طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رمز عدد چهل و هفت

رمز عدد چهل و هفت

دانشجوی گرامی در پاسخ به سوال جنابعالی اطلاعات مفیدی را در زمینه راز عدد هفت و چهل برایتان ارسال شده که امید واریم مفید باشد.عدد شوط های طواف، هفت مرتبه است، مثل عدد رمی جمرات و سعی صفا و مروه، عدد زمین و آسمان نیز هفت است. تعداد روزها هفته نیز هفت است. یعنی مجذور عمر انسان است و انسان به نیابت هر روز هفته یک شوط طواف (تولی) و یا یک سنگ به شیطان (تبری) و یک سعی میان صفا و مروه (فرار از غیر خدا به سوی خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفتاد خلاصه نمی شود، همین پرسش نسبت به اعداد 5 و 12 و 40 و هفتاد نیز مطرح است.
واقعیت این است که اسرار و خواص این اعداد به خوبی برای ما روشن نیست هر چند در مورد هر کدام احتمالاتی داده شده است ولی حقیقت آن را به درستی نمی دانیم. ممکن است چون عدد 7 در مورد برخی امور واقعی و تکوینی مثل طبقات آسمان و زمین به کار رفته است، سعی شده در امور تشریعی نیز این سنخیت و هماهنگی حفظ شود و به ویژه در فرهنگ ملی و آداب و سنن ملی مثل سفره هفت سین شاید این احتمال قوی تر باشد.
عدد 12 ریشه قرآنی و روایی دارد. حضرت موسی(ع) با زدن عصا به سنگ، 12 چشمه برای طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل جاری ساخت. حواریون حضرت عیسی(ع) نیز دوازده نفر بوده اند، جانشینان پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز 12 نفرند و یا مثلا در مورد عدد 5، انبیاء بزرگ و صاحب شریعت 5 تا است و یا اصحاب کساء 5 تن می باشد.
در مورد عدد 40 شاید توجه به این ویژگی باشد که «چهل» بار تکرار کاری موجب ریشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان می گردد مانند حدیثی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) رویات شده که می فرماید: ُمن اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز تنها برای خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه های حکمت را از قلب بر زبانش جاری می سازد» (میزان الحکمه، ج 4، ص 1930).
و نیز در حدیثی دیگر می فرماید: «هر کس برای نفع امت من چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقیه و دانشمند بر می انگیزد» (همان، ص 1931).
عدد 70 معمولا برای تکثیر و فراوانی و زیادی به کار می رود. مثلا خداوند متعال درباره منافقین در آیه 80 سوره مبارکه توبه می فرماید: «ان تستغفرلهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم؛ حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی آمرزد. این گونه تعبیر در واقع برای تأکید مطلب است، یعنی هر قدر برای آنها استغفار کنی خداوند آنها را نمی آمرزد و منظور تعداد و شمارش نیست که معنا و مفهوم آیه این باشد که اگر مثلا 71 بار استغفار کردی، خداوند آنها را می آمرزد، درست مثل این که کسی به دیگری می گوید: اگر صد بار هم اصرار کنی قبول نخواهم کرد، مفهوم این سخن آن نیست که اگر 101 بار اصرار کنی می پذیرم بلکه منظور این است که مطلقا و هرگز نخواهم پذیرفت.
توضیح بیشتر در مورد عدد هفت:
به طور مقدمه باید دانست که عدد “هفت” نزد ایرانیان قدیم مقدس بود و به خاطر ستارگان هفتگانه یعنی « زهره ، مشتری ، عطارد ، زحل ، مریخ ، زمین و خورشید » عدد هفت را گرامی می داشتند. نیاکان ما که زرتشتی بودند ، اعتقاد داشتند که عقل مقدس یعنی ” اهورامزدا ” که به او “سپند مینو” نیز می گفتند ، شش وزیر بزرگ به نام “امشاسپندان” دارد که یعنی مقدسان جاویدان و این شش امشاسپند با “سپندمینو” تشکیل (هفت سپند) می دهند.
علت این که هفت سین به راستی هفت سین است ، اشاره به هفت “امشاسپند” است و چون کلمه “سپند” با سین شروع می شده ، روی این اصل به علامت آن هفت مقدس جاودانی ، چیزهائی در نظر گرفته شده که هم با حرف سین شروع شده باشند و هم مورد استفاده مثبت بشر واقع شوند.
عدد هفت در قدیم : مردم بابل عدد هفت را مقدس می شمردند ، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است ، ایام هفته هفت روز است.
هفت از نظر مذاهب: به عقیده هندیها در آئین برهما انسان هفت بار می میرد . عروس و داماد باید هفت قدم به اتفاق هم بردارند. هفت قدم جلو رفته و قسم می خورند ، در آئین زرتشت هفت فرشته مقرب وجود دارد. در تورات مذکور است که هفت نر و ماده را با خود برگیر تا نسلی بر جهان بماند.
هفت در آئین مسیح : هفت معجزه ، از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده است ، در انجیل از هفت روح پلید صحبت شده است ، به نظر فرقه کاتولیک ، هفت نوع شادی و هفت غسل تعمید وجود دارد.
هفت در اسلام: آسمان هفت طبقه دارد . فرعون در خواب هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند هفت سال خشکسالی و هفت سال فراوانی می شود. جهنم هفت طبقه دارد . گناهان اصلی هفت عدد است . پیش از اسلام در بین اعراب ، هفت بار طواف دور کعبه مرسوم بوده و در سنت اسلامی نیز چنین است . هفت نفر قاری قرآن معروف بودند ، هفت بار شستن اشیاء ناپاک و قرار گرفتن هفت عضو بدن هنگام نماز نیز مذکور است .
هفت در تصوف : هفت وادی سلوک در تصوف معروف است 1) طلب ، 2)عشق ، 3)معرفت ، 4) استغنا ، 5)توحید ، 6) حیرت ، 7)فنا ، مولوی می گوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
هفت در تاریخ : همراهان داریوش با خود او هفت نفر بودند، در نقش رستم در بالای آرامگاه داریوش ، هفت نقش ملاحظه می شود . جنگهای هفت ساله در زمان لوئی 11 واقع شد. اژدهای هفت سر معروف است . هفت پسر گشتاسب به هفت راهزن تبدیل شدند و هفت خوان رستم و اسفندیار معروف است.
معابد هفت طبقه: در بابل و آشور هر معبدی هفت طبقه داشت و هر طبقه به نام یکی از سیارات و هفت رنگ بود (سرخ ، سیمین، سفید، سیاه، ارغوانی، آبی و سبز). حصار اکباتان هفت دیوار داشت و آرامگاه کورش هفت پله دارد.
برگرفته از کتاب ” دایرة المعارف زرین

راز های عدد چهل در فرهنگ اسلام:
در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، چهل شب چهارشنبه… از این نمونه هاست.
آمده است که چون حضرت موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند میکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «… و اذا واعدنا موسی اربعین لیله »
هرچند اربعین از اعداد و کمیات است ولی در فرهنگ عرفان اسلامی این واژه کمّی در ارتباط با کیفیات مطرح می شود و لذا تکرار عمل تا چهل مرتبه تکمیل کننده ابعاد روحانی و عرفانی انسان را باعث می گردد .
در خاصیت عدد چهل در ظهور استعدادات:
خاصیت عدد چهل در ظهور استعدادات
به‌ طرق‌ عدیده‌ از سیّد رُسل‌ و هادی‌ سُبُل‌ مرویست‌ که‌:
مَنْ أَخلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَباحًا ظَهَرَتْ یَنابیعُ الحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی‌ لِسَانِهِ . عبارات‌ حدیث‌ مختلف‌ وارد شده‌ و معانی‌ متّحد است‌ .
خود به‌ عیان‌ دیده‌ایم‌ ، و به‌ بیان‌ دانسته‌ایم‌ که‌ این‌ مرحلة‌ شریفه‌ از مراحل‌ عدد را خاصیّتی‌ است‌ خاصّ ، و تأثیری‌ است‌ مخصوص‌ ، در ظهور استعدادات‌ ، و تتمیم‌ مَلَکات‌ ؛ در طیِّ منازل‌ و قطعِ مراحل‌ .
و منازل‌ راه‌ ، اگر چه‌ بسیار باشد ، لکن‌ در هر منزلی‌ مقصدی‌ است‌ . و مراحل‌ اگر چه‌ بیشمار باشد ؛ چون‌ به‌ این‌ مرحله‌ داخل‌ شدی‌ اتمام‌ عالَمی‌ است.
تخمیر طینت‌ آدم‌ أبوالبشر به‌ ید قدرت‌ الهیّه‌ در چهل‌ صباح‌ اتمام‌ یافت‌ ؛ وَ خَمَّرْتُ طینَةَ آدَمَ بِیدَی‌ أرْبَعِینَ صَباحاً . و در این‌ عدد عالمی‌ از عوالم‌ استعداد را طیّ کرد . و به‌ روایتی‌ چهل‌ سال‌ جسد او میان‌ مکّه‌ و مدینه‌ افتاده‌ بود و باران‌ رحمت‌ الهیّه‌ بر او می‌بارید ، تا در این‌ عدد قابل‌ تعلّق‌ روح‌ قدسی‌ شد .
و میقات‌ موسی‌ علیه‌ السّلام‌ در اربعین‌ لیلة‌ تمام‌ شد . و قوم‌ او را بعد از اربعین‌ سنة‌ از تیه خلاص‌ کردند .
و خاتم‌ انبیاء صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ را بعد از چهل‌ سال‌ که‌ به‌ خدمت‌ قیام‌ نمود خلعت‌ نبوّت‌ پوشانیدند .
خاصیت عدد چهل در ظهور استعدادات
و زمان‌ مسافرت‌ عالم‌ دنیا و ظهور استعداد ، و نهایت‌ تکمیل‌ در این‌ عالَم‌ ، در چهل‌ سال‌ است‌ . چنانچه‌ وارد است‌ که‌ عقل‌ انسان‌ در چهل‌ سالگی‌ به‌ قدر استعداد هر کسی‌ کمال‌ می‌پذیرد. و از بدوِ دخول‌ او در این‌ عالم‌ در نموّ است‌ تا سی‌ سالگی‌ ، و ده‌ سال‌ بدن‌ او در این‌ عالم‌ واقف‌ است‌ ، و چون‌ چهل‌ سال‌ تمام‌ شد ، سفر عالم‌ طبیعیت‌ تمام‌ است‌ ؛ و ابتدای‌ مسافرت‌ به‌ عالم‌ آخرت‌ است‌ . و هر روز و هر سال‌ جزوی‌ از آن‌ بار سفر بندد ، و از این‌ عالم‌ رحلت‌ کند ، قوّت‌ او سال‌ به‌ سال‌ در کاهیدن‌ است‌ ، و نور سمع‌ و بصر در نقصان‌ ، و قوای‌ مادیّه‌ در انحطاط‌ ، و بدن‌ در ذُبول‌ ، چه‌ مدّت‌ سفر و اقامت‌ او در این‌ عالم‌ در چهل‌ سال‌ تمام‌ شد .
و از این‌ است‌ که‌ وارد شده‌ است‌ که‌: مَن‌ بَلَغَ أَرْبَعِینَ و لَمْ یَأْخُذِ العَصا فَقَد عَصَی‌ .
چه‌ ، عصا علامت‌ سفر است‌ و مسافر را برداشتن‌ عصا مندوب‌ است‌ . و چون‌ چهل‌ سال‌ تمام‌ شد هنگام‌ سفر است‌ . و تأویل‌ عصا مهیّا شدن‌ سفر آخرت‌ است‌ . و جمع‌ کردن‌ خود از برای‌ رحلت‌ (و هر که‌ عصا بر نداشت‌ از فکر سفر غافل‌ است‌) .
و همچنانکه‌ مدّت‌ تکمیل‌ جسمیّت‌ در این‌ سنّ است‌ ، همچنین‌ مرتبه‌ سعادت‌ یا شقاوت‌ . و از این‌ جهت‌ در حدیث‌ وارد است‌ که‌: روی هر که‌ در چهل‌ سالگی‌ سفید نشد شیطان‌ مسحِ وجه‌ او می‌کند و می‌گوید: بأبی‌ وَ اُمّی‌ وَجْهٌ لا یُفْلِحُ أبداً و می‌گوید: نام‌ تو در صحیفه‌ جُند من‌ ثبت‌ شد .
و آنچه‌ در اخبار وارد شده‌ که‌ هر که‌ کوری‌ را چهل‌ قدم‌ بکشد و راه‌ نماید بهشت‌ او را واجب‌ شود ؛ مراد از ظاهر آن‌ کورِ بَصَرْ است‌ و تأویل‌ آن‌ کورِ بصیرت‌ . چون‌ کورِِ بصیرت‌ پیش‌ از تمام‌ چهل‌ قدم‌ از مرتبه استعداد به‌ فعلیّت‌ داخل‌ نشده‌ اگر چه‌ قریب‌ شده‌ باشد . پس‌ اگر او را رها کنی‌ باز به‌ حالت‌ اوّل‌ عود می‌کند . و تمام‌ إحسان‌ و حصولِ هدایت‌ به‌ اتمام‌ چهل‌ است‌ . پس‌ به‌ این‌ حیثیّت‌ موجب‌ وجوب‌ بهشت‌ می‌شود .
رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحر العلوم, فصل اول
آدرس اینترنتی:http://www.maarefislam.com/doreholomvamaarefislam/bookscontent/bahrololom/bahrololom1.htm
علت تأکید قرآن بر عدد چهل چیست ؟
در قرآن و فرهنگ اسلامى، به برخى از عددها، عنایت و توجه خاصى شده است که از آن جمله مى توان به عدد سه و هفت و هفتاد و… اشاره کرد هر کدام از این ها، حکمتى خاص دارند که به برخى از آن ها در قرآن و احادیث، اشاره شده است و برخى را نیز علوم جدید کشف کرده اند. عدد چهل چهار بار در قرآن به کار رفته است، دو مورد آن، درباره میقات حضرت موسى (علیه السلام) (بقره/ 51 و اعراف/142) و یک مورد درباره سرگردانى قوم یهود است که چهل سال طول کشید (مائده/26). و مورد دیگر آن، سن رشد و کمال آدمى است (احقاف/15)با توجه به مورد اخیر، مى توان گفت که یکى از حکمت هاى تأکید بر عدد چهل، آن است که رسیدن به چهل سالگى، به طور معمول با کمال عقل همراه است. [1]در روایات نیز سن کمال خرد در چهل سالگى ذکر شده است [2]این مقیاس، درباره چهل روز نیز صادق است. امام باقر (علیه السلام) فرمود: هر که چهل روز، ایمانش را براى خدا خالص گرداند، خداوند محبت دنیا را از دل او بیرون مى کند و بینشى به وى عطا مى کند که درد و درمان خویش را بداند و حکمت را در دل او جاى مى دهد.» [3]از نظر تکوین و خلقت، چهل روز، ویژگى خاصى دارد. یکى از بزرگان در شرح حدیث فوق مى نویسد: ممکن است، از این جهت عدد چهل در روایت فوق آمده باشد که خداوند متعال، انتقال انسان در اصل خلقت را از حالى به حال دیگر، در چهل روز قرار داده است؛ نطفه، پس از چهل روز به علقه و علقه پس از چهل روز به مضقه و… تبدیل مى شود. [4]پى نوشت:
[1]. ر.ک: علامه طباطبایى، المیزان، ج 18، ص 201.
[2]. ر.ک: شیخ عباس قمى، سفینة البحار، ج 2، ص 332
[3]. همان.
[4]. ر.ک: محسن آشتیانى، اسرار عدد چهل.
(ماهنامه یاس، شماره 5)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد