا سبب حب خدا شود. و این حب نیز نتیجه اش رفع حجب می باشد… محجوب مطلق از وصال نخواهد شد در شریعت عشق، و بین او و محبوبش حجابی نخواهد ماند.
بدان ای عزیز که تذکر از محبوب و به یاد معبود به سر بردن نتیجه های بسیاری برای عموم طبقات دارد… انسان اگر در جمیع احوال و پیشامدها به یاد حق تعالی باشد و خود را در پیشگاه آن ذات مقدس حاضر ببیند، البته از اموری که خلاف رضای اوست خودداری کند و نفس را از سرکشی جلوگیری کند. این همه مصیبات و گرفتاری به دست نفس اماره شیطان رجیم از غفلت از یاد حق و عذاب و عقاب اوست. غفلت از حق کدورت قلب را زیاد کند و نفس و شیطان را بر انسان چیره کند و مفاسد را روز افزون کند؛ و تذکر و یاد آوری از حق دل را صفا دهد و قلب را صیقلی نماید و جلوه گاه محبوب کند، و روح را تصفیه نماید و خالص کند و از قید اسارت نفس انسان را براند ؛ و حب دنیا [را که] منشأ خطیئات و سرچشمه ی سیئات است از دل بیرون کند؛ و هم را هم واحد کند و دل را برای ورود صاحب منزل پاک و پاکیزه نماید.
پس ای عزیز، در راه ذکر و یاد محبوب تحمل مشاق هرچه بکنی کم کردی. دل را عادت بده به یاد محبوب بلکه به خواست خدا صورت قلب صورت ذکر حق شود…
قلب را عادت بده به تذکر محبوب و دل را عجین کن با یاد حق تبارک و تعالی…
شخص ذاکر باید در ذکر مثل کسی باشد که به طفل کوچک که زبان باز نکرده می خواهد تعلیم کلمه را کند: تکرار می کند تا اینکه او به زبان می آید و کلمه را ادا می کند. پس از آنکه او ادای کلمه را کرد، معلم از طفل تبعیت می کند؛ و خستگی آن تکرار برطرف می شود و گویی از طفل به او مددی میرسد. همین طور کسی که ذکر می گوید باید به قلب خود، که زبان ذکر نکرده، تعلیم ذکر کند. و نکته ی تکرار اذکار آن است که زبان قلب گشوده شود. و عهلامت گشوده شدن زبان قلب آن است که زبان از قلب تبعیت کند و زحمت و تعب تکرار مرتفع شود. اول زبان ذاکر بود و قلب به تعلیم و مدد آن ذاکر شد، و پس از گشوده شدن زبان قلب، زبان از آن تبعیت کرده به مدد آن یا مدد غیبی متذکر می شود. ( شرح چهل حدیث ؛ ص 289 )
با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق خرق شود، و موانع حضور مرتفع گردد، و قسوت و غفلت قلب برداشته شود، و درهای ملکوت اعلی به روی سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به روی او گشوده گردد؛ ولی عمده آن است که قلب در آن ذکر زنده باشد و مرده نباشد، و با مردگانش انس نگیرد…
رسول خدا فرمود: راست ترین شعری که عرب گفته شعر لبید است که گفته: « الا کل شیء ما خلا الله باطل».(1)
دل به دیگر موجودات بستن – هر موجودی باشد – از خدا غافل شدن است…
برای زنده نمودن دل، ذکر خدا و خصوص اسم مبارک «یا حی یا قیوم» با حضور قلب مناسب است….
و از بعض اهل ذکر و معرفت منقول است که در هر شب و روزی، یک مرتبه در سجده رفتن و بسیار گفتن: لاإله إلا انت سبحانک إنی کنت من الظالمین (2) برای ترقیات روحی خوب است…
آری، آنان که معرفت به حق دارند، و انس و محبت به آن ذات مقدس پیدا کردند برای آنها این نوع اعمال زحمت و مشقت ندارد. انس و عشرت با محبوب ملاملت نیاورد؛ خاصه آن محبوبی که همه ی محبتها و محبوبیتها، رشحه ای از محبت او است… عارف شیراز – رحمت الله علیه – گوید:
در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست، کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس (3)
آنان که از جام محبت دوست نوشیدند، و از آب زندگانی وصال او زندگی ابدی پیدا کردند، هر دو عالم را لایق دشمن دانند…
آنها بار حاجات خود را به کوی دوست انداختند، حاجتی جز خود او ندارند، مقصودی جز قبله ی حقیقی برای عشاق جمال نیست؛ «قبله ی عشق یکی آمد و بس».
آری، ما کوران و کران و محجوبانیم که از همه ی مقامات، به شهوتهای حیوانی دل خوش کردیم و از جمله ی سعادات، به یک مشت مفاهیم بی مقدار دلبستگی داریم و خود را قانع کردیم؛ مگر آن که لطف و رحمت دوست دستگیری فرموده، و از این حجابهای غلیظ و ظلمتهای متراکم ما را خارج کند و دل ما را به محبت خود زندگی بخشد، و از دیگران منقطع و به خود وصل فرماید. ( شرح حدیث جنود عقل و جهل ؛ ص 124 )
آنکه انسان را از تزلزل بیون می آورد ذکر خداست. با یاد خداست که تزلزلها ریخته می شوند؛ اطمینان پیدا می شود. وقتی اطمینان پیدا شد و ذکر خدا و یاد خدا شد، وقتی است که مخاطب می شود به این خطاب: یا أیها النفس المطمئنة در روایتی است که خطاب به حضرت سیدالشهداست. (4) آن وقت است که به شما می گویند که فادخلی فی عبادی. نه فی عبادالله؛ نه فی عباد دیگر. «فی عبادی». یک عنایت خصوصی است مال خودم. این بشر مال خودش است. ( صحیفه ی امام ؛ ج4 ، ص34 )

پی نوشت ها :
 

1- قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اصدق کلمة قالها شاعر کلمة لبید: الا کل شیء ما خلا الله باطل». صحیح مسلم؛ ج4، کتاب الشعر، ص 442، ح 3 – 6.
2- «خدا و معبودی جز تو نیست. تومنزه هستی، همانا من از ستمگران می باشم.» (انبیا، 87)
3- دیوان حافظ، تصحیح قزوینی و غنی؛ چاپ مجلس، 1320، ص 267.
4- تفسیر قمی؛ ج2، ص 422.
 

منابع :
1.شرح چهل حدیث امام خمینی(ره)
2. صحیفه امام خمینی(ره)

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد