مقدمه اول: رزق و روزی که خداوند آنرا بعهده گرفته و ضمانت کرده عبارتست از سهم و نصیبی که باید به مخلوقات برسد تا بتوانند به وجود و بقاء خود ادامه دهند. البته تعهد و ضمانت الهی و رزاقیت و روزی رسانی که بذات اقدس پروردگارنسبت می دهیم با تعهدات و ضمانت ها و تکفل های انسانی متفاوت است. اینکه در قرآن کریم آمده: «و ما مِن دابة فی الارض الا علی الله رزقها؛ رزق و روزی هر جنبنده ای بر عهده خداونداست» (سوره هود، آیه 6) باید در نظر داشت که آنکه ماجرای رزق جنبندگان را به عهده گرفته است الله است نه یک مخلوق. الله یعنی آنکس که آفریننده نظام های هستی و خالق موجودات است و لذا تعهد الهی تفاوت دارد با تعهد مخلوقی که جزئیاز همین نظام و تحت تأثیر موجودات این نظام است. شناختن فعل خدا و رزّاقیت خدا شناخت نظامات عالم است. ما خود جزء عالمیم و مانند سایر اجزاء عالم وظیفه ای داریم. وظایفی هم که ما در عالم درباره ارزاق و حقوق داریم و قانون خلقت ما را موظف به آن وظایف کرده است و یا قانون شریعت ما را به آن موظف ساختهاست از شئون رزاقیت خداوند است.
قوه جذب و تغذّی که در گیاهان است همینطور جهازات تغذیه، میل ها و غریزه هائی که در جانداران است و آنها را بسوی مواد غذایی می کشاند همه از مظاهر رزاقیت حضرت حق است. خداست که هر جانداری را بوسیله یک سلسله میل ها و رغبت ها مسخر کرده که در پیمایحتاج خود برود. و برای ارضای این میل ها همیشه در تلاش باشد. همین اندیشه و تلاش و کوشش جد و جهد در این زمینه به موجب رزّاقیت خداوند است و رزاقیت اوست که روزی و روزی خوار. رزق و مرزوق را عاشق یکدیگر قرار داده و در پی هم واداشته است. در متن واقعپیوستگی خاصی بین اجزاء خلقت وجود دارد که آن ها را به یکدیگر تطبیق می دهد. تا طفل طفل است و قادر به تحصیل روزی و تهیه آن نیست، روزی او را آماده و مهیا در اختیار او قرار داده است و تدریجا که او قدرت بیشتری پیدا می کند و با کنجکاوی می تواند روزی خود را بدستآورد دیگر روزی او به آسودگی در اختیارش نیست مثل اینکه روزی او را بر می دارند و در نقطه ای دور دست می گذارند تا برود و آنرا پیدا کند و استفاده نماید. بطور کلی یک تناسبی است میان آمادگی روزی و مقدار توانایی روزی خوار و مقدار هدایتی که بسوی روزی خود شدهاست.
انسان چون نسبت به گیاهان و حیوانات موجودی عالی تر و راقی تر است و آنچه برای زندگی گیاهان و حیوانات کافی است برای او کافی نمی باشد مسئله تحصیل روزی او شکل و وضع دیگری دارد. فاصله بین روزی و روزی خوار در عرصه زندگی انسان بیشتر است. از اینرووسائل زیادتری در اختیار او قرار داده شده و دستگاه هدایت در وجودش تقویت گشته به او عقل و عمل و فکر داده شده. وحی و نبوت به یاری اش آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرر شده و همه اینها از شئون رزاقیت خداوند است. و لذا اینکه گفته شده:
مخور هول ابلیس تا جان دهد هر آنکس که دندان دهد نان دهد
توانا است آخر خداوند روز که روزی رساند تو چندین مسوز
نگارنده کودک اندر شکم نویسنده عمر و روزی است هم
(سعدی)
سخن درستی است اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان مهیا شود. بلکه به این معنی که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است. اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزی خوار ووسائل خوردن و هضم و جذب روزی و وسائل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. آن کس که انسان را در طبیعت آفریده و به او دندان داده نان یعنی مواد غذایی قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده و اندیشه و فکر و نیروی عمل و تحصیل و حسن انجاموظیفه را هم آفریده است همه اینها توأما مظهر رزاقیت خداوند است.
(ر.ک: بیست گفتار، آیت الله مطهری، گفتار ششم، ص 127 تا 137)
مقدمه دوم: در واقع ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که بسراغش می رویم. و رزقی که بسراغمان می آید.
امام علی(ع): اِن الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق یطلبک فان انت لم تأته اتاک
(نهج البلاغه، نامه 31)
رزق طالب (که به سراغ ما می آید) رزقی است که همواره ما را تعقیب می کند حتی اگر از آن فرار کنیم ما را رها نمی سازد همان طور که رهایی از چنگال مرگ ممکن نیست. حضرت رسول اکرم(ص): لو اَنَّ ابنَ آدم فَرَّ من رِزقِه کما یَفِرُّمن المَوتَ لادرکه کما یدرکه الموت
(مکارم الاخلاق 2/377)
این گونه رزق ریشه در قضای الهی دارد و هیچ گونه تغییر و تحولی در آن صورت نمی گیرد. در این زمینه مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: روزی و روزی خوار متلازم همند و معنی ندارد که روزی خوار در مسیر زندگی طالب بقاء باشد اما رزقی برایش نباشد همینطور ممکننیست رزقی محقق باشد و روزی خواری در بین نباشد و نیز رزق از مایحتاج روزی خوار افزون باشد و لذا رزق داخل در قضای الهی است.
(المیزان، ج 18، جزء 27، ص 377، عربی)
اما قسم دیگر روزی (رزق مطلوب) رزقی است که برای طالب آن مقدّر شده است. اگر آنرا طلب نمائیم و مشروط و علل لازم وصول به آنرا مراعات نمائیم چنین رزقی را بدست می آوریم و در واقع تلاش ما در جهت رسیدن به این گونه روزی، جزءالعلّة است و اگر در کنار دیگرعلل مهیای عالم غیب قرار گیرد مسلما دستیابی به آن حتمی است.
در این باره مولی امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: طلب نمائید روزی را که مضمون و مقدر است اما برای طلب کننده آن اطلبوا الرّزق فانّه مضمون لطالبِه (الارشاد، 1/303) همانطور که طلببدون ضمانت بی معنی است تضمین رزق بدون طلب نیز در این قسم (روزی مطلوب) ناممکن است. و لذا از این دو قسم روزی که از ناحیه خدای بزرگ برای بندگان معین گشته است قسمی از آن بدون قید و شرط و به عبارتی رزق طالب و قسمی دیگر مشروط است و مطلوب. روزیبی قید و شرط در هر حال انسان را طلب می نماید و تا پیمانه قابلیت انسان از این گونه رزق پر نگردد اجل و مرگ انسان فرا نمی رسد. حضرت رسول اکرم(ص): الا و اِنّ الرُّوحَ الاَمینَ نَفَتَ فی روعِی اَنَّه لن تَموتَنَفْسٌ حَتّی تستکمل رزقها
(الکافی، 2/74/2).
اما روزی مطلوب و مشروط حتمیت و ضرورتش مشروط به انجام اموری و در نظر گرفتن مسائلی است که بدون ترتیب و انجام شرائط محقق نمی گردد.
رزق در لغت به معنای چیزی است که از آن بهره برده می شود. (الرزق ما یُنْتَفع بِه ـ اقرب الموارد) حال روزی طالب و محتوم همان روزی وجود و هستی، عمر، امکانات و محیط و خانواده و استعداد… است که از ناحیه این قسم (روزی طالب) توان و نیروی لازم و دقت وهوشیاری برای تلاش و انجام کار پدید می آید و در سایه این امور دَرِ روزی مطلوب و مشروط گشوده می گردد. در باب روزی مطلوب هر کس به شکلی باید دست نیاز و در عین حال جدیت و تلاش را بسوی رزاق مطلق (حضرت حق) بلند کند حتی طفل شیرخوار که تلاشش همانگریه و ناله و فریاد اوست که در پس این گونه افعال به روزی مطلوبش (شیر مادر) دست پیدا می کند. اما چون در بستر رشد بالید و به مقطعی بالاتر رسید تلاش و جدّیت او شکلی دیگر پیدا می کند و به صورت تفکر و اندیشه و فعل و حرکت اعضا و جوارح نمود می یابد و کمیّت وکیفیت روزی نیز تغییر می کند.
نتیجه اینکه: در پی روزی طالب و محتوم و بی قید و شرط تلاش و اندیشه و کار و فعالیت آفریده می شود و در پی تلاش و فعالیت و طلب روزی مطلوب و مشروط پدیدار می گردد. روزی محتوم و طالب قابل تغییر و تحول و کاهش و فزونی نیست که نه حرص انسان حریصآنرا به جریان می اندازند و نه افسردگی انسان بی میل آنرا باز می دارد. حضرت رسول اکرم(ص): ان الرِّزقَ لا یجُرُّهُ حرص حریصٍ و لایَصْرِفُه کراهیة کارِهٍ
(البحار،77/68/7)
اما بر اثر چگونگی انجام مقدماتِ روزی مطلوب و کیفیت ترکیب و نحوه ترتیب و چینش آنها می توان روزی مطلوب را کاهش یا افزایش داد. برای نمونه حسن نیت و دوام بر طهارت از اموری است که روزی مطلوب را افزایش می دهد. عنه(رسول الله صلی الله علیه و آله) لما قیل لَه: اُحِبُّ ان یُوَسِّعَ عَلیَّ فی الرّزق؟ دُمْ علی الطَّهارة یُوَسَّعْ علیک فی الرزق
(کنزالعمال،44154)
امام علی(ع): من حَسُنَت نیّته زیدَ فی رزقه
(البحار، 103/21/18)
پس بر ما لازم است که بعد از آنکه رابطه روزی و روزی خوار را دانستیم و آشنا شدیم که وسائلی برای رسیدن روزی به روزی خوار آفریده شده و تکلیفی هم برای تحصیل آن متوجه ما است کوشش کنیم و ببینیم بهترین و سالم ترین راه برای رسیدن به روزی چیست و قوایخود را در آن راه بکار گیریم و به خداوند که خالق این راه است توکل کنیم.
نقش افراد:
ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که همچون سایه ما را تعقیب می کند چه بخواهیم و چه نخواهیم که نام آن رزق طالب و محتوم است. و قسم دوم روزی و رزقی است که باید آنرا طلب نمود و صرفا برای طالبش مقدر شده است که نام آن رزق مطلوباست.
حال روزی طالب و محتوم روزی وجود و هستی و عمر امکانات و قوی و شکل و هیئت و محیط و خانواده است. و از ناحیه این قسم روزی طالب. قسم دوم روزی (مطلوب) آفریده می شود یعنی توان و نیروی لازم و دقت و هوشیاری برای تلاش. و لذا در پی روزی بخش اولاگر تلاش و کوشش همراه نباشد انسان به روزی مطلوب دست پیدا نمی کند.
با توجه به این که همه امور بدست خداست اما منظور از روزی قسمت شده همان روزی طالب است و آن قسم روزی که در دست انسان است همان روزی مطلوب است.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
قوه جذب و تغذّی که در گیاهان است همینطور جهازات تغذیه، میل ها و غریزه هائی که در جانداران است و آنها را بسوی مواد غذایی می کشاند همه از مظاهر رزاقیت حضرت حق است. خداست که هر جانداری را بوسیله یک سلسله میل ها و رغبت ها مسخر کرده که در پیمایحتاج خود برود. و برای ارضای این میل ها همیشه در تلاش باشد. همین اندیشه و تلاش و کوشش جد و جهد در این زمینه به موجب رزّاقیت خداوند است و رزاقیت اوست که روزی و روزی خوار. رزق و مرزوق را عاشق یکدیگر قرار داده و در پی هم واداشته است. در متن واقعپیوستگی خاصی بین اجزاء خلقت وجود دارد که آن ها را به یکدیگر تطبیق می دهد. تا طفل طفل است و قادر به تحصیل روزی و تهیه آن نیست، روزی او را آماده و مهیا در اختیار او قرار داده است و تدریجا که او قدرت بیشتری پیدا می کند و با کنجکاوی می تواند روزی خود را بدستآورد دیگر روزی او به آسودگی در اختیارش نیست مثل اینکه روزی او را بر می دارند و در نقطه ای دور دست می گذارند تا برود و آنرا پیدا کند و استفاده نماید. بطور کلی یک تناسبی است میان آمادگی روزی و مقدار توانایی روزی خوار و مقدار هدایتی که بسوی روزی خود شدهاست.
انسان چون نسبت به گیاهان و حیوانات موجودی عالی تر و راقی تر است و آنچه برای زندگی گیاهان و حیوانات کافی است برای او کافی نمی باشد مسئله تحصیل روزی او شکل و وضع دیگری دارد. فاصله بین روزی و روزی خوار در عرصه زندگی انسان بیشتر است. از اینرووسائل زیادتری در اختیار او قرار داده شده و دستگاه هدایت در وجودش تقویت گشته به او عقل و عمل و فکر داده شده. وحی و نبوت به یاری اش آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرر شده و همه اینها از شئون رزاقیت خداوند است. و لذا اینکه گفته شده:
مخور هول ابلیس تا جان دهد هر آنکس که دندان دهد نان دهد
توانا است آخر خداوند روز که روزی رساند تو چندین مسوز
نگارنده کودک اندر شکم نویسنده عمر و روزی است هم
(سعدی)
سخن درستی است اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان مهیا شود. بلکه به این معنی که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است. اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزی خوار ووسائل خوردن و هضم و جذب روزی و وسائل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. آن کس که انسان را در طبیعت آفریده و به او دندان داده نان یعنی مواد غذایی قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده و اندیشه و فکر و نیروی عمل و تحصیل و حسن انجاموظیفه را هم آفریده است همه اینها توأما مظهر رزاقیت خداوند است.
(ر.ک: بیست گفتار، آیت الله مطهری، گفتار ششم، ص 127 تا 137)
مقدمه دوم: در واقع ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که بسراغش می رویم. و رزقی که بسراغمان می آید.
امام علی(ع): اِن الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق یطلبک فان انت لم تأته اتاک
(نهج البلاغه، نامه 31)
رزق طالب (که به سراغ ما می آید) رزقی است که همواره ما را تعقیب می کند حتی اگر از آن فرار کنیم ما را رها نمی سازد همان طور که رهایی از چنگال مرگ ممکن نیست. حضرت رسول اکرم(ص): لو اَنَّ ابنَ آدم فَرَّ من رِزقِه کما یَفِرُّمن المَوتَ لادرکه کما یدرکه الموت
(مکارم الاخلاق 2/377)
این گونه رزق ریشه در قضای الهی دارد و هیچ گونه تغییر و تحولی در آن صورت نمی گیرد. در این زمینه مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: روزی و روزی خوار متلازم همند و معنی ندارد که روزی خوار در مسیر زندگی طالب بقاء باشد اما رزقی برایش نباشد همینطور ممکننیست رزقی محقق باشد و روزی خواری در بین نباشد و نیز رزق از مایحتاج روزی خوار افزون باشد و لذا رزق داخل در قضای الهی است.
(المیزان، ج 18، جزء 27، ص 377، عربی)
اما قسم دیگر روزی (رزق مطلوب) رزقی است که برای طالب آن مقدّر شده است. اگر آنرا طلب نمائیم و مشروط و علل لازم وصول به آنرا مراعات نمائیم چنین رزقی را بدست می آوریم و در واقع تلاش ما در جهت رسیدن به این گونه روزی، جزءالعلّة است و اگر در کنار دیگرعلل مهیای عالم غیب قرار گیرد مسلما دستیابی به آن حتمی است.
در این باره مولی امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: طلب نمائید روزی را که مضمون و مقدر است اما برای طلب کننده آن اطلبوا الرّزق فانّه مضمون لطالبِه (الارشاد، 1/303) همانطور که طلببدون ضمانت بی معنی است تضمین رزق بدون طلب نیز در این قسم (روزی مطلوب) ناممکن است. و لذا از این دو قسم روزی که از ناحیه خدای بزرگ برای بندگان معین گشته است قسمی از آن بدون قید و شرط و به عبارتی رزق طالب و قسمی دیگر مشروط است و مطلوب. روزیبی قید و شرط در هر حال انسان را طلب می نماید و تا پیمانه قابلیت انسان از این گونه رزق پر نگردد اجل و مرگ انسان فرا نمی رسد. حضرت رسول اکرم(ص): الا و اِنّ الرُّوحَ الاَمینَ نَفَتَ فی روعِی اَنَّه لن تَموتَنَفْسٌ حَتّی تستکمل رزقها
(الکافی، 2/74/2).
اما روزی مطلوب و مشروط حتمیت و ضرورتش مشروط به انجام اموری و در نظر گرفتن مسائلی است که بدون ترتیب و انجام شرائط محقق نمی گردد.
رزق در لغت به معنای چیزی است که از آن بهره برده می شود. (الرزق ما یُنْتَفع بِه ـ اقرب الموارد) حال روزی طالب و محتوم همان روزی وجود و هستی، عمر، امکانات و محیط و خانواده و استعداد… است که از ناحیه این قسم (روزی طالب) توان و نیروی لازم و دقت وهوشیاری برای تلاش و انجام کار پدید می آید و در سایه این امور دَرِ روزی مطلوب و مشروط گشوده می گردد. در باب روزی مطلوب هر کس به شکلی باید دست نیاز و در عین حال جدیت و تلاش را بسوی رزاق مطلق (حضرت حق) بلند کند حتی طفل شیرخوار که تلاشش همانگریه و ناله و فریاد اوست که در پس این گونه افعال به روزی مطلوبش (شیر مادر) دست پیدا می کند. اما چون در بستر رشد بالید و به مقطعی بالاتر رسید تلاش و جدّیت او شکلی دیگر پیدا می کند و به صورت تفکر و اندیشه و فعل و حرکت اعضا و جوارح نمود می یابد و کمیّت وکیفیت روزی نیز تغییر می کند.
نتیجه اینکه: در پی روزی طالب و محتوم و بی قید و شرط تلاش و اندیشه و کار و فعالیت آفریده می شود و در پی تلاش و فعالیت و طلب روزی مطلوب و مشروط پدیدار می گردد. روزی محتوم و طالب قابل تغییر و تحول و کاهش و فزونی نیست که نه حرص انسان حریصآنرا به جریان می اندازند و نه افسردگی انسان بی میل آنرا باز می دارد. حضرت رسول اکرم(ص): ان الرِّزقَ لا یجُرُّهُ حرص حریصٍ و لایَصْرِفُه کراهیة کارِهٍ
(البحار،77/68/7)
اما بر اثر چگونگی انجام مقدماتِ روزی مطلوب و کیفیت ترکیب و نحوه ترتیب و چینش آنها می توان روزی مطلوب را کاهش یا افزایش داد. برای نمونه حسن نیت و دوام بر طهارت از اموری است که روزی مطلوب را افزایش می دهد. عنه(رسول الله صلی الله علیه و آله) لما قیل لَه: اُحِبُّ ان یُوَسِّعَ عَلیَّ فی الرّزق؟ دُمْ علی الطَّهارة یُوَسَّعْ علیک فی الرزق
(کنزالعمال،44154)
امام علی(ع): من حَسُنَت نیّته زیدَ فی رزقه
(البحار، 103/21/18)
پس بر ما لازم است که بعد از آنکه رابطه روزی و روزی خوار را دانستیم و آشنا شدیم که وسائلی برای رسیدن روزی به روزی خوار آفریده شده و تکلیفی هم برای تحصیل آن متوجه ما است کوشش کنیم و ببینیم بهترین و سالم ترین راه برای رسیدن به روزی چیست و قوایخود را در آن راه بکار گیریم و به خداوند که خالق این راه است توکل کنیم.
نقش افراد:
ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که همچون سایه ما را تعقیب می کند چه بخواهیم و چه نخواهیم که نام آن رزق طالب و محتوم است. و قسم دوم روزی و رزقی است که باید آنرا طلب نمود و صرفا برای طالبش مقدر شده است که نام آن رزق مطلوباست.
حال روزی طالب و محتوم روزی وجود و هستی و عمر امکانات و قوی و شکل و هیئت و محیط و خانواده است. و از ناحیه این قسم روزی طالب. قسم دوم روزی (مطلوب) آفریده می شود یعنی توان و نیروی لازم و دقت و هوشیاری برای تلاش. و لذا در پی روزی بخش اولاگر تلاش و کوشش همراه نباشد انسان به روزی مطلوب دست پیدا نمی کند.
با توجه به این که همه امور بدست خداست اما منظور از روزی قسمت شده همان روزی طالب است و آن قسم روزی که در دست انسان است همان روزی مطلوب است.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی