راههاي كنترل خشم و غضب از نگاه امام باقر
«الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس والله يحب المحسنين؛ {آل عمران.134} مومنان در هنگام عصبانيت خشم خود را فرو مي برند و ازخطاي مردم در مي گذرند وخدا نيكوكاران را دوست دارد.» «كظم» در لغت به معني بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند ولي
راههاي كنترل خشم و غضب از نگاه امام باقر
«الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس والله يحب المحسنين؛ {آل عمران.134} مومنان در هنگام عصبانيت خشم خود را فرو مي برند و ازخطاي مردم در مي گذرند وخدا نيكوكاران را دوست دارد.» «كظم» در لغت به معني بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند ولي از اعمال آن خودداري مي نمايند، به كار مي رود.
«غيظ» به معني شدت غضب وحالت برافروختگي و هيجان فوق العاده روحي است، كه بعد از مشاهده ناملايمات به انسان دست مي دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات انسان است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و ازدست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي كند و موجب مي شود كه بسياري ازجنايات و تصميم هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد. {1}
در مقاله اي كه از نظر خوانندگان عزيز مي گذرد اين آموزه قرآني با توجه به سخنان امام باقر (علیه السّلام) مورد بررسي و تحقيق اجمالي قرار مي گيرد.
خشم مثبت و منفي
غضب يكي از غرايز انساني است و بهره هاي فراواني براي انسان دارد و در دفاع از هويت و باورها و فرهنگ او نقش مهمي ايفا مي كند.
سه گروه متفاوت
در واقع انسان ها را مي توان در مورد اين حالت نفساني، به سه گروه تقسيم كرد:
دسته اول: انسان هايي كه در هنگام غضب افراط مي كنند و از حد و مرز ايمان بيرون مي روند. اين گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا كه پشيماني هم سودي به حالشان نخواهد داشت.
دسته دوم: افرادي هستند كه اساساً خشمگين نمي شوند و اصلا قوه غضبيه خود را به كار نمي گيرند و در جاهايي كه حتي شرع و عقل هم براي آنان خشم را لازم دانسته است، به هيچ وجه حركتي ندارند. اينان نه تنها عملي ناپسند انجام مي دهند، بلكه از افراد عصباني بدترند و افرادي بي غيرت و بي هويت تلقي مي شوند.
دسته سوم: كساني كه براساس كمال وجودي خود هرگاه خشمگين شوند، از مرز اعتدال خارج نمي شوند. اينان با ايمان راسخ و اعتماد به نفسي كه دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان تسلط كامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ايمانشان قرار دارد.
خشم مقدس
قرآن كريم هرگز اصل خشم را تخطئه نمي كند و خشم هاي مقدس را مي ستايد. اساساً خشم مقدس يكي از صفات الهي است كه نام هاي قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگين شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و مورد رضاي حق هم خواهد بود. در سيره رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به نقل از امير مومنان (عليه السلام) آمده است كه: آن حضرت براي امور دنيا هرگز عصباني نمي شد؛ اما هرگاه براي حق غضبناك مي شد، احدي را نمي شناخت و خشم پيامبر آرام نمي شد تا اينكه حق را ياري كند. {2}
علامه طباطبايي (ره) در اين زمينه مي فرمايد:«هرگاه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) خشمگين مي شد- كه جز براي خدا غضب نمي كرد- چيزي تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت.» (3)
آري يك انسان كامل فقط در راه حق و به خاطر پايمال شدن حقوق الهي و حقوق مردم خشمگين مي شود و در اين مورد هم از مرز ايمان و حدود الهي خارج نمي شود.
خشم پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم )
در اين خصوص روايتي زيبا از سيره رسول گرامي اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نقل شده است كه حمزه بن عبدالمطلب، عموي بزرگوار و برادر رضاعي حضرت رسول بود؛ زيرا حمزه از ثويبه اسلميه- دايه پيامبر قبل از حليمه سعديه- شير خورده بود. حمزه از رسول خدا چهار سال بزرگتر بود.
او در جنگ احد 60 سال داشت كه به دست وحشي- غلام جبير بن مطعم- به شهادت رسيد. وحشي به تحريك و تطميع هند- دختر عتبه بن ربيعه و مادر معاويه بن ابي سفيان- حضرت حمزه سيدالشهداء را مورد حمله غافلگيرانه قرار داد و به شهادت رساند. هند كه از آن بزرگوار به شدت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت كشته هاي جنگ بدر كينه شديدي داشت، بعد از شهادت حمزه اعضاي بدن آن حضرت را مثله كرد و حتي جگرش را بيرون آورده، از عمق كينه آن را در دهانش مكيد.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) وقتي به بالين پيكر قطعه قطعه عمويش آمد آن چنان ناراحت و خشمگين شد كه سخن از انتقام گفت. در آن هنگام،جبرئيل عليه السلام نازل شد و براي دلداري پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) اين آيه شريفه را نازل كرد:«و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خير للصابرين؛ (نحل.621)
هرگاه خواستيد كسي را مجازات و عقوبت كنيد، تنها به مقداري كه به شما تعدي شده كيفر دهيد و اگر صبر كنيد، اين كار براي صبركنندگان بهتر است.» پيامبر نيز خشم خود را كنترل كرد و فرمود: «پس من صبر مي كنم.»(4)
افراط نكردن در حالات خشم
به طور طبيعي هر انساني بر اثر عوامل و زمينه هايي كه برايش پيش مي آيد، گاهي خوشحال و گاهي نيز خشمگين و ناراحت مي شود؛ اما اگر اين حالات فطري با معيار دين و هدايت قرآن و رهنمودهاي اهل بيت عليهم السلام همراه باشد، هرگز در آن افراط و تفريط ديده نخواهد شد.
قرآن خشم هاي بي مورد را به دوران جاهليت نسبت داده و سكون و آرامش را در هنگام خشم ويژه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و مؤمنين مي داند و خاطرنشان مي كند كه اين آرامش هم يك موهبت الهي است؛ همچنان كه خشم و تعصبات جاهلي را ره آورد افكار نادرست و عملكرد غلط كافران قلمداد مي كند و مي فرمايد:
«{به خاطر بياوريد} هنگامي را كه كافران در دل هاي خود خشم و نخوت جاهليت داشتند و {در مقابل} خداوند آرامش و سكينه خود را برفرستاده خويش ومؤمنان نازل فرمود.» (فتح.62)
خداوند در اين آيه به ما مي آموزد كه فرهنگ جاهليت «حميت»، «تعصب»، «غضب» و خشم جاهلي است؛ ولي فرهنگ اسلام «سكينه»، «آرامش» و «تسلط برنفس» مي باشد.
كلام امام باقر(علیه السّلام) در اين زمينه رهنمود شايسته اي براي ماست. آن حضرت در مورد ويژگي شيعيان علي فرمود: «الذين أذا غضبوا لم يظلموا و اذا رضوالم يسرفوا؛(5) آنان چنان اند كه در هنگام خشم و غضب دست به ستم {و گناه و حركات جاهلانه} نمي آلايند و هرگاه راضي و خشنود شدند، افراط و زياده روي نمي كنند.»
آري، غرايز انساني همانند موتور محرك است كه انسان را گاهي همانند طوفان و تندباد چنان به حركت درمي آورد كه اگر مراقبتي صورت نگيرد، خسارت هاي جبران ناپذيري در پي خواهد داشت؛ اما همين محرك ها اگر به وسيله ايمان و باورهاي قلبي و ارتباط با انسان هاي كامل تعديل و كنترل شود، از عواقب ناشايست به دور خواهند ماند.
شيوه هاي كنترل خشم
براي فرونشاندن خشم و غضب راهكارهاي مختلفي وجود دارد كه با انجام آن مي توان از ضررهاي بعدي عصبانيت جلوگيري كرد.وقتي كه در حضور امام باقر(علیه السّلام) سخن از غضب به ميان آمد، حضرت فرمود؛ «همانا كه مرد خشمگين مي شود و تا خود را داخل آتش نكند {و به گناهي دست نيالايد} آرامش نمي يابد و خشمش فرو ننشيند. {پس براي اينكه در هنگام خشم به كارهاي ناشايست اقدام نكنيد} هرگاه شخصي خشمگين شد اگر ايستاده است فورا بنشيند تا پليدي و وسوسه شيطان از او دور شود و هرگاه به خويشاوندش غضب كند، به نزد او برود و بدنش را مس كند؛ چرا كه خويشاوند اگر مس شود، آرامش يابد.»(6)
در توضيح اين حديث، ما براي كنترل خشم و عصبانيت راهكارهاي ديگري كه دانشمندان اخلاق و روان مطرح كرده اند نيز پيشنهاد مي كنيم:
1- در آن حالت شخص به سيره انبياء، اولياء و صلحاء- كه خود را پيرو آنان مي داند- توجه كند و در مورد آيات و احاديثي كه غضب بي جا را مذمت كرده اند، فكر كرده و از عواقبش برحذر باشد.
2- در هنگام خشم استعاذه نمايد و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» به خداوند عالم پناه ببرد.
3- با آب سرد وضو بگيرد و يا غسل نمايد.
4- زمينه ها و بسترهاي ديگر خشم را خود يا ديگران از ميان بردارند مانند گرسنگي، تشنگي، خستگي، بي خوابي و…
5- فوائد شيرين و لذت بخش كظم غيظ را- كه بارها تجربه كرده- در نظر آورد.
6- از افراد بدخلق و عصباني فاصله بگيرد و رفاقت نكند.
7- اعتقاد به قضا و قدر خداوندي را در وجودش تقويت كند و بداند كه گاهي پديد آمدن برخي حوادث ناگوار كه با ميل باطني او ناسازگار است، در اثر تقدير الهي است. امام باقر(علیه السّلام) در اين زمينه فرمود: در ميان خلق خدا سزاوارترين كس به تسليم در برابر قضاي خدا كسي است كه خداي عزوجل را بشناسد و هر كه به قضا راضي باشد، قضا بر او وارد شود و خدا اجر او را بزرگ فرمايد و هر كه قضا را ناخوش دارد، قضا بر او وارد شود و خدا اجرش را تباه سازد.»(7)
8- انسان وقتي كه بر فردي ضعيف تر از خودش خشم مي گيرد، فراموش نكند كه قدرت خداوند خيلي بالاتر از قدرت اوست و ممكن است مورد قهر و غضب و انتقام خداوند قرار گيرد. قرآن مي فرمايد: «آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند، آيا دوست نمي داريد خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (نور.22)
9- سفارش به اطرافيان در مورد يادآوري عواقب شوم عصبانيت و تذكر نكات مؤثر.
نوشته اند كه در ميان پادشاهان بني اسرائيل عادتي مرسوم بود كه آنان را در حكومت كنترل مي كرد؛ به اين صورت كه در نزد هر يك از آنان حكيمي دانا بود و صحيفه اي به همراه داشت كه هرگاه پادشاه عصباني مي شد، آن حكيم، صحيفه را در مقابل او گرفته، به دستش مي داد. در آن صحيفه نوشته بود: «بر زيردستان رحم كن! از مرگ بترس! روز جزا را فراموش نكن!» وقتي شاه آن را مي ديد، غضبش ساكن مي شد.
چه زيباست افرادي كه قادر به كنترل خشم خود نيستند و هميشه بعد از عصبانيت پشيمان مي شوند، چنين صحيفه اي تهيه كنند و به اطرافيان بسپارند كه در هنگام غضب آنان، علاوه بر ارائه آن صحيفه، آثار خوش خلقي و عاقب شوم بدخلقي و عصبانيت را به وي يادآور شوند تا در خانواده يا در اجتماع و يا در مراكز مهم به اين وسيله خشم خود را كنترل نمايند. حتي يك حديث، يك نكته و يا عبارتي در موضوع كظم غيظ با خط درشت، در محل زندگي نصب كنند كه ديگران او را به آن توجه دهند.
10-آخرين نكته اينكه بدانند انسان هاي عصباني در ميان مردم و عقلاي عالم منفورند و بردباران عزيز و محترم.
آثار و فوايد كنترل عصبانيت
وقت خشم و وقت شهوت مرد كو؟
طالب مردي چنينم كو به كو!
كو در اين دو حال مردي در جهان
تا فداي او كنم امروز جان(8)
اگر انسان بتواند در حالات خشم و غضب، مالك نفس خويش باشد، او را مي توان از افراد نيرومند و توانا برشمرد؛ چرا كه كنترل نفس سركش در آن حالت، ايمان و اراده اي والا و قوي لازم دارد كه خيلي از انسان ها نمي توانند از عهده اش برآيند. اگر مروري به صفحات حوادث در رسانه ها داشته باشيم اكثر حوادث ناگوار ريشه در عدم توانايي مجرمين در كنترل خشم و غضب خود دارد.
به اين جهت كنترل غضب امري مهم به شمار مي آيد و هر كس در آن موفق شود، افزون بر بهره هاي فراون دنيوي، داراي مقامي بلند از نظر معنوي خواهد بود. اينك به برخي از آثار و فوايد كنترل خشم توجه مي كنيم:
الف. نجات از آتش دوزخ
امام باقر(علیه السّلام) يكي از مهم ترين بركات خويشتن داري در حالت خشم را نجات از آتش دوزخ بيان مي كند و مي فرمايد: «من ملك نفسه اذا… غضب حرم الله جسده علي النار؛(9) هر كس در هنگام خشم و غضب مالك نفس خويش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد كرد.»
ب. آرامش روز قيامت
آن حضرت پاداش شيرين كظم غيظ را در ضمن تفسير آيه «و اذا ما غضبوا هم يغفرون» (شوري.73) اين گونه بيان مي كند: من كظم غيظا و هو يقدر علي امضائه حشا الله قلبه امنا و ايمانا يوم القيامه (01) هر كس خشم خود را فرو برد، در حالي كه مي توانست از طرف مقابل انتقام بگيرد خداوند متعال در روز قيامت قلبش را از ايمان و امنيت و سلامتي پرخواهد كرد.»
ج. روشني چشم اهل بيت(علیه السّلام)
فرو بردن خشم و بردباري در مقابل عصبانيت از لذت بخش ترين لحظاتي است كه امامان معصوم(علیه السّلام) از آن به عنوان روشني چشم نام مي برند. آن گراميان اين خصلت والاي انساني را همواره دوست داشتند و شيريني آن را هرگز فراموش نمي كردند. حضرت باقر(علیه السّلام) مي فرمايد: «پدرم امام صادق(علیه السّلام) مي فرمود پسرم! هيچ چيز مانند عصبانيتي كه با صبر پايان مي پذيرد چشم پدرت را روشن نمي كند.» (11)
آري اگر انسان بتواند در آن لحظه خطرناك و حساس، صبر و بردباري پيشه كند، لذت و شيريني آن تا آخر عمر در كامش خواهد ماند و او را مسرور خواهد نمود. در مقابل اگر خود را كنترل نكند تا آخر زندگي در آتش حسرت و ندامت خواهد سوخت.
د. امنيت از خشم خدا
امام باقر(علیه السّلام) در اين مورد فرمود: «يا موسي امسك غضبك عمن ملكتك عليه: اكف عنك غضبي؛(21)
در كتاب تورات در ضمن مناجات خداي عزوجل با موسي(علیه السّلام) آمده است: اي موسي خشم خود را از كسي كه تو را بر او مسلط ساخته ام، بازگير تا خشم خود را از تو بازگيرم.»
هـ . داخل شدن در رديف اهل ايمان
قرآن كريم مومنان را در آيات متعدد به خاطر كنترل خشمشان مي ستايد. در سوره شوري در مورد يكي از ويژگي هاي بارز مومنين مي فرمايد: «و اذا غضبوا هم يغفرون؛ (شوري.73) مومنين زماني كه خشمگين مي شوند (با فرو خوردن خشم خود) عفو مي كنند.»
هر انساني طبيعتا در مقابل پيشامدهاي ناگوار و ناهنجاري ها ناراحت و عصباني مي شود و آيه فوق مي گويد كه اهل ايمان در چنين مواقعي نه تنها خود را به گناه آلوده نمي كنند، بلكه با كنترل خشم خود از صفت عفو و بخشش بهره مي گيرند.
سيره امام باقر(علیه السّلام)
در سيره اخلاقي امام باقر(علیه السّلام) آمده است: روزي يك نفر مسيحي به آن حضرت جسارت كرد و گفت : «انت بقر؛ تو گاو هستي.»
امام بدون اينكه خشمگين شود، فرمود: «لا انا باقر؛ نه من باقرم.» مسيحي گفت: تو پسر آن زن آشپز هستي؟ امام فرمود: آري مادرم يك بانوي آشپز بود. آن مرد براي اينكه امام را عصباني كند، دوباره گفت: تو پسر زن سياه چرده، زنگي و دشنام گو هستي. امام پاسخ داد. اگر تو راست مي گويي، خدا مادرم را بيامرزد و اگر دروغ مي گويي، خداوند تو را ببخشد. وقتي آن مرد مسيحي بردباري و حلم بي پايان امام را مشاهده كرد كه با اين اهانت ها هرگز خشمگين نشد و كاملا بر نفس خود مسلط بود، زبان بر شهادتين جاري كرد و مسلمان شد.(13)
اين رفتار حضرت باقر(علیه السّلام) دقيقا در تفسير اين آيه شريفه است كه مي فرمايد: «هرگز نيكي و بدي يكسان نيست؛ بدي را با نيكي دفع كن! ناگاه { خواهي ديد} همان كس كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي گرم و صميمي مي شود و اين { خصلت} را جزكساني كه شكيبا بوده اند، نمي يابند و آن را جز صاحب بهره اي بزرگ، نخواهند يافت.» (فصلت .43)
دستاوردهاي اين حركت پسنديده از نظر روحي و رواني و معنوي، خيلي بهتر و بيشتر از آن است كه انسان خشم و غضب خود را با هيجانات عصبي و رفتارهاي زشت و كينه توزانه فرو نشاند.
دراين باره اشاره به سخن مولوي در مورد علي(علیه السّلام) خالي از لطف نيست. او بعداز آنكه مولاي متقيان را اسوه بردباران معرفي مي كند و با ستايش از آن حضرت مي گويد كه امام(علیه السّلام) در هنگام خشم و غضب كاملا برخود مسلط بود و هرگز اراده و تدبير خود را در اختيار احساسات زودگذر قرار نمي داد و تمام اعضا و جوارحش تحت عقل و وحي بود، به نقل داستاني دراين زمينه مي پردازد و در ستايش حلم آن گرامي به زبان حال امام مي گويد.
باد خشم و باد شهوت باد آز
برد او را كه نبود اهل نماز
خشم بر شاهان، شه و ما را غلام
خشم را هم بسته ام زير لگام
تيغ حلمم گردن خشم زده است
خشم حق، بر من چو رحمت آمده است
كه نيم، كوهم ز صبر و حلم و داد
كوه را كي در ربايد تند باد (41)
مضرات غضب
الف- زمينه براي تسط شيطان
ضررهاي فراواني بر غضب مي توان بر شمرد كه مهمترين آن تسلط شيطان بر انسان است. اساساً فرد خشمگيني كه قادر به كنترل خشم خود نيست و نمي تواند تصميمات مثبت بگيرد و وجودش را آتش كينه و انتقام پر كرده است، در آن لحظه وجودش بستري مناسب براي بهره برداري شيطان است و شيطان مي تواند به راحتي او را گمراه كند و از همين راه به اهداف شوم خود دست يابد.
امام باقر(علیه السّلام) دراين زمينه مي فرمايد: «غضب، آتش پاره اي است از شيطان كه در باطن فرزند آدم است و چون كسي از شما عصباني شد، چشم هاي او سرخ مي شود و باد به رگ هاي او مي افتد و شيطان در وجودش داخل مي شود.» (51) البته اگر انسان تحت تأثير شيطان قرار گيرد، ممكن است هرگونه گناه و كار ناشايستي مرتكب شود.
ب: دوري از فضائل اخلاقي
انسان درحال عصبانيت از ادب و حيا و عفت فاصله مي گيرد. احترام بزرگان و اطرافيان را نمي تواند نگهدارد. پرده حيا و عفت را مي درد و در نتيجه سخناني بر زبانش جاري مي شود كه در حالت عادي از گفتن وحتي شنيدن آن خجالت مي كشد. دست به كارهايي مي زند كه هرگز با اخلاق و انسانيت هم خواني ندارد.
ج- خواري و رسوايي
از ديگر مفاسد خشم هاي بي جا، خواري و ذلت و رسوايي فرد عصباني است. او معمولا وقتي كه حالت خشم برايش عارض مي شود، درميان جمع، فردي غيرعادي، ناتوان و سبك قلمداد مي شود كه قادر به كنترل وجودش نيست و نمي تواند امور زندگي اش را مديريت كند و تمام كساني كه او را در آن حال مي بينند، به ديده حقارت و يا ترحم به او مي نگرند.
د- سلب اعتماد ديگران
افراد جامعه به ويژه عقلاي قوم و نخبگان، به افراد عصباني كمتر اعتماد مي كنند؛ چرا كه احساس مي كنند او به اندك بهانه اي خشمگين مي شود و تصميماتي مي گيرد كه مبناي عقلاني و منطقي ندارد؛ گرچه بعدا اظهار ندامت كرده ، عذرخواهي هم مي كند.
پي نوشت :
1- تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 3، ص: .97
2- معراج السعاده ، ملا احمد نراقي، ص .226
3- سنن النبي، علامه محمد حسين طباطبايي، ص 67.
4- تفسير نمونه، ج 11، ص 854
5- تحف العقول، ابن شعبه حراني ، ص .534
6- الكافي، كليني باب الغضب، ح 2، ج .2 ص .302
7- الكافي، ج 2، ص 36.
8- مثنوي مولوي، دفتر اول.
9- تفسير البرهان .ج .4 ص 828. سيدهاشم بحراني
01- بحارالانوار، مجلسي، ج: 68 ص .411
11- الكافي، باب كظم الغيظ، ح 1.
21-همان- باب الغضب، ح 7.
31- المناقب، محمدبن شهر آشوب ج 4، ص.207
41- مثنوي، دفتر اول.
51- معراج السعاده، ص 62
منبع:باشگاه اندیشه