رشد ارادی در پرتو توحید
براساس اصل توحید، انسان آزاد آفریده شده است (1)، تنها باید در مقابل خداوند خاضع و خاشع باشد و در نتیجه از هر قدرت سلطه جو و برتری طلب آزاد است.(2) بنابر اصل توحید، انسان با پذیرش خداوند موظف است تمام رفتارهای ارادی خود را با آموزشهای الهی تطبیق نماید. این دستورالعمل هم در روابط فردی و هم در روابط خارجی جامعه اسلامی اثر می گذارد و فرد و جامعه را موظف می دارد که فقط قوانین الهی را معیار روابط خویش قرار دهند و در غیر این صورت، از حوزه اسلام خارج و در نتیجه کافر، فاسق و ظالم (3) خواهند (4) بود.(5) بنابر آموزشهای اسلامی و تجاربی که در طول تاریخ داریم، پویایی فطرت به سمت کمال، تنها با کاربرد آموزشهای الهی امکان پذیر است و در صورتی که انسان این اصول را بپذیرد، و در عمل به کار برد و در انجام آنها استمرار بورزد و در این راه مقاومت نماید و محیط زندگی خویش را از طریق ارشاد دیگران برای انجام کارهای مشابه خود آماده سازد، رشد خواهد نمود و در صورتی که در تمام مراحل فوق و یا بعضی از آنها اهمال نماید، سقوط خواهد کرد.(6) مجموعه آموزشهای الهی در قرآن مجید به عنوان «ذکر الله» مطرح شده اند و بر این واقعیت تأکید شده است که توجه به کاربرد این آموزشها موجب آرامش و اطمینان روانی (7) و ایجاد ظرفیت روانی گسترده و دستیابی به رشد و قرب الهی (8) می گردد.
نکته ای که هم از نظر روان شناسی و هم از لحاظ بهداشت روانی اهمیت اساسی دارد، این واقعیت است که به منظور ایجاد رشد روانی، تنها کاربرد یک یا چند دستور الهی کافی نیست و انسان موظف است برای رشد روانی، تمام آموزشهای الهی را به کار برد.(30) اگر سیستمهای ارتباطی و فعالیت انسان را در فعل و انفعالات روانی خود و محیط خویش به صورت مدارهایی نشان دهیم، مدارهای زیر را می توان در زندگی هر فرد مطرح نمود:
1ــ مدار ارتباطی انسان با خود.
2ــ مدار ارتباطی انسان با خانواده (مدار خانوادگی)
3ــ مدار ارتباطی انسان با علم و دانش و تحصیل علم (مدار علمی).
4ــ مدار مربوط به مسائل شغلی (مدار شغلی).
5 ــ مدار مربوط به روابط با دوستان و گروهی که در آن فعال است (مدار روابط دوستانه و گروهی)
6ــ مدار مربوط به روابط و برخورد با طبیعت (مدار انسان و طبیعت).
7ــ مدار مربوط به رژیم حاکم در جامعه و روابط سیاسی اجتماعی فرد و کل جامعه (مدار سیاسی اجتماعی).
8ــ مدار مذهبی یا عقیدنی.
بنابر آموزشهای اسلامی، رشد تنها در صورتی تحقق خواهد یافت که انسان دارای مذهب توحید باشد و طبق قوانین توحیدی عمل نماید. به عبارت دیگر، برای دستیابی به رشد، لازم است تمام مدارهای زندگی انسان در داخل مدار توحید محاط شوند و انسان در تمام مدارهای فوق فعال و در حال حرکت و پویایی باشد.
تمام آموزشهای اسلامی برای ایجاد حرکت در این مدارها، از بین بردن موانع حرکت و تسهیل در حرکات تکاملی فردی و اجتماعی انسان و هماهنگی آنها تنظیم شده اند.
با توجه به قوانین مدون برای دستیابی به رشد و جلوگیری از سقوط، این دستگاه روان شناسی یک دستگاه روان شناسی عملی و روزمره است که می تواند فعل و انفعالات روانی انسان را در کلیه مقاطع زندگی تفسیر نماید و به منظور تأمین و ادامه رشد و جلوگیری از سقوط، برای هر کدام از این مقاطع، دستورالعملهای اختصاصی صادر نماید.
**توضیح تصویر
دیاگرام شماره 1- سیستمهای ارتباطی انسان
بنابراین، آموزشهای اسلامی را که با برداشت فوق می توان و باید به نام «اصول رشد» نامگزاری نمود، هم در فهم روان شناسی انسان کمک می نمایند و هم به عنوان اصول بهداشت روانی و پیشگیری از اختلالات روانی واکنشی و روان درمانی، می توانند و باید مورد توجه قرار گیرند و حقیقتاً راه دستیابی به زندگی سالم و رشد واقعی روانی، راهی انحصاری است.
این راه انحصاری همان راه مشترک فطرت و عقل فطری و شرع است که همگی یک مسیر را نشان می دهند. بنابر آموزشهای اسلامی، هر حکم قطعی عقلی مورد تأیید شرع و هر حکم شرعی مورد پذیرش عقل می باشد. هر عقیده و ایدئولوژی دیگر که براساس برداشتهای شخصی انسان و خواست او (هوای نفس) باشد، موجب انحراف از مسیر رشد خواهد شد. در این صورت هر قدر انسان در این مسیر حرکت بیشتری انجام دهد، او را از راه رشد، دورتر خواهد نمود. به منظور ایجاد رشد، قرار گرفتن در فرهنگ توحیدی الزامی است. حاکمیت فرهنگ توحید در جامعه، موجب آماده شدن زمینه رشد در افراد و تسهیل تکامل در آنها می گردد و برعکس، حاکمیت کفر و الحاد و عقاید و روشهای غیرتوحیدی بر جامعه، زمینه سقوط را فراهم می آورد. به همین علت، به هنگامی که در جامعه ای کفر و معصیت الهی حاکمیت پیدا نماید، انسان موظف است که از آن جامعه مهاجرت نماید و خود را به محلی که این عوامل در آن کارگر نیست، برساند.
محقق بزرگ اسلام، ملامحسن فیض کاشانی در کتاب محجة البیضاء در فصلی تحت عنوان لزوم فرار از شهرهایی که گناه در آنها شایع می باشد بر مطلب فوق تأکید می نماید (9) و از آیات مختلف قرآن که بر لزوم مهاجرت (10) از جاهایی که حاکمیت غیر توحید وجود دارد اشاره می نمایند، استفاده می کند (11) و همچنین بر این امر تأکید می نماید که در صورتی که در این موارد امکان مهاجرت به علت وابستگیهای خانوادگی و علاقه های گوناگون وجود نداشته باشد، باید قلباً از زندگی در این جاها ناراحت باشد و برای خویش از خداوند تقاضای خروج و گشایش نماید زیرا شایع شدن ظلم، موجب مجازات می باشد و در این صورت شامل افراد مطیع و ظالم، هر دو خواهد بود.(12)
پی نوشت ها :
1-لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا: بنده کسی مباش که خداوند ترا آزاد قرار داده است. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ج5، ص 93.
2- لا اله الا الله، شعار جاودانی اسلام که اطاعت و پیروی از هر قدرت و یا منبع دیگری را جز خداوند نفی می نماید.
3- وَمَنْ لَمْ یحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ. کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، کافر می باشند. سوره مائده (5) آیه 44.
4- َمَنْ لَمْ یحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، ظالم می باشند. سوره مائده (5) آیه 45.
5- وَمَنْ لَمْ یحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، فاسق می باشند. سوره مائده (5) آیه 47.
6- وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْر إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ. قسم به عصر که انسانها همه در خسارت و زیان می باشند مگر آنانکه به خداوند ایمان آورده و نیکوکار شدند و به درستی و پایداری در دین، یکدیگر را سفارش کردند. سوره عصر (103).
7- الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. آنها که به خدا ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامشبخش دلها است. سوره رعد(13) آیه 28.
8-فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذ?لِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ وَ ه?ذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیماً. پس هر کس را خدا هدایت او خواهد قلبش را به نور اسلام روشن و منشرح گرداند و هر کس را خواهد گمراه نماید (به هر حال گمراهی واگذارد) دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند که گویی می خواهد از زمین بر فراز آسمان رود این است که خدا آنان را که به حق نمی گروند پلیدی را قرار می دهد و این راه مستقیم پروردگار تو است. سوره انعام (6) آیه 125-126.
9- افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الاخزی فی الحیوه الدنیا و یوم القیامه یردون الی اشد العذاب. چرا به برخی احکام کتاب ایمان می آورید و به بعضی دیگر کافر می شوید پس جزای چنین مردم بدکار چیست به جز ذلت و خواری در زندگی این جهان و سخت ترین عذاب در روز قیامت. سوره بقره (2) آیه 35.
10-ملا محسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج8، ص 101-99.
11- إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّیهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا یسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا فَأُولَئِکَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا وَمَنْ یهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً وَمَنْ یخْرُجْ مِنْ بَیتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا. آنان که ملائکه موکلین ارواح، قبض روحشان نمودند و جانشان گرفتند در حالی که به وسیله کفر و عصیان به نفس خویش ظلم کرده بودند، فرشتگان از آنها باز پرسیدند که در چه کار بودید (و چرا به ایمان و اعمال نیک برای آخرت نپرداختید) پاسخ دهند که ما در روی زمین مردی ضعیف و ناتوان و (اسیر ظلم حکام جاهل کافر) بودیم. فرشتگان گویند آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید (و از محیط جهل و کفر به سرزمین علم و ایمان شتابید. از آنها عذر نپذیرند و) ماوای ایشان جهنم است و جهنم جایگاه و محل بازگشت بدی است. مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که به راستی ناتوان بودند (فقیر، عاجز یا مریض بودند) که گریز و چاره ای برایشان میسر نبود و راهی به نجات خود (از آن دار کفر) نمی یافتند. آنها امیدوار عفو و بخشش خدا باشند که خدا گناه ایشان می بخشد که خداوند بخشنده و آمرزنده بندگان است. هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند (از آوارگی و غربت نیاندیشد) در زمین (پهناور خدا) برای آسایش خویش جایگاه بسیار خواهد یافت و هرگاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول ( و حفظ مقام ایمان) بیرون آید و در هنگام سفر، مرگ وی فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسی بر خدا است و خدا پیوسته بر خلق آمرزنده و مهربان است. سوره نساء (4) آیه 9-100.
12- رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا. بار خدایا ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری بفرست. سوره نساء (4) آیه 75.
13- وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً. و بترسید از بلایی که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد بلکه ظالمان و مظلومان همه را فرا گیرد (ظالمان را به کیفر ظلم و ستم و مظلومان را به کیفر ترک امر به معروف و نهی از منکر). سوره انفال (8) آیه 25.
منبع :حسینی، ابوالقاسم، (1378)، اصول بهداشت روانی: بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت به نشر