خانه » همه » مذهبی » راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی

راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی


راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی

۱۳۹۲/۱۱/۱۹


۶۸ بازدید

راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی

با تقویت فرهنگ انتظار، نه‌تنها انقلاب اسلامی از غرب‌زدگیِ داخلی آزاد می‌شود، بلکه روحیه‌ عبور از غرب، در تمام مردم جهان به وجود می‌آید. به شرطی که راه امام خمینی(ره) که همان راه واقعی انتظار است، گشوده بماند.

راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی

با تقویت فرهنگ انتظار، نه‌تنها انقلاب اسلامی از غرب‌زدگیِ داخلی آزاد می‌شود، بلکه روحیه‌ عبور از غرب، در تمام مردم جهان به وجود می‌آید. به شرطی که راه امام خمینی(ره) که همان راه واقعی انتظار است، گشوده بماند.

خبرگزاری شبستان: اولین برکت انتظار فرج، وقتی خواهد بود که انسانِ منتظر بفهمد چه نوع ظلمتی جلوی ظهور نورانی امام را گرفته و موجب شده که امام همچنان در غیبت باقی بمانند. انسان‌ها باید در گره‌زدن جانِ خود به خدا نقشی فعّال داشته باشند و این کار با کمک امامی معصوم که واسطه‌ بین انسان‌ها و خداوند است، انجام می‌گیرد[1] و در این حالت است که انتظار با تمام شور و حرارت شروع می‌شود و انسان‌ها از جهان مادی و ماشینی‌شده فاصله می‌گیرند؛ زیرا “ساکنان جهان ماشینی، با همه چیز مثل ماشین رفتار می‌کنند، آنان طبیعت را سرد و بی‌عاطفه می‌یابند و خودشان هم مثل آن می‌شوند.”[2]
کسی که با فرهنگ انتظار آشنا باشد، ظلمات زمانه بر او حاکم نمی‌شود؛ چنین کسی بدون آن‌که به غاری پناه ببرد، در جامعه به وظیفه‌ خود مشغول است و در عین حال، مواظب است که گرد و غبارِ ظلمانی آخرالزمان بر او ننشیند. زیرا او می‌داند که از یک طرف، خداوند چه شرایطی را با حاکمیت امام معصوم، برای بشریت رقم خواهد زد و از طرف دیگر، می‌بیند که با غیبت امام معصوم علیهم السلام چگونه باطل، جای حق را گرفته است. چنین انسانی می‌تواند خودآگاهی و دل‌آگاهی لازم را به مردم زمانه خود نیز بدهد تا بفهمند چگونه گرفتار ظلمات زمانه شده‌اند و راه برون‌رفت از این شرایط چیست.

رمز ورود به فرهنگ انتظار

انسانی که منور به نور بصیرت شد، می‌داند که مشکل اصلی کدام است و چه نوع زندگی را باید مدّ نظر انسان‌ها قرار دهد. در آن صورت است که معلوم می‌شود اشکال اساسیِ وضع موجود جهان چیست و چرا مشکلاتی مثل بیکاری و مواد مخدّر گریبان بشریت را گرفته و چرا هرچه تلاش می‌شود هیچ راهی برای برون‌رفت از آنها پیدا نمی‌شود. اگر به خوبی روشن شد که ظلمات آخرالزمان به چه معنی است، آن افق نورانی شروع به طلوع می‌کند و انسان وارد فرهنگ انتظار می‌شود و چنین حالتی یقیناً به ظهور حضرت صاحب‌الأمر عجل الله تعالی فرجه الشریف ختم خواهد شد؛ چون انتظار، به معنی حقیقی آن، پدیدار شده است.

اگر مشکلات اصلی بشر امروز، صِرف بیکاری و فساد جوانان و مواد مخدّر و امثال اینها باشد که هر انسان معمولی هم می‌تواند آنها را به عنوان یک مشکل بفهمد و برای رفع آنها تلاش کند و خواستار جامعه‌ای خالی از آنها باشد. ولی آن چیزی که اولیای الهی می‌فهمند و منتظر آن هستند، چیز دیگری است، بسیار بالاتر از این‌ نوع خواسته‌ها. در همین رابطه، باید آن حجابی که روح ایمان را در صدر اسلام پوشانده بشناسیم تا به آن نحو که مقام معظم رهبری ترسیم کردند، وارد فرهنگ انتظار شویم و بفهمیم که چرا ائمه(ع) تلاش کردند تا “اسلام را به همان مسیری که پیغمبر(ص) پیش‌بینی کرده بودند، برگردانند”.[3]

فرهنگ غرب، ظلمت نهایی آخرالزمان

از آخرین پیام رسمی امام خمینی(‌ره) در تاریخ 2/1/1368 چنین برداشت می‌شود که آن ظلمت نهایی که در آخرالزمان رخ می‌نماید، خود را در فرهنگ غربِ استکباری نشان داده و همه ظلماتِ ممکن را به صحنه آورده و این غیر از ظلمی است که محمدعلی‌شاه و یا مظفرالدین‌شاه انجام دادند. نه آن ظلم‌ها، ظلم آخرالزمانی بود و نه مقابله با آنها به اسم فرهنگ انتظار و عزم برای زمینه سازی حاکمیت حضرت ولی عصر(عج) انجام شد. به همین جهت، ملاحظه فرمودید که با رفع ظلم قاجار، رضاخان و سلسله پهلوی ظهور کرد و اکثریت جامعه، در ابتدای امر، نتوانستند متوجه ظلمات او شوند، زیرا با فرهنگ انتظار به مقابله با سلسله قاجار نرفته بودند.

امام خمینی(ره) به ما نشان دادند، طاغوتی که باید با تمام وجود با آن مقابله کنیم و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را جایگزین آن نماییم، در فرهنگ غرب ظهور کرده و آن نورِ حقیقی هم که باید با این ظلمت درگیر شود، در دست ما است. ایشان در همین رابطه می‌فرمایند: “انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت‌حجت(عج) است.[4]

رسالت اصلی انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی به یک انقلاب جهانی نظر دارد که توسط صاحب الامر(عج) به وقوع می‌پیوندد و به تعبیر حضرت صادق(ع): “إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛[5] هنگامی که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود و تاریکی یکسره از بین می‌رود.” لازمه‌ این قیام، انقلابی است که تمام مناسبات فرهنگ استکباری را در هم بریزد.

از آن‌جایی که انقلاب اسلامی ایران، نقطه‌ شروع انقلاب حضرت مهدی(عج) است، باید با همان روش حضرت بقیّه‌الله(عج) با فرهنگ استکباری روبه‌رو شود؛ یعنی نفی فرهنگ کفر و نه مدارا با آن. چون بنا به فرمایش حضرت امام خمینی(ره) باید به ایجاد حکومت جهانی اسلام فکر کنیم و این با مدارا با فرهنگ کفر ممکن نیست. ایشان می‌فرمایند: “باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره‌ هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.”[6] همچنین ایشان در سخن هشدار گونه‌ای خطاب به مسئولان فرمودند: “مسائل اقتصادی و مادی، اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.”[7]

پس غفلت از مقابله با جهان استکباری، اولاً خطری بزرگ پیش می‌آورد و بُعد روحی و تربیتی جامعه را از حماسی‌بودن به خوشگذرانی و رفاه‌طلبی تغییر می‌دهد؛ ثانیاً خیانتی عظیم محسوب می‌شود، چون در حقیقت، پشت کردن به هدف اصلی انقلاب اسلامی است. زیرا با شروع انقلاب اسلامی، شرایط برای کنار زدن پرده‌ای که بین ما و امام زمان(عج) قرار دارد. به‌خوبی فراهم شده است، به همین علت باید فعالیت‌ها را در نفی ظلماتِ روح استکباری و ایجاد حکومت جهانی اسلام شروع کرد و این به معنی درگیری نظامی با جهان استکبار نیست، بلکه کافی است با روحیه‌ انتظار، چشم‌ها را به چیزی بالاتر از آنچه غربِ استکباری، زندگی می‌نامد، بدوزیم و این راه ظلمانی را نفی کنیم که این بزرگ‌ترین قدم و سخت‌ترین آن است و کم هزینه هم نیست.

آثار توجه به رهنمودهای حضرت امام(ره)

به خوبی روشن است که هر اندازه به امام خمینی(ره) و رهنمودهای او نزدیک شویم، حجاب بین خود و امام عصر(عج) را کم کرده‌ایم و به دنبال آن، جامعه از پرتو انوار حضرت صاحب‌الامر(عج) در جای‌جای زندگیِ فردی و اجتماعی‌ بهره‌مند، و زمینه‌ ظهور فراهم‌تر خواهد شد. در مقابل، هر اندازه که از امام خمینی‌ و راهی که جلوی ما گشوده است دور شویم، حجاب بین خود و حضرت صاحب‌الامر(عج) را بیشتر خواهیم کرد.

ملاحظه فرمودید که در هشت‌سال دفاع مقدس، چگونه نور وجود حضرت امام زمان(عج) به نحوی خاص احساس می‌شد، ولی همین‌که به اسم و برای سازندگی و اصلاحات و غیره به ظلمات فرهنگ غرب نزدیک شدیم غیبت ایشان شدیدتر شد. نور ظهور امام زمان(عج) مثل نور خداوند است؛ خداوند جلوه‌ای می‌کند، اگر قلب آماده باشد جلوه‌ای دیگر می‌نماید، باز اگر قلب آماده‌تر شود، جلوه‌ بیشتری می‌کند، تا آن‌جا که إن‌شاءالله قلب انسان محل ظهور نهایی انوار خداوند می‌شود. ظهور و فرج حضرت صاحب الامر(عج) نیز نهایتی دارد که وقوعش در آخرالزمان است، اما نوع ارتباط‌ها و شرایط اجتماع، ظهور را شدت و ضعف می‌بخشد.

راه انتظار، راه حقیقی امام(ره)

امام خمینی(ره) روشن کرده است که برای کنار زدن پرده‌ غیبت، باید جانانه به صحنه آمد؛ چون اولاً انقلابی به وقوع پیوسته که سبک و سیاقش، مهدوی است و ثانیاً باید به فکر حکومت جهانی باشیم و در این راه بدانیم که “شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی‌شهادت میسّر نیست.”[8] و این است معنی انتظاری که تقدیر شیعه را تا اوج کمال، رقم می‌زند. ایشان تأکید می‌کرد که فرهنگی وجود دارد که حجاب نور مهدی(عج) شده و باید با آن مقابله کرد و شاخصه‌ آن ضد قدسی‌بودن آن است؛ چه در جلوه‌ مارکسیسم به سرکردگی شوروی سابق و چه در جلوه‌ لیبرالیسم به سرکردگی آمریکا.

فرهنگ غربی، نور مهدی(عج) را در حجاب نگه داشته و ذهن مردم جهان را با انواع برنامه‌های شیطانی در کنترل خود قرار داده است تا هرگز به حاکمیت امام معصوم فکر نکنند، اگر هم می‌خواهند معنویت را در زندگی خود وارد کنند، باید حاکمیت آمریکا را در دهکده‌ جهانی بپذیرند، رجوع به حضرت مهدی(عج) تمام این حجاب‌ها را پس می‌زند و تاریخ را تا حاکمیت امام معصوم جلو می‌برد.

بسیار مشکل است که آدم متوجه شود روح این مسلمانِِ نماز خوان، همان روح فرهنگ غربی است و مانع ظهور نور حضرت مهدی(عج) شده، مگر این که جایگاه حضرت مهدی(عج) را درست بشناسیم و خود را در انتظار او نگه‌ داریم و با حاکمیت لیبرال دموکراسی غربی همه‌چیز را تمام‌شده ندانیم. در چنین شرایطی می‌توان ‌فهمید که هرکس اسلامی را تبلیغ کرد که سر سازش با غرب داشت، تبلیغ او نه در فرهنگ انتظار جای می‌گیرد و نه نسبتی با انقلاب اسلامی دارد؛ چرا که حضرت امام خمینی(ره) شاخصه‌ انقلاب را مقابله با فرهنگ غربی تعیین فرمودند، زیرا فرهنگ مُدارا با کفر، به کفر رسمیت می‌بخشد و این کار یک نوع کنار آمدن با شیطان است.

فرهنگ انتظار، طریق مبارزه با جنگ نرم

با تقویت فرهنگ انتظار، نه‌تنها انقلاب اسلامی از غرب‌زدگیِ داخلی آزاد می‌شود، بلکه روحیه‌ عبور از غرب، در تمام مردم جهان به وجود می‌آید به شرطی که راه امام خمینی(ره) ـ که همان راه واقعی انتظار است ـ گشوده بماند و در آن صورت است که ملت ما از جنگ نرمی که دشمن ایجاد کرده به‌خوبی می‌گذرد و دشمن را به صورتی فوق العاده مأیوس می‌کند. اگر می‌خواهید دختران و پسران و همسرانتان برایتان بمانند و دشمن، آن‌ها را از شما نگیرد، باید با رویکردِ عبور از غرب به خط امام رحمه الله و اهداف انقلاب اسلامی نظر نمایید تا شما نیز شامل این روایت باشید که رسول خدا(ص) فرمودند: “اَفْضَلُ الْعِبادَةِ، اِنتظارُ الْفَرَجِ؛[9] برترین عبادت، انتظار فرج است.”

حضرت روح الله(ره) به ما پیام داده است که امروز، خدا ما را مسئول کرده ‌است که راه ظهور حضرت را بگشاییم، همان‌طور که به عهده‌ امام زمان(عج)، این وظیفه را گذاشته که در اولین فرصت که زمینه آماده شد ظهور کند. به تعبیر ایشان: “امروز خداوند ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال و حرکت انقلاب را بر پا داشت”.[10]

حاصل سخن

در حال حاضر، جز راه امام خمینی(ره) برای ورود به اردوگاه منتظران مهدی(عج) راهی در میان نیست و تا راه امام خمینی(ره) را درست نفهمیم و در آن پرورش نیابیم، هیچ ورودی در فرهنگ انتظار نداشته‌ایم. اگر فرهنگ انتظار را درست بشناسیم و خود را وارد چنین فرهنگی کنیم، به خوبی احساس می‌کنیم که از همه‌ جهات، تغییر کرده‌ایم، اعم از روحیه حماسی که در ما پیدا می‌شود و یا اندیشه عمیقی که در معارف اسلامی پیدا می‌کنیم. زیرا با فرهنگ انتظار می‌توان از حجاب ظلمانی آخرالزمان عبور کرد و با زندگی دیگری آشنا شد، یعنی زندگی در کنار حضرت مهدی(عج) و در کنار رسول خدا(ص)، اما اگر وارد چنین انتظاری نشویم، ظلمات آخرالزمانی با ظاهر دینی‌اش ما را می‌فریبد، چنان چه پیامبر(ص) می‌فرمایند: “زمانی بر امت من پیش می‌آید که از قرآن جز نقش آن، و از اسلام جز نام آن باقی نمی‌ماند. مسلمان نامیده می‌شوند، درحالی که بیش از همة مردمان از آن دورند. مساجدشان آباد است، ولی از هدایت خالی است.”[11]

پی نوشت:

[1]. امام صادق(ع)، “نحن فیما بینکم و بین الله حجاب”. همان، ج 2، ص 95.

[2]. علم جهان و علم جان، پروفسور ویلیام چیتیک، ص 106.

[3]. مقام معظم رهبری. عید غدیر 1384.

[4]. 2/1/68.

[5]. الإرشاد، ج 2، ص 381.

[6]. 2/1/1368.

[7]. صحیفه امام، ج 21، ص 328.

[8]. صحیفه امام، ج21، ص327.

[9]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 287.

[10]. صحیفه‌ امام، ج 21، ص 325.

[11]. ثواب الأعمال، ص 253.

اصغر طاهرزاده

منبع: نشریه امان شماره 36

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد